عزّت نفس - روانشناسی آوا
ـ در آنچه به علیّ سفارش کرده است ـ : ای علی! خواب دانشمند برتر ازعبادت عابد است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :244
بازدید دیروز :148
کل بازدید :733432
تعداد کل یاداشته ها : 1346
03/12/14
3:1 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

عزّت نفس
سال عزّت و افتخار حسینی, فرصتی است تا ارادت مندان و عاشقان حسین بن علی(ع) پیرامون زندگی و مبارزات آن امام همام مطالعه کرده و راه دست یابی به عزّت و عزّتمندی و عزّتمداری را فرا گرفته و با پیروی از آن نمونه کامل و به برکت اسلام و قرآن و خون سیدالشهدا(ع), برای خود افتخار و سربلندی کسب کنند.
معنا و مفهوم عزّت
عزّت از مهم ترین و بنیادی ترین اصول تربیتی اسلام است, زیرا اساس تربیت, عزّت است. اگر فرد با عزّت رشد کند و تربیت شود, به حالتی دست می یابد که پیوسته و در هر اوضاع و احوالی استوار باشد. عزّت آن حالتی است در انسان که نمی گذارد مغلوب کسی شود و شکست بخورد. راغب در مفردات می گوید: عزّت در اصل, آن حالتی است که انسان را مقاوم و شکست ناپذیر می سازد.1
عزیز به کسی می گویند که بر همه قاهر است و کسی نمی تواند بر او چیره شود. اگر خدای متعال (عزیز) است, به این دلیل است که او ذاتی است که هیچ چیزی از هیچ جهت نمی تواند بر او غلبه کند و موجودات عالم در برابر او ذلیل و ضعیف هستند, چون همه موجودات, ذاتاً فقیر و نیازمندند, مگر آن که خداوند متعال از رحمت بی انتهای خویش, بهره ای از عزّت به آنان ببخشد: (وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسُولِه وَلِلْمُؤْمنینَ).2 عزّت فقط از آن خداوند است و هرکس که خواهان عزّت است, باید از خداوند بخواهد.
حقیقت عزّت
در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: (پروردگار شما همه روزه می گوید: منم عزیز و هرکس عزّت دو جهان خواهد, باید اطاعت عزیز کند). 3 در حقیقت, انسان آگاه و مؤمن باید آب را از دریا بگیرد که آب فراوان و زلال آن جاست. قرآن می فرماید: (مَنْ کَانَ یُرِیدُ العِزَّةَ فَلِلّهِ العِزَّةُ جَمیعاً;4 هرکه بزرگی و ارجمندی خواهد, پس بداند که بزرگی همه از خداست). امام حسن مجتبی(ع) در ساعات آخر عمرشان, هنگامی که یکی از یارانش به نام (جنادة بن ابی سفیان) از او اندرز خواست, ضمن نصایح ارزنده به وی فرمود: (هرگاه بخواهی بدون داشتن قبیله, عزیز باشی و بدون قدرت و حکومت, هیبت داشته باشی, از سایه ذلّت معصیت خدا بیرون آی و در پناه عزّت اطاعت او قرار گیر.)
عزّت مخصوص خداوند و دوستان اوست
در بعضی از آیات قرآن, (عزّت) علاوه بر خداوند, برای مؤمنان و پیامبر(ص) نیز قرار داده شده است, چرا که اولیا و دوستان خدا, پرتوی از عزّت او هستند; یعنی از پرتو عزّت پروردگار, عزّت کسب می کنند و در مسیر اطاعت و عبادت او قدم برمی دارند.
در روایات اسلامی تأکید شده است که مؤمن نباید وسایل و زمینه های ذلت خویش را فراهم سازد, چون خداوند خواسته که او عزیز و سربلند باشد و برای حفظ این عزّت بکوشد. امام صادق(ع) فرمودند: (مؤمن عزیز است و ذلیل نخواهد بود, مؤمن از کوه محکم تر و پر صلابت تر است, چرا که کوه را با کلنگ ها ممکن است سوراخ کرد, ولی چیزی از دین مؤمن هرگز کنده نمی شود.)5
هنگامی که پیامبراکرم(ص), به اتفاق مسلمانان مشغول حفر خندق بودند, سنگ سفید و سختی پیدا شد که مسلمانان از حرکت دادن و شکستن آن عاجز ماندند. سلمان به حضور پیامبر رسید و ماجرا را عرض کرد. پیامبر وارد خندق شد و با کلنگ, سه مرتبه بر آن سنگ زد و هر سه مرتبه, جرقه ای از سنگ بلند شد و سنگ شکست. صدای تکبیر و خوشحالی پیامبر و مسلمانان بلند شد. سلمان از وضع عجیب و خوشحال پیامبر جویا شد, پیامبر(ص) فرمودند: (در میان جرقه اول, کاخ های حیره و مدائن را دیدم, جبرئیل به من بشارت داد که آن ها در زیر پرچم اسلام قرار خواهند گرفت; در جرقه دوم, کاخ های روم را دیدم که او به من خبر داد که در اختیار پیروانم قرار خواهد گرفت, و در جرقه سوم, کاخ های صنعا و سرزمین یمن را دیدم و او بشارت داد که مسلمانان بر آن پیروز خواهند شد و من در آن حال, تکبیر پیروزی گفتم. مسلمانان واقعی و راستین از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند و خدا را شکر می کردند, اما منافقان با ناراحتی و به صورت اعتراض می گفتند: چه آرزوی باطل و وعده محالی!6 در این هنگام آیه مبارکی نازل گردید: (قُلِ اللّهُمَّ مَالِکَ المُلک تُؤْتیِ المُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ المُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ;7 بگو بار الها! مالک ملک ها تویی, تو هستی که به هرکس بخواهی و شایسته بدانی, حکومت می بخشی و از هرکس بخواهی, حکومت را می گیری و هرکس را بخواهی, بر تخت عزّت می نشانی و هرکس را اراده کنی, بر خاک مذلّت می نشانی.)
آثار عزّت و ذلّت در فرد و اجتماع
عزّت, انسان را محکم و استوار و شکست ناپذیر می سازد. هیچ چیزی مانند ذلّت, آدمی را به تباهی نمی کشاند. ریشه همه تبهکاری ها, در ذلّت نفس است. از این رو بهترین راه اصلاح فرد و جامعه, عزّت بخشی و عزّت آفرینی است. امام صادق(ع) می فرماید: (هیچ کس به خوی ناپسند و زشت تکبر مبتلا نمی شود, مگر به سبب خواری و ذلّتی که در درون خود احساس می کند.)8
گردنکشی و ستمگری افراد, ریشه در حقارت نفس آنان دارد و انسان عزیز, هرگز ستمگری نمی کند. امام صادق(ع) می فرماید: (هیچ انسانی گردنکشی نکرد, مگر به سبب پستی و حقارتی که در نفس خویش آن را احساس می کرد.)9
به طور کلی بسیاری از صفات ناپسند انسان ریشه در ذلّت نفس دارد که باید علل آن را شناخت و از بین برد و زمینه های عزّت نفس را فراهم کرد. به دلیل اهمیّت همین مسئله است که پیشوایان دین, مردم را به بندگی خدای یکتا و پرهیز از بندگی غیر خدا دعوت کرده اند, چرا که مؤمن باید خود را از نافرمانی خداوند و اعمال زشت دور نگه دارد تا به ذلت و خواری دچار نگردد.
پیامبر(ص) می فرماید: (نیازها و خواسته های خود را با عزّت نفس بخواهید). از این رو, مؤمن نباید نیاز خود را با زیر پا گذاشتن عزّتش تأمین کند. آنان که به عزّت حقیقی دست می یابند, هرگز در برابر باطل تسلیم نمی شوند; همچنان که امام حسین(ع) وقتی دشمن را در برابر خویش دید که راه را بر او بستند و به او هشدار دادند که اگر دست به شمشیر ببرد کشته می شود, فرمودند: (چقدر مرگ در راه رسیدن به عزّت و احیای حق, سبک و راحت است; مرگ در راه عزّت, جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلّت جز مرگ نیست.)10
عوامل تحقق عزّت
1. اطاعت خدا
از آن رو که عزّت, مخصوص خداوند است, پس هرکس که خواهان عزّت حقیقی است باید از طریق اطاعت و بندگی خدا به آن برسد. اطاعت و بندگی, راهی است برای ارتباط با عزیز بی نهایت. قرآن کریم می فرماید: (وَانْتُمُ الأعْلَوْنَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمنینَ).11 امیر مؤمنان(ع) نیز می فرماید: (هرکه اطاعت خدا کند, عزّت یابد و قوی گردد.)12
در مقابل, نافرمانی خداوند, موجب ذلّت انسان در دنیا و آخرت می شود; قوم بنی اسرائیل با وجود آن همه نعمت که خداوند به آن ها ارزانی داشته بود, ناسپاسی کرده و گوساله پرست شدند. خداوند در برابر گناه بزرگ آن ها, عذاب سختی نازل کرد تا غضب پروردگار را دیده و طعم ذلّت را در این دنیا بچشند: قرآن می فرماید: (خداوند مهر ذلّت و فقر را بر پیشانی آن ها زد).13
2. تقوای الهی
تقوا لباس و پوششی است که آدمی را از آلودگی حفظ می کند, زیرا تقوا به معنای حفظ و نگه داری از هر چیزی است که به انسان ضرر و زیان برساند. پیامبر(ص) فرمودند: (هرکه می خواهد با عزّت ترین مردمان باشد, پس تقوای الهی پیشه کند.)14
تقوا و نگهداری نفس, سرافرازی می آورد و راه را به انسان نشان می دهد, او را بزرگ و ارجمند و از اسارت آزاد می کند. امیرمؤمنان(ع)فرمودند: (تقوا, عزّت می بخشد و تبهکاری, ذلیل می کند.)15
3. گفتار و کردار پاک
قرآن کریم ضمن این که عزّت را مخصوص خداوند و رسول و مؤمنان معرفی می کند, راه وصول به عزّت را چنین تشریح می کند: (إلَیْهِ یَصْعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ والعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُه;16 سخنان پاکیزه به سوی او صعود می کند و عمل صالح را بالا می برد.)
پاکیزگی سخن به پاکیزگی محتوای آن است و پاکیزگی محتوای آن به دلیل مفاهیمی است که بر واقعیت های عینی پاک و درخشان دلالت می کند و چه واقعیتی بالاتر از ذات پاک خدا و آیین حق و عدالت او, و نیکان و پاکانی که در راه نشر آن گام برمی دارند.17
4. گسستن از غیر خدا
به همان اندازه که انسان به خدا تکیه می کند و از غیر خدا دوری می کند, به همان میزان عزّت می یابد, زیرا عزّت, مختص خداست. قرآن کریم می فرماید: (همان هایی که کافران را به جای مؤمنان, دوست خود انتخاب می کنند, آیا عزّت و آبرو نزد آنان می جویند, با این که همه عزّت ها از آن خداست؟!)18
عزّت, از علم و قدرت سرچشمه می گیرد و کسانی که قدرت و علم شان ناچیز است, کاری از دستشان ساخته نیست که بتوانند منشأ عزّتی باشند.19
(لقمان حکیم) برای تربیت فرزند خود, او را به انقطاع از دنیا و غیر خدا فرا می خواند و چنین می گوید: (پسرم! …اگر خواهان آنی که همه عزّت این جهان را داشته باشی, از آنچه در دست مردم است, قطع طمع کن, که پیامبران به آنچه دست یافتند, منحصراً به سبب قطع طمعشان بود).20 علی(ع) نیز فرمود: (ماندگاری عزّت را با میراندن طمع, بجوی.)21
عزّت نفس امام حسین(ع)
امام حسین(ع) نمونه عینی و تجسم عملی عزّت نفس است. این بزرگوار عزّت نفس خود را تا دم مرگ حفظ کرد و در برابر دستگاه دیکتاتوری یزید, مردانه و شجاعانه مقاومت نمود. امام(ع) در سخنانی خطاب به مردم کوفه می فرماید: (آن زنازاده پسر زنازاده, آن امیر و فرمانده شما می گوید: حسین! یا باید خوار و ذلیل من شوی و یا شمشیر حرف آخر را می زند. به امیرتان بگویید که حسین می گوید: هَیْهَاتْ مِنَّا الذِلَّة, حسین تن به خواری بدهد؟! کسی که روی دامن پیامبر(ص) و علیِ مرتضی(ع) بزرگ شده, از سینه فاطمه(س) شیر خورده,آیا تن به ذلت و اسارت فردی مثل پسر زیاد می دهد؟! ما کجا و تن به خواری دادن کجا؟! مَوْتٌ فِی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیَاةٍ فِی ذِلّ; مردن در سایه عزّت بهتر است از زندگی ذلّت بار.)21
(امام حسین(ع)وقتی به میدان آمد, مبارز طلبید و هر که از نام آوران دشمن به نبردش شتافت, او را کشت و سپس به جانب راست سپاه دشمن یورش برد و فرمود: ساَلمَوْتُ أوْلی مِنْ رُکوُبِ الْعَارِ; مرگ با افتخار و با عزّت, بهتر از زندگی ننگین و ذلّت پذیر استز.22 سپس به جانب چپ حمله برد و فرمود: منم حسین, فرزند علی(ع) سوگند یاد کرده ام در برابر ظالمان سر فرود نیاورم, از خاندان و حریم پدرم دفاع می کنم و بر راه دین پیامبر خدا رهسپارم.)23
در خاتمه باید گفت که (عزّت) و (کرامت نفس) یکی از صفات پسندیده و برجسته انسانی است که در زندگی انبیا و اولیا و ائمه معصومین(ع) تجلی کرده است. پیامبر(ص) و رفتار متواضعانه او, عالی ترین نمونه عزّت راستین می باشد. وی مثل بندگان غذا می خورد, مثل آن ها می نشست, به مردم احترام می گذاشت, به آن ها فخر نمی فروخت, اما نگاه و اشاره او بر تن امپراتوران آن زمان لرزه می انداخت; آری, این است عزّت و شرف واقعی. هر مسلمانی که می خواهد عزت مند و بزرگوار باشد, باید از زندگی و سیره پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) تأسی کند.
________________________________________
1ـ جمعی از نویسندگان, تفسیر نمونه, ج18, ص193.
2ـ منافقون(63) آیه 8.
3ـ به نقل از: تفسیر نمونه, ج18, ص193.
5 ـ به نقل از: تفسیر نمونه, همان, ص194.
6 ـ اصول کافی, ج5, ص336; به نقل از: مصطفی دلشاد تهرانی, سیری در تربیت اسلامی, ص218.
7ـ آل عمران(3) آیه 26 ..
8 ـ تفسیر نمونه, ج2, ص 489 .
9ـ اصول کافی, ج2, ص312.
10ـ همان.
11ـ مصطفی دلشاد تهرانی, سیری در تربیت اسلامی, ص220.
12ـ آل عمران(3) آیه 139; (شما برتر هستید, اگر مؤمن باشید).
13ـ مصطفی دلشاد تهرانی, همان, ص221.
14ـ بقره(2) آیه 61: (وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذلةُ وَالمَسْکَنَةُ).
15ـ مصطفی دلشاد تهرانی, همان, ص222.
16ـ نهج البلاغه, حکمت371.
17ـ فاطر(35) آیه 10.
18ـ تفسیر نمونه, ج18, ص194.
20ـ تفسیر نمونه, ج3, ص170.
21ـ مصطفی دلشاد تهرانی, همان, ص223.
22ـ همان.
23ـ عباس عزیزی, سیره و فضائل حسین(ع), ص224.
24ـ همان.
25ـ همان.