مقالات آموزشی - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سودمندترینِ گنج ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :53
بازدید دیروز :125
کل بازدید :725011
تعداد کل یاداشته ها : 1346
103/9/14
12:35 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس هاى کثیف به تن داشت، با بچه هاى دیگر نمی جوشید و به درسش هم نمی رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.
امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور می یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به پرونده تحصیلى سال هاى قبل او نگاهى بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی ببرد و بتواند کمکش کند.

معلّم کلاس اول تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکالیفش را خیلى خوب انجام می دهد و رفتار خوبى دارد. “رضایت کامل”.

معلّم کلاس دوم او در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز فوق العاده اى است. همکلاسیهایش دوستش دارند ولى او به خاطر بیمارى درمان ناپذیر مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است.

معلّم کلاس سوم او در پرونده اش نوشته بود: مرگ مادر براى تدى بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را براى درس خواندن می کند ولى پدرش به درس و مشق او علاقه اى ندارد. اگر شرایط محیطى او در خانه تغییر نکند او به زودى با مشکل روبرو خواهد شد.

معلّم کلاس چهارم تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى درس خواندن را رها کرده و علاقه اى به مدرسه نشان نمی دهد. دوستان زیادى ندارد و گاهى در کلاس خوابش می برد.

خانم تامپسون با مطالعه پرونده هاى تدى به مشکل او پى برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فرداى آن روز، روز معلّم بود و همه دانش آموزان هدایایى براى او آوردند. هدایاى بچه ها همه در کاغذ کادوهاى زیبا و نوارهاى رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدى که داخل یک کاغذ معمولى و به شکل نامناسبى بسته بندى شده بود. خانم تامپسون هدیه ها را سرکلاس باز کرد. وقتى بسته تدى را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود. این امر باعث خنده بچه هاى کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایى دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقدارى از آن عطر را نیز به خود زد. تدى آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتى بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد. سپس نزد او رفت و به او گفت: خانم تامپسون، شما امروز بوى مادرم را می دادید.

خانم تامپسون، بعد از خداحافظى از تدى، داخل ماشینش رفت و براى دقایقى طولانى گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگرى شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش “زندگی” و “عشق به همنوع” به بچه ها پرداخت و البته توجه ویژه اى نیز به تدى می کرد.

پس از مدتى، ذهن تدى دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می کرد او هم سریعتر پاسخ می داد. به سرعت او یکى از با هوش ترین بچه هاى کلاس شد و خانم تامپسون با وجودى که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدى محبوبترین دانش آموزش شده بود.

یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتى از تدى دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمى هستید که من در عمرم داشته ام.

شش سال بعد، یادداشت دیگرى از تدى به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمى هستید که در تمام عمرم داشته ام.

چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگرى دریافت کرد که در آن تدى نوشته بود با وجودى که روزگار سختى داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودى از دانشگاه با رتبه عالى فارغ التحصیل می شود. باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است.

چهار سال دیگر هم گذشت و باز نامه اى دیگر رسید. این بار تدى توضیح داده بود که پس از دریافت لیسانس تصمیم گرفته به تحصیل ادامه دهد و این کار را کرده است. باز هم خانم تامپسون را محبوبترین و بهترین معلم دوران عمرش خطاب کرده بود. امّا این بار، نام تدى در پایان نامه کمى طولانی تر شده بود: دکتر تئودور استودارد.

ماجرا هنوز تمام نشده است. بهار آن سال نامه دیگرى رسید. تدى در این نامه گفته بود که با دخترى آشنا شده و می خواهند با هم ازدواج کنند. او توضیح داده بود که پدرش چند سال پیش فوت شده و از خانم تامپسون خواهش کرده بود اگر موافقت کند در مراسم عروسى در کلیسا، در محلى که معمولاً براى نشستن مادر داماد در نظر گرفته می شود بنشیند. خانم تامپسون بدون معطلى پذیرفت و حدس بزنید چکار کرد؟ او دستبند مادر تدى را با همان جاهاى خالى نگین ها به دست کرد و علاوه بر آن، یک شیشه از همان عطرى که تدى برایش آورده بود خرید و روز عروسى به خودش زد.

