ویژگیهای اساسی قرآن
نوشته:العلامة سید ابوالحسن علی حسنی ندوی
این اندیشه با این حقیقت علمی وعقیده مذهبی تناقض دارد. که : این دین تنها بوسیله نصوص ومتون به امت نرسیده بلکه الفاظ ومفاهیم آن حتی طریق عمل بر آن نیز نسل به به نسل منتقل شده است واین سلسله توارث، در لفظ ومعنی هر دو جریان داشته است. همچنین با صفاتی که خداوند برای قرآن بیان کرده نیز منافات دارد.
خداوند متعال قرآن مجید را در جاهای متعددی به کلمات «الکتاب المبین» و«عربی مبین» معرفی می کند.
درآغاز سوره یوسف می فرماید:
{الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ}[سوره یوسف : 1-2] « الرا - این است آیات کتاب روشن. هر آئینه ما فرو فرستادیم آن را به زبان عرب تا شما در یابید.»
وسوره حجر اینچنین آغاز می شود:
{الَرَ تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِینٍ}[الحجر : 1] « این است آیات کتاب الهی وقرآن روشن».
اولین سوره شعراء این است:
{طسم تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ}[ الشعراء : 1-2] « طسم - این آیات کتاب روشن است».
در سوره شعراء توانایی تفهیم وروشنگری وحیی را که بر قلب پیامبر صلی الله علیه وسلم بوسیله جبریل نازل شده این گونه بیان می دارد:{ وَإِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ* نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ* عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ * ِبلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ}[الشعراء:192-195] «هر آئینه قرآن فرود آورده پروردگار عالمیان است. فرود آورد آنرا فرشته امانتکار( جبریل) بر دل تو تا (مردم را) نصیحت کنی (فرودآورد) به زبان عربی روشن».
سوره دخان با این آیه شروع می شود:{ حم* وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ}[ الدخان: 1-2] حم- قسم به کتاب واضح.
آیا این پذیرفتنی است که قرآن با بیان روشنگر ورسای خود که بارها با تاکید وشدت تمام این مطلب را تصریح کرده است از بیان مفاهیم صحیح ومدلول حقیقی چهار اصطلاح اساسی خود( که محور نظام اعتقادی وعملی آن هستند) قاصر باشد؟(1).
قرآن مجید در جاهای متعددی به محکم ومفصل بودن آیات خود تصریح کرده است. در سوره آل عمران میفرماید:{هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ}[آل عمرا: 7] «او ذاتی است که فرستاده بر تو کتاب را،بعضی از آن آیه ها محکم یعنی معانی آن واضح است که آنان اصل کتاب اند.»
در سوره محمد میفرماید:{فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْکَمَةٌ وَذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ رَأَیْتَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَی لَهُمْ}[محمد:20] «پس هرگاه فرستاده شود سورهای محکم ( واضح المعنی) ویاد آوری شود در آن (طلب) جنگ،می بینی آنان را که در دلهایشان مرض (شک ونفاق) است می نگرند به سوی تو مانند نظر کردن کسیکه از ترس مرگ بروی بیهوشی واقع شده باشد.
درسوره هود میفرماید:{الَر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ}[هود:1]«این کتابی است که استوار کرده شده است آیات او وسپس جدا کرده شده وتفصیل داده شده است از نزد حکیمی دانا».
مفسر معروف حافظ ابن کثیر (م774هـ) در تفسیر آیه «محکمات هن أم الکتاب» می نویسد «أی بینات واضحات الدلالة لا التباس فیها علی أحد» (یعنی آیات روشن که در دلالت بر معنی خود چنان واضحند که کسی در باره آنها دچار اشتباه نخواهد شد) او قول محمد بن اسحاق بن یسار را در این مورد اینگونه نقل می کند:«این آیات حجت خداوندی وسبب حفاظت بندگان وموجب کوتاهی زبان ستیزه جویان ومعترضین هستند که نمی توان آنها را از مدلول حقیقی شان تغییرداد. تفسیر ابن کثیر،اول سوره آل عمران.
علامه آلوسی (م.1270هـ) در تفسیر معروف خود«روح المعانی» "محکمات" را تشریح کرده چنین می نویسد: «محکمات صفت آیات است،مطلب این است که این آیات در معنی واضح،در دلالت ظاهر ودر عبارت محکم اند واز هر گونه احتمال واشتباه محفوظ اند» تفسیر روح المعانی ،اول سوره آل عمران.
تا جایی که به مفصل بودن آیات قرآن مربوط است در پانزده مورد به صیغه ها واسلوبهای گوناگون این مطلب یاد آوری شده است: انعام 58،97،98،و126- اعراف 32،52،174- التوبه 11- یونس 5،24- الروم 28- الرعد 2- هود1 فصلت 3 و 44.
این صفات وخصوصیات با این اندیشه که حقایق اساسی قرآن مجید طی عرصه طولانی پشت پرده جهل پوشیده مانده اند،تضاد دارد وهمچنین این خیال منافی گفته خداوندی است که در سوره حجر می فرماید:{ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}[الحجر:9] « همانا ما فروفرستادیم قرآن را وما خود محافظ ونگهبان آن هستیم.»
این وعده حفاظت،که خداوند هنگام یاد آوری فضل واحسان خویش میفرماید،فهم مطالب قرآنی،تشریح وعمل بر تعالیم آنرا نیز در بر می گیرد. والاّحفاظت چنین کتابی که طی سالیان درازی نه مطالب آن فهمیده شود ونه مورد عمل قرار گیرد چه سودی دارد. وچنین کتابی که مدتی در طاق نسیان بماند چه ارزشی دارد؟ همچنین خداوند متعال خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید:{ إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ* فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ* ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَه} [القیامة : 1917] « همانا بر ماست (ای رسول گرامی) جمع کردن قرآن در سینه تو و خواندن آن بر زبان تو. پس چون خواندیم آنرا( به زبان فرشته) پیروی کن خواندن آن را،سپس همانا بر ماست واضح ساختن وبیانش».
حکیم الاسلام حضرت شاه ولی الله دهلوی (م1176هـ) در کتاب با ارزش خود «إزالة الخفاء» در ذیل تفسیر" إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ" می نویسد:« خداوند میفرماید: بر ماست توضیح قرآن؛در هر عصر جمعی را موفق میگردانیم که کلمات مشکل قرآن را تشریح واسباب نزولش را بیان کنند تا مصداق صحیح احکام آن برای مردم روشن گردد. البته همه اینها بعد از حفظ وتبلیغ قرآن میباشد وچون آیات قرآن متشابه اند بعضی آن مصدق بعض است. وخود آن حضرت صلی الله علیه وسلم مبین ومفسر قرآن بودند... ذکر نمودن کلمه «ثم» دربیان وعد که نشانه درنگ است می فهماند که در وقت جمع قرآن در مصاحف،اشتغال بتلاوت آن شایع بود وتفسیر آن بعدا به ظهور پیوست وعملا نیز چنین متحقق شد... و اولین بار اشتغال به تفسیر از عبد الله بن عباس رضی الله عنه آغاز شد»(2).
پس از این وعده موکد الهی (إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ) این پندار که « کلمات اساسی وکلیدی قرآن - آنهم کلماتیکه بدون آنها دسترسی به مطالب و معانی واحکام آن ممکن نیست- طی قرنها ،مغلق وسربسته مانده است»!
خلاف مفهوم ومقتضای آیه است.
به نقل از کتاب"التفسیر السیاسی للاسلام نوشته: محقق واندیشمند معروف جهان اسلام العلامه سید ابو الحسن علی حسنی ندوی،برگرداننده: عبدالقادر دهقان،انتشارات شیخ الاسلام احمد جام - چاپ اول - ودوم 1380هـ ش . ص، 46.