مقالات آموزشی - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس چهل روز برای خدا اخلاص ورزد، حلال خورد و روزش را روزه بدارد و شبش را به عبادت بایستد، خداوند چشمه های حکمت را از دلش بر زبانش جاریکند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :85
بازدید دیروز :129
کل بازدید :710687
تعداد کل یاداشته ها : 1346
103/2/6
10:52 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

چگونه بخوابیم؟

ساعات منظمی را برای به خواب رفتن و برخاستن تعیین کنید و تا جایی که ممکن است این نظم را در روزهای تعطیل نیز حفظ کنید. برای خواب خود آیینی در نظر بگیرید و رشته ای از کارها را هرشب پیش از خواب تکرار کنید؛ مثل تفکر درباره آنچه روز انجام داده اید، دعا کردن و خواندن داستانی بدون هیجان تا انتقال از بیداری به خواب آسان تر شود.

امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا أوَیتَ الی فراشکَ فانظُر ماسَلَکت فی بطنکَ و ما کَسَبتَ فی یومِکَ، و اذکُرأنّکَ میتٌ و أنَّ لکَ معاداً»(5) هرگاه به بسترت رفتی بیندیش که در آن روز چه غذایی روانه شکم کرده ای و چه به دست آورده ای؟ و به یاد آر که خواهی مرد و معادی در پیش داری.

برای آزاد شدن تنش های فیزیکی هر روز ورزش کنید. آخر شب ورزش نکنید؛ زیرا وقتی به احساس خواب آلودگی نیاز دارید، برانگیخته می شوید. در ساعات پایانی روز، قهوه و چای ننوشید؛ زیرا تأثیر کافئین تا حدود هشت ساعت ادامه می یابد و در خواب اختلال پدید می آورد. نخستین آسیب کم خوابی ازمیان رفتن تبســم است.خستگیسبب تحریک پذیری وافسردگی می شود. اگر برای خوابیدن در شب مشکل دارید، در طول روز نخوابید؛ با شکم خیلی پر یا گرسنه به خواب نروید و در اوایل غروب غذا بخورید تا بسیار راحت تر باشید. چرا خوابیدن در شب بهتر است؟

ساختار و فیزیولوژی(6) بدن انسان چنان طراحی شده که شب برای استراحت و روز برای کار و کوشش باشد. یکی از دلایل این مسأله نظام ترشح هورمونی (7)بدن انسان است که دقیقاً براین اساس استوار گردیده است. بهترین هورمونی که برای فعالیت روزانه و نیز نشاط، پویایی و تحرک ضروری است، هورمون کورتیزول(8) است که در بسیاری از واکنش ها و فعل و انفعالات بدن مؤثر است و بدن را در سطوح سلولی آماده فعالیت می سازد. ترشح طبیعی کورتیزول با یک الگوی شبانه روزی انجام می شود. به طوری که بالاترین غلظت پلاسمایی(9) در صبح زود(6 ـ 8 صبح) و پایین ترین غلظت در حوالی نیمه شب دیده می شود.

عدم این هورمون یا اختلال در ترشح آن به اختلال در نظام طبیعی فعالیت ارگانهای مختلف بدن می انجامد. چرخه ترشح این هورمون در طول شبانه روز یکسان نیست. در ابتدای روز بالاترین میزان ترشح وجود دارد. این مقدار به مرور کاهش می یابد و هنگام شب به کمترین حد می رسد. علاوه بر آن، هنگام مقابله با فشارهای مختلف و حتی بیماریها این هورمون بیش از حد عادی ترشح می شود و انسان را از نظر جسمی و روحی یاری می دهد. در ساختار فیزیکی بدن انسان نکات دیگری نیز مشاهده می شود که بر لزوم استراحت شبانه گواهی می دهد؛ برای مثال عضلات چشم در نور کم شب در حالت استراحت قرار می گیرند، اما در طول روز به سبب واکنش در مقابل روشنایی طبیعی انقباض هایی از خود نشان می دهند.

همچنین ترشح هورمون آدرنالین(10) ـ که سبب نشاط، شادابی و بهتر شدن رشد بدن می گردد.ـ در شب، بویژه دوازده تا سه نیمه شب، تحقق می یابد. استراحت در روز هیچ گاه بی خوابی شب را جبران نمی کند؛ ولی تا حدودی مؤثر است. اگر فردی 4 تا 5 شبانه روز پشت سرهم نخوابد، به هلاکت می رسد، زیرا سلولهای مغز به استراحت نیازمندند. بی خوابی های مقطعی سبب ایجاد نارسایی در مغز و روان می شود و در مراحل ابتدایی، قدرت تشخیص و تمرکز را مختل می سازد. شب بیداریهای طولانی می تواند به تدریج این عارضه را تشدید کند.

خواب در مقابله بیماریها

خواب می تواند دارویی مؤثر علیه بیماریها باشد. بیماران قبل از هرچیز به استراحت کافی نیاز دارند. خواب نماد استراحت مفید است و سیستم دفاعی بدن را تقویت می کند. گاه خواب حتی به اندازه دارویی که فرد مصرف می کند، در درمان مؤثر است. بهترین نوع درمان بیماریها آن است که بدن همه مکانیزمهای فیزیکی و شیمیایی اش را به کمترین مقدار مورد نیاز برساند و تمام انرژی سطح سلولی را برای درمان بیماری و خروج میکرب از بدن بسیج کند و این حالت در خواب به خوبی فراهم می آید.

در این راستا، مطالعات پژوهشگران هنگ کنگی نشان می دهد که خواب کم و ناکافی می تواند به زخم معده و حتی سرطان بینجامد. به نوشته روزنامه استاندارد هنگ کنگ، فشار روحی می تواند توازن میان ترشح اسید معده و توانایی معده برای محافظت در مقابل اسید را برهم زند؛ همچنین بیمارانی که دچار کم خوابی اند، در مقایسه با گروهی که خواب کافی دارند، دیرتر بهبود می یابند.

مصرف دارو برای خواب

قرصهای خواب آور فقط باید با نظر پزشک مصرف گردد. آن هم تنها برای مدتی کوتاه. این قرصها در دوره بحرانی سودمند است؛ ولی با مصرف پیوسته به زودی تأثیر خود را از دست می دهد. انسان ممکن است به تدریج میزان دارو را افزایش دهد و خود را از نظر روانی و جسمی به آن وابسته سازد؛ ولی چنانچه پس از مدتی طولانی مصرف آن را قطع کند، دیگر بار از بی خوابی رنج خواهدبرد و بدین ترتیب، بدتر از قبل می شود.

________________________________________

1- سوره نبأ، آیه 9.

2- غررالحکم، ج 1، ص 146.

3- بحار، ج 62، ص 316.

4- الاختصاص، ص 218.

5- بحار، ج 76، ص 190 و 21.

6- عبارت از علم آشنایی با اعمال قسمتهای مختلف بدن و اعضای گوناگون موجود زنده. (کتاب فرهنگ پزشکی، دکتر یعقوب احدوت) 7- ماده ای شیمیایی است که در بدن به وجود می آید و براعضای مخصوصی تأثیر می نهد.

8- هورمونی که از غده فوق کلیوی ترشح می گردد، کورتیزول خوانده می شود.

9- غلظت یا مقدار ماده مورد نظر در خون غلظت پلاسمایی نامیده می شود.

10- هورمونی که از غده فوق کلیوی و انتهای اعصاب ترشح می گردد، آدرنالین نام دارد.


  
  

جوان دیروز، جوان امروز

اشاره :

شاید برای بسیاری از «جوانهای دیروز» و برخی از «جوانهای امروز» پرسش‏هایی از این دست مطرح باشد که: آیا جوانان دیروز و جوانان امروز تفاوتی با هم دارند؟ تفاوت جوان دیروز و جوان امروز چیست؟ آیا تفاوت فقط در نوع پوشش و آرایش است یا تفاوتهای دیگری هم میان جوان دیروز و جوان امروز وجود دارد؟ آیا اعتقادات، ارزشها و آرمانهای جوان دیروز و امروز تفاوت کرده است؟ چگونه می‏توان فاصله میان جوانان دیروز و امروز را کمتر و آنان را به هم نزدیکتر کرد؟ و...

وجود این پرسشها باعث شد که ما دست به کار شویم و با ارسال نامه‏هایی به اهل قلم، هنرمندان، اهالی مطبوعات و... از آنها بخواهیم که نظرشان را در مورد این پرسش‏ها برای ما و شما بنویسند.

آنچه در پی می‏آید پاسخ دو تن از نویسندگان و روزنامه‏نگاران خوب کشورمان است که صمیمانه از آنها سپاسگزاریم.

اگر بپذیریم که اصلی‏ترین کار در عالم، شناخت امام زمان و تنظیم رابطه با حضرت ایشان است؛ می‏توانیم نسبت جوان امروز را با این معرفت و رابطه بسنجیم و آن را با جوان دیروز در ترازوی مقایسه قرار دهیم.

به اعتقاد من کار جوان امروز بسیار دشوارتر از جوان دیروز و نسلهای گذشته است.

امروز به همان نسبتی که ابراز شناخت و معرفت افزون‏تر شده و دستیابی به کتب و منابع معرفتی سهل‏تر گشته است، عوامل غفلت‏آفرین نیز فزونی گرفته است.

جوان دیروز، اگر از شش جهت می‏بایست مراقب خود باشد، جوان امروز باید راه نفوذ را از شصت جهت بر شیاطین متکثر بیرونی ببندد و در آن واحد در شصت جبهه بجنگد تا بتواند هویت و شخصیت و معنویت خود را حفظ کند.

و طبیعی است که پیروزی در این جنگ سخت و نابرابر بسیار ارزشمندتر و شیرین‏تر است از پیروزی در جنگهای پیشین و پیشینیان.

و گوارا باد این پیروزی بر جوان امروزی.

بر این باورم که حضرت «جانان»، جوهر «جان» جوانان این زمان و دیروزیان و جوانان همه زمانها را با لطف و احسانی یکسان آفریده است.

هر جوانی، در هر زمانه‏ای، به اقتضای دوران رشد و بالندگی‏اش، جلد و جسور و جست‏وجوگر و جهنده لطیف و حسّاس، تُرد و شکننده، مهرورز، مهرجو، خرّم و خندان، پویا و مستعد، آماده و امیدوار، نوجو و تحوّل‏خواه و هوشیار است.

روشن است که دوره «جوانی» پس از گذشتن از دوره بحرانی و بسیار حساس بلوغ جسمی «نوجوانی» است. و نوجوانی، ریشه در کودکی دارد و هر «کودک» دوران طفولیت و نوزادی را سپری کرده و هر «نوزاد»، 9 ماه و 9 روز، دوره جنینی را طی کرده است. و هر «جنین» ـ صرف‏نظر از کروموزومهای موروثی والدین ـ از جنب و جوش و حرکت و لقمه و لالایی و سرود و سرور «مادر» و مهر و کین و شادی و غضب، امید و یأس بسی تأثیر پذیرفته و فطرت خدادادی، وی را به سمت و سوی نیکی یا بدی متمایل ساخته است. شفاف‏تر بگویم؛ تربیت زمینه و ضمیر «جنین»ها و... «جوان»ها، نه از مدرسه و خانواده و جامعه و دوران جنینی و هنگامه تولّد ـ بل از سالها و قرنها پیش آغاز شده است. از میلاد آدم و حوّا و لحظه اراده حضرت حکیم، جلّ و علاء، در جهت خلقت آدمها!...

این بدیهیات را یادآوری کردم که یادمان باشد، عجولانه، جوانان امروز را متّهم به انواع کژیها نکنیم. هر چه هستند، حاصل تربیت مستقیم و غیر مستقیم و مرئی و نامرئی ما بزرگترها و پیرها و پخته‏هایند. رگ و ریشه‏های بسیار مؤثّر ارثی و محیط تربیتی دوره‏های نقش‏پذیر قبل از جوانی را همیشه در نظر داشته باشیم و بدانیم که یک جوان، یک روزه یا یک ساله، خلق السّاعه، «جوان» نمی‏شود و بی‏مقدمه پا به این دوره زیبای زندگی نمی‏گذارد.

معمولاً، اگر هر جوانی، در هر زمانه‏ای، در جرگه «خوبان» وارد شود؛ رنگ و بوی نیکان به خود می‏گیرد. و چنانچه با گروه گمراهان حشر و نشر کند و هیچ جرقه نوری در راهش ندرخشد و بر صفحه صاف فطرتش زنگار سیاه بنشیند؛ بی‏شک، به خلق و خوی گم کرده‏راهان در می‏آید!

با این حال، خیال نکنید که «جوان» فقط محصول بی‏چون‏وچرای محیط اجتماعی‏اش است و خودش در رسیدن به سعادت یا شقاوت، نقش و اراده‏ای ندارد هرگز چنین نیست! اختیار و اراده نهایی انجام هر کاری بر عهده خود اوست. اگر تقوا و ایمان قوی، دلیل و راهنما و همراه جوان باشد، چه بسا که در جرگه اجباری بدان نیز، به بیراهه نرود و رنگ ناپاکان به خود نگیرد.

واقعیت این است که درصد بالایی از خلق و خوی جوانان هر جامعه، متأثّر از رفتار و کردار و گفتار بزرگسالان آن جامعه است. بسیاری از جوانان قبل از انقلاب اسلامی در سالهای 40 تا 56 به خاطر جوّ غالب جامعه، مثل بزرگترها، کم‏کم غربزده و تابع مد و مدلهای غربی شدند و هرهری مذهب، مجذوب زرق و برق ظاهر تمدّن فرنگی، کم اعتنا به فرهنگ ملّی و ارزشهای دینی و ابن‏الوقت و کم صداقت و مادی و لذت‏جو و شهرت‏طلب بار آمدند. با این توضیح که شاید نیمی از همین جوانان شهرنشین و اکثر جوانان روستایی، در همان روزگار نیز، گرایش گرانقدری به سنّتهای ملّی و دینی داشتند و هویت ایرانی و اعتقادات اسلامی نسبتا محکمی رفتار و کردارشان را هدایت می‏کرد. امّا رژیم پهلوی به پیروی از اربابان خارجی خود سعی در مسخ جامعه و بی‏هویت و کم غیرت کردن جوانان داشت و در افراد سست ایمان و قشر مرفّه بی‏درد شیفتگی و برتری همه جانبه غربیها را بسیار حسابگرانه تبلیغ و ترویج کرده بود. ولی جوانان خداجو و متدّین را هرگز نتوانست بی‏هویت و لاابالی و سطحی‏نگر و لذّت‏طلب بار آورد. بی‏انصافی است که تصور کنیم، همه جوانهای دوره طاغوت، لاابالی و گمراه و غربزده و مدپرست بودند؛ جوانان هیأتهای مذهبی و گروههای قرآنی و دانشجویان کتابخوان و آگاه دانشگاهی و مدرسه‏ای و جوانهای کارگزار و دهقان و... کم نبودند که همان زمان از ترفندهای رژیم مطلع بودند و چشم بسته تسلیم تبلیغات و جوّ مسموم سیاست بازان گوش به فرمان بیگانگان نمی‏شدند. آنها حتی ناصح مادران و پدران ناآگاه خود نیز بودند و زودتر از آنها به ندای حق طلبانه امام خمینی (ره) لبیک گفتند.

و دیدیم که همان جوانهای پاک فطرت سال 56 و 57 وقتی که اعمال و رفتار خالصانه بزرگسالان و پیران پارسا را عملاً مشاهده کردند و بر آنها معلوم شد که رژیم پوشالی شاه، دست نشانده بی‏چون و چرای اجنبیان است و جز به منافع فامیلی و فردی خود و اعوان و اقوام و اربابانشان به هیچ چیز دیگر نمی‏اندیشد، در ظرف یک سال، آنچنان متحول و همراه جماعت بزرگسالان حق‏جو شدند که در 17 شهریور 57 و در جلوی دانشگاهها و در راهپیمائیها و اجتماعات ضد رژیم، صادقانه شرکت کردند و سینه‏های صافشان را مقابل گلوله‏های جلاّدان رژیم سپر ساختند و با خونهای پاک خود، نهال انقلاب را آبیاری کردند. دهها هزار شهید جوان در سالهای 56 و 57 در سراسر ایران، سند سر بلندی و بالندگی جوانهای پاک فطرت و نیکو سیرت دیروزی جامعه ایران است.

و اما جوانان امروز؛ یعنی 14 تا 24 ساله‏هایی که تولّد آنها بعد از طلوع انقلاب اسلامی رخ داده است؛ دو دسته‏اند: عدّه‏ای از جوانان امروز، به خاطر آن که در خانواده‏های متدّین و آگاه از مسایل جهانی پرورش یافته‏اند و محیط مدرسه و دایره همسالان و معاشران آنها نیز همفکر و از سنخ خودشان بوده‏اند؛ اکثرشان جوانان خوش‏فکر و منطقی و دوستدار ارزشهای اصیل اسلامی و متعصب به باورها و آداب و رسوم ملّی‏اند. اینان با آنکه بعضی‏هاشان تحصیل‏کرده و بیکار هستند و از لحاظ معیشتی و مادی نیز در مضیقه‏اند، ولی هرگز راضی نمی‏شوند که به خاطر رسیدن به رفاه و آسایش بیشتر، استقلال و آزادی کشور از دست برود و مثل گذشته، بیگانگان به وسیله مزدوران داخلی خود بر ما حکمرانی کنند. نسلی که مسائل سیاسی را خیلی خوب می‏فهمد و مستکبران دنیا را می‏شناسد. جوانانی هوشیار و آگاه به مسائل روز و مطلع از تاریخ جهان. مستعد، متدّین، میهن‏دوست، خداپرست، صاف و بی‏غش، پر انرژی و امیدوار به آینده‏ای بهتر، و گاه جلوتر از پدران و مادران، جوانهایی متعادل، مهربان، خلاّق، دانشجو و کارگر و طالب علم و دانش، با غیرت و جوانمرد و با همّت!

دسته‏ای دیگر از جوانان امروز هم که متأثّر از رسانه‏های تبلیغی ماهواره‏ها و تجهیزات پیام‏رسان و سرگرم کننده و افسونگر و پر جاذبه آن سوی مرزها و تحت تأثیر محیط خانوادگی غربزده و اطرافیان اتو کشیده مدپرست و مرفّه‏اند؛ مجذوب و مفتون ظواهر فریبنده جوامع مدرن غربی شده‏اند.

اینان هویت خویش را از یاد برده و برده بی‏چون و چرای نسخه‏های زیست و ایست و شیفته شیوه‏های زندگانی و حکمرانی قدرتهای استکباری شده‏اند. اخلاقشان، خودمحوری و لذّت‏جویی از هر طریقی است به همراه رفتار آدمکی و عروسکی و تقلیدواری که به صورت بسته‏بندی‏های صوتی و تصویری درقالب دیسکت و CD و نوار وارداتی به رایگان یا خیلی ارزان در اختیارشان قرار گرفته است. کافی‏نت و کلاس خصوصی موسیقی و باشگاه بیلیارد می‏روند و به تقلید از بزرگسالان اطراف خود، فارغ از هر درد و غمی، غم دیگران خوردن را کاری عبث و فداکاری را بیهوده و شهادت و دفاع از مرزهای میهن را مرگ مفت می‏دانند!! این گروه از جوانهای امروزی با جوانان بی‏هویت و مسخ شده جامعه قبل از انقلاب و غربزدگان و رفاه‏طلبان آن روزها، چندان تفاوتی ندارند جز آنکه سرعت و شتاب بیراهه رفتن اینان، بسیار سریع‏تر از ره گم‏کردگان دیروز است.

و کلام آخر اینکه: بین جوانان جستجوگر و حق‏جو و آگاه و متعهّد و جوانهای سرگردان و گم کرده راه جوانانی هستند که نزدیک و نزدیک‏تر یا کمی دور و دورتر از گروه اول یا دوم‏اند. بنده از هیچ کدام از اقشار جوانان عصیانگر یا با ادب و فرمانبر و مبتکر، ناامید نیستم و به هدایت همه آنها کم و بیش امیدوارم. به شرطی که ما بزرگسالان حرف و عملمان «واحد» باشد و بتوانیم الگوی صداقت و تقوا و تلاش و نیکی و آگاهی و معرفت و غیرت و همّت برای آنان باشیم.

که فردا نیاید جوانی ز پیر جوانا ره طاعت امروز گیر

و من هنوز، در پیرانه سر، منتظرم که به یمن دیدار مقدم مهدی موعود(عج) توش و توان جوانی بیابم تا خسران کاهلیهای دیروزین را جبران کنم و نیروی نیکوی جوانی جدید را در طاعت «خدا» و خدمت به خلق به کار گیرم.

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟ همه هست آرزویم که ببینم از «تو» رویی

سوتیترها :

جوان دیروز، اگر از شش جهت می‏بایست مراقب خود باشد، جوان امروز باید راه نفوذ را از شصت جهت بر شیاطین متکثر بیرونی ببندد و در آن واحد در شصت جبهه بجنگد تا بتواند هویت و شخصیت و معنویت خود را حفظ کند

خیال نکنید که «جوان» فقط محصول بی‏چون‏وچرای محیط اجتماعی‏اش است و خودش در رسیدن به سعادت یا شقاوت، نقش و اراده‏ای ندارد هرگز چنین نیست! اختیار و اراده نهایی انجام هر کاری بر عهده خود اوست

بنده از هیچ کدام از اقشار جوانان عصیانگر یا با ادب و فرمانبر و مبتکر، ناامید نیستم و به هدایت همه آنها کم و بیش امیدوارم. به شرطی که ما بزرگسالان حرف و عملمان «واحد» باشد


  
  

پرسش‏هاوشبهات‏درزمینه‏های‏تاریخی‏اجتماعی‏می‏رویند

به گفته جامعه شناسان، تفاوت جوامع کنونی با اجتماعات گذشته صرفا در سرعت و شتاب نیست، بلکه ماهیت تحول آن‏ها بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا علاوه بر این که نظام معیشتی جوامع مدرن بسیار متفاوت‏تر از گذشته می‏باشد، آن‏ها در نظام معرفتی و جهان بینی نیز دچار دگرگونی‏های اساسی شده‏اند. این امر نشان می‏دهد که میزان نفوذ و برد تحول تا عمیق‏ترین لایه‏های حیات جمعی نیز رسوخ کرده است، به گونه‏ای که به جرأت می‏توان گفت اساسا حیات جمعی انسان به دو دوره «سنتی» و «مدرن» تقسیم می‏شود که البته هر دوره لوازم و مقتضیات خود را دارد.

این سخن که اکنون جوامع سنتی در مقیاس جهانی از گردونه‏ی تمدن و تمدن سازی کاملاً به حاشیه رانده شده‏اند ـ اگر چه چندین دهه پیش با انکار و اکراه روبرو بود، ولی در حال حاضر ـ سخنی کاملاً بدیهی و روشن تلقی می‏شود. تمدن کنونی بشر بی گمان مبتنی بر مدرنیته و اندیشه‏ی مدرن و نقاد است و در تمام سطوح از آن تغذیه می‏کند. گرچه در دهه‏های آخر قرن بیستم مجموعه انتقاداتی تحت عنوان پست‏مدرن (Post Modern) نسبت به بنیادهای اندیشه و پروژه‏های مدرنیته طرح و شرح شد ـ که بسیار قابل تأمل است. با این همه به نظر می‏رسد مجموعه‏ی بشریت در حال «گذار» است؛ اما نوع گذار تفاوت می‏کند.

دنیای پیشرفته و فرا صنعتی غرب در حال گذار از وضعیت مدرنیته است و این در مقولاتی نظیر علم، تکنولوژی، فلسفه، دین و هنر کاملاً پیداست. هم اینک در مغرب زمین نظریات انتقادی بسیاری نسبت به محصولات و فرآورده‏های ناشی از پروژه مدرنیته آغاز شده است و حتی نگاه اندیشمندان غربی (نه لزوما سیاستمداران آنان) نسبت به پدیده‏ی شرق و شرق‏شناسی تعدیل و گاه متفاوت شده است. در گذشته، مجموعه‏ی اندیشوران و رجال سیاسی با آمیزه‏ای از قدرت و معرفت بر میراث مادی و معنوی مشرق زمین می‏تاختند و به اصطلاح تمدن بورژوازی غرب قویا در خدمت استعمار بود. نگرش آن‏ها به شرق کاملاً تحقیرآمیز و بهره‏جویانه بود، لیکن چندی است اندیشمندان در موضع شرق‏شناسی از مبانی و رویکردهای پیشین فاصله گرفته و دیدگاه‏های نوینی را به ظهور رسانده‏اند؛ در چارچوب شرق‏شناسی، پژوهش‏های اسلام‏شناسی نیز تقریبا همین روند را داشته است.

به موازات دوره‏ی گذار غرب از وضع مدرن، در جوامع در حال رشد و توسعه تازه دوره‏ی گذار از سنت به مدرنیته آغاز شده است! جامعه شناسان بر این باورند که اساسا «وضعیت گذار» بحران زا و شبهه خیز است: زیرا وضع گذار یعنی بر هم خوردن تعادل، و این معادل است با گونه‏ای بحران هویت در سطح فردی و جمعی؛ یعنی جامعه با هویت فرهنگی ـ تاریخی پیشین خویش در چالش قرار می‏گیرد و قصد تعادل نوینی می‏کند.

بی شک، در سنجش میان سنت و مدرنیته و ایجاد توازن و تعادل، باید توجه داشت که هسته‏ی درونی و اصلی سنت را در جامعه‏ی ما و همانند آن، دین تشکیل می‏دهد. هم‏چنین قلب تپنده‏ی مدرنیته علم و دستاوردهای آن است. لذا نباید شک کرد در جوامعی چون جامعه‏ی ما، هر موضوع و مسأله‏ای که وارد منظومه‏ی فکری ـ فرهنگی می‏شود، بی درنگ در جغرافیای معرفتی مورد پرسش قرار می‏گیرد و جایگاه و موقعیّت آن نسبت سنجی می‏شود. این طبیعی است که در جامعه‏ای با پیشنه‏ای دیرینه در تاریخ و دارا

بودن لایه‏های گوناگون هویتی، موضوعات نوین انسانی منبعث از فضای مدرنیته مورد پرسش و چالش قرار گیرد؛ تجربه‏ی یک سده‏ی اخیر جامعه‏ی ما و چالش‏های پیرامونی آن کاملاً مؤید این مطلب است.

مجموعه‏ی این چالش‏ها در دو سطح معرفتی و معیشتی، همواره امواج خود را بر پیکر جامعه نواخته و گاه به صف بندی‏های تند و خشنی نیز منجر شده است. تجربه انقلاب مشروطیت و انشعاب‏های پس از آن و نزاع میان مشروطه‏خواهان و مشروعه‏گرایان نمود تاریخی این پدیده است.

بنابراین، تکوین و رشد پرسش‏ها و شبهات دینی را در دوره‏ی گذار، نباید صرفا سیاسی و یا مصنوعی تلقی کرد، زیرا بدون تردید بخش قابل توجهی از آن به شرایط اجتماعی ـ تاریخی کشور باز می‏گردد.

دریافت این نکته‏ی مهم، شرط نخست مواجهه با پرسش و شبهات زمانه‏ی ماست.


  
  

ابعاد فراتئوریک

مقصود از ابعاد فراتئوریک،‌زیربناهای فلسفی است که نظریات علوم اجتماعی از آنها سرچشمه می‌گیرند. اهمیت این بحث در این است که ابعاد فراتئوریک در هر نظریه، وظیه تعیین و تبیین مبادی تصوری و تصدیقی آن نظریه را بر عهده دارد. نفوذ به لایه‌های زیرین، زیربنایی و محوری هر نظریه، درک مفاهیم اساسی آن، درک نحوة تکوین و شکل‌گیری و موارد مهم دیگر، تنها در پرتو شناخت این ابعاد ممکن است. هرچند در تعداد این ابعاد نظر واحدی وجود ندارد، اما در این نوشتار چهار مبحث مهمتر یعنی: معرفت شناسی، انسان شناسی، هستی شناسی و وظیفه شناسی مد نظر بوده است. حداقل نتیجه‌ای که این بررسی به دنبال دارد این است که نظریة رفتار اداری ـ همانند سایر نظریات علوم اجتماعی‌ـ  محصول نوعی نگرش خاص به حقیقت (معرفت)، هستی، انسان، وظیفه و مقولات مشابه است.

1- نظریة رفتار اداری

اگر بخواهیم تعریفی از نظریة رفتار اداری ارائه دهیم به نظر می‌رسد عبارت زیر مناسب باشد:

«با توجه به آنکه هر رفتار نوعی تصمیم است و هر تصمیم از مفروضات ارزشی و واقعی ناشی می‌شود، سازمانها از طریق فراگردهای اداری بر تصمیمات افراد نفوذ می‌کنند و از این طریق رفتار آنها را در جهت تحقق اهداف سازمانی،‌شکل می‌بخشند».

«نظریة رفتار اداری» به دنبال بیان آن است که چگونه سازمانها برای وصول به اهداف تعیین شده، ابزارها و فراگردهای سازمانی را در اختیار می‌گیرند و آنها را جهت می‌دهند تا تصمیمات افراد سازمانی در راستای اهداف تعیین شده باشد. در واقع این نظریه، یک الگوی تصمیم‌سازی است.

الف‌ـ اهداف سایمون از تدوین نظریة رفتار اداری

1- شناخت سازمانها در چارچوب فراگردهای ‌تصمیم‌گیری آنها (سایمون، 1371، ص یک)

2- رفتار اداری به عنوان راهی برای گشودن دشواریهای عملی سازمان (سایمون، 1371، صفحات دو و هشت)

3- ناخشنودی از نظریات اداری موجود و تلاش جهت پروراندن آنها (سایمون، 1371، ص 21)

4- ایجاد یک رشته از ابزارهای لازم برای تعریف سازمان و بررسی کارکردهای آن(سایمون،1371،ص16)

5- ایجاد علوم اداری بر محور رفتار (سایمون، 1371، صفحات 17 و295)

ب‌ـ جایگاه نظریة رفتار اداری در میان نظریات علم مدیریت

همزمان با انتشار نظرات سایمون در سالهای پایانی نیمة اول قرنی که گذشت، دو جریان فکری در حوزة بررسیهای سازمانی شکل یافته، و جریان جدیدی نیز در حال تکوین بود.

اختلاف میان این دو اندیشه ـ که به صورت عام به تئوریهای کلاسیک و نئوکلاسیک مدیریت مشهوراند‌ـ در برخورد با مسائلی مانند: «اختیار سازمانی» و یا «سازمان رسمی» عمق بیشتری می‌یافت. در این شرایط سایمون ضمن ساده دلانه خواندن بررسیهای تک متغیریِ این دو جریان، نهضتی را در حوزة بررسیهای سازمانی آغاز نمود که «رابینز» از آن به «عقب گرد اصول گرایی» تعبیر می‌نماید (رابینز، 1377، ص 438).

سایمون شدیدترین انتقادات را بر اصول اداری کلاسیکها وارد نمود و آنها را در حد ضرب المثلهایی که هر کدام با دیگری در تناقض هستند، تنزل بخشید (سایمون، 1371، ص 23). همچنین سایمون انتقاداتی را نیز متوجه نئوکلاسیکها می‌کند و ضمن تأیید تأثیر ویژگی‌های شخصیتی عملکرد سازمانی،‌انتقاداتی که از سوی مکتب روابط انسانی متوجه سازمان می‌شود را دلیلی بر اهمیت فراوان نقش سازمانها و تأثیر قابل توجهی که بر رفتار افراد می‌گذارند، قلمداد می‌نماید (سایمون، 1371، ص نه). وی به دلیل نقش غیرقابل انکاری که برای سازمان و تأثیر آن بر رفتار اجتماعی قائل است، درصدد برآمد که در قالب رفتار اداری چارچوبی برای تحلیل و تعریف موقعیتهای اداری فراهم آورد و به نحوی اصول اداری را از آسیب ابهام درونی و تناقض متقابل نجات بخشد (سایمون، 1371، ص303)

سایمون با روشن بینی و واقع نگری قابل تحسین، که از ویژگیهای برجسته او است، سنگ بنای نظریات جدیدتر را در مدیریت بنا نهاد. هر چند دو دهه طول کشید. تا نظریه پردازان سازمان، اهمیت سخنان او را درک نمایند و نسبت به آن واکنش نشان دهند (رابینز، 1377، ص439)

رویکرد اقتضایی در مدیریت، تا حدودی وام دار اندیشه‌های سایمون است. همچنین جدیدترین نظریات سازمانی، که سازمانها را به عنوان عرصه‌های سیاسی «قدرت ـ کنترل» قلمداد می‌نمایند. مدیون تعالیم سایمون هستند. «جفری ففر»، بر اساس «مطالعات سایمون و مارچ»،‌مدلی از تئوریهای سازمانی ارائه داد، که در آن ائتلافهای قدرت،‌برای حفظ منافع شخصی اعضای ائتلاف، شکل می‌گیرد و مواردی مانند هدف گذاری و کنترل سازمانی نیز، در راستای همین منافع صورت می‌پذیرد (رابینز، 1377، ص 440)

 (نگاره شماره 2: پاره‌ای از تفاوتهای میان رویکردهای کلاسیک و نئوکلاسیک با نظریه رفتار اداری)

رفتار اداری سایمون یک نظریه عقلایی است، اما همانگونه که خود سایمون تأکید می‌کند، عقلانیت مورد نظر او متمایز از عقلانیت اقتصادی و عقلانیت منعکس در نظریات کلاسیک مدیریت است.

3ـ عناصر تئوریک و فراتئوریک نظریه رفتار اداری

اساسی‌ترین مفاهم تئوریک و فراتئوریک نظریه رفتار اداری را می‌توان در قالب نگاره شماره 3 ارائه کرد. آنچه در این بررسی مشهود است. ارتباط میان این دو دسته از مفاهیم است (ابعاد تئوریک و فراتئوریک). بر یعنی اگر سایمون صرفاً شناختهای حسی را معتبر نمی‌دانست، هستی را منحصر در عالم ماده و محسوس و انسان را موجودی تک بعدی نمی‌شمرد و همچنین ارزشها را غیرعقلایی قلمداد نمی‌کرد، نظریه رفتار اداری بدین شکل صورت بندی نمی‌شد.

نگاره شماره 3: ابعاد تئوریک و فراتئوریک نظریه رفتار اداری

4ـ ارزیابی عناصر اصلی نظریه اداری از دیدگاه نهج البلاغه

همانگونه که پیشتر بیان شد، عقلانیت در نظریه رفتار اداری دارای ویژگیهای زیر است:

1- عقلانیت محدود به طراحی وسایل و روشها است و عقل توان پرداختن به اهداف را ندارد.

2- تصمیم، معادل رفتار است و عناصر «خودآگاهی»، «تعهد» و «برگزیدن عقلایی» در آن ضرورتی ندارد.

3- محدودة روانشناسی فرد، تعیین‌کننده رفتار او به شمار می‌آید.

الف‌ـ عقلانیت در نهج البلاغه

همانگونه که پیشتر بیان شد، عقلانیت در نظریه رفتار اداری دارای ویژگیهای زیر است:

1- عقلانیت محدود به طراحی وسایل و روشها است و عقل توان پرداختن به اهداف را ندارد.

2- عقل تنها به «واقع» می‌پردازد و «ارزش» از محدودة آن خارج است؛ به عبارتی حوزه عقل غیرارزشی و حوزه ارزشها غیرعقلانی است.

3- اهداف عقلایی نیستند بلکه توسط قراردادهای اجتماعی تعیین می‌شوند.

4- اخلاق نسبی و ارزشها قراردادی است.

5- انسان عقلایی، انسان اقتصادی است. انسان اداری مورد نظر سایمون، هر چند تفاوتهایی با انسان اقتصادی دارد اما از لحاظ مبانی و مبادی همان انسان اقتصادی است. لذا با انگیزه‌های اقتصادی برانگیخته می‌شود، و عقل متصدی تنظیم وسایل، برای حداکثر سازی (یا در نظریه سایمون رسیدن به حد رضایت بخش) این امیال است.

اما می‌توان شواهدی ارائه نمود که عقلانیت در نهج البلاغه،‌متفاوت از عقلانیت در نظریه رفتار اداری است. به عبارت دیگر خردورزی در نهج البلاغه منحصر به طراحی روشها نمی‌شود ـ هرچند که به عقلانیت ابزاری هم توجه شود ـ بلکه دامنه‌ای بسیار گسترده‌تر دارد و بسیاری از اموری که در نظریه رفتار اداری ـ به دلیل ماهیت پوزیتویستی آن ـ غیر عقلایی به شمار می‌آید. در نهج البلاغه شرط خردورزی شمرده می‌شود. این بحث در چهار بخش مجزا ارائه می‌شود.

تأکید نهج البلاغه بر عقلانیت و ارزش بی نظیر آن

پاره‌ای از آموزه‌های نهج البلاغه،‌عقل را عامل نجات، اصلاح و هدایت انسانها برمی‌شمرد و بر نقش بی‌نظیر آن تأکید می‌کند:

ما استودع الله امرأ عقلاً اِلّا استنقذه به یوماً ما      (قصارالحکم 407)

خدا عقل را به انسان نداد جز آن که روزی او را با کمک عقل نجات بخشید (نهج البلاغه، ص 727)

... ولایغش العقل من استنصحه       (قصارالحکم 281)

... کسی که از عقل نصیحت خواهد به او خیانت نمی‌کند (نهج البلاغه، ص699).

تأکید نهج البلاغه بر عقلانیت ابزاری (عقل معاش)

نهج البلاغه، از توجه به «وسایل مشروع» غافل نبوده و جایگاهی شایسته برای آن بنا ساخته است، اما عقلانیت را منحصر به عقلانیت ابزاری نمی‌داند. نهج البلاغه چگونه می‌تواند عقلانیت ابزارها را نادیده انگارد، در حالی‌که بزرگترین ضربات بر اسلام و جامعه اسلامی از سوی کسانی بود که با هدف حق طلبی، به دنبال وسایل و روشهای باطل رفتند ـ همانند آن چه خوارج انجام دادند؟! (نهج البلاغه، ص 111)

و لیس للعاقل ان یکون شاخصاً الا فی ثلاث: مرمه لمعاش، او خطوه فی معاد، او لذه فی غیر محرم (قصارالحکم 390)

... و خردمند را نشاید، جز آنکه در پی سه چیز حرکت کند: کسب حلال برای تأمین زندگی، یا گام نهادن در راه آخرت،‌یا به دست آوردن لذتهای حلال (نهج البلاغه،‌ص 725)

... ولا عقل کالتدبیر... (قصارالحکم 113)

و هیچ عقلی، چون تدبیر اندیشیدن نیست. (نهج البلاغه، ص 650)

تأکید نهج البلاغه بر عقلانیت اخلاق و ارزشها

در نهج البلاغه نه تنها اخلاق و ارزش، از دایره عقل خارج نیستند بلکه، توجه نکردن به آنها موجب می‌شود تا خردورزی فرد، مورد خدشه و در معرض نابودی قرار گیرد.

... و اعلموا ان الامل یسهی العقل و ینسی الذکر (خطبه 86)

... و بدانید که آرزوهای نفسانی خرد را به غفلت وا می‌دارد و یاد خدا را به فراموشی می‌سپارد. (نهج‌البلاغه،ص145)

آن حضرت در توصیف شیفتگان دنیا می‌فرمایند:

... قد خرقت الشهوات عقله و اماتت الدنیا قلبه... (خطبه 109)

خواهشهای نفسانی پرده عقلش را دریده، و حب دنیا دلش را میرانده است. (نهج البلاغه، ص205)

این بیان، لزوم توجه به اخلاق و ارزشها را مورد توجه قرار می‌دهد، زیرا در صورت توجه نکردن به ارزشها،‌شهوات می‌تواند عقلانیت انسان را مورد تهدید جدی قرار دهد.

آن حضرت در نامه‌ای به شریح قاضی، حقانیت گفتار خود را به جمله زیر مؤکد می‌سازند:

شهد علی ذلک العقل اذا خرج من اسر الهوی و سلم من علائق الدنیا (کتاب 3)

به این واقعیتها عقل گواهی می‌دهد، هرگاه که از اسارت هوای نفس نجات یافته و از دنیا پرستی به سلامت بگذرد (نهج البلاغه، ص483)

کلام مبارک آن حضرت، بیانگر این واقعیت است که عقل اسیر شهوات نمی‌تواند حقایق را آنگونه که باید دریابد و به شناخت حقیقی دست پیدا کند. یعنی برای عقلی که به شهوات آلوده است، دستیابی به عقلانیت عینی محال است.

در یکی از نامه‌های آن امام همام به معاویه آمده است:

... و انک والله ما علمت الاغلف القلب المقارب العقل(کتاب 64)

حضرت در این نامه کسی را به تباهی عل و غیر عقلانی بودن محکوم می‌کنند که به حسب ظاهر در عقلانیت ابزاری و تدبیر وسایل بسیار موفق عمل می‌کرد و پیروزیهای فراوانی به دست آورده بود. جهت توضیح بیشتر مطلب،‌از حدیثی که در جلد اول اصول کافی آمده است،‌بهره می‌گیریم.

]قلت له ما العقل قال:[ ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان  ]قلت: فالذی کان فی معاویه؟ فقال:[ تلک النکراء، تلک الشیطنه و هی شبیهه بالعقل و لیست بالعقل

]شخصی از امام صادق (ع) پرسید عقل چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند:[ چیزی است که به وسیله آن خدا را بپرستند و بهشت بدست آرند. ]راوی گوید: گفتم: آنچه معاویه داشت چه بود. فرمودند:[ آن نیرنگ و شیطنت بود، ‌آن مانند عقل است ولی عقل نیست (کلینی، اصول کافی،‌ج 1، ص16)

برخلاف اعتقاد دیدگاههای کلاسیک ‌تصمیم‌گیری، که کار عقل را پیروی از هواها و غرایز می‌دانند و عقلانیت مورد نظر آنها، متصدی تدبیر وسایل برای حداکثر سازی خواسته‌های نفسانی است؛ نهج البلاغه یکی از کاربردهای عقل را،‌عدم پیروی از امیال نفسانی و متقابلاً کنترل غرایز می‌داند،‌که جملات فوق گوشه‌هایی از دیدگاه نهج البلاغه در این مورد را نشان می‌دهد.


  
  

 شاید ابتدا گمان کنید که این یک داستان علمی تخیلی است که هنوز به حقیقت نپیوسته است، اما اشتباه می‌کنید. حالا تعداد گیاهان یا بهتر بگویم گل‌های آپارتمانی که قادرند با دنیای انسان‌ها از طریق شبکه‌های مخابراتی، الکترونیکی و اینترنتی ارتباط برقرار کنند به عدد 2 رسیده است.

ادامه مطلب...

  
  

اغلب دانش‌آموزان برای خواندن و نوشتن مطالب علمی با دشواری رو به رو می‌شوند. بخشی از این دشواری به تفکر رایجی بر می‌گردد که خواندن و نوشتن را مختص درس زبان‌آموزی می‌داند. با گردآوری مجموعه‌ای از کتاب‌های مرتبط با علوم در کتابخانه‌ی کلاس و ترغیب دانش‌آموزان به مطالعه‌ی آن‌ها، می‌توان مهارت‌های خواندن را در آنان تقویت کرد. به علاوه، می‌توان درس را با خواندن مطلبی از یک کتاب آغاز کرد که با موضوع درس، ارتباط مستقیمی دارد.

ادامه مطلب...

  
  

استخراج اورانیوم از معدن

اورانیوم که ماده خام اصلی مورد نیاز برای تولید انرژی در برنامه های صلح آمیز یا نظامی هسته ای است، از طریق استخراج از معادن زیرزمینی یا سر باز بدست می آید. اگر چه این عنصر بطور طبیعی در سرتاسر جهان یافت میشود اما تنها حجم کوچکی از آن بصورت متراکم در معادن موجود است

ادامه مطلب...

  
  

  از اواسط قرن بیستم، هزاران قمر مصنوعی در اطراف سیاره‌ی ما یا در مدارهای بیضی شکل بزرگ‌تری به گردش در آمده‌اند. قمرهای بزرگ‌تر را که روی مداری نزدیک به زمین در ارتفاع 200 تا 500 کیلومتری حرکت می‌کنند، پیش از طلوع آفتاب یا هنگام غروب خورشید با چشم غیرمسلح می‌توان دید. در چنین مواقعی، که ما روی زمین هنوز در تاریکی هستیم یا به سوی تاریکی می‌رویم نور خورشید به آنها می‌تابد و مشاهده آنها را ممکن می‌سازد. پرتاب اولین قمر مصنوعی به فضا تحول بزرگی در جهان به وجود آورد. ارسال آن ماهواره‌ی کوچک، اولین گام انسان در جهت دستیابی به فضا بوده است.

ادامه مطلب...

  
  

در کلاس محیطی حمایت کننده به وجود بیاوریم

 برای ایجاد اعتماد به نفس ریاضی در بچه‌ها سعی کنید جو کلاس به جای "رقابتی" ، "حمایتی" باشد. یک راه خوبش این است که از بچه‌ها بخواهید در گروه های کوچک و با همکاری روی حل یک مسأله ولی با استراتژیهای متفاوت کار کنند. مثلاً در هر گروه یک دانش آموز می‌تواند از مکعب های بازی استفاده کند، یکی دیگر نمودار بکشد و دیگری از محاسبات جبری استفاده کند. نفر

ادامه مطلب...

  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >