بررسی جایگاه آموزش فراگیر
اسماعیل آرمیون*
چکیده :
آموزش فراگیر شامل آن نوع آموزشی است که همه دانش آموزان اعم ازعادی ودارای نیازهای ویژه درکنار هم درمدارس درس بخوانند وازطرف همسالان ، معلمان وجامعه پذیرفته شوند .طرح آموزش فراگیر که درسطح جهانی ودربیانیه های مختلف ازجمله بیانیه سالامانکا به آن اشاره شده وهمه کشورها متعهد شده اند که تاسال 2015 آنرااجرایی کنند به عنوان نمونه درکشورهای ایتالیا ودانمارک موفقیت چشمگیری داشته است ولی در بعضی ازکشورها ازجمله انگلستان ،هندوستان وایران موفقیت چندانی نداشته است که نیاز به برنامه ریزی و تلاش بیشتر برای اجرای موفق طرح دارد .
واژه های کلیدی در آموزش فراگیر :
دانش آموز باناتوانی: این واژه برای دانش آموزانی به کار برده می شودکه یک ناتوانی ذهنی، جسمی حسی وعاطفی یا ترکیبی ازآنهارادارند.که به نوعی نیاز به آموزش ویژه رادرآنها ایجادکرده است .
توانبخشی مبتنی برجامعه : این واژه خدماتی ، خدماثی را که درجامعه محلی یاخانه افرادناتوان ونه درمراکز، بیمارستان ها وموسسه ها ، برای آنها وخانواده هایشان فراهم می شوند دربرمی گیرد .
نیازهای ویژه: واژه کلی برای کودکانی است که به کمک ومساعدت اضافی نیازدارند.
مدارس ویژه : این مدارس به طور معمول برای کودکانی است که آسیب دیده گی یاناتوانی ویژه ای دارند .مثل مدارس نابینایان وناشنوایان و...
واحدهای ویژه /کلاسهای ویژه (ضمیمه): امکان دارد یک مدرسه عادی تعدادی از کلاسهای خودرابه طور خاص برای کودکان دارای نیازهای ویژه اختصاص دهد که این دانش آموزان بخشی یاتمام آموزش خود را درآن کلاس دریافت کنند .
مدارس عادی : این واژه شامل مدارس پیش دبستانی، ابتدایی ، راهنمایی ومتوسطه می شود .
معلم رابط: معلمی است که درکلاسهای تلفیقی خدمات آموزشی وتوان بخشی ویژه رابه دانش آموزان استثنایی ارائه می کند .
عادی سازی : فراهم کردن شرایط آموزشی ، مسکن ، اشتغال وتفریحات برای افراد دارای ناتوانی
آموزش تلفیقی : دراین شیوه دانش آموزان استثنایی درمدارس عادی وباهمکاری معلمان رابط به تحصیل می پردازند .
آموزش فراگیرکامل : هدف این آموزش جادادن تمام دانش آموزان دارای ناتوانی درکلاسهای آموزش عادی است.
معلم کودکان استثنائی ،دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش و پرورش کودک عقب مانده ذهنی |
مقدمه:
مطالعه جوامع نشان می دهد که انسانها نیز همانند سایر اجزای طبیعت دارای ساختاری متنوع ومتفاوت هستند وباوجود همگونی ظاهری ، گوناگونی های بسیاری بین اعضای جامعه هرچندکوچک به چشم می خورد .این تفاوتها ممکن است درابعاد ظاهری همچون رنگ پوست ، قوای حسی ویادرمیزان بهره مندی ازاستعدادهای خدادادی همچون هوش ، خلق وتوانمندیهای جسمانی باشد .
یکی از معضلات جدی که هنوز دربرخی ازجوامع به چشم می خورد بی اعتناعی به این تفاوتهاست که به طبع آن درطراحی وسازمان دهی زیر ساختهای اجتماع نیز کمتر به این واقعیت توجه شده است بی تردید آموزش وپرورش مهمترین نهاد اجتماعی است که ازدیرباز بااین معضل دست به گریبان بوده واین تناقض راپیش روداشته است که آیا وظیفه آموزش وپرورش تربیت نخبگان است یا تربیت تمام کودکان ودانش آموزان ورای تفاوتهای آنها ، درواقع هدف هرنظام آموزشی این است که همه دانش آموزان خود را برای تبدیل شدن به شهروندانی آگاه وکارآمد ، برای اداره جامعه ی درحال تغییر وگذر آماده کنند. این کارباید به گونه ای انجام شود که شرایط مناسب برای یادگیری وپیشرفت هرکودک صرف نظرازویژه گیهای وی فراهم شود دراین راستا نظام آموزشی باید اطمینان دهد که هردانش آموز درکلاس امکان دستیابی به فرصتهای لازم برای بروز استعدادها وتوانایی های خودرادارد. دستیابی به چنین سطحی ازاطمینان نیازبه رویکردی دارد که بتواند طیف وسیع گوناگونیها وتفاوتها راپوشش دهد . براساس آمارهای موجود 10 تا 18 درصد افرادجامعه به نوعی بادیگران تفاوت دارند که بایددرکنار هم سن وسالان خود آموزش ببینند .( لورمن ،2001 )
تعریف آموزش فراگیر
رویکرد آموزش فراگیر به دنبال آنست که تمامی کودکان راصرف نظرازتفاوتها وسطح توانمندیها تحت پوشش آموزش مناسب وموثرقراردهد.آموزش فراگیر مبتنی برفلسفه ایست که توانایی ها ونیازهارا به عنوان مقوله طبیعی فرض کرده وبه جامعه فرصت مسئولیت پذیری می دهد تابه سوی یادگیری و رشدکل جامعه حرکت کند. فراگیرسازی مستلزم تغییرساختارنظام آموزشی جامعه است. آموزش فراگیر بدان معناست که همه دانش آموزان اعم از عادی و دارای نیازهای ویژه به یک مدرسه بروند.درواقع مدارس فراگیر به منظور تامین نیازهای همه نوآموزان سازمان دهی شده اند.(لورمن،2000 )
آموزش فراگیر بدین معناست که تمامی مدارس باید برای آموزش تمامی کودکان بدون توجه به وضعیت جسمانی ، هوش ،عاطفی ، زبانی ویا سایرویژگی ها متناسب سازی شوند واین سازگاری باید کودکان باناتوانی های ذهنی وتیز هوش ، کودکان خیابانی وکودکان متعلق به مناطق دورافتاده ، اقلیت های زبانی ،فرهنگی یاقومی وکودکان باسایر محرومیت ها رانیزشامل شود.( یونسکو،2001)