نوروز به عنوان یک آیین ایرانی در فرهنگ مسلمانان رواج داشته است - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بخشنده نادان نزد خدا از پارسای بخیل، محبوب تر است. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :26
بازدید دیروز :399
کل بازدید :723712
تعداد کل یاداشته ها : 1346
103/9/5
1:30 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

مهدی مهریزی» در گفت‌وگویی مشروح با خبرنگار آئین و اندیشه باشگاه خبری فارس «توانا»، با اشاره به رفتار دین با آداب و سنن ملّی، به بررسی احادیث و روایات اسلامی پیرامون نوروز پرداخت که در پی می‌آید:

# خواست دین، برچیدن بساط سُنن ملّی ـ قومی نیست
دین کامل، دینی نیست که زمام همه امور را برعهده گیرد و به جای همه استعدادهای آدمی و همه نهادهای مدنی بنشیند. دین کامل، دینی است که همه اینها را در جای خود، به درستی می‌بیند و جهتی کلّی به آنها می‌دهد و آنچه را از توان قُوای فردی و نهادهای جمعی خارج است، بر عهده می‌گیرد. در واقع خواست دین، برچیدن بساط سُنن ملّی ـ قومی نیست، بلکه به دنبال آن است که این سنّت‌ها را سَمت و سوی عالی بخشد. به عبارت دیگر دین، تنها آنچه را که با فطرت آدمی مغایرت دارد، بر می‌چیند. چنان که قرآن کریم، حرمت و احترام ماه‌های حرام را که از رسوم جاهلی بود، پاس داشت: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگه دارید. / سوره توبه، آیه 5
رسول خدا در حدیث معروف «مَن سَنّ سنةً حسنةً عُمِلَ بها مِن بَعدِه» می‌فرماید: آن که سنّتی نیک را پایه‌گذاری کند و بدان عمل شود، پاداش عمل خودش به اندازه پاداش دیگر عاملان، به وی داده می‌شود، بدون آن که از پاداش عاملان کم شود؛ و آن که سنّتی بد را پایه گذارد و بدان عمل شود، وَبال عمل خودش و دیگران برعهده اوست، بدون آن که از وِزر و وبال دیگران کاسته شود.
همچنین امیرالمؤمنین به مالک اشتر فرمود:
آیین پسندیده‌ای را بر هم مریز که بزرگان این امت بِدان رفتار نموده‌اند و به وسیله آن، مردم به هم پیوسته‌اند، و رعیّت با یکدیگر سازش کرده‌اند؛ و آیینی مگذار که چیزی از سنّت‌های نیک گذشته را زیان رسانَد تا پاداش از آنِ نهنده سنّت باشد و گناه شکستن آن بر تو مانَد.
بنابر این اساس اسلام بر محو همه سنّت‌ها نیست، بلکه آنچه را که خیر و صلاحی در پی داشته و یا این که مفسده‌ای به دنبال ندارد، می‌پذیرد و تنها غیر از اینها را طرد می‌کند. به عنوان مثال، اسلام میزان دیه جاهلیت که 100 شتر بود را پذیرفت. همچنین مسائلی همچون حرمت ماه‌های حرام، تطهیر کردن با آب، هفت‌دور بودن طواف خانه کعبه، حرام‌بودن زن پدر بر فرزند، خمس گنج، تحریم لباس شهرت در فقه و ممنوعیت شرکت زنان حائض در اعیاد مذهبی و مراسم قربانی، همگی از آئین زمان جاهلیت بودند که اسلام بر آنها مهر تأیید زد.
البته اسلام برخی سنت‌های غلط را نیز رد کرد که عمده آنها از این سه دسته خارج نبود: سنّتی که نشانگر یک آیین باطل بود، مانند حرمت حمل، ساخت و نگهداری صلیب. سنّتی که ترویج خُرافه بود، مانند بستن مهره به بازو جهت مصون ماندن از بلایا. سنّتی که با احکام شرع ناسازگار بود، مانند حرمت ازدواج با زنِ پسر خوانده.

