مبحثی در تحلیل سازه داریم به نام خط تاثیر. به طور خلاصه یعنی در سازهای مثل پل، بسته به اینکه بار متحرک (در اینجا وسایل نقلیه) در کجای پل باشد، نیروهایی که به هرکدام از پایههای پل وارد میشود متفاوت خواهد بود. یعنی اگر ماشینی دقیقا روی یکی از پایههای پل باشد، آن پایه تقریبا کل بار آن ماشین را تحمل میکند و به سایر پایهها باری نمیرسد.
مهندسی که میخواهد پایه پل را طراحی کند، باید آن را برای حداکثر بار ممکن طراحی کند. یعنی اگر قرار است یک کامیون 50 تنی از روی پل عبور کند، باید تمام پایههای پل برای این بار طراحی شوند. (گرچه در حالت واقعی در هر لحظه ممکن است فقط یکی از پایهها حداکثر 50 تن را تحمل کند و بقیه نیروی چندانی نبرند)
ایده این است :
اگر به جای جاده روی پل، یک کانال پر از آب داشته باشیم و داخل این کانال یک کشتی در حرکت باشد، موقعیت کشتی تاثیری روی میزان بار وارد بر پایههای پل ندارد. یعنی کشتی هرجا که باشد نیروهای وارد بر پایه پل ثابت خواهند ماند.
در واقع وقتی کشتی وارد کانال میشود، باعث میشود که سطح آب داخل کانال اندکی بالا بیاید. این بالا آمدن باعث افزایش فشار وارد بر کف کانال میشود. به بیان بهتر، نیروی وزن کشتی در طول کانال به طور یکنواخت پخش میشود. اثبات این مساله با مکانیک سیالات ساده امکان پذیر است.
بنابراین اگر شما یک کشتی 20 هزار تنی داشته باشید و پل دارای 100 پایه باشد، لازم نیست هریک از پایهها برای 20 هزار تن طراحی شود. بلکه بار کشتی روی 100 پایه تقسیم میشود و به هر پایه 200 تن بار میرسد.
ایراد اصلی که به این ایده گرفته میشود، این است که ما یک وزن اضافه (وزن آب داخل کانال) که به هیچ وجه کم نیست را به پایهها تحمیل کردهایم. یک حساب و کتاب ساده نشان میدهد در واقع این وزن اضافه خیلی زیاد است و عملا این روش مقرون به صرفه نخواهد بود. به هر حال جرقهای بود که به ذهن آمد و ممکن است ایدهای باشد برای حمل و نقل اجسام خیلی سنگین.
پ.ن. : گویا این ایده اجرا شده است والبته منظور اصلی، انتقال کشتی از یک نقطه به نقطه دیگر بوده و نه استفاده از کانال به جای پل!
منبع عکس: http://www.canalmuseum.com