مقالات علمی - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ می فرماید : بنده ام با چیزی مانند آنچه بر او واجب کرده ام، محبوب من نمی شود . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :32
بازدید دیروز :270
کل بازدید :724225
تعداد کل یاداشته ها : 1346
103/9/8
5:49 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

منبع

  popsci.com

برای اولین بار نشان داده شده که واکسن کوکائین میتواند جلوی سوء مصرف این ماده را بگیرد و میتواند به 2.5 میلیون آمریکایی معتاد کمک کند. 38 درصد از دریافت کنندگان واکسن، آنتی بادی ضد کوکائین را در بدنشان میسازند. این واکسن مثل واکسن بر علیه میکروارگانیسمها عمل میکند یعنی کوکائین را بعنوان یک ماده مهاجم به بدن میشناساند. این واکسن شامل سوکسینیل نورکوکائین میشود که باعث تولید آنتی بادی برعلیه کوکائین تولید شود

واکسن کوکائین به فرد معتاد این احساس را می دهد که کوکائین را به شکل مهمان بدی ببینید


  
  

هفته نامه سلامت

ظاهر متفاوت کیوی همراه با طعم خاصش آن را برای همه جالب توجه کرده است. اصلیت این میوه به کشور چین برمی‌گردد و مردم آن دیار به این میوه “یانگ تاوو” می‌گفته اند تا آنکه در اوایل قرن بیستم تخم این میوه توسط مسافران نیوزلندی خریداری شد.

آنها این میوه را گوس‌بری نامیدند، اما در سال 1961 کیوی به عنوان یک دسر گران‌قیمت وارد منوی رستوران‌های آمریکایی شد و مردم این کشور نام آن را به کیوی تغییر داده و با این نام، کم کم به تمام دنیا معرفی شد.

 

 

با سرد شدن هوا بسیاری از میوه‌ها و سبزی‌هایی که منبع غنی ویتامین C هستند در دسترس ما قرار می‌گیرند، از انواع مرکبات گرفته تا کلم‌های مختلف و حتی کیوی. انگار خداوند می‌خواهد با نعمات بی‌پایانش ما را از سرماخوردگی و بیماری عفونی محافظت کند.

کیوی یکی از منابع غنی ویتامین C است و می‌دانید که خوردن مواد غذایی غنی از این ویتامین، ابتلا به سرماخوردگی را کاهش می دهد. مطالعات نشان داده‌اند که هر یک عدد کیوی متوسط، 57 میلی‌گرم ویتامین C است. به این دلیل متخصصان تغذیه، این میوه را منبع عالی این ویتامین معرفی می‌کنند.

همچنین ویتامین C یکی از آنتی اکسیدان های قوی است. بررسی‌ها نشان داده اند افرادی که در برنامه غذایی روزانه خود از انواع آنتی اکسیدان‌ها استفاده می‌کنند، کمتر به بیماری‌های قلبی عروقی ، سکته ی قلبی و انواع سرطان‌ها دچار می شوند و سیستم ایمنی بدن‌شان هنگام مقابله با استرس‌، قوی‌تر عمل خواهد کرد.
یادتان باشد که هر چه کیوی‌ رسیده‌تر باشد، آنتی اکسیدان بیشتری خواهد داشت و مغذی‌تر خواهد بود

محافظ قلب و روده

 تماشاگران را ببینید و لذت ببرید| www.tamashagaran.ir | برای تمام سنین و سلیقه ها...کلیک کنید تا باور کنید

علاوه بر ویتامین C، کیوی منبع مناسب فیبر غذایی نیز است، طوری که در هر یک عدد آن، 2/5 گرم فیبر وجود دارد. بررسی‌ها نشان داده‌اند، رژیم‌هایی که فیبر غذایی بالایی دارند، نمی‌گذارند سطح کلسترول خون به حد غیرمجاز و بیمارگونه برسد و به این ترتیب خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی و حملات قلبی کم می‌شود.

فیبرها سطح قند خون را نیز در حد طبیعی تنظیم می‌کنند. به این دلیل خوردن این میوه برای دیابتی‌ها، کسانی که سابقه بیماری قلبی دارند و یا چربی خونشان بالاست، توصیه می‌شود.

همچنین، به دلیل متصل شدن فیبرها به ترکیبات سمی در روده بزرگ و دفع سریع‌تر آنها، احتمال بروز سرطان روده به حداقل می‌رسد.
مفید برای آسم

همان‌طور که گفتیم این میوه سرشار از ویتامین ‌C است. دیده شده، دریافت این ماده مغذی در کاهش علایم بیماری آسم بسیار موثر است.

 تماشاگران را ببینید و لذت ببرید| www.tamashagaran.ir | برای تمام سنین و سلیقه ها...کلیک کنید تا باور کنید

در مطالعه‌ای روی 18737 کودک ساکن مرکز و جنوب ایتالیا مشاهده شد، کودکانی که در هفته 5 تا 7 عدد کیوی می خوردند، دارای مشکلات تنفسی کمتری نسبت به کودکانی بودند که فقط یک عدد از این میوه را می‌خوردند. آنها کمتر به سرفه خصوصا سرفه‌های شبانه و مزمن دچار می شدند.
در خانه و آشپزخانه

این میوه را می‌توانید در دمای اتاق البته به دور از نور آفتاب و گرما قرار دهید.

کیوی را در کنار سیب، گلابی و یا موز قرار ندهید، زیرا از این میوه‌ها گازی متصاعد می‌شود که موجب رسیدن بیش از اندازه کیوی‌ خواهد شد، اما در صورتی که کیوی نارس بود، می‌توانید آن را در کاغذ به همراه میوه‌های یاد شده قرار داده تا فرایند رسیدن آن انجام شود.
مبتلایان به سنگ کلیه و صفرا، کیوی نخورند

علی رغم تمام فواید کیوی، باید بگویم که این میوه اگزالات فراوانی دارد. اگزالات ماده ای است که وقتی وارد بدن میشود، به کلسیم موجود در غذا متصل شده و در اندام هایی مانند کلیه‌ها و کیسه صفرا موجب تشکیل سنگ می‌شود. به همین دلیل نباید حداقل 2 تا 3 ساعت قبل و بعد از مصرف لبنیات و سایر منابع غذایی کلسیم و حتی قرص‌های کلسیم کیوی خورد، زیرا هم کلسیم جذب نمی‌شود و هم در افراد مستعد، احتمال تشکیل سنگ بالا می‌رود.

دکتر مهرداد اخوان بهبهانی/هفته نامه سلامت


  
  

NYTimesدانشمندان اسراییلی نشان دادند که امکان عوض کردن و دست بردن در شواهد DNA وجود دارد. این کشف، باور قبلی مبنی بر این که DNA به عنوان مدرک طلایی و غیر قابل بحث در جرم شناسی می تواند مورد استفاده قرار گیرد را زیر سوال می برد.

این دانشمندان موفق شده اند نمونه ی خون و بزاق فردی را طوری بازسازی کنند که این خون و بزاق حامل DNA فرد دیگری باشد. آنها همچنین نشان دادند که اگر به مشخصات DNA شخصی دسترسی داشته باشند، می توانند حتی بدون نمونه برداری از بافتهای بدن آن شخص، نمونه ای از DNA وی را بسازند.
دکتر دن فرامکین، پژوهشگر اصلی مقاله ای که در مجله علمی آنلاین Forensic Science International: Genetics منتشر شده است می گوید: “ما [با استفاده از DNA] فقط می توانیم یک صحنه ی جرم را بازسازی کنیم. کاری که هر دانش آموخته ی زیست شناسی می تواند انجام دهد!”

 

 

دکتر دن فرامکلین بنیانگذار Nucleix، شرکتی واقع در تل آویو است، آزمایشی را ابداع کرده است که می تواند نمونه های واقعی DNA را از نمونه های دروغین شناسایی می کند. وی امیدوار است که بتواند این آزمایشها را به آزمایشگاه های پزشکی قانونی بفروشد.

قرار دادن مدرک DNA در صحنه ی جرم تنها یکی از روشهای به کارگیری یافته ها است. در حالی که تجاوز به حریم خصوصی افراد خطر بالقوه ی دیگر است.

با استفاده از روشهای مشابه، حتی این امکان وجود دارد که بتوان از ته سیگار یا لیوانی که از آن نوشیدنی خورده است، به بزاق فرد دست یافت و از آن DNA آن را به دست آورد. سپس به راحتی می توان این نمونه ها را به کمک آزمایشگاه تجزیه و تحلیل کرد و امکان وجود بیماریهای ژنتیکی را در فرد مورد نظر شناسایی کرد.

Gail H. Javitt از مرکز سیاستگزاری ژنتیک و مردم دانشگاه جانز هاپکینز گفت “این مساله می تواند نگرانیهایی برای هنرپیشه ها و بازیگران مشهور ایجاد کند که روزنامه ها با دسترسی به اطلاعات ژنتیکیشان و انتشارش آنها را به دردسر بیندازند.”

دکتر Tania Simoncelli مشاور علمی American Civil Liberties Union می گوید ” یافته ها نگران آور است. DNA را راحت تر از اثر انگشت می توان در صحنه جرم کاشت. ما در حال خلق یک سیستم جرم یابی هستیم که بطور افزون بر این تکنولوژی تکیه می کند [تشخیص مجرم از روی اثر DNA]”

John M. Butler مجری اصلی پروژه تست هویت انسانی در موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی می گوید  ” از دیدن اینکه مشخصات DNA جعلی چقدر بخوبی تولید میشوند تحت تاثیر قرار گرفته است. اما او اضافه کرد “من فکر می کنم طبقه متوسط جنایتکاران قادر به انجام چنین کاری نخواهند بود”

در یکی از روش ها پژوهشگران توانستند نمونه های DNA را با استفاده از یک نمونه واقعی DNA که می تواند از یک تار مو یا اثر بجا مانده روی لیوان باشد، جعل کنند . آنها نمونه کوچک را با استفاده از تکنیک متدوالی به نام تقویت کل ژن [whole genome amplification] به مقدار بزرگی DNA تفویت کردند.

البته که یک لیوان یا تار مو به راحتی می تواند در صحنه جرم بجا گذاشته شود تا شخصی را در معرض اتهام قرار داد اما لکه خون یا بزاق شاهد قابل باورکردنی تری است.

نویسندگان مقاله از یک زن نمونه خون گرفتند و به کمک دستگاه گریز از مرکز، سلولهای گلبول سفید را که حاوی DNA است، خارج کردند. آنها به باقیمانده سلول های گلبول قرمز، DNA ای که از تقویت تار موی شخص دیگری به دست آمده بود اضافه کردند!

از آنجایی که سلول های قرمز حاوی DNA نیستند، تمام مواد ژنتیکی نمونه خونی به شخص دیگری تعلق داشتند. نویسندگان نمونه را به یک آزمایشگاه پزشک قانونی پیشرفته در آمریکا فرستادند. آنها نمونه خونی را آزمایش کردند و آنرا یک نمونه معمولی از شخص دیگر(صاحب تار مو) تشخیص دادند!


  
  


  telegraph.co.uk

دانشمندان بر اساس مطالعاتی می گویند لازمه دوام پیوند زناشویی بین زن و مرد در این است که مرد با زنی که باهوش تر و حداقل 5 سال کوچکتر از خود اوست ازدواج نماید. در این مطالعات ابتدا در طی 5 سال، 1000 زوج که یا ازدواج کرده و یا روابط جدی با یکدیگر داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، دانشمندان الگوهای شخصیتی موجود دربین زوجینی که پس از سپری شدن این مدت (5 سال) همچنان با یکدیگر بودند را بررسی نمودند. نتایج حاکی از این بود در ازدواج هایی که در آن مرد 5 سال یا بیشتر از زن بزرگ تر بود و همچنین زن تحصیلات بالاتری داشت طلاقی روی نداده بود. این گزارش علمی می افزاید زنان و مردان شرکای زندگی خود را بر اساس عشق، جذابیت جسمانی، داشتن علایق، سلایق و ذائقه مشترک، ارزش های قابل تسهیم انتخاب می نمایند. اما عوامل عینی مانند سن، تحصیلات و خواستگاه فرهنگی می توانند در کاهش میزان طلاق موثر باشند


  
  
توصیه به مردم برای استفاده از آب‌های معدنی نشانه سالم نبودن آب است/نمی‌توان با پارامترهای دو یا سه دهه قبل،سلامت آب را تضمین‌کرد/در حال حاضر مشکلات بی‌شماری از جهت وجود نیترات در آب و برداشت از آب‌های زیرزمینی وجود دارد...
  
  

با کودکان لجباز چگونه رفتار کنیم؟
اگرچه والدین امروزی از نظر تحصیلات و اطلاعات در مقایسه با گذشته نمونه اند ولی هنوز پرسش های زیادی وجود دارد.
وقتی بچه ای همیشه از سرویس مدرسه جامی ماند، یا هر چه دلش می خواهد می پوشد و گوشش به حرف کسی بدهکار نیست، شما به عنوان مادر یا پدر چه باید بکنید؟ راهکارهایی که اینجا مطرح می شود در مورد بعضی از بچه ها جواب می دهد و در مورد بعضی ها هم نه. بعد از مطالعه مطلب از میان راهکارها یکی را انتخاب کنید و به مرحله عمل برسانید البته با صبر و حوصله، و انتظار نداشته باشید خیلی زود جواب بگیرید چه بسا روشهایی هستند که در برابر آنها ابتدا کودک حالت تدافعی به خود می گیرد و بدتر می شود اما به مرور زمان به حالت عادی برمی گردد. مطمئن باشید فقط فرزند شما مشکل ندارد بلکه همه بچه ها با والدین در روشهای تربیتی مشکل دارند. با توجه به اینکه همه افراد یک جور نیستند و موقعیت ها نیز منحصر به فرد است پس برای حل مشکل یک راه حل قطعی و مستقل وجود نخواهد داشت.
گاهی شما به عنوان مادر یا پدر راه حلی بهتر از کارشناسان پیدا می کنید. جلوی کودکی که در خیابان گریه می کرد و مادرش دست او را می کشید و با خود می برد ایستادم و گفتم: «ببخشید، دخترتان چرا گریه می کند؟!»
«به خدا دیگر خسته شدم. هر چه را که می بیند می گوید برایم بخر. من چطوری به او بفهمانم که پول ندارم.» خانم دیگری که خود را صبوری معرفی می کرد گفت: «من سعی می کنم با بچه هایم زیاد حرف بزنم و آنها هم خوب حرفهای مرا می فهمند و مشکل زیادی ندارم. البته هیچ بچه ای نیست که مشکل نداشته باشد.»
یادتان باشد مشکلات یک شبه حل نمی شود.
اگر کودکی کاری را تا به حال انجام نمی داد اما حالا یک بار حتی از روی اکراه انجام می دهد او را خیلی تشویق کنید زیرا این نشانه یک پیشرفت واقعی است. به جای مأیوس شدن از دست نیافتن به انتظارات زیاد خود، از پیشرفت های کوچک و تدریجی کودکتان خوشحال باشید. شما و همسرتان باید در مورد مشکلتان صحبت کنید و هر دو تصمیم به اصلاح اخلاق فرزندتان بگیرید. اگر حرفی می زنید هر دو با هم توافق داشته باشید، طبق تجربه، والدین خیلی زود خسته می شوند و بچه ها این را می دانند. اگر والدین مقاوم نباشند بچه ها به خواسته های آنها احترام نمی گذارند و خود را موظف به انجام وظایف محوله نمی دانند.
سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. برخی رفتارهای او از دید شما آزاردهنده است. پس از همه رفتارهای او ناراضی نباشید. وقتی روی یک خصوصیت ناپسند او کار می کنید و در حال اصلاح آن هستید به او اطمینان دهید که دوستش دارید. هرگز تحسین را در مورد کودکان، کم ارزش تلقی نکنید. کودک در هر مرحله سنی که باشد تمایل شدیدی دارد که والدینش او را بپسندند. تربیت در نظر بعضی از والدین فقط تنبیه است ولی واژه تربیت درواقع به معنای تعلیم و پرورش، شامل مجموعه ای از روشهای مثبت و منفی است. تربیت صحیح آن است که وقتی فرزند شما نیم نگاهی به شما می اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام داده درست است یا غلط، به او توجه کنید یا وقتی در حال تلفن زدن کودکتان می خواهد مکالمه شما را قطع کند و با شما صحبت کند. تربیت صحیح آن است که به او توجه نکنید. اما اگر دیدید که تصمیم گرفت منتظر تمام شدن مکالمه شما شود، بهتر است به او توجه کنید و نگاهی مهربان به او بیندازید.
وقتی کودکی روی موضوع خاصی پافشاری دارد به او بگویید که قصد لجبازی دارد و شما به آن اهمیت نمی دهید. از آن دسته والدینی نباشیم که وقتی از کودکمان عمل خوبی سر زد آن را به سادگی و بدیهی تلقی کنیم و هیچ واکنشی نشان ندهیم ولی برعکس هر وقت عمل بدی از او سر زد تمام اشتباهاتش را به رخ او بکشیم. انتقاد همراه با تشویق نتایج بهتری به بار می آورد. کودک می خواهد که شما به او توجه کنید. اگر دیدگاه شما منفی باشد او از راه های منفی به هدفش می رسد اما اگر شما روی نکات مثبت تمرکز کنید در مقابل، رفتارهای خوب بیشتری دریافت خواهید کرد زیرا در این حالت کودک با رفتارهای مثبت سعی در جلب توجه شما خواهد داشت.
رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت او را. همچنان که وقتی از او انتقاد می کنید شخصیت او را زیر سؤال نبرید. به جای این که به او بگوییم خیلی بچه بدی هستی می توان گفت: «من از طرز حرف زدن تو خوشم نمی آید.»
مؤثرترین راه برای آموزش رفتار خوب ، شکل دادن رفتار با تحسین است. این روش تربیتی باید به طور مداوم استفاده شود تا رضایت شما را از رفتارهای جدید فرزندتان نشان دهد. خیلی خوب است یادداشتی از کارهای روزانه کودک تهیه کنید و در انتهای روز این یادداشت را به او نشان دهید. این کار روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دوی شما احساس خوبی خواهید داشت.
هر چند وقت یک بار مخصوصاً در روزهایی که یادداشت پر از کارهای خوب می شود او را تشویق کنید یا هر چه که دوست دارد برایش تهیه کنید و عنوان کنید که این جایزه کارهای خوب است. اگر دیدید تعریف های شما را نادیده می گیرد ولی بعداً در رفتار خود آن را تکرار می کند دریابید که ستایش مؤثر بوده است. همیشه از یک شیوه برای انتقاد استفاده نکنید مثلاً یک بار یادداشتی را در کیفش بگذارید و از یک رفتار بدش شکایت کنید.
یکی دیگر از راه های مؤثر در برطرف کردن رفتارهای آزاردهنده نادیده گرفتن آنهاست. در این روش احساس می کنید که درواقع کاری برای بهبود وضعیت انجام نمی دهید اما بعداً درمی یابید که با نادیده گرفتن، رفتار ناشایست ترک می شود. برخی از والدین، این روش را دوست دارند و می توانند به طور مؤثری از آن استفاده کنند اما برای برخی به علت پایین بودن ظرفیتشان، این روش فقط فشار روانی و تنش را زیاد می کند. اگر شما هم چنین احساسی داشتید از این راه صرفنظر کنید. اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار از روش نادیده گرفتن سنجیده استفاده کنید به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید. چه زبانی و چه غیرزبانی. وقتی کودک همان رفتار را انجام می دهد با حرکات صورت به او اشاره نکرده، حتی نگاهش نکنید. وانمود کنید که متوجه او نیستید. می توانید اتاق را ترک کنید یا رویتان را به سمت دیگری برگردانید تا وقتی که او به عملش ادامه می دهد شما نیز این روش را ادامه دهید. این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل او را جسورتر می کند . فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیز در اطرافتان توجه ندارید.
گاهی می توانید در حضور کودک دیگر، از رفتار مثبت آن کودک ستایش کنید. این کار ممکن است به تقلید کودک شما از کودک خوش اخلاق بینجامد. سعی کنید عصبانی نشوید! زیرا عصبانیت به احساس بدی می انجامد . به علاوه هیچگاه تسلیم نشوید. اگر قبل از ناهار گفتید که خوراکی نمی دهم باید صبر کنی موقع ناهار شود و اگر او گریه و زاری سرداد اصلاً به او اهمیت ندهید و محکم بگویید قبل از غذا خوراکی نمی دهم. هر چند که او سماجت کند. اگر کوتاه بیایید کودک یاد می گیرد که با گریه حرفش را به کرسی بنشاند و دیگر برای حرفهای شما اهمیتی قائل نیست.
همیشه به قولتان عمل کنید. یک کودک مخصوصاً اگر خیلی کوچک باشد به تکمیل نشدن یا به تأخیر افتادن پاداش وعده داده شده بسیار حساس است. کاری را که از عهده انجامش برنمی آیید تعهد نکنید. وقتی قول چیزی را دادید پای آن بایستید. سعی کنید مشکلات فرزندتان را یکی یکی حل کنید نه اینکه همه را یک جا از او بخواهید. مثلاً اول مشکل مسواک زدن و بعد مشکل وقت خوابش را حل کنید. کودک را به تنبیهی که آن را انجام نمی دهید تهدید نکنید. تهدید های پوچ و ناپایدار به رفتارهای نادرستی می انجامد که تثبیت شده و در برابر تغییر مقاوم تر می شوند.
یکی از مشکلات بزرگ مادران مسواک زدن بچه هاست. اگر شما به طور مرتب دندان های خود را مسواک بزنید او نیز مشتاق خواهد شد تا چنین کند. مدت ها قبل از این که کودک واقعاً بتواند دندانش را مسواک بزند، به او مسواک بدهید. بگذارید با مسواک و خمیردندان و دندانهایش بازی کند. اگر دیدید باز هم به طرف مسواک نمی رود با کلمات و جملات زیبا در موقع مسواک زدن این کار را برای او لذت بخش کنید. حتی می توانید با دندانپزشک برای انگیزه دادن به کودک مشاوره کنید. همیشه به کودک بفهمانید که دقیقاً چه انتظاری از او دارید و به جای اینکه شخصیتش را مورد انتقاد قرار دهید اعمالش را مورد انتقاد قرار دهید.
به او نگویید «دست و پا جلفتی هستی» بگویید: «وقتی که شلوار و لباست را روی زمین می بینم خیلی ناراحت می شوم.» به او برچسب نزنید. چون او زودباور می کند که واقعاً این طور است. معمولاً در نظر والدین کارهای منزل کارهایی کوچک و تکراری هستند که همیشه در خانه انجام می گیرند ولی در نظر بچه ها این کارها بسیار مشکل و ناخوشایندند. صرفنظر از این که این کارها چقدر بی اهمیت اند، به ویژه در هنگامی که انجام آنها مستلزم یادآوری های مکرر وبحث طولانی باشد می تواند آرامش منزل را برهم بریزد.
یکی از شکایات والدین، بی مسئولیت بودن کودکان است. کارهایی که بردوش آنها گذاشته می شود انجام نمی دهند حتی با چند بار تذکر هم تن به انجام آن نمی دهند. خلاصه نافرمان و گستاخ می شوند. سعی کنید مسئولیت دادن را در کودکان زود شروع کنید و با افزایش سن وظایف او را تغییر دهید و وقتی از وظایفش سرباز زد از تدابیر منفی استفاده کنید.
مثلاً او را از اسباب بازی مورد علاقه اش محروم کنید یا پول توجیبی اش را کم کنید یا مثلاً وقتی لباسش را در سبد لباسهای کثیف نمی گذارد لباسهایش را نشویید و بگویید: «چون لباسهایت در سبد نبود، من آنها را ندیدم.»
دیگر از مشکلات مادران شب اداری کودکان است. اکثر کودکان در حدود تا سالگی رختخواب خود را خیس نمی کنند. قطع شب ادراری یک روند پیشرفت طبیعی است که نشان دهنده تکامل مثانه کودک در نگه داشتن ادرار و ایجاد تحریکات ادراری است. خیس کردن اتفاقی در کودکان بزرگتر انتظار می رود و نباید آن را جدی تلقی کرد. هرگز به علت شب ادراری کودک را مسخره و شرم زده نکنید. این کار نه تنها به او کمکی نمی کند به ایجاد مشکلات جدی احساسی و روانی می انجامد. در حدود درصد از کودکان ساله و درصد از کوکان ساله رختخوابشان را خیس نمی کنند مگر گاه و بیگاه، ولی عده بسیار کمی تا زمان بلوغ یا حتی بزرگسالی هم شب ادراری دارند. اگرچه نباید کودک را به خاطر شب ادراری مسخره کرد اما نباید آن را نادیده گرفت.
اگر پزشک دلایل عفونت ادراری و … را رد کرد بهتر است قبل از این که به درمان های غیرپزشکی بپردازیم با یک متخصص مجاری ادراری مشورت کنیم. اگر مشکل پزشکی باشد مطمئن باشید کودک تحت نظر پزشک مشکلش حل می شود اما اگر کودک پس از یک دوره چند هفته ای یا طولانی تر دوباره شروع به شب ادراری کرد شاید علت، هیجان و مشکلات عاطفی باشد.
سعی کنید تشنج را در خانه کم کنید. جلوی کودک با همسرتان بگومگو نکنید. در هنگام خواب موزیک آرام بگذارید یا او را به طور ملایم ماساژ دهید، قصه مورد علاقه اش را تعریف کنید تا با آرامش بخوابد. ساعت های پایانی روز به او آب ندهید یا کمتر آب بدهید. کودکی را که پزشکان گفته اند مثانه کوچکی دارد تشویق کنید مایعات زیادی در طول روز بنوشد تا حجم مثانه اش بزرگ شود. از مشکلات مهم دیگر بددهنی و ناسزا گفتن کودکان است.
توجه بیش از حد به این رفتارها باعث ترغیب کودک به این اعمال زشت می شود. در این مورد، بیش از حد واکنش نشان ندهید.
به کودکتان به طور جدی بگویید که اصلاً دوست ندارید او چنین کلماتی را که مناسب شخصیت او نیست به کار ببرد. ولی اگر واکنش شدید نشان دهید چه با ترساندن چه با خندیدن به این حرف ها، ممکن است انگیزه او را برای دشنام دادن بیشتر کنید. این مطلب به ویژه در مورد بچه های کوچک تر که به کار بردن بعضی کلمه ها را نوعی بازی می دانند، صادق است. در حالی که اصلاً معنای این کلمات را نمی دانند. شما باید به کلمه های بی ضرر بی اعتنایی کنید.
بعضی کلمه ها فقط بی معنی و احمقانه اند. بهترین برخورد نادیده گرفتن و توجه نکردن به آنهاست. البته به کار گرفتن کلمه های زشت و ناسزا نباید نادیده گرفته شود چون به کاربردن آنها در بیرون منزل می تواند دردسرساز باشد. وقتی کودک شما یک کلمه بد را به کار می برد بی خود جیغ و داد نکنید. ادای شوکه شدن را درنیاورید. بی تردید شما قبلاً آن را شنیده اید. برای او توضیح دهید که وقتی کسی به او ناسزا می گوید در واقع فقط یک حرف ناجور شنیده و حرف نمی تواند به انسان آسیبی برساند.
در مورد فحش با او صحبت کنید. به او بگویید فحش دقیقاً چه معنایی دارد و چرا نباید از آن استفاده کند. روش های جایگزین را به او بیاموزید. برای او بگویید به جای فحش دادن می تواند احساساتش را به مخاطبش بیان کند.
کودک را به استفاده از واژه های دیگر ترغیب کنید. کودک شما به واژه هایی نیاز دارد که از آن طریق عصبانیت یا احساسات شدیدش را بیرون بریزد. او را تشویق کنید که به جای استفاده از کلمات رکیک از کلمات بی ضرر استفاده کند و درصورت درست صحبت کردن او را تشوق کنید و نشان دهید که چقدر از او راضی هستید و اگر باز هم به فحش دادن و ناسزاگفتن ادامه داد می توانید از روشهای محروم کردن استفاده کنید. یعنی بعضی امتیازها را از او بگیرید. مثلاً هر وقت که فحش می دهد او را به مکانی بفرستید که دوست ندارد.
یک موضوع مهم؛ اگر کودک بداند که شما سرانجام پاسخ مثبت خواهید داد دیگر مهم نیست که ده بار هم «نه» گفته باشید.
چنین کودکی به تجربه آموخته است بداخلاقی کند تا سرانجام تسلیم شوید و او به هدفش برسد. تنها راه حل این است که کودک دریابد که نظر شما تغییر نمی کند و با کسی شوخی ندارید. اگر «نه» گفتن شما همیشه باعث دردسر می شود و کودک عادت کرد در مقابل «نه» شما گریه کند تأکید می کنم به عقب برگردید و اعمال خودتان را مرور کنید و آنجا که اشکالی یافتید آن را اصلاح کنید. این عادت در بزرگسالی می تواند باعث ایجاد مشکلات جدی برای فرزند شما بشود. از همین رو کودکتان در هر سنی که هست از همین امروز به اصلاح رفتار او بپردازید.
محمدرضا هادیلو
منبع :
ایران مانیا

 


  
  

تربیت زیبایی شناختی

اشاره

این مقال از کتاب فلسفه تعلیم و تربیت نوشته جان الیاس، به فارسی برگردان شده است:

تمام افراد جامعه می‏پذیرند که یکی از اهداف تعلیم و تربیت، آشناکردن دانش‏آموزان با هنر، ارائه فهمی از هنر به آن‏ها، ایجاد حس قدرشناسی از آن، و پرورش خلاقیت هنری است. بسیاری براین عقیده‏اند که یکی از مسائل مهم تعلیم و تربیت وجود زیبایی در طبیعت و در آثار هنری، همراه با صداقت و خوبی است.

ادامه مطلب...

88/8/23::: 9:26 ع
نظر()
  
  
اعتیاد به ایمیل کنترل وسواسی صندوق پست الکترونیکی، آدم را دیوانه می کند! یکی ازهنرمندان مشهور گفته است: «من به نامه الکترونیکی ( e-mail ) معتادم. وقتی نامه ای دریافت می کنم، سطح اندورفین مغزم افزایش می یابد و وقتی صندوق پستی ام را باز می کنم و هیچ نامه ای در آن نیست، احساس تنهایی و نومیدی بر من غلبه می کند.» امروزه اظهاراتی از این قبیل، کاملاً متداول است و زیاد به گوش می رسد. بر طبق نظرسنجی انجام شده از سوی آمریکا آنلاین، 41 بزرگسالان در این کشور، صبح ها که از خواب بر می خیزند، قبل از مسواک زدن، صندوق پست الکترونیکی شان را وارسی می کنند. به علاوه، یک چهارم مردم اعتقاد دارند که رفتن به جایی که دو یا حداکثر سه روز امکان وصل شدن به شبکه و وارسی نامه های الکترونیکی نباشد، «غیر قابل تصوّر» است. در واقع، وابستگی به ایمیل یکی از مشکلات بسیاری از انسان ها شده است. مقایسه اعتیاد به ایمیل و اعیتاد به داروها و مواد مخدّر، خیلی دور از ذهن نیست. به گفته دکتر جان ریتی، روان پزشک و دانشیار دانشگاه هاروارد، اتصال به شبکه، در واقع شبیه سازی همان مسیری است که داروها و مواد مخدّر در مغز انسان طی می کنند. به عبارت دیگر، تمام نشانه های اعتیاد در این ها نیز وجود دارد: «زنگ» دریافت یک نامه الکترونیکی جدید، سطح دوپامین مغز را افزایش می دهد و آثار کلافگی ناشی از ترک ایمیل در تعطیلات و مسافرت های خانوادگی کاملاً در بعضی اشخاص مشهود است. این علائم اعتیاد، تنها نشانه هایی نیستند که ما به خاطر نیازمان به وصل بودن به اینترنت، از آن ها رنج می بریم. بلکه علاوه بر آن ها، دامنه تمرکز و توجه مان نیز کاهش می یابد. همه ما چندکار مختلف را به طور همزمان انجام می دهیم تا میزان کارآیی خود را بالا ببریم. امّا در میان این تلاش ها، یک چیز مهم قربانی می شود و آن هم چیزی نیست جز همان میزان کارآیی! مطالعات دکتر دیوید مه یر، استاد روان شناسی دانشگاه میشیگان، نشان می دهد که کسانی که توجهشان را بین دو فعالیت مختلف (مثلاً نوشتن یک نامه الکترونیکی و خواندن یک گزارش) می گردانند، 50 وقت بیشتر به نسبت حالتی که آن دو کار را یک به یک به نوبت انجام دهند، صرف می کنند. نتیجه گیری آن که اگر می خواهید میزان کارآیی خود را افزایش دهید، تمایل خود در مورد انجام چند کار به طور همزمان را کنار بگذارید. در زیر چند توصیه برای کاهش وابستگی به نامه های الکترونیکی آورده شده است: سرویس پست الکترونیکی را در خدمت خود قرار دهید نه خود را در خدمت آن. بعضی برنامه ها مثل Outlook به شما اجازه می دهند که نامه های الکترونیکی خود را فقط هر نیم ساعت یا هر یک ساعت یکبار وارسی کنید. «زنگ» دریافت نامه الکترونیکی جدید را خاموش کنید. برخی پیام ها، مثل کارت تبریک و تشکر را فقط با پست معمولی (کاغذی) بفرستید. برای خواندن و ارسال نامه های الکترونیکی خود، بازه زمانی خاصی را قرار دهید و به خودتان بگوئید که قبل یا بعد از آن بازه زمانی، کارکردن با سرویس پست الکترونیکی مجاز نیست. هرگز کار کردن با پست الکترونیکی، اولین کاری که صبح انجام می دهید یا آخرین کاری که قبل از به رختخواب رفتن در شب انجام می دهید نباشد. اگر همه این تلاش ها با شکست روبرو شد، سعی کنید مغازه پست الکترونیکی را برای چند روز به طور کامل تعطیل کنید. در این صورت خواهید فهمید که دنیا بدون اینترنت هم وجود دارد! ترجمه : کلینیک الکترونیکی روان یار منبع Addicted to E-mail Obsessively , Katie Gilbert, 7 March 2007. www.psychologytoday.com
  
  

اهداف تربیت زیبایی شناختی

به طور کلی، هدف از تربیت زیبایی شناختی پرورش تجربیات زیبایی شناختی است. به معنای وسیع کلمه، تجربیات زیبایی شناختی به عنصر لذت در هر تجربه انسانی اشاره دارد. بنابراین، تمامی اشکال تعلیم و تربیت می‏توانند جنبه‏های گوناگون تربیت زیبایی شناختی محسوب شوند. به معنای دقیق‏تر و روشن‏تر، تجربیات زیبایی شناختی، تجربیاتی هستند که با آنچه عموما آثار هنری تلّقی می‏شود، ارتباط دارند. بنابراین، زیبایی‏شناسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی با شماری از فعالیت‏ها مرتبط است. اولاً، زیبایی‏شناسی به فعالیت‏های آمیخته با مهارت‏هایی که برای خلق آثار هنری ضروری است، باز می‏گردد. ثانیا، به راه‏ها و وسایل تأمّل در آثار هنری تأکید می‏کند. ثالثا، مستلزم درک آثار هنری است. لذا تربیت زیبایی شناختی با انتقال مهارت‏ها، آمادگی برای تأمل و پرروش قوه درک آثار هنری ارتباط دارد. (کلارک، 1964). با توجه به اهداف تربیت زیبایی شناختی، یک مطالعه ملّی در زمینه آموزش هنرها در ایالات متحده موارد ذیل را به عنوان اهداف تربیت هنری پذیرفته است: (1) تمایز بهتر مصرف کنندگان هنر؛ (2) تولید کنندگان یا اجرا کنندگان بهتر؛ (3) فراگیران بهتر؛ (4) انسان‏های هماهنگ‏تر یا بهتر؛ (5) یک اجتماع یا جامعه بهتر؛ (راکفلر (51) ، 1977، ص 279).

هدف چهارم، قبلاً در این فصل در اقامه دلایل روان شناختی برای تربیت زیبایی شناختی، مورد بحث قرار گرفت. هدف پنجم نیز در بحث ارزش‏های اجتماعی و فرهنگی هنر بررسی شد.

تربیت زیبایی شناختی، با کمک کردن به دانش‏آموزان در خلق آثار هنری، یا هنرمندانه عمل کردن، به تربیت هنرمند می‏پردازد. در این نوع تربیت بر عمل کردن تأکید می‏شود. اعتقاد عمومی بر این است که هنرمند بودن یک امر ذاتی است و نه اکتسابی. شاید بهتر باشد که این را تربیت هنری بنامیم و نه تربیت زیبایی شناختی. تمام نهادهای تربیتی باید کسانی را که دارای این استعدادهای خاص هستند تشویق کنند.

در جامعه ما این نوع تعلیم و تربیت به صورت یک حوزه نسبتا تخصصی کارآموزی، همراه با آموزش‏های ابتدایی توسط معلمان و مدارس خصوصی، و نیز کارآموزی پیشرفته‏تر در مدارس‏ومؤسسات خصوصی درآمده است.

بهترین کاری که نهادهای آموزشی برای تولید هنرمندان آینده می‏توانند انجام دهند این است که خلاقیت‏های هنری را در تولید و اجرای هنر پرورش دهند. در حالی که در زمینه خلاقیت اغلب در تعلیم و تربیت با مراجعه به شیوه‏های اکتشافی در علوم و ریاضیات اظهار نظر شده است، این واژه به نحوی شایسته به توانایی ایجاد چیزهایی بنیادی یا انجام امور به شیوه بنیادی اشاره دارد. برای تعیین این‏که چیزی یا کسی خلاق است، باید درباره آن‏ها یک قضاوت ارزشی داشته باشیم. استفاده صحیح از این واژه مستلزم مراجعه به معیارهای حسی است.

یکی از بحث‏ها درباره خلاقیت، حول و حوش هنر کودکان متمرکز می‏شود. در حالی که بسیاری اوقات، در تعلیم و تربیت کودکان، به واداشتن آن‏ها به نقاشی کردن و تولید اثر هنری تأکید زیادی می‏شود، ارزش این نقاشی در میان مربیان، مورد بحث و تردید است. سؤال فلسفی که مطرح می‏شود این است که آیا واژه خلاّق را می‏توان در مورد چنین هنری به کار برد یا خیر. وایت (1971) بحث‏های مطرح شده در این زمینه را بررسی کرده است. هرچند وی ارزش نقاشی و نویسندگی خلاّق را انکار نمی‏کند، اما به نظر او از واژه خلاّق در نهایت بی‏دقتی استفاده شده است. این تلاش‏ها می‏توانند فعالیت‏هایی ارزشمند باشند، زیرا لذت‏بخش و حتما شفابخش هستند. او تا حدودی نسبت به ارزش چنین فعالیت‏هایی شک دارد و مناسب بودن واژه خلاّق را درباره آن‏ها مورد تردید قرار می‏دهد.

تربیت زیبایی شناختی سعی دارد تا انتخاب‏گران هنر خوب را که از لحاظ ذوق و سلیقه با یکدیگر فرق دارند، تولید کند. با توجه به نفوذ رسانه‏های گروهی بر روی جوانان، این وظیفه مهمی است. وظیفه مدرسه در ارتباط با هنر این است که آثار هنری باستانی و مقبول را به جوانان عرضه کند. برای انجام این وظیفه، مدرسه به دانش‏آموزان کمک می‏کند تا در زمینه تاریخ و انواع هنر آگاهی‏هایی کسب کنند. این نوع تعلیم و تربیت باید با معیارهای هنر خوب، که در بالا مورد بحث قرار گرفته بود، مواجه شود.

هدف تربیت زیبایی شناختی پرورش درک کنندگان هنر خوب است. درک کردن، به حالات درونی یا شناخت آثار هنری اشاره دارد و نه صرفا آگاهی از آن‏ها یا درباره آن‏ها. با قرار دادن افراد در معرض آثار هنری، خود به خود تجربه زیبایی شناختی ایجاد نمی‏شود. معلمان باید دانش‏آموزان را از طریق آموزش، مطالعات و مباحثات برای این تجربیات آماده سازند.

ماکسین گرین (52) ، بین تربیت زیبایی شناختی و درک هنری، فرق می‏گذارد. به نظر او، درک هنری مشتمل بر «تلاش‏های گوناگون برای آشنا کردن دانش‏آموزان با ساختارهای اشکال خاص هنری، زبان، تاریخ و مطالعه آن‏هاست» (1981، ص 120).

درک هنری از آغاز تا نقد هنری، مراحل مختلفی را طی می‏کند. سوادآموزی زیبایی‏شناختی‏به‏درک‏هنری نیازمند است.

به عقیده خانم گرین، تربیت زیبایی شناختی مستلزم آن است که تجربیات زیبایی شناختی در تعلیم و تربیت نقش محوری داشته باشند. این تجربیات، مستلزم نوع معینی از سواد هستند. وظیفه تربیت زیبایی شناختی این است که دانش‏آموزان را قادر سازد تا در این راه باسواد شوند. باسوادی مستلزم مهارت‏های تفسیری مشخصی همچون قوه تمیز، حساسیت، و پاسخ دهندگی است. تربیت زیبایی شناختی باید توانایی فرد را برای درک آثار هنری بالا ببرد. کامل‏ترین تبیین از اهداف عملی تربیت زیبایی‏شناختی از سوی فیلسوف بریتانیایی اف.ای.اسپارشوت (53) (1971) ارائه شده است که دوازده هدف را براساس نقش آن‏ها در پرورش آگاهی ادراکی، یا آگاهی شناختی، و یا خلق آثار هنری، گروه‏بندی و تحلیل می‏کند.

اهداف مربوط به آگاهی ادراکی عبارتند از: اول، بالا بردن درک انسان نسبت به هر اثر هنری؛ هدفی که در مراحل مقدماتی درک هنر و موسیقی یافت می‏شود؛ دوم، حساس‏تر کردن افراد نسبت به زیبایی به طور کلی، و نسبت به زیبایی موجود در طبیعت و هنر؛ سوم، افزایش دادن پاسخ دهندگی، نه نسبت به زیبایی، بلکه نسبت به محیط محسوس، به طور کلی. اهداف مربوط به آگاهیِ شناختی عبارتند از: چهارم، آگاهی دادن به مردم در خصوص رسانه‏های گروهی که شامل مطالعه شیوه‏هایی است که با استفاده از آن‏ها اطلاعات از تمام محیط به ما می‏رسد؛ پنجم، آگاه‏تر کردن مردم در مورد هنرها، با تأکید بر تاریخ هنر؛ ششم، منتقل کردن یک واژگان دقیق که افراد را قادر خواهد ساخت تا پاسخ‏هایشان را در زمینه آثار هنری با فصاحت بیان کنند؛ هفتم، آشنا کردن افراد با شاهکارهای بزرگ جهان؛ هشتم، بهبود بخشیدن قدرت تمییز افراد بین هنر خوب و هنر بد؛ نهم، افراد را در معرض سبک‏های هنری جدید و ناآشنا قرار دادن.

اهداف مربوط به حوزه عملی عبارتند از: دهم، خلاّق‏تر کردن افراد یا دست‏کم، تشویق آن‏ها به این‏که خلاّقیت فعلی خود را از دست ندهند (حفظ کنند)؛ یازدهم، رساندن عمل تولید هنری به یک یا چند حوزه؛ دوازدهم، انتقال مهارت‏هایی که می‏توانند مورد استفاده قرار گیرند و یا نگیرند. اسپارشوت در تبیین این اهداف، اذعان می‏کند که ممکن است تنش‏ها و ناسازگاری‏هایی در بین آن‏ها وجود داشته باشد. او همچنین اذعان می‏کند که بحث از اهداف بدون بحث از شیوه‏های دست‏یابی به آن‏ها تبیین کامل تربیت زیبایی شناختی نیست.


  
  

آزادی و کنترل در تعلیم و تربیت

 آزادی حقی است که، هرانسانی بایدازآن برخوردارباشد.این حق دردوره های مختلف شخصیتی وزیستی صورتهای گوناگون دارد.البته میدان اختیاروآزادی هرفردی متغیرهای گوناگونی دارد: همچون سن،جنس،نژاد،ثروت و.... ولی حدودآزادی فرزندان درتعلیم بایدبه گونه ای دیگرتعیین شود.به این معنا که انسان براساس یک سلسله معیارهایی که تعیین کننده ی میزان اختیاروآزادی اودردوره های مختلف رشد است؛می تواندازآزادی بهره مندشود.واین درحقیقت صورتهای گوناگون آزادی داده شده به اوست.پس حدود،آزادی عمل یک کودک را،شرایط وویژگیهای شخصیتی ومحیطی اوتعیین می کند. فرددراوایل تولدبه علت محدودیت شناختی،حرکتی ورفتاری خودقادرنیست یک پرتگاه را ازیک سطح همواربه خوبی تمیزدهد.یادرصورت مواجه شدن باسقوط،خودرانجات دهد،یاقسمت شکسته ی یک شیشه را،به عنوان جزئی خطرناک آن پدیده درنظرداشته باشد،یادریابدو بدانند که آب بازی باآب مرگ آفرین چه تفاوتی دارند؟ پس شرایط وویژگیهای سنی این کودک به ما اجازه نمی دهدکه اورابا توجه به حق آزادی اش درمواجهه باخطررهاکنیم وحیات اورابه مخاطره بیندازیم.ولی درعین حال به این معنا هم نیست که درکلیه جوانب، حقوق اورادرنظرنگیریم. بنابراین ملاک هایی وجوددارندکه مارا قادرمی سازندآزادی یک کودک تیزهوش رابیشترازیک کودک عادی،ویک کودک عادی رابیشتر ازیک کودک عقب افتاده ذهنی رعایت کنیم .پس آزادی در بحث هابه آزادی اجتماعی به معنای خاص آن مربوط نمی شود،چراکه آزادی اجتماعی، شرایط حقوقی داردوآزادی تربیتی، شرایط علمی وحقیقی. تعاریف گوناگون ودرک های متفاوت ازآزادی باعث شده است که نه تنهادرقلمروذهنی بلکه درقلمروعینی نیز آنچنان که شایسته ی این واژه است نتوانیم آن راتصورودرک کنیم؛ودرجهت مصداق آفرینی آن گام برداریم.لذادربرخی ازخانواده ها،بی بندوباری،سقوط ارزشهاوهنجارهارابه عنوان آزادی قلمدادمی کنند وحذف دیکتاتوری واستبدادرابه عنوان روشی برای جلوگیری ازبه انحراف کشیده شدن وآسیب دیدن فرزندانشان برمی گزینند.بامحروم کردن آشکارفرزندانشان واعضای خانواده هاازحقوق انسانی آنهابراین باورند که مباداآنهابابرخورداربودن ازآزادی های سالم وحیاتی به انحراف کشیده شوندوآسیب ببینند.امااینها همه احتمال است. اگرنظام هستی هم براساس چنین احتمالاتی استوارمی شدهیچ حرکتی نمی بایستی درکیهان صورت می گرفت.چراکه همیشه احتمال منحرف شدن خورشید ازمدارش می بایست وجود داشته باشد. واحتمال انحراف درآزادی داشتن نیز چنین است.ولی آن چنان ضعیف می نماید که میتوان گفت در حدصفراست به خصوص باوجودملاکهای ارزشی،اجتماعی وعقلانی درتفویض آزادی برکودک. واین درست بدان می ماند که بگوییم کودک ما در راه مدرسه تاخانه ممکن است چیزی ببیندیاکسی او رابرباید ویادرجایی...بنابراین،این اختیار راازاوبگیریم.درحالی که اودر فاصله از خانه تامدرسه واز مدرسه تا خانه می تواندبه کسب مهارتهای اجتماعی بپردازد.ارتباطات کودکانه وسالمی رابادوستانش داشته باشد وبفهمد که تواناییهایش در روابط اجتماعی در چه حدی است وباید تاچه حدودی افزایش پیداکند. از دست دادن این فرصت یعنی ازدست رفتن فرصت رشدوپیشرفت وترقی در کسب مهارتهای انسانی واجتماعی. اگر خانواده ،آزادی سالم کودکش راازاوسلب کند،گلی رادریک فضای بسته وآلوده قرارداده که احتمال پژمردگی آن بسیار زیاداست وسرعت این پژمردگی بسیارتندخوهد بود. باید اشاره کرد که بی کفایتی،خجالتی بودن،ناتوانی در کسب حقوق خویش،عدم رعایت حقوق دیگران،ترس از اجتماع،ترس ازمسئولیت پذیری،ضعف درخودگردانی ومسائل بسیار،کودکان ونوجوانان از جمله علائم ناسالمی است که از سلب آزادی ویاارائه آزادی نامعقول برکودک سرچشمه می گیرد. پس خانواده ای که حدود آزادی را بدون بینش تعیین کند ونمی داند حدهرچیزی تا کجاست - یعنی مرز سلامت وناسلامتی،زشت وزیبایی،درستی ونادرستی آن- اگرپدیده ی رفتار،وجودیااحساس ازمرزسلامتی به ناسلامتی،زیبایی به زشتی،درستی به نادرستی گام بردارد،به حرمت وجودی حیات خود وفرزندخودتجاوز کرده اند وشاید چنین خانواده ای بی نظمی،عدم رعایت حقوق دیگران و... را هم به حساب آزادی واختیارکودکش بگذاردنه تخریب،عصیان،بی عدالتی وتجاوز گری وپرخاشگری او. ولی پدر ومادری که حدود اختیارفرزندش رابراساس شناخت وآگاهی ودقت، تعیین وتنظیم نکرده اند،باید بدانند که مفهوم آزادی را با ،رها سازی ناسالم وبی قید وبند وبی حدومرزبودن رفتار اشتباه گرفته ومفهوم اصیل آزادی را درک نکرده اند. چراکه این واژه یکی از ارزشمندترین،زیباترین ولطیف ترین واژه هایی است که خداوندبه بشرخودهدیه کرده است تا بوسیله آن بتواند حقوق حقیقی خود را بدست آوردوارتباط سالم وزیبا وارزشمندانه باحیات برقرارکند. منبع: فرآیند انسان سازی در تعلیم وتربیت تهیه وتنظیم :معصومه مرادی به نقل از ماهنامه الکترونیکی پژواک


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >