سیمای حقیقی مساله حجاب
سخن در این نیست که آیا زن ، خوبه پوشیده در اجتماع ظاهر بشه یا عریان ( بد حجاب ) ؟؟؟؟
روح سخن اینه که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشه ؟؟؟؟ اسلام که به روح این مساله می نگره ، جواب میده :
« خیر ، مردا فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یه سلسه تعهدات سنگین میتونن از زنان بعنوان همسرای قانونی کامجوئی کنن ، و زن ها نیز از این که مردا رو در خارج از کانون خانواده کامیاب سازن به هر صورت و به هر شکل ممنوعه ... »
فلسفه پوشش از دیدگاه استاد بزرگ و گرانقدر ما ، شهید مطهری :
1. آرامش روانی 2. استحکام پیوند خانواده
3.استواری جامعه ( اجتماع ) 4. ارزش و احترام زن
1. آرامش روانی :
نبودن حریم بین زن ومرد ، و آزادی معاشرت های بی بند و بار ، هیجان ها و التهاب ها ی جنسی رو زیاد می کنه . غریزه ی جنسی ، غریزه ای قوی و عمیق و (( دریا صفته )) . هر چه بیشتر اطاعت بشه سر کش تر میشه .
اسلام به قدرت شگرف این غریزه ی آتشین توجه کامل کرده و برای تعدیل و رام کردن اون اندیشیده و در این زمینه هم برای زن ها و هم برای مردا تکلیف معین کرده . یه وظیفه ی مشترک برای زن ومرد ، اونم اینه :
در قرآن کریم ، در سوره نور آیه ی 30 و 31 این چنین آمده و میفرماید :
(( زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند و نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند . ))
این وظیفه که در قرآن هم به اون اشاره شده ، هم برای زن ها بود وهم برای مردا . ولی یه وظیفه خاص برای زن ها مقرر فرموده است و اون اینه که :
(( بدن خود رو از مردای بیگانه بپوشونن ( پوشیده نگه دارن ) و در اجتماع به جلوه گری و دلربائی نپردازن . ))
به همبن دلیل در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان داره ، چون میل به خود نمائی و خود آرائی مخصوص زن هاست .
و این هم یه مطلب خوب ، زیبا و قشنگ از یه عزیز که به وبلاگم اومده بود و برام پیام گذاشته بود . من هم به پاس قدردانی و تشکر از این عزیز، پیامش رو گذاشتم رو وبلاگ. و دلیل بعدی که این مطلب رو گذاشتم این بود که ، این قدر جالب بود که گفتم شما هم بخونید و فیض لازم رو ببرید.... این شما و این هم مطلب این عزیز، راستی پیام یادتون نره
((حجاب قلعه ای است که داخلش می رویم و در را از داخل قفل می کنیم ، برای حفاظت از خودمان))
سؤال: «تقوا» محدودیت است یا مصونیت؟
مثال: فرق بین قلعه و زندان، قلعه خوب است چون قدیم برای امن بودن شهر دیوار میکشیدند، ولی زندان بد است با اینکه هر دو دیوار زخیم دارد و بلند است و درب هر دو هم قفل است، زندان دربش را از بیرون و قلعه دربش را از درون قفل میکنند.
حال اگر کسی دربش را از داخل بست این یک ارزش است ولی اگر او را محدود و از بیرون او را بستند پس او را محدود کرده اند.
پس اگر از درون می شود «مصونیت» واگر از بیرون می شود «محدودیت» اولی خوب و دومی بد است، وتقوا اولی است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: تقوا شما را حفظ میکند و شما تقوا را حفظ کنید.
مهرآباد، شاید روزگاری جایی بود که حتی تهرانی ها هم نمی شناختند. اما در روزی شگرف همه دنیا به آن چشم دوخت. به پرنده ای که روی قلب ها نشست؛ در میان شور و التهاب آدم هایی عاشق، مردمانی سرودخوان، میان فرشی از گل، فرود آمد و امانت گرانبهای خود را به زمین گذارد. در میان مردمی که هنوز باور نمی کردند اولین روِ یای ایشان به تحقق پیوسته و امامشان پس از سال ها تبعید، به رغم مقاومت دشمنان در میان ایشان است و امامشان آمد در 12 بهمن.
آمد تا بگوید حق آمده است تا باطل برود، فرشته آمده است تا دیو برود، خون آمده است تا بر شمشیر پیروز شود.
به رغم همه تلاش ها و کارشکنی های دولت بختیار، امام آمد و یکسره به میان سوختگان عشق رفت: در میان شهیدان شهر، شهیدانی که به راستی، به دور از هر طمع و چشمداشتی، پر و بال در آتش عشق زدند و سوختند. جوان، پیر، زن و مرد. گاهی بی آنکه جرعه ای از لب لعل دنیا بچشند، جام عمر را لب نزده بر زمین نهادند و تشنه رفتند.
و مقصد امام، شهر عاشقان بود. رفت تا با عاشقان پیمان ببندد، رفت تا شهیدان را شاهد بگیرد، رفت تا شهیدان شهادت دهند، رفت تا با میلیون ها ایرانی تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون پیمان ببندد.
خیابان هایی پر از گل، قدمگاه امام شد تا در مقصد بعدی در خیابان ایران توقف کند، خیابانی با نام یک میهن و در این خیابان در مهد علم بیاساید که خیل عاشقان مشتاق، تاب و توان از مردی به سن و سال او می ربود. ولی امام آمده بود تا در کنار مردم باشد برای همیشه. آیا مرزهای ایران برای مردی چون او کافی بود؟ او مردی بود برای تمام دنیا و شاید عقبا.... و خیابان ایران برای خیل مردمی که تشنه دیدار او بودند، کوچک بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیه، سلام علیکم بما صبرتم
صبر بیست روزه ی شما و مجاهدان دلیر و از جان گذشته و آحاد مردم غزه در برابر یکی از فجیع ترین جنایات جنگی جهان و تاریخ، پرچم عزت را بر سر امت اسلام به اهتزاز درآورده است. شما ثابت کردید که دل سرشار از ایمان به خدا و قیامت و روح منیع وعزیز مسلمانی که ذلت و تسلیم درباره ظلم و زور را برنمی تابد، آنچنان قدرتی می آفریند که حکومتهای جبار و مستکبر و ارتشهای مجهز در برابر آن ناتوان و ذلیل اند.
ارتشی که قدرت فداکاری وشهادت طلبی شما آن را بیست روز است پای در گل در پشت دروازه های غزه به خفت افکنده همان است که ظرف شش روز بخش های عظیمی از سه کشور عربی را زیر سیطره خود درآورد. به ایمان و توکل خود، به حسن ظن خود به وعده الهی، به صبر و شجاعت و فداکاری خود ببالید که امروز همه مسلمانان به آن می بالند. جهاد شما تا امروز آمریکا و رژیم صهیونیست و حامیان آنان و سازمان ملل و منافقان ملت اسلامی را رسوا کرده است.
امروز نه فقط ملت های مسلمان، که بسیاری از ملتهای اروپا و آمریکا حقانیت شما را از بن دندان پذیرفته اند. شما همین امروز هم پیروزید و با ادامه این ایستادگی شرافتمندانه دشمن زبون و ضد بشر را باز هم بیشتر به ذلت و شکست خواهید کشاند.
انشاء الله
بدانید که "ما ودعک ربک وما قلی" و بدانید که "ولسوف یعطیک ربک فترضی" انشاء الله . با اینحال حوادث خونین و فاجعه بار غیرنظامیان فلسطینی بخصوص کودکان مظلوم و معصوم، دلهای ما را غرق خون کرده است. حوادث ناشی از جنایتهای غاصبان فلسطین که هر روز چندین بار از همه کانالهای تلویزیونی ما پخش می شود ملت ما را ماتم زده و عزادار ساخته است. عظم الله لکم الجزاء وعجل لکم النصر، بدانید که وعده خدا راست است که فرمود: "ولینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز" و فرمود: "ومن جاهد فانما یجاهد لنفسه..."
خیانتکاران عرب هم بدانند که سرنوشت آنان بهتر از یهودیان جنگ احزاب نخواهد بود که خداوند فرمود: "وانزل الذین ظاهروهم من اهل الکتاب ومن صیاصیهم..."
ملتها با مردم و مجاهدان غزه اند. هر دولتی که برخلاف این عمل کند فاصله خود و ملتش را عمیق تر می کند و سرنوشت چنین دولت هایی معلوم است. آنها نیز اگر به فکر زندگی و آبروی خودند باید سخن امیرالمومنین علیه السلام را به یاد آورند که فرمود: "الموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاة فی موتکم قاهرین" به شما و مبارزان غزه و همه مردم مظلوم و مقاوم شما درود می فرستم و در کنار همه تلاش هایی که دولت جمهوری اسلامی ایران در حمایت از شما وظیفه خود دانسته است، شب و روز هم شما را دعا می کنم و صبر و نصرت را برای شما از خداوند عزیز قدیر مسالت می کنم.
و السلام علیکم و علی عباد الله الصالحین و رحمة الله و برکاته
سید علی حسینی خامنه ای
18 محرم 1430
26 دیماه 1387
تمکین بانو، ریاست شوهر
تمکین بانو، ریاست شوهر
محمدتقی کرمی
اشاره: حوزه مباحث زنان در سالهای اخیر شاهد آثار مکتوب متعددی بوده است. غنای علمی این آثار، عیارهای متفاوتی داشته است. صفحه معرفی و نقد کتاب تلاش میکند از میان آثار متعدد منتشره، آثاری را که از غنا و فربهی بیشتری برخوردارند، انتخاب کرده و به معرفی و نقد چارچوبهای محتوایی آن بپردازد.
تمکین بانو، ریاست شوهر، به خامه «غلامرضا صدیق اورعی» با دو رویکرد حقوقی و جامعه شناختی به بررسی دو نقش همسری(بانو و شوهر بودن) در سازمان خانواده میپردازد.پرسشهای اساسی که این پژوهش، در صدد پاسخ به آنها است، عبارتند از:
1. قانون مدنی و شرع مقدس، چه مواردی را جزو تمکین زن و ریاست شوهر میداند؟
2. عرف جامعه و فرهنگ مردم، چه تعریفی از تمکین زن و ریاست شوهر ارائه میکند ؟
3. درباره تمکین زن و ریاست شوهر، در جامعه ما چه هنجارهایی وجود دارد؟
مطالب ارائه شده در این کتاب، به دو بخش کلی تقسیم شدهاند: نخست تمکین زن و دوم ریاست شوهر.
بخش نخست: تمکین زن
در این بخش، به استناد ماده 1108 قانون مدنی، نقش زن(زوجه) در قالب تمکین، بررسی شده است. طبق این ماده، هرگاه زن بدون مانع مشروع، از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.
در فصل اول از بخش نخست، ابعاد فقهی و حقوقی این ماده قانونی، از نظر قرآن و منابع روایی بررسی شده است؛ اما از آن جا که وازه «تمکین» مستقیماً در قرآن به کار نرفته است، از راه بررسی مفهوم مقابل و ضد آن، یعنی «نشوز»، بحث تمکین پی گرفته شده است.
در بررسی روایات، بیست روایت، درباره حکم تمکین زن و وظایف او در برابر شوهر، نقل شده و در پایان، امور ذیل از وظایف کلی زن برشمرده شده است:
1. خارج نشدن زن از منزل، مگر با اذن شوهر.
2. عرضه خود به شوهر و مقدمات آن و عدم عرضه به غیرشوهر، که در اصطلاح، «تمکین» و «عفت» نامیده میشود.
3. خشنودسازی شوهر و ترک آزار او.
در ادامه، با تأکید برتقابل حقوق و تکالیف زوجین، سی روایت درباره وظالیف الزامی شوهر، مطرح و نتیجه گیری شده است که:
1. شوهر باید خوراک، پوشاک و مسکن زن را تأمین کند.
2. شوهر نباید از بار هزینه خانواده شانه خالی کند.
3. شوهر نباید به زن ستم کند، و او را آزار داده و کتک بزند.
4. شوهر باید هر چهار ماه، دست کم یک بار، با زن آمیزش جنسی داشته باشد.
بررسی نظر فقها درباره رابطه تمکین زن با مهریه و نفقه، بیتوته شوهر با زن و تأدیب او، بخش پایانی فصل اول را تشکیل میدهد.
در فصل دوم، که عنوان آن، «مبانی جامعه شناختی تحقیق» است، با بیان دوباره این مطلب که هدف اصلی این پژوهش، بیان عرف، قواعد و هنجارهای تمکین زن(زوجه) از شوهر است، به چالشهای فرا روی نقش زن(زوجه) بودن در جامعه ما میپردازد و این چالشها تحت عناوینی از قبیل: تفسیر ناسازگار نقش، تناقص درون نقش، تناقض در هنجارهای نقشهای مختلف، ابهام نقش، تناقص نقش ـ شخص، گرانباری نقش و ناهماهنگی نقش و پایگاه اجتماعی، به اختصار مطرح شده است.
در فصل سوم از بخش اول، راههای به دست آوردن عرف و هنجار در جامعه ما درباره تمکین زن بررسی شده است و مراجعه به منابع شرعی و حقوقی و مطبوعات و نیز انجام دادن تحقیقات پیمایشی، به عنوان راههای معتبری برای شناسایی هنجارها و عرف جامعه، درباره تمکین زن معرفی شدهاند. در ادامه، ضمن مقایسه دیدگاههای به دست آمده از این سه حوزه، نکاتی به عنوان نتیجه گیری کلی بیان شده است.
در فصل چهارم، که با عنوان «مهندسی اجتماعی» معرفی شده، تلاش گردیده که ضمن توصیف چالشهای موجود در رعایت هنجارهای سنتی درباره روابط زن(زوجه) و شوهر(زوج)، اصول راهبردی در مهندسی اجتماعی، برای حل مشکلات و چالشهای ذکر شده، ارائه گردد.
بخش دوم: ریاست شوهر
در فصل اول از این بخش، ماده 1105 قانون مدنی بررسی شده است. طبق این ماده، در روابط زوجین، ریاست خانواده بر عهده شوهر است.
نویسنده در ادامه این فصل، به بررسی مبانی فقهی ریاست شوهر و بازشناسی آیات مربوط به آن میپردازد. آن گاه با نقل هجده روایت، بحث ریاست شوهر را پی میگیرد. در این میان، برخی از موضوعات فرعی تر، مانند مسکن، اشتغال زن، خروج زن از خانه و تحصیل او بررسی شده است.
در فصل دوم، با عنوان «مبانی جامعه شناختی ریاست مرد در خانواده»، ویژگیهای نقش شوهر در خانواده، مطرح و بررسی شده است و به برخی از مشکلات و چالشهای فرا روی نقش شوهر، تحت عناوینی، مانند تفسیر پذیری نقش، تناقض درون نقش، تناقض در هنجارهای نقشهای مختلف، ابهام نقش، تناقض نقش، گرانباری نقش، ناهماهنگی نقش و پایگاه اجتماعی و ویژگیهای پایگاه اجتماعی پرداخته شده است.
در پایان، دیدگاههای مختلف درباره وظایف شوهر و قلمرو ریاست شوهر، مقایسه شدهاند.
در فصل سوم، نخست گزارش جامعه آماری درباره ریاست شوهر، ارائه شده، آن گاه، ارزیابی شده است.
از جمله نکات مثبت این تحقیق، رویکرد جامعه شناختی به دو مسأله تمکین و ریاست شوهر است که خود، افقهای روشنی را به پژوهش گران نوید میدهد؛ ولی آن چه در ارزیابی موفقیت این پژوهش باید در نظر گرفته شود، رسیدن به اهداف این پژوهش است؛ مثلاً هدف اول ـ چنان که چندین بار بر آن تأکید شده است ـ
به دست آوردن دیدگاه قانون مدنی و شرع مقدس درباره تمکین زن و ریاست شوهر است. در این باره، نکته اساسی، که جای مطرح شدن دارد، بررسی ناکافی آثار فقهی و حقوقی است. در بحث فقهی، مؤلف به دو کتاب الحدائق الناضره و جواهر الکلام از قدما و فتاوای امام خمینی(ره) و آیت الله خویی(ره) اکتفا میکند و در بخش حقوقی، متأسفانه حتی به یک کتاب حقوقی نیز ارجاع نشده است.
در بخش تفسیر نیز تنها به بررسی دو تفسیر البیان شیخ طوسی و المیزان علامه طباطبایی اکتفا شده است. به هر رو، به نظر میرسد که برای به دست آوردن دیدگاه شرع و قانون مدنی، این اندازه از تحقیق و تتبع، کافی نیست.
این نکته، هنگامی اهمیت مییابد که به دیدگاههای مختلف اندیشمندان مسلمان، درباره تمکین و ریاست شوهر توجه کنیم. عدم بررسی اقوال و کتابهای تخصصی در این باره، باعث لغزشهایی از سوی مؤلف شده است؛ مثلاً در صفحه 55 در ضمن بیان وظایف الزامی شوهر، آمده است: «شوهر باید هر چهار شب یک مرتبه، با زن همبستر شود». این در حالی است که لزوم بیتوته، از وظایف شوهر در فرض تعدد همسران است و در فرض تک همسری، از وظایف الزامی او محسوب نمی شود. و سرانجام، این که استفاده از واژه «بانو» و «بانویی» به جای «زوجه» و «زوجیت» چندان موجه به نظر نمی رسد.
قوام دین
توجه: این پست چندین بار باز نویسی شده تا موجز شود لذا لازم است به تک تک جملات توجه کنید.
قسمت سوم (قسمت اول و دوم در آرشیو دغدغهای دینی موجود است)
پس از بررسی لغات امر و نهی، نوبت به تحلیل معروف و منکر میرسد. معروف و منکر از دو جهت خصوصیات مشترک و دستهبندی قابل بررسی میباشند. در این پست قصد پرداختن به خصوصیات و مشخصه های معروف و منکر را داریم. شناسایی خصوصیات باعث میشود تا حدودی روش نیز مشخص گردد.
معروف و منکر هر دو اسم مفعول میباشند. معروف از ماده عرف و به معنای شناخته شده و نیک است و منکر از مادّهی انکار و به معنای انکار شده و پلیدی میباشد. لذا از این مقدمه معلوم میشود، که موضوع امر و نهی، باید برای عامل و مخاطب، از جهت نیکی و پلیدی مشخص باشد. پس مرحلهی قبل از امر و نهی ایجاد شناخت است. و در صورت عدم وجود، تحمیل نظر تلقی میشود. حضرت امام (ره) درباره عدم وجود تحمیل نظر در امر و نهی میفرمایند: "بر آمر و ناهی از منکر لازم است که به قلب خود از رحمت رحیمیه بچشاند، و نظرش در امر و نهی خودنمایی و خودفروشی و تحمیل امر و نهی نباشد؛ زیرا که اگر با این نظر مشی کند، منظور از امر به معروف و نهی از منکر، که حصول سعادت عباد و اجرای احکام الله در بلاد است، حاصل نشود."(آداب الصلوه، ص 237) لذا گاهی یک تذکر و یا یک سوال که موجب تفکرِ مخاطب در مورد عمل خود باشد، بسیار موثرتر از خود امر و نهی میشود.
البته ایجاد شناخت لازمهی امر به معروف و نهی از منکر میباشد، ولی در صورت عدم پذیرش فرد، مانع از جلوگیری فساد در جامعه نیست.
خصوصیّت دیگر فطری بودن است. در قرآن نیز در آیات متعددی به آن اشاره شده است. خداوند در آیه 8 سوره شمس میفرماید: فاَلهَمَها فُجورَها وَ تَقواها یعنی تقوا و فجور را به انسان الهام کردیم. این بدان معناست که نیکی و بدی مربوط به دین نیست. اگرچه یکی از ابزارهای مهم شناخت آن، شرع میباشد.
حال اگر انسان بطور فطری به نیکی تمایل دارد و از بدی بیزار است؛ چگونه مرتکب منکر میشود؟ و یا از معروف سرباز میزند؟ پاسخ به این سؤال روشن کننده علل و ریشههای انحراف است و متعاقباً شیوهی امر به معروف و نهی از منکر را نیز مشخص میکند. البته پاسخی بسیار گسترده دارد و در این مجال جای بیان کامل آن نمیباشد. لذا از خوانندگان تقاضا میشود که همه با هم بیاندیشیم.
جواب اول و ریشهای این مطلب در ادامهی سورهی شمس آمده است. خداوند میفرماید: قَد اَفلَحَ مَن زَکّیها وَ قَد خابَ مَن دَسّیها ( کسی که نفس خود را تزکیه کند به مقصد میرسد و کسی که تدسیس کند به مقصد نمیرسد)
تدسیس به معنای تقلب کردن و جنس بدی را با جنس خوب مخلوط نمودن و به عنوان جنس خوب فروختن میباشد.
آری! حرام و حلال خدا امور قرارداری نیستند، بلکه طیبات و خبائث حقیقی میباشند و انسان اگر دلی پاک داشته باشد عامل به معروف و تارک منکرخواهد بود. و با تدسیس است که میتواند جنس بد منکر را، به نفس بیچارهی خود بفروشد.
اگر در احوال جامعه غور کنیم نمونههای بسیار زیادی از این تدسیسها میبینیم که باید بوسیله آگاهی دادن و تلاش فرهنگی آنها را ریشهکن کرد و مداومت در امر به معروف و نهی از منکر، معروف و منکر را چنان بارز میکند که باعث از بین رفتن این اجناس تقلبی خواهد شد و بالعکس، به گفتهی نبی مکرم اسلام، ترک این دو واجب باعث میشود تا در اثر مرور زمان معروف را منکر و منکر را معروف بدانیم!!!(برگرفته از حدیثی در تحف العقول،ص49)
و نکتهی دیگر آنکه همانطور که جنس بد را میتوان با بستهبندی خوب فروخت، جنس خوب را نیز اگر در بستهبندی بد قرار دهیم، مورد پذیرش واقع نمیشود.
آن چه از نظر مخاطبین گذشت مطالبی کوتاه و مهم در تعریف و مشخص کردن حدود امر به معروف و نهی از منکر بود، که سعی شده بود، مشکلات کنونی این مهم را مطرح و به حلّ آن بپردازد. که البته راه بسیار بیشتر از آن است. با امید که دوباره جامعهی ما به این امر زنده گردد. إن شاء الله
در میان مؤمنان مردانیاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. احزاب 23
بزرگترین وصفِ چگونگی دنیای شهیدان، همین یک جمله کوتاه است؛ یعنی کوتاه نیامدن در برابر عهدی که با خدا بستند.
18 تیر سالگرد شهادت دایی عزیز و رشیدم سردار شهید حجة الاسلام سیّد جعفر مرتضوی است.
یکی از همان مردان صادق با خدا...ادامه مطلب...
سلام. این مطلب هم تقدیم به طرفداران سریال یوزارسیو ! مصاحبه با مصطفی زمانی (متولد 1361) ، بازیگر نقش یوزارسیو در فیلم حضرت یوسف (ع)
تا می گویی یوسف، همه چهره ای را مجسم می کنند که با دیدنش اگرچاقو به دست داشته باشی حتماً دستت را خواهی برید. ازاین قصه که بگذریم، با خودم فکرمی کردم پیدا کردن یوسف ازمیان خیل چشم رنگی هایی که عرصه سینما را به دست گرفته اند خیلی هم نباید سخت باشد.
به ادامه مطلب بروید