تدى وقتى در کلیسا خانم تامپسون را دید او را به گرمى هر چه تمامتر در آغوش فشرد و در گوشش گفت: خانم تامپسون از این که به من اعتماد کردید از شما متشکرم. به خاطر این که باعث شدید من احساس کنم که آدم مهمى هستم از شما متشکرم. و از همه بالاتر به خاطر این که به من نشان دادید که می توانم تغییر کنم از شما متشکرم.

خانم تامپسون که اشک در چشم داشت در گوش او پاسخ داد: تدى، تو اشتباه می کنى. این تو بودى که به من آموختى که می توانم تغییر کنم. من قبل از آن روزى که تو بیرون مدرسه با من صحبت کردى، بلد نبودم چگونه تدریس کنم.

بد نیست بدانید که تدى استودارد هم اکنون در دانشگاه آیوا یک استاد برجسته پزشکى است و بخش سرطان دانشکده پزشکى این دانشگاه نیز به نام او نامگذارى شده است!


88/12/19::: 9:0 ع
نظر()
  
  
والدین و تحول در آموزش و پرورش:
نقش والدین و خانواده در وضعیت آموزشی و پرورشی کودکان غیر قایل انکاراست و به همین دلیل ضروری است که والدین در رفتار خود خود با فرزندانشان اندیشمندانه عمل کنند. برای مثال: به بچه ها توجه و محبت کنند، عملکرد آموزشی آنها را تحت نظر داشته باشند، از ایجاد مشکلات خانوادگی اجتناب کنند، تا محیطی آرام و سرشار از محبت در خانواده ایجاد شود، در چنین خانواده هایی کودکانی زندگی می کنند که مشکل روانی ندارندو بدون اجبار و تنبیه شدن به انجام تکالیف آموزشی و پرورشی خود می پردازند.

  
  
معلمین و تحول در آموزش و پرورش:
در اغاز باید این اعتقاد را مطرح کنم که « معلم میتواند دانش آموزانش را کاملا هدایت و کنترل کند.» ( این اعتقاد با نظریه آموزش در حدّ تسلط دیوید آزوبل نیز همخوانی دارد.) به این معنی که اگر معلم مهارت های لازم را، با افزایش مطالعه و تحقیق و پرس و جو کسب کند، خواهد توانست روند آموزشی و تربیتی دانش آموزان را کاملا هدایت و کنترل کند. معلم باید فضای کلاس را به گونه ای مدیریت کند که هر دانش آموز بدون هراس نظر خود را بیان کند، سوال کند، نظرات و آثار دیگران را نقد کند، از نظرات خودش دفاع کند و در نهایت در مورد نتایج بحث ها قضاوت کند. در چنین فضایی دانش آموزان احساس راحتی می کنند و تحصیل را جزئی از وجود خودشان حس می کنند.
معلم باید با مطالعه مداوم کتب روانشناسی تربیتی و دیگر کتب، مشکلات دانش آموزان کشف کند و با روش های علمی به حل آنها بپردازد، در این زمینه معلم باید از آنچه می داند استفاده کند و نگذارد دانسته هایش، فقط در حد دانستن باقی بمانند. « هنوز در مدارس ما، بیش از تفکر، " مشق دادن و نوشتن " حاکم است.در تصویری گویا از کتاب تریسی کیدر (Tracy Kidder"s ) به نام در میان بچه های مدریه می آید که، کیدر از دختر جوانی جویا می شود که آیا خواندن را دوست دارد یا نه. دختر در جواب می گوید: " خواندن را دوست دارم. اما اصولا خواندن و خواندن را دوست ندارم" و این به معنای آن چیزی است که در کلاس خواندن بر این خردسالان می گذرد. احساس لذت و مسرت از خواندن و نوشتن که کودکان را در سطح ابتدائی به خود مشغول می دارد، به نظر میرسد زمانی که به کلاس های بالاتر می روند و در معرض تمرین های متنوع بی معنا و بی تأثیر قرار می گیرند، و بیشتر شامل ورقه های تمرین می شود، از میان می رود.»
معلم در هر درس می تواند با انجام اعمال از پیش طرح ریزی شده و سؤالات دقیق، به پرورش خلاقیت کودکان، همت کند و با این کار، توانایی مهمی را به دانش آموزانش هدیه دهد.
از طرفی دیگر، معلم باید توسط مدیر مدرسه و اداره آموزش و پرورش حمایت شود و خودش نیز نسبت به دستورالعمل های تازه انعطاف پذیری لازم را نشان دهد.


  
  
مدیران مدارس و تحول در آموزش و پرورش :
مدرسه به عنوان محیطی که بیشترین تأثیر را بر دانش آموزان دارد مورد بررسی و نقد قرار می دهیم. با توجه به این که مدیران مدارس بیشترین تأثیر را بر روند اجرایی مدارس دارند، می توانند با برنامه ریزی های سازنده خود به فعال کردن محیط و بالا بردن بازده واقعی مدرسه کمک کنند.
کارهایی مثل: برآوردن نیازهای معلمان ( مربوط به کلاسشان)، غنی کردن کتابخانه مدرسه و کتابخانه های کلاسی که از اهمیتی زیادی در کیفیت آموزش برخوردارند، برگزاری مسابقات علمی در سطح مدرسه به منظور ایجاد تحرک آموزشی و پرورشی در دانش آموزان ( باید هدف از برگزاری مسابقات، افزایش ذخایر علمی دانش آموزان باشد نه این که صرفا مسابقه برگزار کنیم که بگویند در فلان مدرسه مسابقه جالبی برگزار شده است و کیفیت را سرلوحه کار قرار دهیم. ) و حتی مدیران مدیران مدارس همجوار مسابقات علمی به صورت لیگ برگزار کنند و از برندگان تقدیر کنند، درگیر کردن معلمان و نظرخواهی از آنها برای اداره امور مدرسه و دیگر کارهایی که با خلاقیت مدیر و همکاری معلمان تدوین و اجرا می شود.
مهمترین عناصری که در پیشرفت و تحول مدارس کمک شایانی می کند ( بر طبق فلسفه آقای دمینگ ) عبارتند از :
1- باید فضای مردم سالارانه و توأم با همکاری در مدارس حاکم باشد. در محیطی که گردآوری و ارزیابی مستمر داده ها بازشناسی و پشتیبانی می شود، اندیشه ها باید تقسیم شود. تمامی تصمیم ها و تمرین ها باید از اطلاعات، واقعیت ها، استدلال و شواهد ـ و نه قدرت ـ صاحبان اقتدار یا مسئولیت ناشی شود و تعیین تمرین ها و تصمیم های حاکم باید بر این مبانی استوار باشد. همه تصمیم ها و تمرین ها باید بر اساس هدایت اطلاعات، واقعیات، دلیل ها و مدارک باشد، نه قدرت و عظمت و شخصیت.باید کارها وصف شود و بعد دولتمردان تصمیم بگیرند.
2- مدیر باید تهدید را حذف کند، تشویق را ادامه دهد و از خبرگی و تخصص فرا گرفته کارمند در کار استفاده کند. این خبرگی، همراه با بهترین پژوهش، باید پایه تمرین قرار گیرد. برای تشویق، مدیران باید زمانی را برای مطالعه، خواندن و بحث در مورد بهترین عمل به منظور مقایسه آنها در برابر آنچه که واقعا انجام می شود، فراهم آورند.
3- اصلاح و بهبود باید دغدغه ای باشد که کارمند در آن راستا بکوشد. این مسئله تنها زمانی اتفاق می افتد که مدیر هر کوششی را بر مبنای افزایش توانایی ها و کیفیت بهتر زندگی کارکنان، از راه تعلیم، اعتماد و احترام حرفه ای قرار گیرد. »
