فرهنگی و هنری - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آگاهترین مردم به خود، بیمناکترین آنها از پروردگارش است [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :31
بازدید دیروز :167
کل بازدید :710504
تعداد کل یاداشته ها : 1346
103/2/5
8:8 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

وظیفه اصلی و اساسی شما نهی از منکر است، ولی این مسئولیت باید به طور شایسته و صحیح انجام گیرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود. در انجام این وظیفه، احکام و شرایطی را که در این زمینه بیان شده، بدانید و فرا گیرید، زیرا چه بسا انسان بی اطلاع کارهایی انجام می‌دهد که ضرر آن بیشتر از نفع است. این احکام و شرایط در بعضی از کتاب‌ها و جزوه ها بیان شده است. به دختر جوانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کند، نمی توان به زور مقنعه و چادر پوشاند، بلکه باید او با رغبت و میل باطنی حجاب را بپذیرد و به آن باور درونی پیدا نماید. وقتی برای خانمی، زیبایی و فضیلت و فواید و آثار حجاب جا نیفتاده باشد، طبیعی است که آن را نمی پذیرد و فشار و تحمیل خارجی اثر دراز مدت ندارد. در این راستا لازم است کتاب هایی را که درباره حجاب است، در اختیار ایشان قرار دهید. در برخورد با دوستتان نکاتی را حتماً مورد نظر داشته باشید:ادامه مطلب...

  
  

- اولین عامل بی حجابی، بی تقوایی و عدم رسوخ ایمان در روح و جان خانم‏های بی حجاب است، زیرا اگر ایمان به خدا و روز جزا و اعتقاد به قرآن و احکام آن که یکی از آن‏ها حجاب است، کامل باشد، انسان باور می کند که دستورهای خداوند حکیم صد در صد به نفع فرد و جامعه می باشد و تخلّف و سرپیچی از آن فرامین در دنیا موجب بدبختی و در آخرت باعث عذاب و خذلان خواهد شد. با چنین باوری قهراً انسان از ارتکاب معاصی که یکی از آن‏ها بی حجابی است، خودداری می کند. پس در درجه اوّل باید خانواده‏ها سعی کنند افراد با تقوا تحویل جامعه نمایند و عوامل تبلیغاتی هم به جِدّ مردم را به تقوا و پاکی دعوت کنند.ادامه مطلب...

  
  
با توجه به مضامین بیان شده در مورد پوشش خاص زنان بنی اسرائیل، استفاده از چادر به عنوان پوشش سراسری که همه اندام را می پوشاند و نیز روبنده که صورت توسط آن مستور میگردد، محرز می باشد؛ اگرچه در سیره عملی بانوان یهود گاهی استفاده از روبند معمول نبوده است.
دکتر مناخیم.م.بریر (پرفسور ادبیات در دانشگاه یشیوا) در کتاب «زنان یهودی در ادبیات ربانی» میگوید:« همواره این سنت برای زنان یهودی وجود داشته که با یک پوشش سر با هر چیزی بیرون و در مجامع بروند، حتی این که همه صورت  را بپوشانند و تنها یک چشم را آزاد بگذارند».ادامه مطلب...
  
  

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُواْ امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِ‏ّابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ‏

و خداوند برای کسانی که ایمان آورده‏اند، به همسر فرعون مثل زده است. آن گاه که گفت: پروردگارا! برای من نزد خویش در بهشت خانه‏ای بساز و مرا از فرعون و کردار او نجات بده و مرا از گروه ستمگر رهایی بخش. (سوره تحریم آیه 11)

در اینجا به گوشه ای از افکار و رفتار همسر فرعون اشاره می شود:ادامه مطلب...

  
  

تعلیم و تربیت از طریق هنر: هربرت رید (28)

فیلسوف انگلیسی، هربرت رید، باعث اصلی توجه بیش‏تر به هنر در ابتدای قرن حاضر بود. وی در کتاب «تعلیم و تربیت از طریق هنر» (1955، ویرایش سوم) به گرایش‏های موجود در جامعه و تعلیم و تربیت نوین که خودجوشی، آزادی و بیان هنرمندانه را سرکوب می‏کند، اعتراض داشت. او اظهار داشت:

ادامه مطلب...

  
  

اهداف تربیت زیبایی شناختی

به طور کلی، هدف از تربیت زیبایی شناختی پرورش تجربیات زیبایی شناختی است. به معنای وسیع کلمه، تجربیات زیبایی شناختی به عنصر لذت در هر تجربه انسانی اشاره دارد. بنابراین، تمامی اشکال تعلیم و تربیت می‏توانند جنبه‏های گوناگون تربیت زیبایی شناختی محسوب شوند. به معنای دقیق‏تر و روشن‏تر، تجربیات زیبایی شناختی، تجربیاتی هستند که با آنچه عموما آثار هنری تلّقی می‏شود، ارتباط دارند. بنابراین، زیبایی‏شناسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی با شماری از فعالیت‏ها مرتبط است. اولاً، زیبایی‏شناسی به فعالیت‏های آمیخته با مهارت‏هایی که برای خلق آثار هنری ضروری است، باز می‏گردد. ثانیا، به راه‏ها و وسایل تأمّل در آثار هنری تأکید می‏کند. ثالثا، مستلزم درک آثار هنری است. لذا تربیت زیبایی شناختی با انتقال مهارت‏ها، آمادگی برای تأمل و پرروش قوه درک آثار هنری ارتباط دارد. (کلارک، 1964). با توجه به اهداف تربیت زیبایی شناختی، یک مطالعه ملّی در زمینه آموزش هنرها در ایالات متحده موارد ذیل را به عنوان اهداف تربیت هنری پذیرفته است: (1) تمایز بهتر مصرف کنندگان هنر؛ (2) تولید کنندگان یا اجرا کنندگان بهتر؛ (3) فراگیران بهتر؛ (4) انسان‏های هماهنگ‏تر یا بهتر؛ (5) یک اجتماع یا جامعه بهتر؛ (راکفلر (51) ، 1977، ص 279).

هدف چهارم، قبلاً در این فصل در اقامه دلایل روان شناختی برای تربیت زیبایی شناختی، مورد بحث قرار گرفت. هدف پنجم نیز در بحث ارزش‏های اجتماعی و فرهنگی هنر بررسی شد.

تربیت زیبایی شناختی، با کمک کردن به دانش‏آموزان در خلق آثار هنری، یا هنرمندانه عمل کردن، به تربیت هنرمند می‏پردازد. در این نوع تربیت بر عمل کردن تأکید می‏شود. اعتقاد عمومی بر این است که هنرمند بودن یک امر ذاتی است و نه اکتسابی. شاید بهتر باشد که این را تربیت هنری بنامیم و نه تربیت زیبایی شناختی. تمام نهادهای تربیتی باید کسانی را که دارای این استعدادهای خاص هستند تشویق کنند.

در جامعه ما این نوع تعلیم و تربیت به صورت یک حوزه نسبتا تخصصی کارآموزی، همراه با آموزش‏های ابتدایی توسط معلمان و مدارس خصوصی، و نیز کارآموزی پیشرفته‏تر در مدارس‏ومؤسسات خصوصی درآمده است.

بهترین کاری که نهادهای آموزشی برای تولید هنرمندان آینده می‏توانند انجام دهند این است که خلاقیت‏های هنری را در تولید و اجرای هنر پرورش دهند. در حالی که در زمینه خلاقیت اغلب در تعلیم و تربیت با مراجعه به شیوه‏های اکتشافی در علوم و ریاضیات اظهار نظر شده است، این واژه به نحوی شایسته به توانایی ایجاد چیزهایی بنیادی یا انجام امور به شیوه بنیادی اشاره دارد. برای تعیین این‏که چیزی یا کسی خلاق است، باید درباره آن‏ها یک قضاوت ارزشی داشته باشیم. استفاده صحیح از این واژه مستلزم مراجعه به معیارهای حسی است.

یکی از بحث‏ها درباره خلاقیت، حول و حوش هنر کودکان متمرکز می‏شود. در حالی که بسیاری اوقات، در تعلیم و تربیت کودکان، به واداشتن آن‏ها به نقاشی کردن و تولید اثر هنری تأکید زیادی می‏شود، ارزش این نقاشی در میان مربیان، مورد بحث و تردید است. سؤال فلسفی که مطرح می‏شود این است که آیا واژه خلاّق را می‏توان در مورد چنین هنری به کار برد یا خیر. وایت (1971) بحث‏های مطرح شده در این زمینه را بررسی کرده است. هرچند وی ارزش نقاشی و نویسندگی خلاّق را انکار نمی‏کند، اما به نظر او از واژه خلاّق در نهایت بی‏دقتی استفاده شده است. این تلاش‏ها می‏توانند فعالیت‏هایی ارزشمند باشند، زیرا لذت‏بخش و حتما شفابخش هستند. او تا حدودی نسبت به ارزش چنین فعالیت‏هایی شک دارد و مناسب بودن واژه خلاّق را درباره آن‏ها مورد تردید قرار می‏دهد.

