خواص دارویی لیمو ترش
خلاصه : برای گلو درد بهترین دارو لیمو ترش است . یک قاشق چایخوری آب لیمو ترش را در آب نیم گرم بریزید و با آن غرغره کنید ورم گلو و گلو درد را بر طرف خواهد کرد .
گلاب(ROSE WATER) از تقطیر گل محمدی (ROSADAMASCENA) به دست می آید که از نظر عطر در میان سایر گل ها ممتاز است و خواص درمانی فراوانی دارد.
تحقیقات انجام شده در خارج نشان داده است که تغذیه نیز تا حدودی در تعیین جنسیت نقش دارد.
به دلیل تنوع و تفاوت عادت های غذایی در کشورهای مختلف، رژیم غذایی استانداردی برای تعیین جنسیت جنین وجود ندارد. اما طبق تحقیقات می توان از تعادل یون های منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلسیم در بدن استفاده کرد.
برای شروع رژیم، حداقل دو پریود ماهانه قبل از تاریخ پیش بینی شده برای بارداری، مورد نیاز است، یعنی حداقل 2 ماه قبل از بارداری.
رژیم باید تا زمانی که بارداری با انجام تست های آزمایشگاهی دقیقاً مشخص شود، ادامه داشته باشد.
ابتدا باید مطمئن شوید که ممنوعیتی برای اجرای رژیم نداشته باشید.
مثلاً رعایت رژیم غذایی برای پسردار شدن در موارد: فشار خون بالا، ناراحتی های قلبی و نارسایی های کلیوی ممنوع است.
رعایت رژیم غذایی برای دختردار شدن در موارد: اختلالات عصبی، بالا بودن کلسیم خون و نارسایی های کلیوی ممنوع است.
برای پسردار شدن باید از مواد غذایی حاوی سدیم و پتاسیم بالا استفاده کرد و مصرف کلسیم محدود گردد. مواد غذایی زیر توصیه می شود:
مرکبات- زردآلو- آناناس- موز- هلو- گلابی- سیب- گوجه سبز- آلو- خیار- خرما- گیلاس- تمشک- توت فرنگی- انجیر- خربزه- آب میوه و سبزی- حبوبات- کنگرفرنگی- گوجه فرنگی- پیاز- چغندر قرمز- زیتون- قارچ- کلم- ذرت- نخودسبز- سیب زمینی- سبوس- گندم- شاه بلوط- تره شاهی- کنسرو ماهی- ژامبون- کره- ماء الشعیر- کلوچه- نوشابه گازدار- نقل- قهوه- چای- مایونز.
برای دختر دار شدن باید از مواد غذایی حاوی کلسیم بالا استفاده شود و مصرف سدیم و پتاسیم محدود گردد. مواد غذایی زیر توصیه می شود :
پنیر سفید- ماست - شیر - تخم مرغ - بادام و بادام زمینی بدون نمک - گردو - لوبیا سبز - مارچوبه - کاهو سبز - ماکارونی - گوشت 100 گرم در روز - ماهی که با بخار پخته شده باشد و آبش کاملاً گرفته شده باشد.
اگر چه اصول کار ساده است، ولی روش اجرای آن آسان نیست و دقت دراجرای آن شدیدا لازم است و بایستی تحت نظر یک متخصص تغذیه یا پزشک صورت پذیرد.
هر گونه انحراف از رژیم توصیه شده، شانس موفقیت را کم می کند.
این رژیم بایستی توسط زن رعایت شود و نوع تغذیه ی مرد به طور مطلق تاثیری در مکانیسم این عمل ندارد، ولی مصرف آن توسط زوجین موجب آسانی اجرای آن می شود. در ضمن ترکیب یونی داروهایی که زن در طول مدت اجرای رژیم دریافت می کند، موثر است، به ویژه قرص هایی که به شدت غنی از سدیم هستند.
توصیه می شود مصرف تمام قرص های ضد بارداری در دوران اجرای رژیم متوقف شود. بنابراین برای پیشگیری از بارداری از سایر روش ها همراه با روش نزدیکی منقطع استفاده گردد.
البته بایستی تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود، چون ممکن است در مواردی پاسخ ندهد.
دکتر سید علی کشاورز - متخصص تغذیه
زعفران با نام علمی کرکوس ساتیوس Crocus Sativus از خانواده زنبقیان Iridaceae می باشد. در برخی منابع، مثلا در دائره المــعارف آمریکانا Americana Encyclopedia ذکر شده است که این کلمه از کریکوس Corycus که نام منطقه ای در سیلیسیا Cilicia واقع در شرق مدیترانه می باشد گرفته شده است. عده ای مبداء زعفران را ایالت قدیم ماد ایران می دانند، برخی از محققین نیز خاستگاه زعفران را در منطقه وسیعتری از کره زمین شامل یونان، ترکیه، آسیای صغیر و ایران می دانند.
ایرانیان ضمن صدور زعفران به بسیاری از نقاط جهان باستان، خواص آن را به یونانیها، رومیها، چینیها و اقوام سامی از جمله عربها معرفی کردند و شیوه زراعت آن را در سده های اول تا چهارم هجری به امم اسلامی پیرامون مدیترانه آموختند. به این ترتیب که نخستین زعفران زارها به وسیله ایرانیان تبعید شده توسط معاویه در نواحی شام دایر شدند، سپس کاشت زعفران در شمال افریقا و اندلس (اسپانیای اسلامی) وصقلیه (سیسیل) رواج یافت و اقوام ایرانی همچون رستمیان و بنوطبری در انتقال فرهنگ زعفرانکاری مؤثر بودند.