# در روایات «نوروز» دو دیدگاه موافق و مخالف وجود دارد
اگر در باب نوروز، دستوری خاص از سوی دین در تأیید یا رد، به دست ما نمی‌رسید، براساس همان قاعده نخست می‌گفتیم نوروز به عنوان رسمی ایرانی که از دیرباز آن را محترم می‌شمرده اند، جای مذمّت و منع ندارد. چرا که اصل "نوروز " به عنوان نشانی از آیین‌های باطل، مورد تکریم و احترام نیست؛ بلکه رنگ و بوی ملّی و بومیِ آن، منظور نظر مردمان است. در غیر این صورت اگر در آن باطلی وجود داشته باشد، یا خُرافه‌ای ترویج شود، باید آن را وانهاد.
احادیثی در مصادر شیعه و اهل سنّت روایت شده اند که برخی بر آن، مُهر تأیید می‌زنند و برخی دیگر با آن مخالفت می‌کنند. این دوگانگیِ روایت‌ها سبب شده است که عالمان حوزه دین، در پی حلّ این تعارض باشند. عده‌ای آن را تأیید کرده و عده‌ای دیگر آن را رد می‌کنند.

# برخی روایات موافق در احادیث شیعه
شیخ کلینی در «الکافی» چنین روایت می‌کند:
ابراهیم کرخی می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم که: شخصی مزرعه‌ای دارد. روز مهرگان یا نوروز، هدایایی به او داده می‌شود و قصد تقرّب جُستن به وی را ندارند [آیا بپذیرد؟]. فرمود: آیا نمازگزار هستند؟ گفتم: آری. فرمود: باید هدیه آنان را بپذیرد و تلافی کند. به درستی که رسول خدا فرمود: اگر برایم ران بُزی هدیه آورند، می‌پذیرم و این، جزو دینداری است و اگر کافر یا منافقی ران گاو یا گوسفندی برایم هدیه آورد، نخواهم پذیرفت و این هم جزو دینداری است. خداوند، خوراک و دستاورد مشرک و منافق را برای ما روا نداشته است.
شیخ صدوق در "کتاب من لایحضره الفقیه " آورده است:
برای علی(ع) هدیه نوروز آوردند. فرمود: "این چیست؟ ". گفتند: ای امیرمؤمنان! امروز، نوروز است. فرمود: هر روزِ ما را نوروز سازید!
همچنین در همان کتاب نقل می‌کند: روی أنّه قال (ع): نیروزنا کلّ یوم. روایت شده است که علی(ع) فرمود: هر روزِ ما نوروز است.
نعمان بن محمد تمیمی در کتاب "دعائم الاسلام " روایت می کند:
برای علی(ع) فالوده هدیه آوردند. فرمود: "این چیست؟ ". گفتند امروز، نوروز است. فرمود: اگر می‌توانید، هر روز را نوروز سازید [یعنی به خاطر خداوند، به یکدیگر هدیه بدهید و به دیدار یکدیگر بروید].
شیخ طوسی در "مصباح المتهجّد " چنین آورده است:
امام صادق(ع) در روز نوروز فرمود: هنگامی که نوروز شد، غسل کن و لباس پاکیزه بپوش و خودت را خوش‌بو ساز و آن روز را روزه بدار. پس هنگامی که نماز ظهر و عصر و نافله های آن را به جای آوردی، نمازی چهار رکعتی بگزار که در رکعت اوّل آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره قدر را می‌خوانی. در رکعت دوم آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره کافرون را می‌خوانی. در رکعت سوم آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید را می‌خوانی و در رکعت چهارم، سوره حمد را با سوره‌های فلق و ناس. پس از نماز هم سجده شکر می‌گزاری و دعا می‌کنی. [بدین ترتیب] گناهان پنجاه‌ساله‌ات بخشوده می‌شود.
علاّمه مجلسی در "بحارالأنوار " آورده است:
مُعلّی پسر خُنَیس گوید: در روز نوروز، بر امام صادق(ع) وارد شدم. فرمود: "آیا این روز را می‌شناسی؟ ". گفتم: قربانت گردم! این روز را فارسیان گرامی می‌دارند و به یکدیگر هدیه می‌دهند. فرمود: "سوگند به خانه کعبه که این، رمزی دیرینه دارد و برایت روشن می‌سازم تا آگاه گردی ". گفتم: سرورم! آموختن این امر از شما برایم بهتر از آن است که مردگان زنده شوند و دشمنانم بمیرند.
آن گاه فرمود: "ای معلّی! روز نوروز، همان روز است که خداوند از بندگان پیمان گرفت او را بپرستند و به او شرک نورزند، به پیامبران و حجت‌هایش بگروند و به امامان ایمان آورند. این همان روز است که خورشید طلوع کرد، بادها وزیدن گرفت و گل‌های زمین روییدند. این همان روزی است که کشتی نوح(ع) بر ساحل جودی آرامش یافت و همان روزی است که خداوند، گروهی چند هزار نفره را که از ترس مرگ از خانه‌ها بیرون رفته بودند زنده ساخت، پس از آن که آنان را میرانده بود. این، روز فرود جبرئیل بر پیامبر اسلام است و روزی است که پیامبر(ص) امام علی(ع) بر دوش گرفت تا بت‌های قریش را در مسجد الحرام شکست و در همین روز، ابراهیم، بت ها را شکست. این همان روزی است که پیامبر به یارانش دستور داد با علی(ع) بیعت کنند و در همین روز، علی را برای بیعت گرفتن از جنیان فرستاد. در همین روز، دومین بیعت با امیرالمؤمنین انجام شد. در همین روز بر نهروانیان پیروز شد و ذوالثدیه (صاحب پستان) را به قتل رساند. در این روز، قائم ما و صاحبان حکومت قیام کنند و در همین روز، قائم ما بر دجّال پیروز گردد و او را در زباله‌دان کوفه به دار آویزد. در هر روز نوروزی، ما آرزوی فرج داریم؛ چرا که آن از روزهای ما و شیعیان ماست. فارسیان، آن را گرامی داشتند و شما آن را ضایع کردید. "
و فرمود: یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل از خداوند پرسید چگونه مردمانی را که خارج شدند، زنده می‌کند. خداوند بدو وحی کرد که در نوروز، آب بر قبر آنان بپاشد و آن، اولین روز سال فارسیان است و آنها زنده شدند، در حالی که سی‌هزار نفر بودند. از همین جا پاشیدن آب در نوروز، سنّت شده است.
گفتم: آیا نام های روزهای فارسی را به من تعلیم نمی دهی؟ فرمود: ای معلّی! اینها روزهایی کهن از ماه‌هایی کهن است. هر ماه، سی روز است، بدون کم و کاست….
بخشی از این روایات را ابن فهد حلّی پیش از علامه مجلسی در کتاب "المهذّب البارع " آورده است.

# برخی روایات موافق در احادیث اهل سنت
بخاری در "التاریخ الکبیر " چنین روایت می کند:
سعر تمیمی گوید: برای علی(ع) فالوده آوردند. فرمود: "این چیست؟ ". گفتند: امروز نوروز است. فرمود: هر روز را نوروز کنید!
ابن‌ندیم در "الفهرست " آورده است:
اسماعیل بن حمّاد گوید: من فرزند حمّاد، پسر ابو حنیفه، پسر نعمان بن مرزبان هستم از ایرانیان آزاده. هیچ گاه در میان ما بردگی نبود. پدرم در سال هشتاد قمری به دنیا آمد. جدّم نزد علی بن ابی طالب رفت و فرزند خُردسالش را به همراه داشت. علی(ع) برای او و فرزندانش دعا کرد و ما
امیدواریم دعای او در حقّ ما به اجابت رسد.
نعمان بن مرزبان، کسی است که در روز نوروز برای علی(ع) فالوده برد. علی(ع) فرمود: "هر روز را نوروز سازید! ". برخی گفته اند روز مهرگان بود و علی(ع) فرمود: هر روز را مهرگان کنید!
بیرونی در "الآثار الباقیة " آورده است:
آورده اند که در نوروز، جامی سیمین، پر از حلوا، برای پیغمبر(ص) هدیه آوردند. آن حضرت پرسید: "این چیست؟ ". گفتند: امروز، روز نوروز است. پرسید: "نوروز چیست؟ " گفتند: عید بزرگ ایرانیان است. فرمود: "آری در این روز بود که خداوند، عسکره را زنده کرد ". پرسیدند: عسکره چیست؟ فرمود: "عسکره، هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ، ترک دیار کرده، سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید! پس مردند. پس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که بر آنان ببارند. از این روست که سنّت آب پاشیدن [در نوروز]، رواج یافته است ". آن گاه از حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب قسمت کرد و فرمود: کاش هر روز برای ما نوروز بود!

# برخی روایات مخالف در احادیث شیعه
قطب الدین راوندی در کتاب "لبّ اللباب " آورده است:
دو روز را برای شما جانشین دو روز کردم: عید فطر و قربان را به جای عید نوروز و مهرگان.
ابن شهرآشوب (م588ق) در کتاب "المناقب " روایت می‌کند:
آورده‌اند که منصور به امام کاظم(ع) پیشنهاد کرد که نوروز را برای تبریک و شاد باش و گرفتن هدایا جلوس کنند. حضرت کاظم در جواب فرمود: من در میان روایت‌های جدّم رسول خدا(ص) جستجو کردم و تأییدی برای این عید نیافتم. همانا این سنّت فارسیان است که اسلام، آن را نابود ساخته است و پناه می‌برم به خدا که آنچه را اسلام نابود ساخته، زنده بدارم... .

# برخی روایات مخالف در احادیث اهل سنّت
بخاری در "التاریخ الکبیر " آورده است:
ایوب بن دینار گوید: علی(ع) هدیه نوروز را نمی‌پذیرفت.
آلوسی در "بلوغ الارب " می گوید:
پیامبر(ص) وارد مدینه شد. مردمان مدینه دو عید داشتند که در آنها به سرگرمی و خوشی می‌پرداختند. رسول خدا فرمود: "این دو روز چیست؟ ". گفتند دو یادگار جاهلیت است. فرمود: "خداوند، بهتر از آنها را جایگزین کرده است: عید قربان و عید فطر ". گفته شده که آن دو روز، نوروز و مهرگان بود.

# ناقدان و مخالفان احادیث نوروز
تعداد ناقدان و مخالفان احادیث نوروز، زیاد نیست. این عده تلاش کرده‌اند خلل‌های موجود در روایت‌های دسته نخست را برملا کنند و در نتیجه به محتوای دسته دوم از روایت ها ملتزم شده‌اند.
ضعف سند، تناقض و تهافت در روایت‌های معلّی، ذکر نشدن روایت‌های معلّی در مصادر کهن، عدم تطبیق وقایع ذکر شده در روایت‌ها با واقعیت‌های تاریخی، معلوم نبودن نوروز ایرانی و ترویج شعائر مجوس از جمله ضعف‌ها و کاستی‌هایی که برای احادیث دسته نخست بیان می‌کنند.
مخالفان، روایات موافق را بی‌اعتبار می‌دانند و معتقدند که آداب و سنن ذکر شده در این روایت‌ها قابل اخذ و عمل نیست و نمی‌توان با قاعده "تسامح در ادلّه سنن " از ضعف و سستی‌شان چشم پوشید. چرا که با ترویج شعائر مجوسی روبرور هستیم.
شاید نخستین کسی که به تفصیل نوروز را نقد کرد آقا رضی قزوینی، در رساله ای که در سال 1062 قمری نوشته است، باشد. وی به طور عمده منکر تطبیق نوروز رایج با نوروز یاد شده در روایات است. یکی دیگر از مخالفان، محمد اسماعیل خواجویی است که دلیل مخالفت خود را تناقض‌های موجود در روایت‌های معلّی، به دلیل ناتمام بودن آن می‌داند.
یکی از مخالفان متأخر، استاد محمدتقی مصباح است که در حاشیه بحارالأنوار، ذیل این روایات می نویسد: "در باب نوروز، دو دسته روایت مختلف روایت شده است. یکی را معلّی از امام صادق(ع) آورده و بر عظمت و ارزش نوروز دلالت دارد و دیگری حدیث امام کاظم(ع) است که آن را از سنّت‌های پارسیان دانسته که اسلام، آن را از میان برداشته است.
باید دانست که هیچ یک از آنها صحیح نیست و از اعتبار برخوردار است تا بتوان بر پایه آن، حکم شرعی را اثبات کرد. گذشته از آن که روایت معلّی، ایرادهای دیگری دارد، از جهت تطبیق نوروز بر مناسبت‌های ماه‌های عربی.
ظاهر روایت منصور، حرمت بزرگداشت نوروز است؛ چرا که این کار، بزرگداشت شعائر کفار و زنده‌داشتن سنّت‌هایی است که اسلام، آنها را میرانده است. این روایت ـ گرچه واجد شرایط حجّیت نیست ـ اما مطلب کلی‌ای که در آن آمده (یعنی حرمت بزرگداشت شعائر کفّار)، با ادلّه عامه به اثبات رسیده است و این که نوروز از آن آداب و رسوم است، به وجدان اثبات می‌شود.
و اما فتوای فقیهان، مبنی بر استحباب غسل و روزه در نوروز، مبتنی بر قاعده تسامح در ادلّه سنن است؛ ولی این جا محل اجرای آن قاعده نیست؛ زیرا قاعده تسامح در ادلّه سنن، از مواردی که احتمال حرمت تشریعی دارند، انصراف دارد. "
از دیگران مخالفان این روایات آقای سید جواد مدرّسی است که در مقاله‌ای در مجلّه "نور علم " می‌نویسد:
با وجود تضارب روایات و عدم توجه قدما و کدورت متن و عدم صحت سند، فتوای به مشروعیت نوروز، و تعیین روز آن، مشکل است. راهی که باقی می‌ماند، تمسک به ادلّه "تسامح در ادله سنن " است؛ و لکن تعیین روز، گفتار بعض فقهاست نه مضمون روایت؛ و ادله مذکور، شامل کلام فقها نمی‌شود. از جهت دیگر، عید نوروز از شعائر مجوسی و محتمل الحرمه است و ادله تسامح در سنن ـ چنان که بعضی گفته‌اند ـ از چنین موردی منصرف است.
آقای رسول جعفریان نیز در این باره گفته است: "این بود آنچه در منابع شیعه قرن ششم درباره نوروز نقل شده است. در این باره، مهم، همان روایت معلّی بن خنیس است و جز آن، چیزی درباره تأیید نوروز به چشم نمی‌خورد. منشأ آنچه در آثار بعدی درباره استحباب غسل روز نوروز و نماز و دعای مربوطه آمده، همین نص است و بس. البته مطالب دیگری نیز افزوده شده که منشأ آنها را اشاره خواهیم کرد. "
ایشان در جای دیگری می گوید: و مشکل این دو حدیث (منظور، دو حدیثی است که ابن فهد حلّی در تأیید نوروز از معلّی نقل کرده است)، آن است که در منابع کهن شیعه نیامده است. افزون بر آن، روایات مزبور که در اصل باید یکی باشد، حاوی دو نوع آگاهی درباره روز نوروز است که این، خود منشأ شبهه درباره آن شده و احتمال جعل آن را تقویت می‌کند. افزون بر آن، دانسته است که ابن‌غضائری گفته: "غالیان روایاتی را به معلّی بن خنیس نسبت داده‌اند و نمی‌توان بر اخبار وی اعتماد کرد ". در این صورت، این روایت ـ که بی‌گرایش غالیانه یا نگرش افراطی همه نیست ـ از همان دسته مجعولاتی می باشد که غالیان به معلّی نسبت داده اند. باید این دو نکته را نیز یادآوری کرد که گفته شده قرامطه (گرایشی وابسته به مذهب افراطی اسماعیلیه) دو روز را در سال ـ که نوروز و مهرگان بوده ـ روزه می گرفته‌اند. بلافاصله باید تأکید کنیم که مجوسیان، نه تنها نوروز را روزه نمی‌گرفته‌اند، بلکه به نقل بیرونی اساساً "مجوس را روزه‌‌ای نیست و هر کس از ایشان روزه بگیرد، گنه کرده است ".

# موافقان احادیث نوروز
آداب نوروز از قبیل روزه، نماز و ادعیه، در کتب حدیثی و فقهی از زمان شیخ طوسی در میان عالمان شیعه رواج داشته است.
شیخ طوسی در "مصباح المتهجد "، پس از او ابن ادریس در "السرائر " و سپس یحیی بن سعید در "الجامع للشرائع " و پس از وی، شهید اول در "القواعد و الفوائد " و نیز "الدروس " و "البیان " و "الذکری " و "اللمعة " به آن اشاره کرده‌اند.
ابن فهد در "المهذّب البارع "، محقق کَرَکی در "جامع المقاصد "، شهید ثانی در "المسالک " و "شرح اللمعة "، محقق اردبیلی در "مجمع الفائدة و البرهان "، شیخ بهایی در "جامع عباسی " و "الحبل المتین "، فاضل هندی در "کشف اللثام "، شیخ یوسف بحرانی در "الحدائق الناضرة "، کاشف الغطاء در "کشف الغطاء "، نراقی در "مستند الشیعة "، صاحب جواهر در "جواهر الکلام " و شیخ انصاری در "کتاب الطهارة " به این آداب فتوا داده‌اند.
همچنین در کتب فتوایی و فقهی معاصر مانند العروة الوثقی، جامع المدارک و المستند نیز فتوا به این آداب به چشم می‌خورد. در کتب روایی نیز آداب نوروز در مصباح المتهجّد، وسائل الشیعة و بحارالأنوار یاد شده است. حتی روایت‌هایی نیز که به گونه‌ای ضمنی نوروز را تأیید می‌کنند در الکافی، کتاب من لایحضره الفقیه و دعائم الاسلام منقول است.
شاید همین کثرت فتواها و نقل ها سبب شده است که صاحب "جواهر " بگوید: غسل روز نوروز، نزد متأخران مشهور است؛ بلکه مخالفی در آن ندیدیم.
بجز این، برخی محدّثان و فقیهان در پاسخگویی به دیدگاه مخالفان نیز تلاش کرده‌اند. علامه مجلسی در "بحارالأنوار "، بیشترین کوشش را در این باره انجام داده و شبهه‌های مخالفان را پاسخ گفته است؛ وی در قسمتی از نوشتار مفصلش در نقد روایت ابن شهرآشوب (در مذمت نوروز)، می‌نویسد: "این حدیث، با روایت هایی که معلّی بن خنیس آورده مغایرت دارد و بر جایگاه نداشتن نوروز در شریعت دلالت دارد؛ لیک روایت های معلّی از نظر سند، قوی تر و نزد اصحاب، مشهورترند. از سوی دیگر می توان گفت که این، حدیث تقیه است؛ چرا که در روایات "مناقب "، مطالبی ذکر شده که زمینه تقیه دارد. "
پس از علامه مجلسی نیز عالمان دیگری همچون شیخ انصاری، صاحب "جواهر " و سید هاشم نجفی یزدی نیز به پاسخگویی اجمالی یا تفصیلی به این شبهات و مخالفت‌ها پرداخته‌اند.

# احادیث نقد نوروز قابل اعتبار نیستند
نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که ما نوروز را از منظر حدیث و روایت بررسی می‌کنیم نه از منظر تاریخ و تقویم‌نگاری. بنابراین با توجه به این موضوع، چهار حدیثی که در نقد نوروز موجود است به هیچ عنوان قابل تصحیح و اعتبار نیستند.
روایت اول و چهارم، مضمونی واحد دارند که اوّلی در مصادر شیعه و دومی در مصادر اهل سنّت یاد شده است. روایت شیعی را به قطب راوندی (از عالمان قرن ششم) نسبت داده‌اند که در کتاب "مستدرک الوسائل " حاجی نوری روایت شده است. این روایت، گذشته از آن که در مصادر کهن موجود نیست، مضمون آن را هم نمی‌توان تأیید کرد؛ زیرا چگونه دو عید باستانی ایرانی در جزیرة العرب در سال‌های نخستین اسلام، رایج و مرسوم بود که پیامبر(ص) آنها را با فطر و قربان منسوخ بدارد؟! مسلماً نوروز و مهرگان، از آیین هایی باستانی ایرانیان‌اند که آوازه‌شان، پس از ارتباط اعراب با ایرانیان، به آنجا رفته است و پیش از آن، آن چنان مورد قبول مردم نبوده که پیامبر(ص) آنها را با اعیاد اسلامی نسخ کند.
حدیث دیگر، آن است که آلوسی آورده است و تعبیرهای "نوروز " و "مهرگان " در متن آن نیست و ظاهراً راویان، این دو را از روی احتمال (نه قطع و یقین)، به روایت افزوده‌اند. به همین خاطر آلوسی پس از نقل حدیث می‌گوید: "قیل: هما النیروز والمهرجان ".
روایت "مناقب "، گذشته از آن که مرسل است و با تعبیر "حُکیَ " (آورده‌اند) نقل شده است، نه حاکی آن معلوم است و نه مصدر نقل ابن شهرآشوب.
روایت بخاری که علی(ع) هدیه نوروز را نمی‌پذیرفت، گذشته از آن که با روایت دیگر بخاری ـ که علی(ع) هدیه نوروز را می‌پذیرفت ـ در تعارض است، با نقل‌های بسیار دیگر شیعی نیز ناسازگار است و نمی‌توان به آن، استناد کرد.

# پیشوایان دینی با گرامیداشت نوروز مخالفت نکرده‌اند
در ارزیابی سندی روایت‌های موافق، می‌توان چنین گفت:
روایت کلینی از سند معتبر برخوردار است.
روایت شیخ طوسی از معلّی، اگر چه بدون سند است، لیکن وی در کتاب "فهرست " به کتاب معلّی سند معتبر دارد. احتمال دارد آن روایت، براساس همین سند باشد.
علامه مجلسی در "زاد المعاد " می‌گوید: "به اسانید معتبره از معلّی بن خنیس که از خواص حضرت صادق(ع) بوده است، منقول است… " و سپس روایتی را نقل می‌کند که ذیل آن، مطابق روایتی است که شیخ در "مصباح " آورده است.
نقل این روایت ها در مصادر کهنی چون الکافی، کتاب من لا یحضره الفقیه، مصباح المتهجّد و دعائم الاسلام، می‌تواند شاهدی بر اعتبار آنها باشد.
بنابراین از مجموع این احادیث احادیث دوازده گانه می‌توان این مطلب را به پیشوایان دینی نسبت داد که رفتار ایرانیان در گرامیداشت نوروز، در منظر آنان بوده و نه تنها مخالفتی با آن نکرده‌اند، بلکه نسبت به اصل آن و بخشی از رفتارهای ضمنی آن، روی خوش نشان داده و تشویق کرده‌اند.

# نوروز به عنوان یک آیین ایرانی، در فرهنگ مسلمانان رواج داشته است
بررسی مصادر کهن، نشان می‌دهد که نوروز به عنوان یک آیین ایرانی، در فرهنگ مسلمانان و شیعیان رواج داشته است.
شواهد این هم مواردی است از جمله اینکه:
به اعتقاد برخی متخصصانِ تبدیل گاه شمار، در جلسه مشورتی خلیفه دوم برای تعیین تقویم، هرمزان تازه مسلمان شرکت داشت و تقویم ایرانی را برای حاضران شرح کرد و خلیفه، آن تقویم را برای امور دیوانی و خراج پذیرفت و روشن است که نوروز، جزئی از تقویم ایرانی به شمار می رود.
نجاشی در شرح حال ابوالحسن نصر بن عامر بن وهب سنجاری نوشته است که وی از ثقات شیعیان است و کتاب‌هایی دارد، از جمله: "کتاب ما روی فی یوم النیروز ". همچنین ابن ندیم درباره صاحب بن عبّاد، آورده است که "کتاب الأعیاد و فضائل النیروز " نگاشته است. در دوره صفویه نیز نوروزیه‌هایی به قلم علمای دین تحریر شده است.
خراج در دوره عباسیان بر اساس نوروز تنظیم می‌شده است.
خلفای اموی و عباسی هدایای نوروز را می‌‌پذیرفته‌اند؛ بلکه دستور می‌داده‌اند تا برایشان ارسال گردد.
البته در برخی مناطق، حاکمان اهل‌سنّت، گرفتن هدایای نوروز را منع می‌کردند؛ چنان که از برگزاری مراسم نوروز، ممانعت به عمل می‌آوردند.
از قدیم‌الایام تاکنون، نوروز در سروده‌های شاعران تازی‌گو و پارسی‌زبان حضور جدّی دارد و این نیز شاهدی گویا بر حضور نوروز در فرهنگ ایرانیان مسلمان است.
با توجه به این شواهد و امور دیگر، نوروز را در دوره اسلامی از شعائر مجوسی دانستن، درست نیست؛ چنان که آن را ترویج آیین آتش‌پرستان دانستن، واقعیت خارجی ندارد. گذشته از اینها در روایات اسلامی و سخن فقیهان، فضیلت روزه نوروز مطرح است و به نقل بیرونی: "مجوس را روزه‌ای نیست و هر کس از ایشان روزه بگیرد، گناه کرده است ". گیریم روزگاری نیز نوروز چنان بود؛ ولی زمانی که در عرف ایرانیان مسلمان، آن حالت از میان رفت، دیگر ذمّی بر آن نیست. همان گونه که امام خمینی فتوا داد که شطرنج، اگر روزی ابزار قمار نباشد، حرمتی در بازی با آن نیست و استاد مطهری، مجسمه‌سازی را مجاز دانست؛ چرا که فلسفه حرمت آن، به جهت فاصله گرفتن از دوران بت‌پرستی، از میان رفته است.
اصولیان معتقدند اگر در میان مردمان، آداب و رسومی رواج داشت و در جان و دل آنان رسوخ کرده بود، چنانچه شرع با آن روی خوشی ندارد و می‌خواهد آن را طرد سازد، باید ادله‌ای روشن و قوی که همپای سیره باشد، ارائه دهد وگرنه نمی‌توان گفت شارع از آن سیره بیزار است و آن را طرد کرده است. یعنی سیره‌های راسخ و استوار را نمی‌توان با ادلّه سست بنیان طرد کرد؛ بلکه دلیل منع‌شان باید به اندازه استحکام سیره، قوت داشته باشد.
بر این اساس و با توجه ریشه‌داری نوروز و گذشته‌اش در میان ایرانیان، دلیلی بر منع و ردع آن از سوی شرع در دست نیست.

# نوروز محرّمات شرعی به همراه ندارد
اگر بپذیریم که روایت‌های موافق قابل اعتماد نیستند و نمی‌توان بر پایه آنها رأی و حکمی را اثبات کرد، همچنان که نمی‌توان بر دسته دوم از احادیث تکیه زد، در این فرض باید حکم نوروز را قاعده عام دینی فرض کرد.
آیین نوروز، قرن‌هاست در ایران اسلامی بر پاداشته می‌شود و مسلمانان، نه به عنوان ترویج آیین مجوس، بلکه به عنوان آیینی ملّی به آن می‌نگرند. بمانَد که رسم نوروز، پیش از آیین زردتشت نیز در ایران برپا بوده است.
از سوی دیگر، نوروز، تثبیت خرافه‌ای باطل که با دین ناسازگار باشد، نیست و محرّمات شرعی را به همراه ندارد. حال اگر کسی یا کسانی آن را به محرّمات بیالایند، مثل آن است که سایر کردارهای مباح و حتی امور شرعی را با محرّمات شرعی همراه کنند، که طبعاً معنایش ناپسند شدن آن امر مباح یا شرعی نیست؛ بلکه آنان که چنین می کنند، قابل سرزنش و مذمت اند.
از سوی دیگر، بسیاری از رفتارهای پسندیده، چون: پاکیزگی و آراستگی، سیر و سفر، دید و بازدید، بخشش و دلجویی و هدیه دادن در این رسم و آیین انجام می‌شود که از نگاه شرع و عقل، ستودنی است.
بنابراین، ایستادگی در برابر این آیین ملّی، از زاویه شرع و دین، مستند محکمی ندارد و شایسته نیست که آن را مطرح کنیم.

# اصل آیین نوروز، مورد امضا و تأیید است
در کل اگر بخواهیم جمع‌بندی و خلاصه‌ای از روایات و احادیث مرتبط با نوروز داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم:
روایت‌های وارد شده در مخالفت با نوروز، به هیچ وجه قابل تأیید و اعتبار نیستند.
در روایت‌های موافق نوروز، می‌توان گفت که اصل آیین نوروز، مورد امضا و تأیید است؛ گرچه خصوصیت‌های یاد شده در احادیث را نمی‌توان تأیید کرد.
از آن رو که نوروز در میان ایرانیان در دوره اسلامی رایج بود و به عنوان سیره‌‌ای عمومی استمرار داشت، نمی‌توان طرد و ردع آن را از سوی شارع با قواعد کلّی یا ادلّه سست قبول کرد، بلکه ردع چنین سیره هایی نیازمند ادلّه خاص و قوی است.
اگر بپذیریم که ادلّه موافق و مخالف، هیچ کدام قابل اعتماد و تأیید نیست، اقتضای قواعد عمومی دین، عدم مخالفت با نوروز است.

به گزارش فارس، "مهدی مهریزی " مسئول مرکز تحقیقات دارالحدیث، سردبیر فصلنامه علوم حدیث، مدیر مسئول دو ماهنامه حدیث زندگی، مسئول کتابخانه تخصصی فقه و حقوق و استاد دانشکده علوم حدیث است. مهریزی تاکنون قریب به بیست کتاب و صد مقاله علمی تألیف کرده است.
برخی از کتاب‌های وی عبارتند از: مسافرت در اسلام، کتاب‌شناسی اصول فقه شیعه، آیینه‌داران خورشید، مدخل الی فلسفه الفقه، آشنایی با متون حدیث و نهج‌البلاغه، میراث حدیث شیعه، خردگرایی در قرآن و حدیث، امام علی از نگاه دانشوران، فمینیسم، زن در سخن و سیره امام علی (علیه‌السلام)، یادنامه علامه مجلسی.