جوان دیروز، جوان امروز - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند آن را . . . دوایی قرار داد که پس از آن، دردی نیست و نوری که با آن ظلمتی نیست . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف قرآن ـ]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :195
بازدید دیروز :138
کل بازدید :712390
تعداد کل یاداشته ها : 1346
103/2/15
10:34 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

جوان دیروز، جوان امروز

اشاره :

شاید برای بسیاری از «جوانهای دیروز» و برخی از «جوانهای امروز» پرسش‏هایی از این دست مطرح باشد که: آیا جوانان دیروز و جوانان امروز تفاوتی با هم دارند؟ تفاوت جوان دیروز و جوان امروز چیست؟ آیا تفاوت فقط در نوع پوشش و آرایش است یا تفاوتهای دیگری هم میان جوان دیروز و جوان امروز وجود دارد؟ آیا اعتقادات، ارزشها و آرمانهای جوان دیروز و امروز تفاوت کرده است؟ چگونه می‏توان فاصله میان جوانان دیروز و امروز را کمتر و آنان را به هم نزدیکتر کرد؟ و...

وجود این پرسشها باعث شد که ما دست به کار شویم و با ارسال نامه‏هایی به اهل قلم، هنرمندان، اهالی مطبوعات و... از آنها بخواهیم که نظرشان را در مورد این پرسش‏ها برای ما و شما بنویسند.

آنچه در پی می‏آید پاسخ دو تن از نویسندگان و روزنامه‏نگاران خوب کشورمان است که صمیمانه از آنها سپاسگزاریم.

اگر بپذیریم که اصلی‏ترین کار در عالم، شناخت امام زمان و تنظیم رابطه با حضرت ایشان است؛ می‏توانیم نسبت جوان امروز را با این معرفت و رابطه بسنجیم و آن را با جوان دیروز در ترازوی مقایسه قرار دهیم.

به اعتقاد من کار جوان امروز بسیار دشوارتر از جوان دیروز و نسلهای گذشته است.

امروز به همان نسبتی که ابراز شناخت و معرفت افزون‏تر شده و دستیابی به کتب و منابع معرفتی سهل‏تر گشته است، عوامل غفلت‏آفرین نیز فزونی گرفته است.

جوان دیروز، اگر از شش جهت می‏بایست مراقب خود باشد، جوان امروز باید راه نفوذ را از شصت جهت بر شیاطین متکثر بیرونی ببندد و در آن واحد در شصت جبهه بجنگد تا بتواند هویت و شخصیت و معنویت خود را حفظ کند.

و طبیعی است که پیروزی در این جنگ سخت و نابرابر بسیار ارزشمندتر و شیرین‏تر است از پیروزی در جنگهای پیشین و پیشینیان.

و گوارا باد این پیروزی بر جوان امروزی.

بر این باورم که حضرت «جانان»، جوهر «جان» جوانان این زمان و دیروزیان و جوانان همه زمانها را با لطف و احسانی یکسان آفریده است.

هر جوانی، در هر زمانه‏ای، به اقتضای دوران رشد و بالندگی‏اش، جلد و جسور و جست‏وجوگر و جهنده لطیف و حسّاس، تُرد و شکننده، مهرورز، مهرجو، خرّم و خندان، پویا و مستعد، آماده و امیدوار، نوجو و تحوّل‏خواه و هوشیار است.

روشن است که دوره «جوانی» پس از گذشتن از دوره بحرانی و بسیار حساس بلوغ جسمی «نوجوانی» است. و نوجوانی، ریشه در کودکی دارد و هر «کودک» دوران طفولیت و نوزادی را سپری کرده و هر «نوزاد»، 9 ماه و 9 روز، دوره جنینی را طی کرده است. و هر «جنین» ـ صرف‏نظر از کروموزومهای موروثی والدین ـ از جنب و جوش و حرکت و لقمه و لالایی و سرود و سرور «مادر» و مهر و کین و شادی و غضب، امید و یأس بسی تأثیر پذیرفته و فطرت خدادادی، وی را به سمت و سوی نیکی یا بدی متمایل ساخته است. شفاف‏تر بگویم؛ تربیت زمینه و ضمیر «جنین»ها و... «جوان»ها، نه از مدرسه و خانواده و جامعه و دوران جنینی و هنگامه تولّد ـ بل از سالها و قرنها پیش آغاز شده است. از میلاد آدم و حوّا و لحظه اراده حضرت حکیم، جلّ و علاء، در جهت خلقت آدمها!...

این بدیهیات را یادآوری کردم که یادمان باشد، عجولانه، جوانان امروز را متّهم به انواع کژیها نکنیم. هر چه هستند، حاصل تربیت مستقیم و غیر مستقیم و مرئی و نامرئی ما بزرگترها و پیرها و پخته‏هایند. رگ و ریشه‏های بسیار مؤثّر ارثی و محیط تربیتی دوره‏های نقش‏پذیر قبل از جوانی را همیشه در نظر داشته باشیم و بدانیم که یک جوان، یک روزه یا یک ساله، خلق السّاعه، «جوان» نمی‏شود و بی‏مقدمه پا به این دوره زیبای زندگی نمی‏گذارد.

معمولاً، اگر هر جوانی، در هر زمانه‏ای، در جرگه «خوبان» وارد شود؛ رنگ و بوی نیکان به خود می‏گیرد. و چنانچه با گروه گمراهان حشر و نشر کند و هیچ جرقه نوری در راهش ندرخشد و بر صفحه صاف فطرتش زنگار سیاه بنشیند؛ بی‏شک، به خلق و خوی گم کرده‏راهان در می‏آید!

با این حال، خیال نکنید که «جوان» فقط محصول بی‏چون‏وچرای محیط اجتماعی‏اش است و خودش در رسیدن به سعادت یا شقاوت، نقش و اراده‏ای ندارد هرگز چنین نیست! اختیار و اراده نهایی انجام هر کاری بر عهده خود اوست. اگر تقوا و ایمان قوی، دلیل و راهنما و همراه جوان باشد، چه بسا که در جرگه اجباری بدان نیز، به بیراهه نرود و رنگ ناپاکان به خود نگیرد.

واقعیت این است که درصد بالایی از خلق و خوی جوانان هر جامعه، متأثّر از رفتار و کردار و گفتار بزرگسالان آن جامعه است. بسیاری از جوانان قبل از انقلاب اسلامی در سالهای 40 تا 56 به خاطر جوّ غالب جامعه، مثل بزرگترها، کم‏کم غربزده و تابع مد و مدلهای غربی شدند و هرهری مذهب، مجذوب زرق و برق ظاهر تمدّن فرنگی، کم اعتنا به فرهنگ ملّی و ارزشهای دینی و ابن‏الوقت و کم صداقت و مادی و لذت‏جو و شهرت‏طلب بار آمدند. با این توضیح که شاید نیمی از همین جوانان شهرنشین و اکثر جوانان روستایی، در همان روزگار نیز، گرایش گرانقدری به سنّتهای ملّی و دینی داشتند و هویت ایرانی و اعتقادات اسلامی نسبتا محکمی رفتار و کردارشان را هدایت می‏کرد. امّا رژیم پهلوی به پیروی از اربابان خارجی خود سعی در مسخ جامعه و بی‏هویت و کم غیرت کردن جوانان داشت و در افراد سست ایمان و قشر مرفّه بی‏درد شیفتگی و برتری همه جانبه غربیها را بسیار حسابگرانه تبلیغ و ترویج کرده بود. ولی جوانان خداجو و متدّین را هرگز نتوانست بی‏هویت و لاابالی و سطحی‏نگر و لذّت‏طلب بار آورد. بی‏انصافی است که تصور کنیم، همه جوانهای دوره طاغوت، لاابالی و گمراه و غربزده و مدپرست بودند؛ جوانان هیأتهای مذهبی و گروههای قرآنی و دانشجویان کتابخوان و آگاه دانشگاهی و مدرسه‏ای و جوانهای کارگزار و دهقان و... کم نبودند که همان زمان از ترفندهای رژیم مطلع بودند و چشم بسته تسلیم تبلیغات و جوّ مسموم سیاست بازان گوش به فرمان بیگانگان نمی‏شدند. آنها حتی ناصح مادران و پدران ناآگاه خود نیز بودند و زودتر از آنها به ندای حق طلبانه امام خمینی (ره) لبیک گفتند.

و دیدیم که همان جوانهای پاک فطرت سال 56 و 57 وقتی که اعمال و رفتار خالصانه بزرگسالان و پیران پارسا را عملاً مشاهده کردند و بر آنها معلوم شد که رژیم پوشالی شاه، دست نشانده بی‏چون و چرای اجنبیان است و جز به منافع فامیلی و فردی خود و اعوان و اقوام و اربابانشان به هیچ چیز دیگر نمی‏اندیشد، در ظرف یک سال، آنچنان متحول و همراه جماعت بزرگسالان حق‏جو شدند که در 17 شهریور 57 و در جلوی دانشگاهها و در راهپیمائیها و اجتماعات ضد رژیم، صادقانه شرکت کردند و سینه‏های صافشان را مقابل گلوله‏های جلاّدان رژیم سپر ساختند و با خونهای پاک خود، نهال انقلاب را آبیاری کردند. دهها هزار شهید جوان در سالهای 56 و 57 در سراسر ایران، سند سر بلندی و بالندگی جوانهای پاک فطرت و نیکو سیرت دیروزی جامعه ایران است.

و اما جوانان امروز؛ یعنی 14 تا 24 ساله‏هایی که تولّد آنها بعد از طلوع انقلاب اسلامی رخ داده است؛ دو دسته‏اند: عدّه‏ای از جوانان امروز، به خاطر آن که در خانواده‏های متدّین و آگاه از مسایل جهانی پرورش یافته‏اند و محیط مدرسه و دایره همسالان و معاشران آنها نیز همفکر و از سنخ خودشان بوده‏اند؛ اکثرشان جوانان خوش‏فکر و منطقی و دوستدار ارزشهای اصیل اسلامی و متعصب به باورها و آداب و رسوم ملّی‏اند. اینان با آنکه بعضی‏هاشان تحصیل‏کرده و بیکار هستند و از لحاظ معیشتی و مادی نیز در مضیقه‏اند، ولی هرگز راضی نمی‏شوند که به خاطر رسیدن به رفاه و آسایش بیشتر، استقلال و آزادی کشور از دست برود و مثل گذشته، بیگانگان به وسیله مزدوران داخلی خود بر ما حکمرانی کنند. نسلی که مسائل سیاسی را خیلی خوب می‏فهمد و مستکبران دنیا را می‏شناسد. جوانانی هوشیار و آگاه به مسائل روز و مطلع از تاریخ جهان. مستعد، متدّین، میهن‏دوست، خداپرست، صاف و بی‏غش، پر انرژی و امیدوار به آینده‏ای بهتر، و گاه جلوتر از پدران و مادران، جوانهایی متعادل، مهربان، خلاّق، دانشجو و کارگر و طالب علم و دانش، با غیرت و جوانمرد و با همّت!

دسته‏ای دیگر از جوانان امروز هم که متأثّر از رسانه‏های تبلیغی ماهواره‏ها و تجهیزات پیام‏رسان و سرگرم کننده و افسونگر و پر جاذبه آن سوی مرزها و تحت تأثیر محیط خانوادگی غربزده و اطرافیان اتو کشیده مدپرست و مرفّه‏اند؛ مجذوب و مفتون ظواهر فریبنده جوامع مدرن غربی شده‏اند.

اینان هویت خویش را از یاد برده و برده بی‏چون و چرای نسخه‏های زیست و ایست و شیفته شیوه‏های زندگانی و حکمرانی قدرتهای استکباری شده‏اند. اخلاقشان، خودمحوری و لذّت‏جویی از هر طریقی است به همراه رفتار آدمکی و عروسکی و تقلیدواری که به صورت بسته‏بندی‏های صوتی و تصویری درقالب دیسکت و CD و نوار وارداتی به رایگان یا خیلی ارزان در اختیارشان قرار گرفته است. کافی‏نت و کلاس خصوصی موسیقی و باشگاه بیلیارد می‏روند و به تقلید از بزرگسالان اطراف خود، فارغ از هر درد و غمی، غم دیگران خوردن را کاری عبث و فداکاری را بیهوده و شهادت و دفاع از مرزهای میهن را مرگ مفت می‏دانند!! این گروه از جوانهای امروزی با جوانان بی‏هویت و مسخ شده جامعه قبل از انقلاب و غربزدگان و رفاه‏طلبان آن روزها، چندان تفاوتی ندارند جز آنکه سرعت و شتاب بیراهه رفتن اینان، بسیار سریع‏تر از ره گم‏کردگان دیروز است.

و کلام آخر اینکه: بین جوانان جستجوگر و حق‏جو و آگاه و متعهّد و جوانهای سرگردان و گم کرده راه جوانانی هستند که نزدیک و نزدیک‏تر یا کمی دور و دورتر از گروه اول یا دوم‏اند. بنده از هیچ کدام از اقشار جوانان عصیانگر یا با ادب و فرمانبر و مبتکر، ناامید نیستم و به هدایت همه آنها کم و بیش امیدوارم. به شرطی که ما بزرگسالان حرف و عملمان «واحد» باشد و بتوانیم الگوی صداقت و تقوا و تلاش و نیکی و آگاهی و معرفت و غیرت و همّت برای آنان باشیم.

که فردا نیاید جوانی ز پیر جوانا ره طاعت امروز گیر

و من هنوز، در پیرانه سر، منتظرم که به یمن دیدار مقدم مهدی موعود(عج) توش و توان جوانی بیابم تا خسران کاهلیهای دیروزین را جبران کنم و نیروی نیکوی جوانی جدید را در طاعت «خدا» و خدمت به خلق به کار گیرم.

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟ همه هست آرزویم که ببینم از «تو» رویی

سوتیترها :

جوان دیروز، اگر از شش جهت می‏بایست مراقب خود باشد، جوان امروز باید راه نفوذ را از شصت جهت بر شیاطین متکثر بیرونی ببندد و در آن واحد در شصت جبهه بجنگد تا بتواند هویت و شخصیت و معنویت خود را حفظ کند

خیال نکنید که «جوان» فقط محصول بی‏چون‏وچرای محیط اجتماعی‏اش است و خودش در رسیدن به سعادت یا شقاوت، نقش و اراده‏ای ندارد هرگز چنین نیست! اختیار و اراده نهایی انجام هر کاری بر عهده خود اوست

بنده از هیچ کدام از اقشار جوانان عصیانگر یا با ادب و فرمانبر و مبتکر، ناامید نیستم و به هدایت همه آنها کم و بیش امیدوارم. به شرطی که ما بزرگسالان حرف و عملمان «واحد» باشد