مستندات تاریخی بیانگر این واقعیت است که ایرانیان از روزگاران کهن به زر و زعفران علاقه و توجهی بلیغ داشته اند به طوری که در جشن ها و سرور ها و مجالس بزم و نشاط مانند عروسی ها و اعیاد، یا استقبال از بزرگان و زائران زر و زعفران نثار قدمها می کردند. در برپایی با شکوهتر این گونه آئین ها، ضمن آذین بندی و آینه بندان، سکه های زرین و سیمین را به همراه زعفران و گل و نقل بر سر عروس و داماد یا شخصیتهای مورد نظر، و گاهی همه حاضران در این گونه مراسم می ریختند. در برخی ازمراسم زعفران را به تنهایی، یا همراه با مشک وعنبر و عود دود می کردند و گلاب می پاشیدند.
درعصرهخامنشیان زعفران برای تزئین گرده های نان ومعطر کردن خوراکها به کار می رفته است. فردیناند یوستی ضمن شرح زندگانی داریوش نوشته است: ((شاه ایران تن خود را روغنی معطر می مالید که عبارت بود از مخلوط روغن آفتاب گردان که در پیه شیر پخته و با زعفران و شراب خرما تهیه میشد)). در دوره پارتها زعفران ایران به یونان و روم می رفت، بعدا چین هم از مشتریان زعفران ایران شد. در عصر ساسانیان کاشت زعفران در قم و بون نیز رایج گردید و مرغوبیت محصول آنها شهرت یافت. در همان روزگار زعفران در پرداخت کاغذهای گران قیمت کاربرد پیداکرد، اما پیشتر از آن محلول زعفران به عنوان مرکب تحریراستفاده می شد،وتا قرنها بعددرترکیب مرکبهای تحریر مرغوب به کار می رفته است. از انواع مرکب زعفرانی کم رنگ و پر رنگ (از زرد کمرنگ تا قرمز خونین) برای نوشتن عنوان فرمانها و نامه های سلاطین و خلیفگان و امرا، و همچنین در تحریر عنوانها و سرفصلهای کتب و رسالات و نیز در تذهیب و تشعیر ، و در تصویر ها و نقوش حواشی و متن استفاده می شده است. افزون بر اینها در تحریر دعاهای مقدس و همچنین تعویذ ها و طلسم های خاص بر روی کاغد و پارچه و گاهی کفن، مرکب زعفران به کار می رفته است .
در منابع پهلوی زعفران با نام پارسی (کرکم) ثبت شده است. در یک ترجمه بندهش زعفران جزو اسپرغم ها یا عطرها یا گیاهان خوشبوی به حساب آمده، و در ترجمه دیگری از این کتاب، زعفران در شمار گیاهان رنگ کننده پارچه ذکر شده است. کلمه زعفران یک واژهء عربی یا احتمالا معرب است که ریشه و وجه اشتقاق آن ناشناخته مانده، گو اینکه در منابع غربی برای این کلمه و کلمه کرکم مبنای سومری عنوان شده است. این نظر قابل تامل در صورتی به واقعیت نزدیک است که مبدا سومریان از نواحی زعفران خیز ایران باشد، یا بتوان آنها را همان بومیان رانده شده از ایران زمین، پس از هجوم آریاهای دامدار و شبان پیشه پنداشت.
در منابع لغت فارسی و عربی دهها کلمه به معنی زعفران ثبت شده است. اما این کلمات به ندرت در مآخذ و متون کهن فارسی به کار رفته است. مثلا کلمه کرکم در نوشته ها و سروده های فارسی در موارد بسیار اندک ذکر شده است، اما کلمه زعفران با همه خصلتها و خصوصیات و خواص نباتیش مورد توجه بسیاری از ادبا و نویسندگان و شاعران قرار گرفته است، به طوری که با جرأت می توان گفت کلمه زعفران و تعبیرات و تشبیهات مربوط به آن به اندازه ای که در منابع و متون و دواوین فارسی آمده در آثار مکتوب هیچ یک از السنه جهانی به کار نرفته است.
کشت زعفران در گذشته ای بسیار دور در غالب مناطق مرکزی ایران متداول بوده است. شهرت زعفران قم در زمان قبل از اسلام حکایت از پیشینه کشت این گیاه در ایران قدیم دارد. در قرن دهم میلادی کشت زعفران توسط اعراب (که خود اعراب نیز آن را از ایرانیان آموخته بودند) در اسپانیا متداول گردید و متعاقب آن در قرن هجدهم در ناحیه ای به نام Walden در Essexانگلستان رواج داشته و امروزه این محل به نام Saffron Walden معروف است .
به طوری که از نوشته های ادبی و پزشکی هندوستان برمی آید ، زعفران از دیر باز برای مردم آن سرزمین شناخته شده بوده است. همچنین زعفران نزد مردم مصر، یونان، کلیمیان، هندوها و مسلمانان از توجه خاصی برخوردار بوده است.
گیاهشناسی
زعفران با نام علمی ( .Crocus Sativus L ) از خانواده زنبقیان (Iridaceae) گیاهی علفی، چند ساله، بدون ساقه و پیازدار است. پیاز زعفران از نوع توپر و تقریبا کروی شکل با قطر 3 تا 5 سانتی متر و پوششی قهوه ای رنگ می باشد که در زیر خاک قرار می گیرد. هر پیاز 6تا 9 برگ باریک، نظیر برگ علفهای چمنی تولید می نماید. ریشه های زعفران ازنوع افشان هستند که از قــاعده پیازها و از روی دایــره محیطی آن می رویند. گل زعفران اولین اندامی است که در اوایل پاییز ظاهر می شود. در سال اول کشت، به علت ضعف پیازها و عدم استقرار کامل آنها در خاک و کشت عمقی، جوانه های گل توان کافی برای رویش ندارند و حتی برگها در سال اول دیرتر از معمول ظاهر می شوند. پوشش گل از سه کاسبرگ و سه گلبرگ همرنگ بنفش تشکیل می شود، به طوریکه تشخیص کاسبرگها از گلبرگها مشکل می باشد. تعداد پرچمها سه و طول میله پرچم دو برابر بساک است. بساک زعفران زرد رنگ می باشد. مادگی در مرکز گل قرار گرفته و دارای یک تخمدان است و از قسمت تخمدان خامه باریکی خارج می گردد. خامه طویل و کشیده بوده به رنگ زردکمرنگ است که به یک کلاله شفاف قرمز نارنجی سه شاخه ای به طول3-2 سانتی متر ختم می شود. سه کلاله همراه با خامه پس از خشک کردن، زعفران تجارتی را تشکیل می دهند. |
اندامهای مختلف گیاه زعفران
تکثیر زعفران از طریق ایجاد پیازچه های جدید که از پیاز مادر تولیــد می شود صورت می گیرد. پیاز زعفران در ماههای تابستان به صورت غیرفعال و راکد در زمین باقی می ماند و رشد دوباره خود را در حدود پایان تابستان شروع می نماید. بر طبق گزارشات موجود چندین واریته شناخته شده در کشورهای مختلف کشت می گردد.
تقسیم بندی انواع زعفران
در ایران معمولاً زعفران تولیدی به چند شکل تقسیم بندی می شود. یکی از اصطلاحاتی که از دیرباز در این زمینه مورد استفاده قرار می گرفته زعفران دخترپیچ است. این نوع زعفران شامل قسمت کلاله و خامه، (قسمت سرخ و قسمت سفید یا زردرنگ زعفران) می باشد که در فارسی به آن زعفران دستهای نیز گفته میشود، و در خارج از کشور آن را به عنوان زعفران Bunch (دسته ای) یا Red & White(سرخ و سفید) می شناسند. در واقع قسمت قرمز دراین نوع زعفران بایدبین 75-70% باشد و قسمت ریشه یا کنج آن حدود30-25% است.
از نامهای جدیدتری که بعداً مرسوم شد، زعفران سرگل یا به اصطلاح عامیانه زعفران سرقلم بود که از زعفران دسته ای تولیدگردید، بدین نحو که قسمتهای زرد آن رابا قیچی کردن وسپس با استفاده از روش الکتریسیته ساکن جدا نمودند و زعفرانی تمیزتر و کاملاً قرمز به دست آوردند که در زبان انگلیسی به آن All-Red (کاملا سرخ) گویند و مشابه زعفرانی است که کوپه Coupé (قطع شده یا بریده)خوانده می شود. بعدها زعفرانهایی را که برای تهیه آنها مستقیماً قسمت قرمز(تنها شامل مقدار بسیار کمی از زردی) را از گل جدا میکنند پوشالی نامیدند، شاید به این دلیل که این نوع یک حالت حجیم و پوشال مانند پیدا میکند، که البته پایگاه معتقداست این اسم مناسبی نیست و باید نام بهتری برای این نوع زعفران انتخاب شود. هر کدام از این زعفرانها ممکن است درجه یک یا دو و مرغوب یا نامرغوب باشند و هیچیک را نمی توان به دیگری ترجیح داد. آنچه که مسلم است قدرت رنگدهی و کیفیت زعفران دسته به مراتب پایین تر از انواع دیگر زعفران است، همینطور از نظر روش خشک کردن چون با تاخیر خشک می شود و در واقع بخشی از قدرت رنگدهیش را در طول فرآیند خشک کردن از دست می دهد کیفیت پایین تری دارد.
برخلاف نتایج بررسیهای علمی و آنالیزهای انجام شده برخی تصور می کنند زعفران دستهای و حتی ریشه یا کنج دارای عطر بیشتری است. این کاملاً اشتباه است، زیرا منشا مواد موثره زعفران (کروسین، پیکرو کروسین و سافرانال، مخصوصاً کروسین موجود در قسمت زردی(کنج) زعفران، کلاله آن است و مواد مذکور در اثر حرکت در بافت گیاهی از کلاله به آنجا انتقال پیدا کرده اند، خود زردی(کنج) نه تنها دارای مقدار قابل توجهی از آنها نیست(در مقایسه باکلاله) بلکه کروسین موجود در آن صفر است. از نظر عطر نیز تنها به این علت که به سبب نوع بافت گیاهیش امکان جذب رطوبت بیشتری از کلاله دارد، معطرتر بهنظر میرسد.
وقتی زعفران سرگل را از زعفران دستهای جدا میکنیم، قسمت ریشه یا سفید که در فارسی به آن کنج یا سفید زعفران و در اروپا به آن white (سفید) یا style (خامه)گفته میشود،جدا میشود و در واقع نمی توانیم آن را زعفران تلقی کنیم. این ماده کنج زعفران نامیده می شود و تعریف زعفرن را شامل آن نمیدانیم.
از تقسیم بندیهای دیگری که وجود دارد تقسیم بندی است که توسط بعضی از شرکتها مورد استفاده قرار گرفته و در آن زعفران برمبنای کیفیت به درجه هایی تحت عناوین 1و 2و3 یا 1و2و3و4 و همینطور حروف انگلیسی مثل A،B و C درجه بندی شده اند. اینها استانداردهای کارخانهای هستند، و امیدواریم در آینده پایگاه زعفران بتواند با کمک موسسات ذیربط مثل مؤسسه استاندارد و اتحادیه صادرکنندگان و سایر بخشها یک نامگذاری واحد را برای زعفران ایران رایج نماید.
زعفران و هنر
از میان هنرهای بسیاری که نزد ایرانیان یافت میشود، در حال حاضر حداقل به دو هنر بسار قدیمی می توان اشاره کرد که در آنها از زعفران استفاده شده است. این دو عبارتند از تذهیب و فرشبافی (در اینجا ذکر دو نکته لازم است، اول اینکه منظور نگارنده از این کلمات هنرهایی هستند که منشا ایرانی دارند، در غیر اینصورت هنرهایی مانند نقاشی و خوشنویسی از شناخته شده ترین هنرهایی هستند که می توان در آنها از زعفران استفاده کرد، نکته دوم این که احتمالا از این ماده در هنرهای دیگری نیز استفاده شده است که اثبات صحت و سقم این موضوع نیاز به بررسی دارد.)
در فرشهای ابریشمین که با رنگهای طبیعی توسط استادان بزرگ ایران از قرون مختلف بافته شده، به اقصی نقاط دنیا رفته وشهرت جهانی دارند، از زعفران به عنوان یک رنگ طبیعی و با ثبات استفاده گردیده، همینطور در کتب خطی در خوشنویسیهای مختلفی که استادان این هنر انجام داده اند از زعفران به عنوان یک مرکب یا جوهر ارزشمند و بادوام استفاده شده وبرخی از سلاطین به دلیل اعتقادی که به یمن زعفران داشتند دستور می داده اند که فرامین، احکام و سایر موارد مهم با زعفران نوشته شوند، کما این که این باور در ذهن بسیاری از مردم عادی نیز ریشه دوانیده است، مثلادرنوشتن بعضی از ادعیه مورد اعتقاد مردم بر پوستهای مختلف وپارچه ها اززعفران استفاده می شده است. علاوه بر این در سالهای اخیر هم از این ماده ارزشمند در نقاشی، مجسمه سازی و هنرهای دیگر بهره گرفته شده است.
سیر از مدتها پیش، برای کاربردهای پزشکی مورد استفاده قرار گرفته است و بیشترین مورد استفاده آن در سالهای اخیر برای موارد قلبی - عروقی و خاصیت ضد میکروبی آن بوده است.
ترکیبات سولفور شامل آلیسین، ظاهرات ترکیبات فعالی در ریشه پیاز گیاه سیر است. مطالعات نشان دهنده تاثیرات مهم اما علائم کاهش دهنده چربی و فعالیت ضد پلاکتی هستند. معمولا اثرات جانبی مصرف سیرخفیف و غیر متداول است.
سیر ظاهرا تاثیری بر متابولیسم داروها ندارد، اما بیمارانی که از داروهای ضد انعقاد استفاده میکنند، باید در مصرف سیر احتیاط کنند. از این رو افرادی که جراحی میکنند باید 7 تا 10 روز پیش از جراحی از خوردن سیر خودداری کنند چرا که سیر زمان خونریزی را طولانیتر میکند.
سیر هزاران سال برای اهداف پزشکی مورد استفاده داشته است. این گیاه حداقل 3000 سال در طب چین کاربرد داشته است.
مصریان، بابلیها، یونانیها و رومیها از سیر برای موارد شفابخش استفاده میکردهاند. در جنگهای جهانی اول و دوم نیز از سیر بعنوان ماده ضد عفونی کننده برای پیشگیری از قانقاریا استفاده میشود.
در طول تاریخ، سیر در سرتاسر دنیا برای درمان ناراحتیهای مختلف شامل فشار خون بالا، عفونتها و مارگزیدگیها استفاده شده و برخی فرهنگها از آن برای دفع ارواح شیطانی استفاده میکردند.
در حال حاضر از سیر برای کاهش میزان کلسترول و کاهش خطر بروز بیماریهای قلبی - عروقی و نیز برای بهره مندی از خواص ضد میکروبی آن استفاده میشود.
پیاز ریشه گیاه سیر مصرف پزشکی دارد. از آن میتوان به صورت تازه، خشک و یا روغن گرفته شده استفاده کرد. از آنجا که برخی ترکیبات مفید در این گیاه در اثر حرارت دیده غیر فعال میشوند، لذا سیر پخته قدرت طبی کمتری دارد.
سیر تاکنون در سطح وسیعی در آزمایشهای بالینی بر روی حیوانات و انسان و در لوله آزمایش و در بررسیهای اپیدمیولوژیک برای خواص چندگانه پزشکی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. کیفیت آزمایشها بر روی انسان متفاوت بوده است که مقایسه را در آزمایشهای مختلف دشوار کرده است.
در بسیاری از آزمایشهای کلینیکی متنوع و اتفاقی تاثیرات سیر برروی سطح لیپید (چربی) مطالعه شده است.
در آزمایشاتی در سالهای 1993 تا 1994 صورت گرفت، مشخص شد که مصرف سیر در کاهش سطح کلسترول خون نقش اساسی دارد. بر اساس توصیههای مهم کلینیکی، به بیماران گفته میشود که سیر تاثیر خفیف و کوتاه مدت در کاهش چربی خون دارد.
بیمارانی که سابقه ابتلا به بیماری ترومبوس (تشکیل لخته خونی در عروق یا قلب) را دارند باید بدانند که سیر میتواند تاثیر اندک اما مهم به روی تجمع پلاکتها داشته باشد. به علاوه باید به بیماران توصیه شود که این گیاه خاصیت کاهش خطر ابتلا به سرطان بویژه سرطان معده و روده را دارد.
نتایج تحقیقات حاکی از آن است چنانچه افراد در سنین نوجوانی شروع به کشیدن سیگار کنند (بیش از 70 درصد موارد سیگاری شدن در این مرحله اتفاق میافتد) و مدت 20 سال یا بیشتر به این عمل ادامه بدهند بین 20 تا 25 سال زودتر از افرادی که به هیچوجه در زندگی سیگار نکشیدهاند، خواهند مرد.
تنها سرطان ریه یا بیماریهای قلبی پیامدهای استعمال دخانیات نیست بلکه مجموعهای از مسایل و مشکلات بهداشتی در ارتباط با مصرف مواد دخانی وجود دارد که میتواند به لحاظ شرایط جسمانی و مقاومت ایمنی در افراد سیگاری بروز میکند، که برخی از آنها عبارتند از:
1- از دست دادن موها
با تضعیف سیستم ایمنی افراد سیگاری در اثر مصرف مواد دخانی، بدن این افراد مستعد ابتلا به انواع بیماریها از جمله «لوپوس اریتماتوز» میشود که این بیماری میتواند عامل از دست دادن موها، ایجاد زخم در دهان، جوشهای پوست روی صورت، سر و دستها شود.
2 - آب مروارید (کاتاراکت)
افراد سیگاری 40 درصد بیش از افراد دیگر در معرض ابتلا به آب مروارید، کدر شدن عدسی چشم و ممانعت از عبور نور و در نهایت نابینایی هستند.
3 - چین و چروک
استعمال دخانیات باعث از بین بردن پروتئینهای انعطاف دهنده پوست میشود؛ همچنین باعث تحلیل بردن ویتامین A و محدود کردن جریان خون در عروق پوست میگردد.
پوست افراد سیگاری خشک و دارای خطوط و چین خوردگیهای ریزی در اطراف لبها و چشمهاست.
4 - ضایعات شنوایی
افراد سیگاری 3 برابر بیش از افراد غیر سیگاری به عفونت گوش میانی دچار میشوند.
5 - سرطان پوست
افراد سیگاری 2 برابر بیشتر از افراد غیر سیگاری در معرض خطر ابتلا به نوعی سرطان پوست (پوسته پوسته شدن، برجستگی روی پوست) قرار دارند
6 - فساد دندانها
افراد سیگاری 5/1 مرتبه بیشتر از افراد غیر سیگاری در معرض خطر از دست دادن زودرس دندانها هستند.
7 - پوکی استخوان
منواکسید کربن یکی از اصلیترین گازهای سمی در خروجی اگزوز اتومبیل و دود سیگار است، میل ترکیبی این گاز با خون بسیار بالاتر از اکسیژن است. این گاز باعث کاهش قدرت عمل اکسیژن در خون افراد سیگاری حرفهای تا 15 درصد میشود.
استخوانهای افراد سیگاری تراکم خود را از دست داده و به راحتی شکسته میشود همینطور زمان التیام یافتن و جوش خوردن آنها پس از شکستگی تا 80 درصد افزایش پیدا میکند.
8 - بیماریهای قلبی
بیماریهای قلبی ـ عروقی ناشی از استعمال دخانیات بیش از 600 هزار نفر را در سال در کشورهای توسعه یافته از بین میرود استعمال دخانیات باعث افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افزایش خطر ابتلا به فشار خون بالا و گرفتگی عروق و نهایتا ایجاد حمله قلبی و سکته میشود.
9 - زخم معده
استعمال دخانیات مقاومت معده را در برابر باکتریها پایین میآورد؛ همچنین باعث تضعیف معده در خنثی سازی اسید معده و مقاومت در برابر آن بعد از غذا خوردن و بر جای ماندن باقیمانده اسید در معده و در نتیجه تخریب دیواره آن میشود.
زخم معده افراد سیگاری به سختی درمان میشود و احتمالی بهبودی آن تا زمانی که فرد سیگاری اکثرا اندک است.
10- تغییر رنگ انگشتان
قطران موجود در دود سیگار در اثر استعمال مستمر دخانیات روی انگشتان و ناخنها جمع شده و باعث تغییر رنگ آنها به قهوهای مایل به زرد میشود.
11 - سرطان رحم و سقط جنین
استعمال دخانیات در دوران بارداری میتواند باعث افزایش خطر زایمان نوزاد با وزن کم و بروز مسایل بهداشتی در آینده شود. سقط جنین در مادران سیگاری 2 تا 3 برابر بیشتر است
12 - تغییر شکل دادن سلولهای جنسی در مردان
استعمال دخانیات باعث کاهش تعداد اسپرم و کاهش جریان خون در آلت تناسلی مردان و ناتوانی جنسی در این افراد میشود. ناباروری جنسی در مردان سیگاری نیز متداولتر از افراد غیر سیگاری است.
13 - سرطان
بیش از 40 عنصر سرطانزا در دود سیگار وجود دارد احتمال سرطان ریه 22 مرتبه بیشتر از افراد غیر سیگاری است.
طبق تحقیقات بی شماری که انجام شده است در صورت ادامه استعمال دخانیات توسط افراد سیگاری، احتمال مبتلا شدن آنها به انواع سرطانهای دیگر از قبیل زبان، دهان، غدد، بزاق و حلق (6 تا 27 برابر)، سرطان بینی (2 مرتبه بیشتر)، گلو (12 مرتبه)، مری (8 تا 10 برابر)، حنجره (10 تا 18 برابر)، معده (2 تا 3 برابر)، کلیه (5 برابر)، آلت تناسلی مرد (2 تا 3 برابر)، لوزالمعده (2 تا 5 برابر) مقعد (5 تا 6 مرتبه) وجود دارد.
بیماری پارکینسون برای اولین بار توسط دانشمند انگلیسی به نام دکتر جیمز پارکینسون در سال 1817 میلادی توصیف شد و از این رو نام این بیماری به او تعلق یافت.
این بیماری بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص می شود:
- ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بیمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت)
- آرام شدن حرکت
- سختی حرکت ( خشک شدن) دست و پا یا بدن
- تعادل بد (تعادل ضعیف)
در حالی که دو یا بیشتر از این علایم در بیمار دیده شود، مخصوصا وقتی که در یک سمت بیشتر از سمت دیگر پدیدار شود، تشخیص پارکینسون داده میشود مگر اینکه علایم دیگری همزمان وجود داشته باشد که بیماری دیگری را نمایان کند.
بیمار ممکن است در اوایل، بیماری را با لرزش دست و پا یا با ضعیف شدن حرکت احساس کند و دریابد که انجام هر کاری بیشتر از حد معمول طول می کشد و یا اینکه سختی و خشک شدن حرکت دست و ضعف تعادل را تجربه
میکند.
اولین نشانیهای پارکینسون مجموعهای متفاوت از ارتعاش، سفت شدن عضلات و تعادل ضعیف هستند.
معمولا علایم پارکینسون ابتدا در یک سمت بدن پدیدار می شوند و با گذشت زمان به سمت دیگر هم راه پیدا می کنند.
تغییراتی در حالت صورت و چهره روی می دهد، از جمله ثابت شدن حالت صورت (ظاهرا احساسات کمی بر چهره نمایان میشود) و یا حالت خیرگی چشم ( به دلیل کاهش پلک زدن). علاوه بر اینها، خشک شدن شانه یا لنگیدن پا در سمت تحت تاثیر قرارگرفته عوارض دیگر (عادی) این بیماری است. افراد مسن ممکن است نمایان شدن یک به یک این نشانه های پارکینسون را به تغییرات افزایش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان “لرزش” بدانند، برادیکنسیا را به “آرام شدن عادی” و سفت شدن عضلات را به “آرتروز” ربط بدهند.
حالت قوز این بیماری را هم خیلی از این افراد به سن یا پوکی استخوان ربط می دهند. هم بیماران مسن و هم بیماران جوان ممکن است بعد از بیش از یک سال که با این عوارض روبرو بوده اند برای تشخیص به پزشک مراجعه کنند.
از هر100 نفر بالای سن 60 سال یک نفر به پارکینسون مبتلا میشود و معمولا این بیماری در حدود سن 60 سالگی آغار میشود. افراد جوانتر هم میتوانند مبتلا به پارکینسون شوند. تخمین زده میشود که افراد جوان مبتلا به پارکینسون (مبتلا شده در سن چهل یا کمتر) 5 تا 10 درصد کل این بیماران را تشکیل می دهند.
*پیشرفت بیماری پارکینسون
بعد از بیماری آلزایمر بیماری پارکینسون معمولترین بیماری مخرب اعصاب به حساب می آید. پارکینسون یک بیماری مزمن و همیشه در حال پیشرفت است. این بیماری نتیجه از بین رفتن یا ضعیف شدن و لطمه خوردن سلولهای عصبی در مغز میانی است. این سلولهای عصبی مادهای به نام دوپامین، ترشح می کنند. دوپامین پیامهای عصبی را از سوبستانتیا نیگرا (مغز میانی) به بخش دیگری از مغر به نام کارپوس استراتوم می برد. این پیام ها به حرکت بدن تعادل می بخشند. وقتی سلولهای ترشح کننده دوپامین در سوبستانتیا نیگرا می میرند، مراکز دیگر کنترل کننده حرکات بدن نامنظم کار می کنند.
این اختلال ها در مراکز کنترل بدن در مغز باعث به وجود آمدن علایم پارکینسون می شوند. اگر 80 درصد سلولهای ترشح کننده دوپامین از بین بروند، علامتهای پارکینسون پدیدار می شوند. علایم پارکینسون در مراحل اولیه بیماری ملایم و بیشتر اوقات در یک سمت بدن دیده می شوند و گاه حتی احتیاج به درمان پزشکی ندارند. ارتعاش در حالت استراحت یک علامت ویژه بیماری پارکینسون است، که یکی از معمولترین علایمهای پارکینسون به حساب می آید. ولی بعضی از مبتلایان پارکینسون هیچ وقت با این مشکل برخورد نمی کنند. بیماران ممکن است دست لرزان خود را در جیب یا پشت پنهان کنند یا چیزی را برای کنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش می تواند بیشتر از هر محدودیت جسمی دیگر اثر منفی روحی داشته باشد.
با مرور زمان علایم اولیه بدتر و وخیم تر می شوند. یک رعشه ملایم تبدیل به یک ارتعاش مزاحم و ملموس می شود. ممکن است تکه کردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سختتر شود. برادیکینسیا (آرام شدن حرکت) به مشکلی کاملا محسوس بدل می شود که محدود کنندهترین علامت و اثر پارکینسون است. آرام شدن حرکت می تواند مانع انجام عادات روزانه شود: لباس پوشیدن، ریش زدن و یا حمام کردن ممکن است وقت بسیار زیادی از روز را بگیرند. تحرک ضعیف میشود و مشکلاتی بوجود میآورد مانند نشستن و برخاستن از صندلی یا اتومبیل و یا غلتیدن در رختخواب. راه رفتن آهستهتر میشود و بیمار حالت قوز پیدا میکند ( سر و شانه به طرف جلو تمایل پیدا میکند). صدای بیمار یک نواخت میشود. کمبود تعادل میتواند باعث افتادن بیمار شود. دست خط ریزتر و ناخوانا می شود. حرکات غیر ارادی مانند حرکت دست در حال پیادهروی کم می شود.
علایم پارکینسون معمولا دست یا پای یک طرف بدن اختصاص دارد ولی با مرور زمان به دست یا پای سالم همان طرف هم سرایت میکند. این علایم پیشرفت میکند تا سمت دیگر بدن را هم تحت تأثیر قرار دهد. معمولا این پیشرفت تدریجی است اما سرعت این پیشرفت از بیمار تا بیمار تفاوت دارد. مهم است که بیماران پارکینسون در حال پیشرفت علایم با پزشک خود صحبت و مشورت کنند تا پزشک بتواند درمان را برای بیمارش فراهم کند زیرا بدن هر بیمار به طور مختلف و متفاوت به داروهای گوناگون واکنش نشان می دهد. هدف از درمان برای بیماران از بین بردن علایم نیست بلکه تحت کنترل درآوردن عوارض است. این امر می تواند به بیمار کمک کند تا مستقل عمل کند و یک کنترل مناسب برای این بیماری مزمن بوجود آورد. این بیماری از بین نخواهد رفت ولی کنترل عوارض آن می تواند تا حد زیادی جلوی ناتوان کردن و از کار افتادگی را بگیرد.
بیماران پارکینسون اغلب از این موضوع که بیماری آنها همواره در حال پیشرفت است، آگاه هستند و این موضوع می تواند باعث نگرانی شدید آنها شود. مبتلایان پارکینسون ممکن است بخواهند خود و مشکلات خود را بیش از حد نیاز تحت کنترل درآورند و خود را با دیگر افراد مبتلا مقایسه کنند. نگرانی در مورد پیشرفت بیماری و امکان ادامه کار هم غیرعادی نیست.
پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یک بیمار مشخص غیر ممکن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است. نوعی راهنمایی برای تشخیص پیشرفت این بیماری در بیماران مختلف بر اساس پیشروی بیماری از زمان تشخیص وجود دارد ولی این تنها در حد یک پیشنهاد است.
وقتی محدودیتهای جسمی پارکینسون به حدی برسد که کارهای روزمره سخت شوند، درمان علایم پارکینسون آغاز می شود
چهار مهارت، چهارستون زندگی
1 - مهارتِ «خویشتنداری در شرایط نابهنجار»
گاه، نیروهای هنجارشکن در درون انسان، سکّاندار هدایت انسان به مقصد میلِ خود میشوند. ایستایی انسان در برابر اینگونه فشارهای غیرسازگار با فطرت انسانی، در خوشبختی ابدی انسان، نقش بنیادی دارد.
گاه فضای درونی انسان در اثر فشارهای نوعی خواسته (مانند ریاستطلبی، مالدوستی یا شهوت جنسی) توفانی میشود. خویشتنداری مهارتی است که اگر به دست آید، لنگر کشتی، وجود میگردد و مانع از غرق در توفان ناملایمات، بازگشت با سیر قهقرایی و یا رفتن به مقصد ناخواسته خواهد شد.
در این جایگاه است که امام علی(ع) خویشتنداری را سرآمد همه خوبیها(1) خواندهاند و آن را موجب مصونیت روح انسان و دور داشتن آن از پَستیها(2) دانستهاند.
چگونگی دستیابی به این مهارت، خود، بستر مناسبی است برای دستیابی به بسیاری از نیکوییها.
در آموزههای دینی ما، قناعت و راضی بودن به آنچه اکنون موجود است(3) و دوری از چشمداشت نابهجا و افزون طلبیهایِ بیاساس،(4) منشأ پیدایش مهارت خویشتنداری معرفی شده است.
کاهش اندوهها، راحتی، بهرهمندی و آسایش، بخشندگی و پاکیزگی اعمال و خشنودی پروردگار از بهرههای مهارت خویشتنداری است.
2 - مهارت در «مدار با دیگران»
سازگاری و همگونسازی با شرایط موجود در جامعه انسانی یکی از اصلیترین مهارتهایی است که برای درست زندگی کردن باید در جهت کسب آن کوشید.
خداوند، همانگونه که صورتها و نمودارهای ظاهری افراد را متفاوت آفریده است، سیرتها و ویژگیهای باطنی افراد را نیز یکسان نیافریده است.
با رشد جسمی و روحی یک فرد، کنشها و واکنشهای متفاوتی را در رفتار او مشاهده میکنیم که گاه با اعتقادات و گاه با رفتار، تفاوت دارد و گاهی این تفاوت، به حدّ تضاد و رویارویی میرسد.
برای رسیدن به یک زندگی مدنی و تحقّق اهداف یک جامعه پیشرفته، باید اموری چند را سرمشق لوحه زندگی قرار دهیم.
اول اینکه بدانیم و باور کنیم که همه انسانها جز معصومین(ع) ناقصاند؛ از اینرو باید با «حرکت» به سوی کمال سیر کنند.
دوم اینکه نگرشها و روشها در گستره زندگی اجتماعی متفاوت است. دیگر اینکه در سلسله حرکتهای علمی و عملی، پندارها و رفتارهای مشترک و غیرمشترکی وجود دارند و میتوان با تکیه بر اصول و مبانی و نیز نمایههای رفتاری مشترک، زندگی سالمی را بر اساس آن نقاط مشترک بنا نهیم و با آسانگیری(5) در اموری که به اصول، زیان نمیرساند و با چشمپوشی از خطاهای دیگران و تغافل از امور جزئی و بیاهمیت،(6) با هم و برای هم زندگی کنیم.
از ارزش و اهمیت مداراست که راهنمایان راستین، و پرچمداران تربیت اسلامی، مدارا کردن با مردم را نیمی از ایمان(7) و میوه خرد(8) و سلامت دین و دنیا(9) و مانع از بروز اختلافات و کشمکشها(10) دانستهاند.
مدارای با دیگران ثمرات زیادی از کرامتهای انسانی و اخلاقی در بر دارد که معاشرت نیکو، همبستگی، امنیت اجتماعی، اعتماد عمومی، و... از آن جملهاند.
3 . مهارت در «عبرتآموزی و استفاده از تجربه دیگران»
خوشبخت چه کسی است؟
خوشبخت کسی است که از تجربههای دیگران استفاده کند و پند گیرد.(11)
میدانیم که انسان، فقط و فقط یکبار حق زندگی کردن در این دنیا را دارد و نیز آنکه انسان برای زندگی کردن میکوشد، نه برای کسب تجربه برای زندگی، و هر تجربه نیز نتیجه راهی است پیموده.
یکی از مهارتهای مهم زندگی، درسآموزی و عبرت گرفتن از رویدادهای گذشته است. گاه انسان، ادبآموز مکتب تاریخ میشود و از تاریخ پیشینیان عبرت میگیرد(12) و زندگی خویش را دور از شکستهای گذشته و امید دستیابی و تکرار موفقیتهای گذشتگان سامان میدهد.
دیگر عواملی که میتواند به عنوان تجربه و آگاهیِ آماده استفاده(13) به کار گرفته شود: پیشامدها و دگرگونیهای دنیا،(14) عمر گذشته و رفتارهای چیده شده در آن(15) و هر حرکتی که نمادی از نزدیکی و دوری به سمت پروردگار است را میتوان برشمرد.
عبرتآموزی و استفاده از تجربه دیگران فوایدی را به بار مینشاند که مصونیت از لغزش و خطا(16) یکی از آنها و از مهمترین آنهاست. اگر راهِ به بنبست رسیده کسی را نرویم و راه رساننده و بیخطر و میانْبُر دیگران را بپیماییم، خوشبختی را به دست آوردهایم.
4 - مهارت در «تفکر»
فکر، فرآیندی ذهنی است که بین دانستهها و نادانستهها صورت میگیرد تا نادانسته را به دانش تبدیل کند و در نتیجه این فرآیند، بینایی، بصیرت و آگاهی(17) به دست میآید.
اندیشیدن، مهارتی است برای پایدار کردن آموختهها و یافتن گمگشتهها .(18) اندیشه صاف، انسان را از تاریکیهای خیالات و اوهام، به روشنایی علم و یقین رهنمون میشود.
اندیشه در عظمت خداوند و جهان آفرینش، اندیشیدن در نیکیها و در مطالب علمی، همچون آینه صافی(19) است که فواید بسیاری را نصیب ما میکند.
در فرهنگ اهل بیت(ع)، تفکّر را پدر و مادرِ همه خوبیها(20) شمردهاند. یعنی اگر انسان، دور از تراوشات ذهنی خود و دیگران از دانستههای قطعی به سمت نادانستهها حرکت کند، به حق خواهد رسید و هیچگاه بر مرکب باطل نخواهد نشست، تا او را در وادی هلاکت اندازد.(21) و نیز تفکر را از موارد «عبادت» دانسته و یک ساعتِ آن را برابر یا بهتر از سالها عبادت(22) معرفی کردهاند.
برای کسب مهارت تفکر باید از عواملی که در پرورش توانایی فکر کردن و در زلال کردن آن مؤثر است، کمک گرفت و از چیزهایی که موجب رکود قوّه تفکر و یا ناخالص کردن آن میشود، دوری کرد.
________________________________________
1. غررالحکم، ح 1168 .
17. نهجالبلاغه، نامه 31 .
11. الکافی، ج 8، ص 72 .
16. همان، ح 8056 .
15. همان، ح 7589 .
10. همان، ح 8539 .
13. غررالحکم، ح 1036 .
12. کنزالفوائد، ج 2، ص 31
18. غررالحکم، ح 8917 .
19. نهجالبلاغه، حکمت 5 .
14. همان، ح 6453 .
22. همان، ج 71، ص 327 .
20. تنبیهالخواطر، ج 1، ص 52 .
21. بحارالأنوار، ج 78، ص 379 .
2. همان، ح 1989 .
3. مطالبالسؤول، ص 50 .
4. غررالحکم، ح 1512 .
5. عوالی اللآلی، ج 1، ص 381 .
6. تحف العقول، ص 224 .
7. الکافی، ج 2، ص 117 .
8. غررالحکم، ح 4629 .
9. همان، ح 5610 .