و حال می خواهیم خصوصیات مدیران مدارس سنّتی و خصوصیات مدیران مدارس مبتنی بر " مدیریت کیفی فراگیر "، را مورد بررسی قرار دهیم: 
« شکل های سنّتی رهبری مدارس، اغلب دارای ویژگی های زیر است:
     1-  مشکل گشایی سریع ـ اطمینان خاطر از این که کار روزمره مدرسهتا حد ممکن به شیوه ای رها از مشکل انجام شود...
    2- وجود این پیش فرض که تغییر کاری ناچیز و معمولی است و نباید بر کار بنیانی مدرسه چیرگی یابد و مدیران را به میزان زیادی درگیر سازد. ( کاری را که همواره انجام میدهیم، انجام ده و همانی را که همیشه به دست می آوردیم، به دست آور».
   3- برنامه ریزی پس از پیشامد و برای رخداد بعدی: پیش از نیل کامل در ادراک کامل مسائل و اقدام های ضروری که باید انجام شود، در انتظار رخ دادن رویدادی بودن.
   4- به حداکثر رساند خردورزی: وظیفه مدیریت: خردورزی، مشکل گشایی، مهارت های منطقی، کنار گذاری هیجان ها، خلاقیت و شور و اشتیاق را ایجاب می کند.
   5- حالت سلطه پذیری اکثریت: بگذارید مسئولان نگران تصورهای بزرگ باشند؛ کار ما تمرکز بر جزئیات است.
   6- پذیرش نظام: ما قربانیان تاریخیم و تصمیم ها جایی دیگر گرفته می شود. ما اندکی می توانیم در شکل دهی راهبردهایمان دخالت داشته باشیم.
رهبری مدیریت کیفی فراگیر به مجموعه بسیار متفاوتی از پیش فرض ها در خصوص مدیریت و کار مدیران نیازمند است:
    1- رهبری مدیریت کیفی فراگیر، مترصد تصور، تواناسازی، واخنیار دادن به کارکنان سازمان ـ و نه در اندیشه موقع و مقام ـ است.
    2- نقش مدیریت کیفی فراگیر، فعال کردن، مربیگری، هدایت، رایزنی، آموزش و مساعدت وحمایت از همکاران به گونه ای است که آنها روی بینشی مشارکتی ـ راهبرد ـ و مجموعه ای از نتایج مورد نظر تمرکز یابند.
    3- رهبران دور اندیش مدیریت کیفی فراگیر در میابند که اختیار دادن به نزدیکترین افراد به فرایند [معلمان و مربیان]، برای اداره فرایند هزینه/کارایی پذیرفتنی است.
    4- رهبران مدیریرت کیفی فراگیر، بر تصور کامل تمکز دارند و آن را سرلوحه تفکر افراد قرار  می دهند.
    5- رهبران مدیریت کیفی فراگیر، همچنین در جستجوی چیزهای کوچکند که بتواند تفاوتی حیاتی را ایجاد نماید.
    6- رهبران مدیریت کیفی فراگیر، عقیده دارند که چالش و شادمانی باید شانه به شانه پیش رود و خنده نقشی التیام بخش دارد. »


( این تحقیق در اداره آموزش و پرورش کدکن تدوین و ارائه شده است و هرگونه استفاده منوط به اجازه از صاحب وبلاگ تربیت برتر است.)


  
  

If you want to be successful then do this:
Look at your past by forgiveness
Look at your now with pathetic
And then
Look at your future with HOPE


اگر می خواهی به موفقیت دست پیدا کنی این کارها را انجام بده:
به گذشته با گذشت نگاه کن
به حال با رقت و دلسوزی نگاه کن
و سپس
به آینده ات با امید نگاه کن


  
  

اگر به دنبال پوستی شفاف هستید توصیه می کنیم این مقاله را بخوانید . در این مطلب با ده نوع ماده غذایی که بر پوست شما تاثیر باورنکردنی دارند آشنا می شوید.

بسیاری از مردم ویتامین A را پیام آور بینایی بهتر می دانند.توجه کنید که سلامت پوست ما نیز مستقیماً به میزان ویتامین A غذای ما مرتبط است.ویتامین A برای خنثی کردن عناصر مضر پوست نقش آنتی اکسیدان را بازی کرده و از تشکیل چین و چروک در آن جلوگیری می کند. به علاوه پیشرفت آن را به تاخیر می اندازد و پوست ما را جوان نگاه می دارد.دو سوم ویتامین A مصرفی ما از بتاکاروتن تامین می شود که تولید کننده رنگ زرد و نارنجی در میوه ها و سبزی هاست. بدن ما بتاکاروتن را به ویتامین A که برای سلامت پوست الزامی است تبدیل می کند و به مصرف می رساند. سیب زمینی ، هویج و زردآلو منبع غنی بتاکاروتن است.
ویتامین A نوسازی پوست را افزایش می دهد و از تشکیل چین و چروک در آن جلوگیری می کند. ویتامین A محلول در چربی بوده و به راحتی در بافت بدن ما ذخیره می شود،در حالی که قابلیت ذخیره شدن در هیچ گیاهی را ندارد.مصرف آن بیش از میزان مجاز روزانه تاثیر سمی دارد،بنابراین عاقلانه نیست که قرص ویتامین A را به غذای خود بیفزایید.به مزه دلپذیر میوه ها و سبزیجاتی که حاوی مقدار زیاد بتاکاروتن هستند و مصرف آنها خطری برای سلامتی پوست ندارد بسنده کنید.

10 راه ساده برای افزودن بتاکاروتن به سبد غذایی شما وجود دارد:

1- هویج رنده شده به سس ماکارونی یا لازانیای خود بیفزایید.در مزه غذا تاثیر چندانی ندارد، اما کاروتن آن پوست شما را تغذیه می کند.

2- برگ تازه اسفناج را به سبزیجات سالاد خود بیفزایید.اسفناج نسبت به سایر سبزیجات گروه خود بتاکاروتن بیشتری دارد.

3- روزانه یک ماده لبنی با طعم میوه مصرف کنید،مثل ماست و میوه تازه.زردآلو، هلو و انبه را به آن بیفزایید تا میزان کاروتن غذای شما افزایش چشمگیری داشته باشد.

4- برش های کوچکی از هندوانه را همراه با نعناع به نوشیدنی خود بیفزایید.تاثیر بسیار مطلوبی بر پوست شما خواهد گذاشت.

منابع غنی از ویتامین A عبارتند از:
جگر، شیر، زرده تخم مرغ، پنیر چدار، ماهی ، سیب زمینی شیرین، هویج، کدو حلوایی، طالبی، زرد آلو، هلو، کلم بروکلی، گریپ فروت ، اسفناج و سایر سبزیجات سبز تیره و برگی شکل.

5- همیشه برگ کلم تازه داشته باشید و به عنوان پیش غذا آن را میل کنید.

6- به شام خود میوه بیفزایید.کمپوت هلو و زردآلو یا هلو و زردآلو تازه را در دسترس نگه دارید یا به سالاد میوه شبانه خود بیفزایید.

7- میوه های گرمسیری را انتخاب کنید. اگر از میوه های عادی خسته شده اید به میوه های مناطق حاره مانند انبه روی آورید.
8- گل کلم یا اسفناج تازه را به ماکارونی یا سالاد گوجه فرنگی بیفزایید. موجب شادابی پوست شما خواهد شد.

9- انبه را در سس تند جانشین گوجه فرنگی کنید که نه تنها گیرنده های چشایی شما به وجد در می آیند بلکه میزان زیادی کاروتن نیز به سبد غذایی شما افزوده شده است.
10- آب میوه های غنی از کاروتن را بنوشید.

  
  

عوامل موثر در خلاقیت و نوآوری:

عوامل موثر در خلاقیت و نوآوری به چهار دسته تقسیم میشود، این عوامل عبارتند از:

?) به کارگیری و جذب نیروهای خلاق و نوآور در سازمان

?) امکانات مناسب تحقیقاتی و مالی برای کوششهای نوآورانه

?) آزادی عمل کافی در انجام فعالیتها و تلاشهای خلاق همچنین به کارگیری نتایج حاصل از فعالیتهای خلاق

?) دادن پاداش مناسب به افراد خلاق. محیطهایی که در آن تشویق و تنبیه درجای خود اعمال نمیشوند نمیتوانند جایگاهی برای نوآوری و شکوفایی داشته باشند.

?) تبادل فرهنگی میان سازمانها و در کنار هم قرار دادن افراد محافظهکار و سنتی با افراد نوجو و ایجاد محیطی که در آن اطلاعات و نظرات به سهولت مبادله میگردند همه تسهیلاتی است که مجموعه سازمانی را به سوی نوآوری و خلاقیت سوق میدهد.


  
  

چگونه بخوابیم؟

ساعات منظمی را برای به خواب رفتن و برخاستن تعیین کنید و تا جایی که ممکن است این نظم را در روزهای تعطیل نیز حفظ کنید. برای خواب خود آیینی در نظر بگیرید و رشته ای از کارها را هرشب پیش از خواب تکرار کنید؛ مثل تفکر درباره آنچه روز انجام داده اید، دعا کردن و خواندن داستانی بدون هیجان تا انتقال از بیداری به خواب آسان تر شود.

ادامه مطلب...

  
  

در تاریخ آمده است که حاکم رازی صاحب ابوجعفر عتبی می گوید: ابوجعفر مرا به جهت کاری به سوی ابو منصور بن عبدالرزاق فرستاد. هنگامی که روز پنج شنبه شد, از او خواستم که به زیارت قبر مطهرامام رضا(ع)بروم . ابومنصور به من گفت : می خواهی معجزه ای از صاحب این قبر برایت بگویم ؟ من در ایام جوانی ,دشمن صاحب این قبر بودم و همواره به زوّار و کسانی که به زیارت آن حضرت می آمدند, ظلم می کردم و اموال آنان را به غارت می بردم . روزی برای صید بیرون رفتم . آهویی را دیدم . سگ شکاری را روانه کردم تا آن را صید کند. آن را دنبال کرد تا به دیوار قبر رسید. سگ شکاری , دیگر جلوتر نرفت . دوباره آهو به طرف دیگر فرار کرد.ادامه مطلب...

  
  

تعلیم و تربیت از طریق هنر: هربرت رید (28)

فیلسوف انگلیسی، هربرت رید، باعث اصلی توجه بیش‏تر به هنر در ابتدای قرن حاضر بود. وی در کتاب «تعلیم و تربیت از طریق هنر» (1955، ویرایش سوم) به گرایش‏های موجود در جامعه و تعلیم و تربیت نوین که خودجوشی، آزادی و بیان هنرمندانه را سرکوب می‏کند، اعتراض داشت. او اظهار داشت:

سرّ بیماری‏های مشترکمان را باید در جلوگیری از توانایی خلاّقِ خودجوش افراد جست‏وجو کنیم. فقدان خودجوشی در تعلیم و تربیت و سازمان اجتماعی، به از هم پاشیدگی شخصیت مربوط است که نتیجه مصیبت بار پیشرفت‏های اقتصادی و صنعتی و فرهنگی از زمان رنسانس بوده است. (1959، ص 201)ادامه مطلب...

  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >