علمی بودن روان شناسی و توضیح کلمه پسیکولوژی - روانشناسی آوا
دلها را هوایى است و روى آوردنى و پشت کردنى ، پس دلها را آنگاه به کار گیرید که خواهان است و روى در کار ، چه دل اگر به ناخواه به کارى وادار شود ، کور گردد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :238
بازدید دیروز :148
کل بازدید :733426
تعداد کل یاداشته ها : 1346
03/12/14
2:56 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

علمی بودن روان شناسی و توضیح کلمه پسیکولوژی
‏مطالعات تاریخ پیدایش علوم و تکامل آنها، نشانگر این حقیقت است‏که روانشناسی در آغاز نزد دانشمندان به عنوان یک علم شناخته نمی‏شدو قسمتی از فلسفه بود ولی پس از گذشت دوره‏ای بیش از 2000 سال، وضع‏ومقامی علمی پیدا کرد، این وضعیت، منحصر به علم روانشناسی نبود،علوم دیگر نیز کم و بیش چنین وضعی داشته‏اند.
یکی از دلائل علمی بودن روانشناسی آن است که روانشناسان کوشش‏می‏کنند با حقایق، سروکار داشته باشند و برای کشف حقایقی که تاکنون‏برای آنها روشن نشده است، از روش علمی استفاده کنند.
این علم مثل سایر علوم با کنجکاوی آدمی آغاز شده، انسانهای اولیه‏درباره جهان و آنچه آنها را دربر گرفته از خود سوالاتی می‏کردند واین سوالات و کنجکاوی‏ها و کوششی که برای پاسخ دادن به آنها می‏شدمنجر به پیدایش علوم طبیعی مثل نجوم و فیزیک و زیست‏شناسی و...گردید (1) .
و سوالات دیگر انسانها درباره خودش مخصوصا درباره رفتار و افعال‏روحی و بدنی منتهی به فلسفه عقلی و در نتیجه منجر به پیدایش علم‏روانشناسی گردید. برخی از تصورات جدید که اکنون درباره نفس انسانی‏در افکار دانشمندان وجود دارد از فیلسوف یونانی یعنی افلاطون(347 -427 ق م) گرفته شده است و بعد از ایشان ارسطو (322 - 384 ق م)مطلب تازه‏تری پیش کشید و ادعا کرد که نفس انسانی جز «کنش‏» وفرایندهای بدنی نیست. او عقیده داشت که برای فهم رفتار و تجربه‏آدمی باید کنش‏های بدنی او را که منجر به آن رفتار یا تجربه شده،باید مطالعه کرد.
در فلسفه عقلی ارسطو نیز، تصورات و یا صورت ذهنی، اهمیت زیادی‏داشته که آنها از تاثیر عوامل و محیط بر بدن پیدا می‏شوند وتاثیرات ذهنی، منشا و منبع پیدایش صورتهای ذهنی است و این‏تصورات می‏توانند با یکدیگر ترکیب شده، منشا تجربه آگاهی‏درانسانها بوده و در نتیجه باعث کنترل رفتار آدمی می‏شوند.
این‏گونه عقائد درباره نفس و حالات آن قدمهای بزرگی بود که در آن‏دوره جهت علمی کردن روانشناسی برداشته شد و در نتیجه دانشمندان‏متوجه شدند که آن قسمت از بدن آدمی که درکنترل رفتار او نقش اصلی‏را به عهده دارد مغز آدمی است نه قلب او. و سپس تحقیقات‏«جالینوس‏» پزشک یونانی قرن دوم میلادی (در حدود 200 - 130 بعد ازمیلاد) اطلاعات تازه‏ای درباره بدن آدمی و کار آن پدید آورد وهمین‏طور این تحقیقات ادامه پیدا کرد تا این که «دکارت‏» (1650 -1596 میلادی) درباره روانشناسی جدید نظرهای تازه‏ای بیان کرد.
در این حقیقت‏شکی وجود ندارد که نظرهای اشتباه و دور از حقیقت نیزدر میان عقائد دانشمندان دیده می‏شود و لکن مقصود از این بحثها این‏است که برای خوانندگان روشن گردد که روانشناسی از دیدگاه‏دانشمندان، داخل در علوم بوده و جزو علوم زیست‏شناسی است و در عین‏حال وجه ممیزه روانشناسی از علوم زیستی آن است که رفتارموجودات‏زنده را بشناسد.
نرمان ل. مان یکی از دانشمندان غربی درباره علمی بودن روانشناسی‏چنین اظهار نظر می‏کند (2) : «روانشناسی در حدود یک قرن قبل علمی‏شناخته شد این امر در نتیجه پیشرفتهای خاصی بود که نصیب روانشناسی‏و علم وظائف الاعضاء شده بود...».
گفتن این مطلب که روانشناسی دقیقا در چه موقع به صورت علم درآمدمشکل است ولی امروزه دانشمندان غرب معمولا سه نفر از دانشمندان‏آلمانی را از جمله کسانی می‏دانند که در معرفی روانشناسی به عنوان‏یک علم، سهم مهمی داشته‏اند:
یکی «وبر»، فیزیولوژیست معروف است که معتقد بود می‏توان بعضی ازجنبه‏های تجربی حسی را اندازه‏گیری و به صورت کمی نشان داد.
دانشمند دیگری که در علمی کردن روانشناسی نقش مهمی داشته فیزیک‏دان‏معروف آلمانی «فخنر» است و سومین دانشمندی که هم فیزیولوژیست‏بود و هم فیلسوف «ویلهلم وونت‏» که اولین آزمایشگاه روانشناسی راتاسیس نمود و بسیاری از دانشمندان او را به عنوان پدر روانشناسی‏علمی می‏شناسند زیرا او در دانشگاه (لایپزیک) آلمان اولین آزمایشگاه‏روانشناسی را افتتاح کرد... .
حال که اجمالی از تاریخ علمی شدن روانشناسی، از نظر خوانندگان‏گرامی گذشت این حقیقت را می‏دانیم که در ابتدای ورود در هر علمی‏بررسی و تعیین سه امر از باب مقدمه دخول در مباحث و مسائل آن علم‏از دیدگاه عقل و عقلا و فلاسفه و صاحبان فن فلسفه و علوم عقلی لازم‏می‏باشد آن سه چیز عبارتند از : تعریف علم; موضوع علم و فایده علم.
امر سوم یعنی فایده واهمیت علم روانشناسی را در مقالات گذشته اجمالامورد بحث و تحقیق قرار دادیم اینک دو امر، باقی مانده یعنی تعریف‏علم و موضوع آن لازم است مورد بررسی قرار گیرد.
واژه پسیکولوژی و مراد از آن‏قبل از بیان نظرات دانشمدنان غربی و اسلامی درباره تعریف علم‏روانشناسی لازم است این نکته راتذکر دهیم که علم‏النفس یا روانشناسی‏ترجمه کلمه «پسیکولوژی‏» (Psycholojy) نربان یونانی است مشتق ازدو کلمه یونانی یکی Psycre) پسیکه) و دیگری ( Logos) (لوگوس) به‏معنای علم و منطق و مفهوم و بیان و یا به معنای اصل و حقیقت‏یک‏شی. مجموع این دو کلمه به معنای مطالعه و یا تحقیق درباره نفس وروح است (3) .
دکتر «محمد حسن بیگدلی ضیائی‏» در کتاب روانشناسی تحلیلی، ص 12 در این باره چنین می‏نویسد:
«واژه‏ای که به نام روانشناسی برای شناساندن علم مطالعه و بررسی‏رفتار رواج یافته، ترجمه لغت «پسیکولوژی‏» یا باتلفظ انگلیسی(سالکالاجی) می‏باشد که در اصل از دو کلمه یونانی(پسیکه) به معنای‏روح و روان و (لوگوس) به مفهوم تحقیق و یا بیان مرکب شده است.
پسیکه مفاهیم متعددی دارد برخی آن را به معنای روح و بعضی دیگرروان تفسیر نموده‏اند. این کلمه نام یکی از خدایان افسانه‏ای یونان‏قدیم بوده که در ابتدای زندگی، بشری فناپذیر بوده، بعدا در زمره‏خدایان درآمده و جاودان گردید». برخی از دانشمندان از جمله مرحوم‏کاظم‏زاده ایرانشهر در کتاب اصول اساسی روانشناسی ص 19 در توضیح‏کلمه «سیکولوژی‏» به معنای روانشناسی و مصادیق آن چنین نوشته‏اند:
«در واقع این کلمه «پزیکولوژی‏» به معنای علم روانشناسی،مطالعات و معانی مختلف متعددی را دربر دارد که باید جداگانه تعریف‏شوند:
الف : جانداران(موجودات زنده) و خصوصا حیوانهای طبقه بالا و انسان‏دارای یک نوع رفتاری هستند که عبارت است از بجا آوردن عکس‏العمل‏هادر برابر تاثیرهائی که از بیرون دریافت می‏کنند و هم‏چنین عبارت ازتغییر دادن این عکس‏العمل‏ها از راه تجربه، روانشناسی عکس‏العمل‏هاعبارت از تدقیق این رفتار است از همه آن چیزهائی که حدود اعمال‏منتظم و نسبتا معین را که روانشناسی(به‏طور عموم) تدقیق می‏کند،تجاوز می‏نماید.
ب : هر انسانی درباره بعضی فکرها و هیجانها و تاثرها و تمایلها وفعلهائی که به تصور او شخصیت او را ترکیب می‏دهد، یک نوع ادراک وشعوری را دارا می‏باشد و تصور می‏کند که دیگران نیز ادراکی شبیه اورا دارند از اینرو موضوع روانشناسی ادراکی و یا تمایلی عبارت است‏از تدقیق این حالات و شرح و تقسیم آنها و جستجوی انتظام و آهنگ‏های‏تجربه‏آمیزی که آنها را نمایش می‏توانند داد».
چنان که خوانندگان گرامی ملاحظه می‏کنند، رفتار و بجا آوردن‏عکس‏العمل‏های حیوانات از جمله انسان در برابر تاثرهائی که ازبیرون دریافت می‏کنند، داخل در روانشناسی بوده به عنوان روانشناسی‏عکس‏العمل نامیده شده‏اند و نیز در مقابل فکرها و هیجانها و تاثرهاو تمایلها، انسانها یک نوع ادراک و شعوری دارند و از اینجا نوع‏خاصی از روانشناسی به نام «روانشناسی ادراکی‏» یا تمایلی پدید آمده، مورد بحث روانشناسان قرار می‏گیرد و در نتیجه روانشناسی تفکری و تنقیدی به وجود آمده است و در این حد نیز علم روانشناسی‏ایستا نبوده، گاهی در یک معنای محدود، روانشناسی عبارت است ازمجموع حالات و استعدادهای نفسی یک موجود و یا یک طبقه از موجودات‏مانند علم‏النفس یک انسان صنعت‏گر و یا یک مرد سیاسی و غیر آن دو.
در کتاب فرهنگ فلسفه به زبان آلمانی در شرح همین کلمه: (پزیخولوگی روانشناسی) می‏نویسد: (4) «علم نفس یعنی علم هر آنچه در زیر کلمه‏نفس فهمیده می‏شود علمی که از واقعیات تجربه‏های درونی مانند تخطرهاو گزارشها و فکرها و حسها و تاثرها و هیجانهای اراده و جز آنها وعلاوه بر اینها نیز از صورتهای تغییر جسمانی این حالات نفسی و مثلااز تقلید و استنباط از خط (گرافولوژی یعنی علم شناختن احوال انسان‏از طرز خط و تحریر او) بحث می‏کند».
علمهای مربوط به اعمال نفس تا آن درجه که به نام نتایج و اساسهابه علم‏النفس داخل باید شوند و مانند علوم راجع به شناختن بنیه‏ها ومزاجها و اختلاطها و امثال آنها جزو قلمرو روانشناسی هستند و خودروانشناسی به اسم علم هر آنچه که قائم به ذات است، یعنی نفس تنهااز آنرو ممکن است که یا عامل خود را فعلیت دهد یعنی به وسیله‏علائمی مانند سخن و اشاره در فعلی ظاهر سازد و یا از آنرو که علم‏وظائف الاعضای مغزی و سلسله اعصاب، عموما به عنوان جزء مقابل مادی‏نفس به اختیار آن علم گذاشته شود.
طریقه اول از طریف مراقبت نفس حاصل می‏گردد و دومی نیز مربوط به‏علم وظائف الاعضاء بوده و با علم رفتار تامین می‏گردد.
بعضی از دانشمندان، علم‏النفس را حتی به جامعه‏ها نیز عمومیت‏داده‏اند. دکتر حامد عبدالسلام زهران در کتاب علم‏النفس الاجتماعی چاپ‏قاهره سال 1984م مینویسد: «...علم‏النفس الاجتماعی فرع من فروع‏علم‏النفس یدرس السلوک الاجتماعی للفرد والجماعه ... و هو یهتم‏بدراسه التفاعل الاجتماعی و نتائج هذا التقابل و هدفه هو بناءمجتمع افضل قائم علی فهم سلوک الفرد و الجماعه...» یعنی «علم‏النفس اجتماعی فرعی از فروع مطلق علم‏النفس محسوب می‏گردد، در این‏نوع از روانشناسی سلوک اجتماعی برای فرد و جامعه مورد بحث و بررسی‏قرار می‏گیرد و در این علم، افعال اجتماعی و نتایج آن نیز مورداهتمام قرار می‏گیرد و هدف این نوع از روانشناسی ایجاد جامعه برتراست که سلوک فردی و اجتماعی را مورد مطالعه قرار می‏دهد».
تا اینجا محور کلام در روانشناسی و علم‏النفس، علم روح بود و لکن‏برخی از دانشمندان از این محور نیز تجاوز کرده ، علم عقل را درمحدوده روانشناسی و علم‏النفس نیز وارد نموده‏اند.
چنانکه سمیح عاطف الزین در کتاب خود علم‏النفس ج‏1، ص 12 چنین‏می‏نویسد:
«...و کان یظلق علی الابحاث التی تدور حول النفس علم‏الروح اوعلم‏العقل اذ لم یتمیز القدامی، بین النفس و الروح کما تحدث الیوم‏بل کانتا فی نظرهم شیئا واحدا ما ورائیا غیر ظاهر للعیان... و هذاو ان المفهوم الذی یقول بعلم الروح او علم العقل ظل متداولا فی‏القرون الوسطی و قد استعمله ایضا الفلاسفه اللاهوتیون انفسهم‏».
«یعنی «زمانهای قدیم، بحثهائی که بر محور نفس دور می‏زد علم روح‏یا علم عقل بکار برده می‏شد زیرا دانشمندان پیشین بین آن دو فرقی‏نمی‏گذاشتند و هر دو به یک معنی استعمال می‏شد و این معنی و مفهوم‏درباره علم روح یا علم عقل در قرون وسطی نیز بکار برده شده وفلاسفه «لاهوتیون‏» آن را بکار برده‏اند».
پی‏نوشت:
1- اصول روانشناسی تالیف: نرمان ل . مان. ترجمه و اقتباس دکترمحمود ساعتچی: ص 1 و 2 و 3.
2- اصول روانشناسی: ص 5 ، 6 و 8.
3- روانشناسی تحلیلی: ص 12 - اصول اساسی روانشناسی تالیف مرحوم‏کاظم‏زاده ایرانشهر: ص 19 - علم‏النفس الاجتماعی تالیف دکتر حامدعبدالسلام.
4- اصول اساسی روانشناسی تالیف مرحوم کاظم‏زاده ایرانشهر، ص 20.
درسهایی ازمکتب اسلام-سال77-شماره10