آیا کودک سالاری مهرورزی است؟
نسل لوس و هیجان طلب در راه است. این ها پرتوقع ، خودخواه و کم تحمل اند و در نخستین گام حق پدر و مادر را ضایع می کنند و پس از ورود به تمام عرصه های اجتماعی به تضییع حقوق دیگران پرداخته و با ترویج رفتارهای خاص، لطمات سنگین بر جامعه وارد می کنند.اینها نسل خیلی عجیب و غریبی نیستند. اینها محصول کارخانه فرزند سالاری اند که هم اینک نخستین فرآورده های آزمایشی اش را دوروبرمان می بینیم.
اگر چه برخی از کارشناسان فرزند سالاری را لزوماً عنوان پدیده ای ضایع کننده نمی شناسند اما این شیوه تعامل در خانواده را نشانه ارزش نهادن به نسل نو می دانند و آن را ارج می دهند.
در مقابل برخی کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند در خانواده های فرزندسالار به دلیل این که خواسته های فرزندان مدنظر قرار می گیرد، روحیه اطاعت از قانون و احترام به مقررات اجتماعی و رعایت آداب اخلاقی به حداقل ممکن تنزل پیدا می کند. به عبارت دیگر فرزندان این خانواده ها به هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و اصول و ارزش های اخلاقی چندان توجه ندارند. بدون تردید، خانواده و چگونگی روابط میان اعضای آن و طرز ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت زیادی دارد. محیط خانه نخستین و بادوام ترین عامل در رشد شخصیت افراد یک خانواده است. در خانواده ای که ارتباط متقابل میان اعضایش برقرار باشد، فرزند به رشد و خلاقیت بسیاری دست پیدا می کند. این در حالی است که در برخی خانواده ها فرزندان حاکم خانواده هستند و به اصطلاح جامعه شناسان فرزندسالاری در چنین خانواده هایی حکمفرماست. از این رو، کارشناسان معتقدند: فرزندسالاری موجب تربیت فرزندان پرتوقع، خودخواه و کم تحمل شده است. این افراد با تضییع حقوق دیگران در عرصه های مختلف اجتماعی و ترویج رفتارهای خاص، لطماتی را به جامعه وارد می کنند. از اثرات تخریبی فرزندسالاری ضایع شدن حقوق سایر اعضای خانواده به ویژه پدر و مادر است. نتیجه نظام فرزندسالار نیز تربیت فرزندان لوس و هیجان طلب است که به راحتی حقوق دیگران را در محیط های گوناگون جمعی تخریب یا تضییع می کنند. چرا که می خواهند هر کس و همه چیز به میل آنان باشد.