تربیت زیبایی شناختی سعی دارد تا انتخاب‏گران هنر خوب را که از لحاظ ذوق و سلیقه با یکدیگر فرق دارند، تولید کند. با توجه به نفوذ رسانه‏های گروهی بر روی جوانان، این وظیفه مهمی است. وظیفه مدرسه در ارتباط با هنر این است که آثار هنری باستانی و مقبول را به جوانان عرضه کند. برای انجام این وظیفه، مدرسه به دانش‏آموزان کمک می‏کند تا در زمینه تاریخ و انواع هنر آگاهی‏هایی کسب کنند. این نوع تعلیم و تربیت باید با معیارهای هنر خوب، که در بالا مورد بحث قرار گرفته بود، مواجه شود.

هدف تربیت زیبایی شناختی پرورش درک کنندگان هنر خوب است. درک کردن، به حالات درونی یا شناخت آثار هنری اشاره دارد و نه صرفا آگاهی از آن‏ها یا درباره آن‏ها. با قرار دادن افراد در معرض آثار هنری، خود به خود تجربه زیبایی شناختی ایجاد نمی‏شود. معلمان باید دانش‏آموزان را از طریق آموزش، مطالعات و مباحثات برای این تجربیات آماده سازند.

ماکسین گرین (52) ، بین تربیت زیبایی شناختی و درک هنری، فرق می‏گذارد. به نظر او، درک هنری مشتمل بر «تلاش‏های گوناگون برای آشنا کردن دانش‏آموزان با ساختارهای اشکال خاص هنری، زبان، تاریخ و مطالعه آن‏هاست» (1981، ص 120).

درک هنری از آغاز تا نقد هنری، مراحل مختلفی را طی می‏کند. سوادآموزی زیبایی‏شناختی‏به‏درک‏هنری نیازمند است.

به عقیده خانم گرین، تربیت زیبایی شناختی مستلزم آن است که تجربیات زیبایی شناختی در تعلیم و تربیت نقش محوری داشته باشند. این تجربیات، مستلزم نوع معینی از سواد هستند. وظیفه تربیت زیبایی شناختی این است که دانش‏آموزان را قادر سازد تا در این راه باسواد شوند. باسوادی مستلزم مهارت‏های تفسیری مشخصی همچون قوه تمیز، حساسیت، و پاسخ دهندگی است. تربیت زیبایی شناختی باید توانایی فرد را برای درک آثار هنری بالا ببرد. کامل‏ترین تبیین از اهداف عملی تربیت زیبایی‏شناختی از سوی فیلسوف بریتانیایی اف.ای.اسپارشوت (53) (1971) ارائه شده است که دوازده هدف را براساس نقش آن‏ها در پرورش آگاهی ادراکی، یا آگاهی شناختی، و یا خلق آثار هنری، گروه‏بندی و تحلیل می‏کند.

اهداف مربوط به آگاهی ادراکی عبارتند از: اول، بالا بردن درک انسان نسبت به هر اثر هنری؛ هدفی که در مراحل مقدماتی درک هنر و موسیقی یافت می‏شود؛ دوم، حساس‏تر کردن افراد نسبت به زیبایی به طور کلی، و نسبت به زیبایی موجود در طبیعت و هنر؛ سوم، افزایش دادن پاسخ دهندگی، نه نسبت به زیبایی، بلکه نسبت به محیط محسوس، به طور کلی. اهداف مربوط به آگاهیِ شناختی عبارتند از: چهارم، آگاهی دادن به مردم در خصوص رسانه‏های گروهی که شامل مطالعه شیوه‏هایی است که با استفاده از آن‏ها اطلاعات از تمام محیط به ما می‏رسد؛ پنجم، آگاه‏تر کردن مردم در مورد هنرها، با تأکید بر تاریخ هنر؛ ششم، منتقل کردن یک واژگان دقیق که افراد را قادر خواهد ساخت تا پاسخ‏هایشان را در زمینه آثار هنری با فصاحت بیان کنند؛ هفتم، آشنا کردن افراد با شاهکارهای بزرگ جهان؛ هشتم، بهبود بخشیدن قدرت تمییز افراد بین هنر خوب و هنر بد؛ نهم، افراد را در معرض سبک‏های هنری جدید و ناآشنا قرار دادن.

اهداف مربوط به حوزه عملی عبارتند از: دهم، خلاّق‏تر کردن افراد یا دست‏کم، تشویق آن‏ها به این‏که خلاّقیت فعلی خود را از دست ندهند (حفظ کنند)؛ یازدهم، رساندن عمل تولید هنری به یک یا چند حوزه؛ دوازدهم، انتقال مهارت‏هایی که می‏توانند مورد استفاده قرار گیرند و یا نگیرند. اسپارشوت در تبیین این اهداف، اذعان می‏کند که ممکن است تنش‏ها و ناسازگاری‏هایی در بین آن‏ها وجود داشته باشد. او همچنین اذعان می‏کند که بحث از اهداف بدون بحث از شیوه‏های دست‏یابی به آن‏ها تبیین کامل تربیت زیبایی شناختی نیست.


  
  

تربیتِ زیبایی شناختی و جان دیویی

همان‏گونه که جان دیویی سنن کلاسیک در باب ماهیت تربیت عقلانی و اخلاقی را به چالش طلبید، نسبت به نقش هنر در تعلیم و تربیت نیز اندیشه‏های انتقادی و تازه‏ای ارائه کرد.

ادامه مطلب...

  
  

مهرورزی به مردم

اگر دین اسلام را دین محبّت و دوستی نامگذاری کنیم کار گزافی نکرده ایم و نام مناسبی بر این آیین فطری نهاده ایم . در بسیاری از آداب اجتماعی و قوا نین حیاتِ جمعی که در دین مقدس اسلام وجود دارد ، مهر محبت ، محور قرار گرفته است . و هدف نهایی ، از آن دستورات ، تأمین خلاء عاطفی در جامعه می باشد و بدیهی است هر جامعه ای که مردُ مانش با هم مهربان و دلرحم باشند ، زیستن در چنین جامعه ای بسیار گوارا و مطلوب و مایه خوشبختی خواهد بود .


  
  

مهرورزی ویژگی اصلی جامعه اسلامی

پیامبر برای عالمین رحمت بود. آن قدر دلش برای آدمها می سوخت که نزدیک بود خودش را به خاطر مردم بکُشد. ائمه ما (ع) هم همین طور بودند. حضرت زهرای اطهر (س) مجسمه مهرورزی، عشق به ناس و مردم است و الان هم امام زمان و حضرت حجة بن الحسن العسکری (ع) نماد عشق به مردم است. اصلاً مگر می شود بدون مهر به یکدیگر به آن نقطه رسید. به فرض اینکه ما به نقطه ای رسیدیم که همه جاده هایمان اتوبان چهارخطه شد، همه شهرهایمان فرودگاه داشت، در همه خانه ها آسانسور و سیستمهای صوتی و تصویری پیشرفته بود و اصلاً به جایی رسیدیم که آدمها یک شاسی می زدند طی الارض می کردند. از اینجا یک شاسی می زد، با یک چشم به هم زدنی در مشهد، کرمان، شیراز و اهواز بود. قطارها، متروها، اتوبوسها و آخرین و پیشرفته ترین فناوریها در اختیار ملت ما بود، اما دلهای مردم از هم جدا بود، آیا آن محیط با جهنم تفاوتی داشت؟ حتماً تفاوتی نداشت. پس برنامه هایی که ما تنظیم می کنیم، حتماً باید در متن و بطنش نزدیک کردن و علاقه مند کردن دلهای مردم به هم باشد. اتفاقاً آثار وضعی فراوانی هم برای ما دارد. اگر مردم همدیگر را دوست داشته باشند، اجحافها، تقلبها و بعضی کارهای سطح پایین انجام نمی شود.


  
  

پیشاپیش فرا رسیدن یوم الله 13 آبان را به همه هموطنان عزیز تبریک و تهنیت می گویم و خواستار حضور پرشکوه شما در این مراسم هستم


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >