اولین فرش به احتمال زیاد بوسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اینکه فرش بوسیله مصریها، یا چینیها و یا حتی بوسیله افراد دیگر اختراع شده باشد است. و حتی امکان اینکه تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند است. ر
ما مطمئن هستیم که فرش بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن قبل از میلاد رسیده بود. این بوسیله باستان شناسان روسی رودنکو و گریازنوف در سال 1949 در دره پازیریک، تقریباً 5000 فوتی کوههای التایی کشف شده و به نام فرش "گره دار" معروف است.
فرش پازیریک نمونه کمیاب و زیبایی است که با تکنیک بالا بافته شده است، فرش پازیریک که 2400 یا 2500 سال از عمر آن میگذرد در مقبره یخ زده رئیس سیتها در مغولستان که بصورت بسیار خوب نگهداری شده بود پیدا شد.
در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است. رسایت بیجار ایران www.Bijariran.com
موقعی که کوروش کبیر در سال 539 قبل از میلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپولیس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترین فرشها پوشیده بود. حتی قبل از او هم مردم صحرا نشین در مورد فرش بافی گره ای اطلاعاتی داشتند. آنها از گله های گوسفندان و بزهای خود پشم خوب و بادوام برای کار خود میگرفتند
اولین مدرک موجود در رابطه با موجودیت فرش در نوشته های چینیها مربوط به سلسله ساسانیان که در سال 224 تا 641 بعد از میلاد است میباشد. در سال 628 میلادی امپراطور هراکلیس مقداری فرش بعد از پیروزی به شهر تیسفون که پایتخت ساسانیان بود آورد. موقعی که در سال 637 میلادی عربها به شهر تیسفون غلبه کردند، و شهر را غارت کردند مقدار قابل توجهی فرش بود که یکی از آنها فرش باغی مشهوری بود بنام " موقع بهار خسرو". این فرش در تاریخ بنام گرانبها ترین فرش بوده است. فرشهایی که در موقع سلطنت خسرو اول که در سال (531 - 579) بود بصورت 90 فوت مربع بافته میشد، که مورخان عرب اینگونه توصیف کرده اند: گوشه های آن تختی باشکوه از گلهای آبی، قرمز، سفید، زرد و سبز است; رنگ زمینه آن کپی از زمین به رنگ طلائی، سنگهائی به شفافیت کریستال که به باطل تصوری از آب است، گیاهان با حریر و میوه ها با رنگ سنگی شکل گرفته اند، ولی متاًسفانه عربها این فرش گرانبها را به قطعات کوچک بریده و جداگانه فروخته اند. ر
بعد از دورهً سلطه خلفای عرب، یک نفر از قبایل ترک، بنام سلجوق ایران را فتح کرد. سلطه سلجوقیان (1038 - 1194 ) به لحاظ تاریخ فرش در ایران مهم است. زنان سلجوقی تبحر خاصی در بافتن فرش با گره های ترکی داشتند، در استانهای آذربایجان و همدان که بمدت زیادی تحت نفوذ سلجوقیان بود،از گره های ترکی در این مدت استفاده می شد. ر
حمله مغولان (1220 - 1449) اولین حمله وحشیانه به ایران بود، اما بعد از چندی آنان تحت نفوذ ایرانیان قرار گرفتند. شهر تبریز، متعلق به رهبر ایلخانیان، غازان خان (1295 - 1304)، با فرشهای گرانقیمت فرش شده بود. فرمانروای مغولان شاهرخ (1409 - 1446 ) که در بازسازی آنچه از حمله مغولان ویران شده بود به تشویق کردن و دلگرم کردن تمام هنرمندان و صنعتگردان سرزمین و کشور پرداخت. اما قالیبافی در این دوران به شکلی خیلی ساده که بیشتر نقشهای هندسی داشت تمام می شد. ر
شاید مهمترین تاریخ در صنعت فرش در ایران مربوط باشد به دوره فرمانروایان صفویه(1499 - 1722 ). براستی و حقیقتا که محکمترین دلیل و گواه این هنر و صنعت به این دوره برمیگردد. تقریبا 1500 اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسیونهای سراسر دنیا موجود است. در ایران در دوره فرمانروائی شاه عباس (1571 - 1629)، تجارت و هنر و صنعت شکوفا شد. شاه عباس به تشویق و دلگرم کردن مردم به تماس و مبادله با اروپا بود و پایتخت خودش را که اصفهان بود به یکی از مجلل ترین و عظیم ترین شهرهای ایران درآورد. او همچنین یک کارگاه بزرگ برای فرش ها درست کرد که هنرمندان در آنجا کار کنند تا بهترین و باشکوه ترین نمونه های فرش را ببافند. بیشترین این فرشها از ابریشم با رشته های طلا و نقره که تزئین کننده آنها بود بافته شده بودند. ر
دوره کارگاه های فرش در ایران با هجوم افغانها(1722) به پایان رسید. افغانها تا زمانی که (1736) سلطه آنها در ایران بود اصفهان را از بین بردند، تا اینکه یک سالار جوان از خراسان، بنام نادر خان شاه ایران شد. در تمام مدت فرمانروائی نادر شاه تمام وقت و نیروی آن صرف جنگیدن با افغانها، ترکها و روسها را گذشت. در این دوره و تمام دوران یاغی گری و آشفته ایران بعد از مرگ او(1747) هیچ فرشی که ارزشی داشته باشد بافته نشد، و این رسم و سنت بتنهائی بوسیله افراد چادر نشین و هنرمندان این صنعت در شهرهای کوچک دنبال میشد. ر
در آخرین ربع قرن نوزدهم و در زمان فرمانروایان قاجار این شغل دوباره پا گرفت. صنعت فرش با فرستادن آن به اروپا از تبریز به استانبول دوباره رونق گرفت. در اواخر قرن نوزدهم میلادی بعضی از شرکتهای اروپائی و آمریکایی به ایران آمدند و این هنر و صنعت را به بازارهای کشور خودشان فرستادند. ر
امروزه، بافتن فرش به گسترده ترین هنر دستی در ایران مبدل شده است، و همینطور در خارج از کشور هم بخوبی شناخته شده است. فرشهای ایرانی امروز از شهرت و اعتبار خاصی که به خاطر رنگ و تنوع و الگوهای گوناگونشان، برخوردار است.
_________________________________________________________________________
مطا لب زیر از یک گردشگر خارجی در حدود هفت دهه پیش در مورد بیجار نقل شده است تلخیص : حمید رضا ترکمندی
فرش بیجار ( کردستان ایران)
شهر بیجار
شهر بیجار شهر کوچکی است با 7000 نفر جمعیت که در دره زیبا و سرسبزی در 120 میلی شمال غربی همدان واقع شده است . در پشت موستان ها و باغ های میوه که آن را احاطه کرده است یک ردیف تپه های سرخ رنگ دیده می شود که صخره های نوک تیزی به اشکال عجیب از جلگه آن بیرون آمده است :
جاده سمت همدان نا هموار و در فصل تابستان خاک آلود است , ولی ( به عکس جاده ـ سنندج ) در سراسر سال می توان آن را به وسیله اتومبیل طی کرد . در 60 میلی همدان مسافر بهدهکده ای نیمه بایر می رسد که زمین آن را کاریز های عمیق و بستر خشک رودخانه ها قطع کرده است . مقابل وی در افق قله مرتفع عظیمی دیده می شود که به قدری موزون و بهاصطلاح تراز است که گویی آن رابا خط کش رسم کرده اند . مسافر در پایان یک روز سفر خسته کننده و خاک آلود به قله این کوه می رسد . حال وقتی که به عقب بنگرد ( اگر بتواند ) در پنجاه میلی خود جلگه ای غبار آلود و شیری رنگ مشاهده خواهد کرد .سایت بیجار ایران www.Bijariran.com
در قرن پانزدهم , بیجار روستایی بیش نبود و گفته می شود که به شاه اسماعیل نخستین پادشاه دودمان صفویه تعلق داشت . در حدود یک قرن قبل ساکنان آن تا اندازه ای متمکن شدند که توانستند مالک زمین و خانه های خود شوند . این تمکن در ایران علامت آزادی به شمار می رود . بیجار به یک شهر تبدیل یافت , ولی موقع جغرافیایی آن طوری نبود که به صورت مرکز بازرگانی در آید . بلکه تنها بازاری شد برای فروش فراورده های کشاورزی و اهمیت چندانی پیدا نکرد .
در بین کلیه شهر های مغرب ایران که در طی جنگ جهانی اول به اشغال قوای بیگانه در آمد به بیجار بیش از همه لطمه وارد آمد . ابتدا نیروی روسیه این شهر را اشغال کرد . اینها تا می توانستند غلات و حبوبات آنها را تصاحب کردند , ولی از این گذشته رفتارشان با ساکنین این شهر دوستانه بود . مردم که هرگز نمی پنداشتند که نیروی روسیه بیجار را ترک خواهد کرد کوشیدند خود را هر چه بیشتر با وضع جدید وفق دهند , ولی روس ها در آنجا نماندند و در مقابل فشار نیروی ترکیه عقب نشینی کردند و ترک ها شهر راگرفتند و مردم نگوت بخت را به اتهام همکاری با روس ها مجازات کردند . ترک ها اندک مواد غذایی و غلاتی را که برای مردم باقی مانده بود از دستشان در آوردند و از تیر سقف خانه ها برای تهیه آتش استفاده کردند . وحشت سراسر بیجار را فرا گرفت .
خشکسالی 1918 این مصیبت را تکمیل کرد . مدت چندین ماه روزی 200 نفر دراین ناحیه به هلاکت می رسیدند . وضع بیجار بعد از جنگ بسیار اسفناک بود : شهری بود غارت شده که ده یک جمعیت خود رااز دست داده بود . از آن زمان به بعد هیچ گاه آن طور که باید پیشرفت نکرد و آبادانی پیشین خود را باز نیافت . قبل از سال 1914 شهر آبادی بود با بیست هزار نفر جمعیت , در حالی که امروز(درآن سال ها) تقریباً روستای بزرگی به شمار می رود .
بافته های کردستان : سنه, بیجار و قالیچه های عشایر
قیمت پایه صادراتی فرش بیجار در سال 1386 پایین صفحه
قالی بیجار
ناحیه قالی بافی بیجار مشتمل است بر شهر بیجار و 40 روستایی که در شعاع 30 میلی آن قرار گرفته است .
در نخستین سال های بین دو جنگ جهانی بهندرت قالی در این ناحیه بافته می شد . سپس در اواسط قرن بیستم این صنعت به تدریج احیاء شد تادر سال 1938 که در حدود 1000 دستگاه بافندگی دراین ناحیه مشغول کار بود و فراورده سالانه آن به هزار تخته می رسید .
سپس جنگ جهانی دوم آغاز شد . سانحه جنگ در اغلب مراکز قالیبافی اثر زیانبخش نداشت زیرا تقاضا برای فراورده در پایتخت رو به افزایش بود . متاسفانه بیجار از این تقاضا سودی نبرد چه قالی های سنگین و زمخت و درشت بافت آن مورد پسند تازه به دوران رسیده های پایتخت واقع نمی شد . بار دیگر میزان قالی بافی در بیجار به مقدار زیادی تنزل یافت .
در سال 1948 هنگامی که از همدان به بیجار رفتم انتظار داشتم ( با وجود مصابئی که بر این شهر وارد آمده بود ) علائمی از آغاز فعالیت مجدد در این زمینه مشاهده نمایم . مثلاً در بیجار و روستا های اطراف آن دستگاه های بافندگی که به کار اشتغال دارند نظر مرا جلب کند ولی مایوس شدم , چه درتمام شهر فقط یک تخته قالی بر دار دیدم . وضع روستا ها نیز بهتر از شهر نبود . کل میزان فراورده این ناحیه نیز به زحمت به 20 تخته در ماه می رسید .
با همان مسئله ای که در شهر سنندج برخورد کرده بودم در شهر بیجار نیز برخورد کردم و آن این بود که چرا قالیبافان شرق کردستان سنت دیرین خود, یعنی بافتن قالیچه های کوچک عشایری را , رها کرده و در شهر بیجار و روستا های اطراف آن به تهیه قالی هایی مشغول شده اند که از لحاظ بافت منحصر به فرد است .
از بین پاسخ های گوناگون و جالبی که در مقابل تحقیقات و بازجوئی های خود شنیدم این فرضیه مناسبتر از همه بود و به نظر می آمد که پاسخ صحیح همین باشد :
در قرن گذشته روسا و خوانین مشرق کردستان کرد نبودند بلکه ترک بودند , به طوری که عده ای از آنها تا امروز نیز ترک هستند . اغلب قبایل ترک به عکس اکثر قبایل ایرانی قالی های خود را مثل قالیهای بیجار دو پوده می بافند . در بین این قبایل ترک ناحیه هریس و تبریز , قشقائیها فارس و بعضی از ایالات افشار را در کرمان می توان نام برد . احتمال بسیار دارد که خوانین ترک شرق کردستان ( شاید عده ای از افراد خاندان افشار که هنوز در شمال بیجار مالک چندین روستا هستند و از لحاظ تاریخی با افشار های کرمان مربوطند ). برای قصور خود به قالیهای بزرگ و محکم نیاز داشتند , حال چگونه می توانستند چنین فرش هایی تهیه کنند ؟
بدیهی است : دستور دادند آنها را به همان شیوه عشایری و با با همان گره ترکی و دو پوده پشمی تهیه کنند . یعنی به همان شیوه ای که قالی یوشاک تا به امروز بافته می شود . در واقع قالی بیجار می تواند یکی از خویشاوندان دور قالی یوشاک ترکیه باشد . چنانچه این فرضیه درست باشد بقیه نیز درست خواهد بود , به این معنی که چون پشم ( به عکس نخ ) ماده ای است که حالت ارتجاعی دارد برای به دست آوردن فرشی که مثلاً در هر اینچ 12×12 گره داشته باشد پود های پشمی را باید با شدت کوبید که در تنیجه قالی های خشن و فشرده به دست می آید , یعنی همان ویژگی هایی که در قالی بیجار دیده می شود .
شانه زدن پود های پشمی کار دشواری بود, بدین جهت قالی بافان بیجار علاوه بر شانه سنگین که از آهن و چوب ساخته شده بود ناگزیر ابزار مخصوص دیگری برای این منظور تهیه کردند و آن شئی شبیه یک پنجه آهنی است که 12 اینچ طول دارد . قالیبافان این پنجه را در فواصل نزدیک محکم روی پود ها می زنند تا در هر اینچ تعداد کافی از ردیف های گره به دست آید که البته کاری خسته کننده ولی در عین حال ضروری است .
قالیبافی در ناحیه بیجار یک حرفه روستایی است . هیچ نوع کارگاه سازمان یافته قالیبافی در شهر و یا روستا های آن یافت نمی شود . دستگاه های بافندگی قدیمی و بدوی است . اغلب تیر های این دستگاه ها خمیده و ناصاف است . علت کجی قالی های بیجار تا حدی همین است . ولی تنها دلیل عدم توازن و تقارن در قالی های بیجار این نیست , بلکه به کاربردن پشم برای تار قالی علت عمده به شمار می رود . چون پشم حالت فنری دارد و کشیدن آن بر دار به طور یکنواخت دشوار است , و چنانچه کشش تارها یکنواخت نباشد قالی کج از آب در می آید .
بنابر مطالبی که ذکر شد هنگامی که شنیدم قالی بافان بیجار برای تار به جای پشم از نخ استفاده می کنند خوشوقت شدم . چه برای این منظور نخ خیلی بهتر از پشم است و ضمناً هیچ گونه تغییری در ظاهر ویا در طرز به کار بردن آن نمی دهد . از نخ برای پود تازک نیز استفاده می کنند و این نیز نوعی پیشرفت محسوب می شود . زیرا برای پود ضخیم هنوز پشم به کار می برند, یعنی همان گونه که باید باشد , و اگر در این مورد نیز از نخ استفاده کنند ماهیت و چگونگی قالی بیجار به کلی تغییر خواهد کرد .
در ساختمان و بافت قالی تحولات دیگری نیز پدید آمده است . بیست و پنج سال قبل که برای نخستیم بار از بیجار دیدن کردم ضخامت پود پشمی که به کار می بردند به اندازه یک مداد سربی بود قالیبافان نیرومند باچنگال های 12 اینچی و شانه های سنگین با شدت بر روی آن می کوبیدند و در نتیجه قالی به قدری فشرده و محکم می گردید که آگر آن را تا می کردند بدون شک پود ها ترک بر میداشت . بنابراین اکنون که پود های نازک تری به کار می برند در این زمینه نوعی پیشرفت محسوب می شود . قالی قدیم بیجار بیش از اندازه فشرده بود .
تعداد طرح هایی که در قالی بیجار به کار می رفت همیشه معدود بود و معمولاً از طرح های گردان استفاده می کردند . طراحا حرفهای , که در شهر هایی مثل تبریز و کاشان و مخصوصاً کرمان افراد محترم به شمار می روند . در بیجار وجود ندارند هر چند گاه یکبار , یکی از مردم محل بهخاطر کسب شهرت طرح جدیدی تهیه می کرد , ولی بدوناستثناء این طرح ها همیشه نامرغوب بود .
سابقاً طرح ها با روستاهای خاصی بستگی و ارتباط داشت و هنگامی که مثلاً طرحی در یک روستا متداول می شد مردم آن فقط از همان یک طرح استفاده می کردند . برای آشنا ساختن روستائیان با طرح جدید ابتدا قسمتی را که باید تکرار شود بر روی تکه ای قالی به اندازه یک پادری که به آن (( واگیره )) می گفتند می بافتند و آن را در اختیار قالیبافان می گذاشتند تا از آن به عنوان الگو استفاده کند. با این روش بازرگانان می توانستند طرح های بهتر را در اندک مدتی رواج دهند . استفاده از روش جدیدتر , یعنی نمایاندن طرح بر روی کاغذ شطرنجی توزیع آن را ساده تر و آسانتر کرده است .
با این همه , قالی های معدود و انگشت شمار زیبا یی که توسط دختران و زنان در حال حاضر در بیجار تهیه می شود، فاقد طرح ها و نقشه های متنوع و مرغوب هستند .سایت بیجار ایران www.Bijariran.com