سلمان هدایت - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه با دانشمندان در آمیزد، بزرگش شمرند و هرکه با فرومایگان درآمیزد، پستش بدارند . [امام علی علیه السلام ـ در سفارش به امام حسین علیه السلام ـ]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :166
بازدید دیروز :224
کل بازدید :737683
تعداد کل یاداشته ها : 1346
04/2/9
4:38 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

آسیب‏شناسی تربیت دینی جوانان
اشاره: این روزها در بسیاری از محافل و مجالس صحبت از این می‏شود که نسل جوان ما از دین گریزان شده و نسبت به ظواهر و شعائر دینی بی‏اعتنا گشته‏اند. تحلیل و شناخت دلایل و زمینه‏های پدیده دین‏گریزی جوانان، بر فرض درستی آن، نیازمند کار جدّی در حوزه‏های مختلف است، که امیدواریم با همّت پژوهشگران حوزه و دانشگاه صورت گیرد.
آنچه در پی می‏آید خلاصه سخنرانی و پرسش و پاسخ آقای دکتر گلزاری است که در «کانون گفتمان دینی» حوزه علمیه قم صورت گرفته است. امیدواریم که درج این مطلب فتح بابی باشد برای بحث و بررسی در این زمینه.
گرایش دنیای معاصر به دین در آستانه ورود به قرن بیستم، خیلی زیاد شده است. در کتاب‏های مربوط به تاریخچه برخورد روان‏شناسی با دین، سه مقطع را می‏بینیم. استادان روان‏شناسی در طلوع علمی شدن (تجربی شدن) تقریبا در اوایل سال 1900 میلادی و در سی سال نخست آن، کسانی بودند که تحصیلات حوزوی داشتند؛ همان‏طور که پس از تأسیس دانشگاه تهران، عده‏ای از استادان آن، کسانی بودند که در حوزه تحصیل کرده بودند، مثل مرحوم فروزان‏فر، مرحوم همایی و دیگران، در آغاز روان‏شناسی و در سی‏سال نخست، کسانی مثل ویلیام جیمز، استانلی هال و... افرادی دیندار بودند که سعی کردند روان‏شناسی را با روش و متدلوژی جدید علوم تجربی در خدمت تبلیغات دینی بگیرند. مجله تربیتی دینی نوجوانان در اوایل قرن بیستم به وسیله استانلی هان ـ که مؤسس تحقیقات نوجوانی و بلوغ است ـ چاپ شد. ویلیام جیمز در سال 1902 کتاب انواع تجربه‏های مذهبی و یا تنوع تجربه‏های مذهبی را منتشر کرد که در آن تجربه‏های عرفانی و مذهبی را نقل کرده است. بخشی از این کتاب مفصل، سال‏ها قبل در ایران به نام «دین و روان» به وسیله آقای قائمی ترجمه شده است. در سی‏سال اول روان‏شناسی، خیلی از کارها و تحقیقات و رساله‏های دکترای روان‏شناسی، به تحقیقات دینی گرایش داشته است.
تقریبا سی‏سال بعد ـ یعنی 1930 تا 1960 م. ـ انکار و اعراض و روگردانی از دین در روان‏شناسی دیده می‏شود. یک استاد معروف دانشگاه و صاحب‏نظر معروفی مثل آن پُرد در سال 1950 می‏گوید:
من پنجاه کتاب روان‏شناسی درسی را در امریکا بررسی کردم، حتی یک بحث کوچک درباره مذهب، به‏عنوان یک بحث انسانی و عاطفی مطرح نشده بود.
در سی‏سال پس از آن، با ظهور و اوج رفتار گرایی که صبغه مادی‏گرایی داشته و مسایلی که کلیسا ایجاد کرده بود، روگردانی از دین، در کارهای علمیِ روان‏شناسی و علوم جدید به‏شدت دیده می‏شود و بسیاری از مجله‏های علمی روان‏شناسی دینی تعطیل می‏شوند.
دوباره از حدود سال‏های 70-60 میلادی به این طرف، شاهد این هستیم که بررسی‏های روان‏شناسانه نسبت به مسایل دینی و مذهبی زیاد می‏شود؛ به‏طوری که در سال‏های اخیر، ده‏ها مجله معتبر و ده‏ها سمپوزیوم و سمینار برگزار می‏گردد. انجمن روان‏شناسی امریکا از متخصصان دنیا می‏خواهد که در این زمینه ثبت نام بکنند. تعداد متخصصانی که عضو انجمن روان‏شناسان مسیحی بودند، تقریبا از 200 نفر در سال‏های 1993، به یکباره در سال‏های اخیر به 16000 نفر می‏رسد و ده‏ها مجله در روان‏شناسی دین فعالیت می‏کنند و درنتیجه حجم وسیعی از تحقیقات دینی را در این حوزه می‏بینید. کسانی که با اینترنت سر و کار دارند، می‏بینند که تحقیق‏های مربوط به دین در ابعاد علوم انسانی و نظری آن، خیلی زیاد شده است. این تحقیقات در سطح دنیا مطرح است.


 


ادامه مطلب...

  
  

بستر اجتماعی سلامت*
درآمد
سلامت ما تنها نتیجه چگونه زندگی کردن ما نیست. [بلکه] از نوع شغلی که در اختیار داریم, درآمد ما و جهان اجتماعی ای که در آن مقیم هستیم نیز متأثّر است. در واقع, شواهد فزاینده ای وجود دارد که تفاوت های بهداشتیِ ظاهراً متأثّر از عوامل بیولوژیکی, بویژه تفاوت های مربوط به جنس, از عوامل اجتماعی نیز تأثیرپذیرند. این تفاوت ها, کم اهمیت و پیش پا افتاده نیستند. مردان به طور متوسط, پنج سال کمتر از زنان عمر می کنند. افرادی که از رفاه بیشتری برخوردارند به طور متوسط, پنج سال بیشتر از فقرا عمر می کنند (Haberman & Bloomfield, 1988). این عوامل می توانند خطر ناشی از هرگونه رفتار مربوط به بهداشت فردی, از جمله استعمال دخانیات, را تحت الشعاع قرار دهند (Hein, Suadicani & Gyntelberg, 1992). اگر هدف ما بهبود بخشیدن به وضع سلامت عمومی است, تغییر محیط و بستری که مردم در آن به سر می برند چه بسا به اندازه تغییر و تحول در برنامه هایی که به رفتارهای مخاطره آمیز فردی معطوف اند, عامل نیرومندی از کار در آید.
این مقاله خطرات بهداشتی مربوط به شماری از بسترهای اجتماعی, از جمله جایگاه اجتماعی ـ اقتصادی, جنس, شرایط شغلی, و قومیّت1 را مورد توجّه و تأکید قرار می دهد. این عوامل در شبکه پیچیده علّت و معلول ها درهم تنیده اند, تا حدّی که یک فرد در اثر عوامل مربوط گوناگونی احتمالاً در معرض خطر بیماری یا مصون و محفوظ از چنین خطری است. افراد به لحاظ اجتماعی ـ اقتصادی محروم, احتمالاً با عوامل تنش زا از جمله فشارهای اقتصادی و محیطی مواجه می شوند. علاوه بر این, ممکن است تحت شرایطی کار کنند که بیشتر از افراد مرفه به بیماری مبتلا شوند. آن دسته از افرادی که از مقام و منزلت اجتماعی یک گروه اقلیّت برخوردارند, به احتمال قوی فقیرتر از گروه اکثریت اند و مشکلات مربوط به محرومیت اقتصادی و نیز مشکلات ناشی از داشتن پایگاه اجتماعی گروه اقلیّت را با هم دارند. بر این اساس, هرچند در این مقاله درصدد آنیم که مخاطرات بهداشتی خاص یا منافع و امتیازات مربوط به بسترهای اجتماعی مختلف را شناسایی کنیم, باید به خاطر داشته باشیم که بسیاری از افراد در نتیجه تصرّف چندین موقعیّت اجتماعی با وضعیت نامطلوبی روبرو هستند.
جایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و بهداشت


 


ادامه مطلب...

  
  

مرزها و اصول روابط خانواده در قرآن کریم
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که دلالت می کند بر اینکه مساله همسر و رابطه جنسی در متن خلقت انسان ملحوظ است. البته قبول این مطلب نیاز به تعبد ندارد و تامل در آفرینش انسان نشان می دهد که افراد این نوع باید از راه توالد و تناسل بوجود آیند و ناچار می باید در متن آفرینش انسان این جهت رعایت شده باشد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: همسر انسان از جنس خود انسان قرار داده شده و این یک تدبیر تکوینی, الهی است.
برا ی این که نوع انسان باقی بماند»یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نقس واحده و خلق منها روجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء« 1 جمله »بث منهما« بخوبی دلالت دارد بر اینکه انتشار افراد انسان بر اثر رابطه دو همسر است و این مساله در متن خلقت لحاظ شده است.
بنابراین این عقیده که ازدواج خود به خود یک عمل پلید و شیطانی و دارای ارزش منفی است از نظر قرآن مطرود است. این عقیده در واقع مستلزم تناقص بین تکوین و تشریع است در حالی که از نظر قرآن کریم بین نظام هستی و نظام اخلاقی تناقضی نیست.
اقتضای فطرت در مسائل جنسی
از آیات شریف قرآن استفاده می شود که این دو جنس مخالف برای هم و مکمل یکدیگر آفریده شده اند, لذا مقتضای فطرت, گرایش هر یک از این دو جنس به جنس مخالفش می باشد و گرایش به هم جنس خلاف نظام آفرینش است. این مطلب بخصوص در داستان قوم لوط در قرآن کریم در چند مورد تاکید شده است و به کرات گوشزد شده است که آنان از مسیر طبیعی و فطری خود منحرف شده بودند. و به واسطه همین امر مورد مذمت و عذاب قرار گرفتند از جمله: »و تذرون ما خلق لکم ربکم من ازواجکم« 2 همسرانی را که خدا برای شما قرار داده رها می کنید و راهی را خدا قرار نداده است می روید؟ (یعنی راهی که خلاف فطرت وطبیعت شماست).
ملاک مرز بندی در ارضاء خواستهای جنسی
آنچه موجب ارزشهای منفی در ارضاء خواسته های فطری می شود تزاحماتی است که بین خواسته ها حاصل می شود و کسر وانکسار این خواسته ها است که حد و مرزی برای هر یک از اینها تعیین می کند.
در مسائل خانوادگی مصالح اجتماعی انسان نیز لحاظ می شود از جمله زندگی انسان باید بصورت تشکیل خانواده باشد. و در هر خانواده ای همسر(زن) باید اختصاصی باشد. که از رهگذر این امر مصالح زیادی رعایت شده است, از جمله آنکه نسل بشر به این طریق تداوم می یابد و نیز روابط پدری و فرزندی حفظ شده, مسائل اجتماعی و حقوقی مربوط به آن مانند: مسائل ارث, مسئولیتهایی که پدر و مادر نسبت به فرزند و یا هر یک از دو همسر نسبت به دیگری دارند و... دقیقا رعایت می شود.
اگر هر انسانی بتواند با هر فردی از جنس مخالف که بخواهد آمیزش داشته باشد حفظ این مصالح ممکن نیست. لهذا بخاطر مصالحی که در معرض تقویت قرار می گیرد محدودیتهای باید وجود داشته باشد.
پس اجمالا در جایی که ارضاء این میل طبیعی با مصالح اجتماعی انسان تناقی داشته باشد باید در دایره خاصی که با آن مصالح منافات نداشته باشد محدود شود و آن مرز و دایره همان ازدواج قانونی است. اگر ارضاء این غریزه از این مرز تجاوز کرد ارزش منفی پیدا می کند. تعبیر قرآن بیز در مورد همین تعبیر »تجاوز« است. می فرماید: »فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادلون« 3 کسانی که مرز ازدواج قانونی و آمیزش مشروع را رعایت نکنند اینها تجاوز گرند.
ملاک ارزشهای مثبت و ارضای خواستهای جنسی


 


ادامه مطلب...

  
  

فرایند شکل‏گیری رشد اخلاقی کودکان
چکیده
رشد اخلاقی کودکان موضوع مهمی است که همیشه مورد توجه روان‏شناسان با رویکردهای گوناگون رفتارنگری، روان تحلیل‏گری و شناخت‏گرایی بوده است.
اینکه چگونه کودکان به عناصر اخلاقی تبدیل می‏شوند، مراحل رشد اخلاقی آن‏ها چیست، تا چه میزان تحت تأثیر عوامل گوناگون رسشی و یادگیری هستند و مسائلی از این دست، بر اساس رویکردهای متفاوت پاسخ داده شده‏اند. در این مقاله، به فرایند رشد اخلاقی از منظر نظریه‏های گوناگون پرداخته شده است.
کودکان در ابتدا، هیچ‏گونه تصوّر و دیدگاهی درباره خیر و شرّ امور ندارند و به همین دلیل مسئول رفتار خود نیستند و عنصر اخلاقی به حساب نمی‏آیند و برای تبدیل شدن به عنصر اخلاقی باید یک فرایند تدریجی و پیچیده‏ای را طی کنند. این فرایند به دو عامل مهم «رشد توانایی‏های مادرزادی» 1 و «یادگیری و تجربه» 2 بستگی دارد. اما سؤال اساسی این است که این فرایند چگونه صورت می‏گیرد؟ و آیا این فرایند از الگوی خاصی و مراحل رشد معینی پیروی می‏کند؟ آیا آن الگو در تمام فرهنگ‏ها و زمان‏ها مشابه و یکسان است؟ و سرانجام اینکه، هر کدام از عوامل رشد طبیعی و توانایی‏های مادرزادی، یادگیری و تجربه به چه میزانی در این فرایند رشد اخلاقی مؤثرند؟
این‏ها سؤالاتی هستند که روان‏شناسان ـ که با رشد اخلاق به عنوان بخشی از رشد کودک سر و کار دارند ـ به آن پرداخته‏اند و با روش‏های تحقیق علمی و تجربی و آزمون‏های سنجش رشد اخلاقی در پی پاسخ آن‏ها می‏باشند.
البته پرسش‏های دیگری نیز مطرحند که در حیطه فلسفه و فلسفه اخلاق قرار دارند و بحث و گفت‏وگو از آن‏ها به عهده فلاسفه و دانشمندان فلسفه اخلاق است. این پرسش‏ها بی‏ارتباط با سؤالات دسته اول نیستند، بلکه به یکدیگر وابسته‏اند؛ پرسش‏هایی نظیر: خوب و بد اخلاقی چیست؟ آیا حقایق اخلاقی کلی وجود دارد؟ حوزه اخلاقیات چیست؟ قدرت و میزان نفوذشان چگونه و چقدر است؟ روان‏شناسان بدون تبیین ماهیت اخلاقیات نمی‏توانند برداشتی درباره اخلاق و رشد اخلاق ارائه دهند به طور کلی، پژوهش‏های تجربی درباره رشد اخلاق مبتنی بر پذیرفتن یک نظریه اخلاقی معاصر است. به عبارت دیگر، تحقیقات نظری در روان‏شناسی درباره رشد اخلاقی با یک سری مسائل زیربنایی دیگر که در فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار می‏گیرند، ارتباط دارد و این مطلب، لزوم وابسته و مبتنی بودن نظریه‏های رشد اخلاق به فلسفه اخلاق را نشان می‏دهد، هرچند دانشمندان علوم اجتماعی و روان‏شناسان نمی‏خواهند به این مطلب اعتراف کنند.
طی نیم قرن گذشته روان‏شناسان تحقیقات بسیاری درباره رشد اخلاق انجام داده‏اند. اگر اخلاق را به عنوان مجموعه‏ای از قواعدی (اوامر، نواهی) که رفتار انسان را کنترل می‏کند بدانیم، رشد اخلاق را می‏توان فرایندی دانست که به سوی پذیرش این مجموعه قواعد حرکت می‏کند. طبیعی است که این فرایند تحت تأثیر عوامل رسشی و یادگیری است. بنابراین، شامل یادگیری، شناخت قواعد و شناخت موقعیت‏های اعمال قواعد می‏شود. نکته دیگر اینکه، چنانچه بپذیریم مکاتب الهی و دیگر نظریه‏پردازان در حوزه اخلاق در تعریف اخلاق به مجموعه‏ای از قواعد و هسته مرکزی آن اتفاق نظر دارند، ولی درباره منبع و سرچشمه آن و ویژگی‏های آن‏ها و نقش اخلاق و میزان قدرت و نفوذ آن، برداشت‏های متفاوتی ارائه شده است. همچنین بر اساس دیدگاه‏های متفاوت درباره ماهیات انسان، برداشت‏های گوناگونی درباره رشد اخلاق وجود دارد: آیا رشد اخلاق همان شکوفایی کیفیات طبیعی و مادرزادی انسان است یا عوامل و نیروهای بیرونی و محیطی موجب رشد اخلاق است و یا شکل و الگوی سومی دارد؟


 


ادامه مطلب...

  
  

تأثیر والدین بر رشد اخلاقی کودکان؛ تحلیلی مربوط به حیطه اجتماعی (1)
اشاره
در سده اخیر به موازات تحول در عرصه‏های مختلف، تحولات عظیمی نیز در عرصه علوم انسانی از جمله مباحث فلسفی و علوم تربیتی روی داده است. بی‏تردید این تحولات روبنایی است و خود حاکی از انقلاب در اندیشه‏های بنیادین آدمیان از جمله در نوع جهان‏بینی و فلسفه وجودی آنان است.
از جمله تحولات در این عرصه مربوط به حوزه مفاهیم و تعریف آن‏هاست. به بیان روشن‏تر، واژه‏هایی نظیر اخلاق و تربیت اخلاقی، معنا و مفهوم پیشین خود را از دست داده و معنای دیگری از آن اراده می‏شود. تردید نیست عمق تعریف عرفا و اندیشمندان اخلاقی پیشین، اعم از مسلمان و مسیحی، از اخلاق و تربیت با آنچه امروزه به این نام خوانده می‏شود متفاوت است. راه‏یابی اندیشه‏های بنیان برانداز از قبیل نسبیت و... به وادی اخلاق، اخلاق عمیق و عرفانی غرب ـ و تا اندازه‏ای شرق ـ را در حد «کیفیت روابط اجتماعی» تنزل داده است و درون مایه‏های ذاتی و فطری را به مظاهر و رفتار بیرونی تبدیل نموده است. به نظر می‏رسد، در قرن حاضر آدمی بر آن شده به نوعی درون را به دست فراموشی سپرده و به رفتارها و امور دیداری و شنیداری بسنده کند.
به هر حال، مسائل مطرح شده در این گفتار، بسیار سنجیده و قابل تأمل است، به گونه‏ای که اندیشمندان تربیتی، همچنین روان‏شناسان از آن بی‏نیاز نیستند. سؤالاتی مانند این‏که چگونه می‏توان روابط اجتماعی را به فرزندان آموخت، آیا والدین در ایجاد روابط اجتماعی فرزندان نقش دارند، نقش رابطه عاطفی یا رابطه عقلانی والدین با فرزندان در تعیین روابط اجتماعی فرزندان چگونه است و چگونه می‏توان فرزندان را به رعایت مقررات اجتماعی وادار نمودوده‏ها سؤال‏دیگر از این دست به صورتی عالمانه‏وتحلیلی پاسخ داده شده است، هرچند در بسیاری موارد، جای سخن همچنان باقی است.مترجم
هرچند دانشمندانی که در باب جامعه‏پذیری نظریه‏پردازی کرده‏اند اعتقاد دارند درونی‏سازی امور اخلاقی Moral internalization )) اصولاً ریشه در تأثیر والدین بر کودکان دارد که از طریق اقدامات والدینی، راهکارهای تنبیهی و سایر شیوه‏هایی که والدین انتخاب می‏کنند صورت می‏گیرد، اما نظریه‏پردازان ساختار ـ تحولی ( Structural - developmental ) معتقدند ماهیت سلسله مراتبی که بین والدین و فرزندان وجود دارد، رشد اخلاقی کودکان را شکل می‏دهد. این عقیده به تأکید بیش از اندازه بر نقش سازنده همسالان و نهادهای اجتماعی از قبیل مدرسه، در رشد اخلاق استدلالی و تقریبا نادیده گرفتن نقش خانواده منجر شده است. در این مقاله، از نقش والدین در رشد اخلاقی و اجتماعی کودکان از زاویه «نظریه حیطه اجتماعی» ـ دیدگاهی که اصالتا ساختاری تحولی است، اما در شیوه‏ها با نظریه‏پردازی‏های پیشین متفاوت است ـ سخن به میان آمده است.
براساس نظریه حیطه اجتماعی، کودکان از خلال تجربه اجتماعی با بزرگسالان (از قبیل والدین و معلمان) و همسالان و خویشان، انواع شناخت‏های اجتماعی، از جمله نظام اخلاقی و سایر علوم اجتماعی را کسب می‏کنند. تأکید اولیه این مقاله بر رشد اخلاقی است، اما برای فهم نظریه حیطه اجتماعی، باید نظام اخلاقی در سایر حیطه‏های اجتماعی ـ شناختی توضیح داده شود. بدین ترتیب در ادامه، حیطه دانش اجتماعی به صورت خلاصه بیان خواهد شد، سپس دو گزاره ذیل درباره نقش والدین به دقت مورد بررسی قرار خواهند گرفت: اولاً، این سخن مطرح شده که واکنش‏های والدین که ماهیت عاطفی دارد، احتمالاً بستر را برای رشد اخلاقی کودکان آماده می‏کند. در ضمن این بحث، مکانیسم‏های ویژه عاطفی نیز بیان شده است. ثانیا، این سخن مطرح شده است که جنبه‏های شناختی واکنش والدین نیز راه رشد اخلاقی کودکان را هموار می‏کند. مقصود از این گفته، بیان اهمیت بازخوردهای اختصاصی والدین در واکنش اجتماعی کودکان است.
حیطه علوم اجتماعی


 


ادامه مطلب...

  
  

احساس و تفکر
چکیده
نوشتار حاضر از دو بخش تشکیل شده است:
در بخش اول، نخست توضیحاتی پیرامون بحث هیجان و شناخت، پیشینه و وضعیت فعلیِ آن در روان شناسی آمده و سپس به طور خلاصه کتاب احساس و تفکر 1 ویراسته جوزف پی. فورگاس معرفی گردیده است.
در بخش دوم، گزیده ای از فصل نهم کتاب مزبور، که در مورد تأثیر حالت های خلقی و هیجانی بر شیوه تفکر و نیز نحوه پردازش اطلاعات می باشد، ارائه می گردد.
هربرت بلس ( Herbert Bless ) در این فصل یکی از جنبه های تأثیر هیجان بر تفکّر را به خوبی مورد بررسی قرار داده است. مطابق نظر نویسنده، که مؤیّد به شواهد تجربی نقل شده در این فصل نیز می باشد، حالت های هیجانی مثبت (شاد)، تکیه افراد بر افکار قالبی و قضاوت های کلیشه ای را بیشتر می کند و به عبارت دیگر، باعث نوعی سهل انگاری و مسامحه فکری می شود. این سهل انگاری لزوماً منفی و زیانبار نیست، بلکه می توان آن را نوعی مکانیزم انطباقی ارگانیزم در نحوه پردازش اطلاعات مربوط به روابط اجتماعی دانست.
معرفی موضوع و محتوای کتاب
تأثیر هیجان بر طرز تفکر و عمل ما در موقعیت های اجتماعی چیست؟ از زمان های بسیار دور، فلاسفه، نویسندگان و مردم عادی مسحور تعامل پیچیده احساس و تفکر (هیجان و شناخت) در امور انسانی بوده اند. از یک سو، غالباً فرض بر این بوده است که هیجان تأثیر مختل کننده و مضرّی بر تفکر و رفتار دارد، و بر این اساس، برخی نظریه پردازان اعتقاد پیدا کردند که هرگاه هیجان ها «مستقیماً در عمل دخیل باشند، معمولا باعث تضعیف یا انهدام فرایندهای عقلی ذهن می شوند.» (الستر، 1985، ص 379) از این رو، احساسات به منزله «عوامل نامعقول نفرت انگیزی در فرایند تصمیم گیری»، «نقش مزاحم» را بازی می کنند. (تودا، 1980، ص 133) حتی برخی ناتوانی انسان از درک و مدیریت کامل حالت های هیجانی اش را نشان دهنده نقیصه ای مصیبت بار در تکامل نوع بشر انگاشته اند. (کستلر، 1978)


 


ادامه مطلب...

  
  

درآمدی‌ بر رویکرد جامعه‌شناختی‌ دین‌ در حوزة‌ دین‌پژوهشی‌
چکیده‌ در حوزة‌ مطالعات‌ دین‌پژوهشی، رویکرد اجتماعی‌ به‌ دین، از این‌ جهت‌ اهمیت‌ دارد که‌ همواره‌ جامعه‌ به‌صورت‌ نظام‌ اجتماعی‌ با دین‌ به‌ مثابه‌ نهاد اجتماعی، همسویی‌ داشته‌ است‌ و دین‌ را مجموعة‌ عقاید، اخلاق‌ و مقرراتی‌ برشمرده‌اند که‌ برای‌ ادارة‌ امور اجتماعی‌ و پرورش‌ انسان‌ها ثمره‌بخش‌ باشد. این‌ واقعیت‌ همانا نگرش‌ کارکرد گرایی‌ دین‌ به‌ اجتماع‌ را که‌ به‌ شناخت‌ رابطة‌ دین‌ و انسان‌ها و کارکردهای‌ آن‌ به‌صورت‌ پدیدة‌ اجتماعی‌ می‌انجامد تعیین‌ می‌کند. بر این‌ اساس، چارچوب‌ نظری‌ مقاله‌ حاضر چنین‌ است: بررسی‌ تعاریف‌ مفهومی‌ دین‌ و دستیابی‌ به‌ وجوه‌ مشترک‌ مفهومی‌ مابه‌ الاشتراک‌ دین‌پژوهان، تحلیلی‌ بر رویکردهای‌ روان‌شناختی، کارکردگرایی‌ اجتماعی‌ از دین‌ به‌ منظور تأیید این‌ فرضیه‌ که‌ در هدایت‌ مردم‌ به‌ وسیلة‌ آموزه‌های‌ دینی‌ و اصول‌ راهبردی‌ آن‌ فراتر از انگیزه‌های‌ ماد‌ی‌ در روابط‌ اجتماعی‌ است‌ و بر نوعی‌ جهان‌بینی‌ اتکا دارد که‌ تکامل‌ جوامع‌ بشری‌ را در رسیدن‌ به‌ علت‌ حاکم‌ بر جهان‌ هستی‌ و باور به‌ خدا تقویت‌ می‌کند. کلید واژگان: دین، رویکرد روان‌شناسی، جامعه‌شناسی‌ دین، کارکردهای‌ اجتماعی. مقدمه‌ شناخت‌ هر موضوع‌ معرفتی، در گرو ارائة‌ تعریفی‌ روشمند از آن‌ است‌ تا در روشنایی‌ تعریفی‌ جامع‌ از موضوع، شناخت‌ آثار و احکام‌ آن‌ میسر شود و از بروز اختلاف‌ در تحلیل‌ مسائل‌ مرتبط‌ به‌ علوم‌ جلوگیری‌ کند. در تعریف‌ دین‌ تاکنون‌ اتفاق‌نظری‌ بین‌ عالمان‌ و صاحب‌نظران‌ صورت‌ نیافته؛ چرا که‌ تلقی‌ از دین‌ به‌ صورت‌های‌ بسیار متنو‌عی‌ جلوه‌گر شده‌ است‌ و طبقه‌بندی‌هایی‌ که‌ از تعاریف‌ به‌ عمل‌ آمده، هیچ‌کدام‌ دربرگیرندة‌ تعریفی‌ قانع‌ کننده‌ از دین‌ نیست؛ چون‌ هر یک، یا جنبه‌ای‌ از دین‌ را در نظر داشته‌ یا این‌ که‌ به‌ کلی‌ از مفهوم‌ آن‌ به‌ دور افتاده‌اند؛ چنان‌که‌ یکی‌ از این‌ طبقه‌بندی‌ها، تعریف‌هایی‌ است‌ که‌ بر حسب‌ وجوه‌ مشترک‌ ادیان‌ به‌ عمل‌ آورده‌اند و عناصر مشترک‌ دین‌های‌ موجود را بررسی‌ کرده‌ و تعریف‌ فراگیری‌ از دین‌ ارائه‌ داده‌اند. از سویی، سختی‌ ترجمة‌ واژة‌ دین‌ در زبان‌های‌ گوناگون‌ نیز بر مشکل‌ تعریف‌ دین‌ افزوده‌ است؛ به‌ طوری‌ که‌ دربارة‌ ریشه‌یابی‌ واژة‌ دین‌(Religion) تردید وجود دارد و نیز بین‌ واژة‌ «Relegere» به‌ معنای‌ برداشتی‌ با دقت‌ کامل‌ و دوباره‌ جمع‌ کردن‌ به‌ مفهوم‌ بیرونی‌ و واژه‌ «Religer» به‌ معنای‌ پیوند بخشیدن‌ که‌ مورد استفاده‌ لاکتسانس‌ بوده‌ است.1


ادامه مطلب...

  
  

روان‏شناسی دین و نقش دین در سلامت جسم و روان(1)
اشاره
آنچه در پی می‏آید ترجمه دو مقاله از کتاب دائرة‏المعارف روان‏شناسی و علم رفتار کورسینی می‏باشد. در مقاله اول به روان‏شناسی دین و در مقاله دوم به نقش دین در سلامت جسم و روان پرداخته شده است. نویسنده مقاله اول G.R. Collins و نویسنده مقاله دوم T. E. Woodsمی‏باشد. به دلیل ارتباط تنگاتنگ این دو موضوع، هر دو در یک مقاله درج شده‏اند.
الف.مذهب‏وروان‏شناسی(2)
چرا برخی از مردم دارای اعتقادات عمیقا مذهبی هستند، در حالی که عده‏ای دیگر هیچ اعتقادی به خدا ندارند و هیچ‏گاه در مراسم مذهبی شرکت نمی‏کنند؟ چرا برخی از مردم پیرو کلیسای پرسبیتری (Presbyterian) هستند، در حالی که برخی دیگر، پیرو کلیسای اسقفی(3)، پنتکاستل Pentecostal))، کاتولیک، یا بودایی می‏باشند؟ به چه دلیل، بعضی از معتقدان دارای تجارب هیجانی مذهبی سطح بالایی‏اند، در حالی که برخی دیگر مذهب را به عنوان یک «عادت ملال‏آور» تلقّی می‏کنند؟ چرا عده‏ای از مردم با کمک گرفتن از عقاید مذهبی‏شان تسلّی می‏یابند و مورد حمایت قرار می‏گیرند، در حالی که عده‏ای دیگر در احساس گناه و خود سرزنشگری(4) شدید فرو رفته‏اند؟ مذهب چه نقشی در سلامت روان، روان درمانگری، پالایش ارزش‏ها(5) و رفتار افراد ایفا می‏کند؟
این‏ها برخی از موضوعات جالب برای روان‏شناسانی هستند که درباره مذهب مطالعه می‏کنند. با آن‏که بسیاری تلاش کرده‏اند «روان‏شناسی دین»(6) را تعریف کنند، اما شاید تعریف روبرت اچ. تاولس (Robert H. Thouless)، استاد دانشگاه کمبریج، بهتر از بقیه تعاریف ارائه شده باشد. او در کتاب مقدّمه‏ای بر روان‏شناسی دین(7) می‏نویسد: «مطالعه روان‏شناختی مذهب در جست‏وجوی آن است که با به کار بردن اصول روان‏شناختی به دست آمده از مطالعه رفتار غیرمرتبط با مذهب، رفتار مذهبی را بشناسد.» در این رشته، روش‏های روان‏شناختی نه تنها به منظور مطالعه رفتار مذهبی، بلکه همچنین برای مطالعه نگرش‏ها، ارزش‏ها و تجارب افرادی که به وجود و تأثیر خدا یا دیگر نیروهای معنوی معتقدند، مورد استفاده قرار می‏گیرد. هرچند روان‏شناسی دین در بعضی مواقع، پدیده‏های فراروان‏شناختی(8) را مورد بررسی قرار می‏دهد، با این حال، روان‏شناسی دین بیشتر بر اَشکال سنّتی‏تر تجربه دینی، مانند دعا، روی آوردن به دین، تجارب عرفانی، عبادت و شرکت در انجمن‏ها و مراسم مذهبی، تأکید می‏کند. روان‏شناسی دین، همچنین موضوعات مشاوره‏ای را مورد بررسی قرار می‏دهد، اما بیشتر با درک و فهم رفتار یا تجربه مذهبی سر و کار دارد و به ندرت به مشاوره مذهبی و دیگر رویاوردهای مذهبی به درمانگری می‏پردازد.
از لحاظ تاریخی، روان‏شناسی دین در اوایل این قرن (قرن بیستم) با شور و اشتیاق فراوان آغاز گردید و در طول پنجاه سال پس از تولد رفتارگرایی، تقریبا خاموش گردید، و اخیرا به عنوان یک رشته پژوهشی موجّه و قابل احترام برای روان‏شناسان، مجددا ظهور کرده است. بخش 36 انجمن روان‏شناسی امریکا(9) یک گروه جالب توجه برای «روان‏شناسانی است که به موضوعات دینی علاقه‏مند می‏باشند.» در کمتر از ده سال، این بخش به سرعت رشد و توسعه یافته است، به گونه‏ای که تعداد روزافزونی از روان‏شناسان توجه خود را به شناخت رفتار و تفکر مذهبی معطوف کرده‏اند.
هرچند فروید دین را یک «توهّم»،(10) «روان‏آزردگی جهانی»(11) و «مخدّر»(12) توصیف می‏کند که امید دارد انسان‏ها بر آن غلبه کنند (آینده یک توهّم)، با این وجود، وی علاقه شدیدی به رفتار مذهبی داشت و مقالات متعدد و سه کتاب مهم درباره این موضوع نگاشته است. در اوایل ظهور جنبش «روان تحلیل‏گری»،(13) یونگ (Jung, C.G)، آدلر (Adler, A)و دیگران، به مطالعه مذهب، اغلب از یک چشم‏انداز کمتر انتقادی و بیشتر تأکیدکننده ارزش روان‏شناختی عقاید کلامی ادامه دادند.
در ایالات متحده امریکا، مطالعه مذهب، یک شاخه مهم از روان‏شناسی عمومی اولیه شمرده می‏شد. برای مثال، جی استنلی هال (G. Stanly Hall)، یک مربّی برجسته، سردمدار روان‏شناسی کودک و اولین رئیس «انجمن روان‏شناسی امریکا» می‏باشد. او با هوشیاری، روش‏های علمی را برای مطالعه دین به کار برد، مجله روان‏شناسی مذهبی(14) را پایه‏گذاری کرد، و در سال 1917 کتابی تحت عنوان عیسی مسیح در پرتو روان‏شناسی(15) منتشر نمود. کار مشهورتر و بسیار مؤثرتر، سخنرانی‏های ویلیام جیمز (William James) در گیفورد (Gifford) است. این مجموعه سخنرانی در سال 1902 در قالب کتابی تحت عنوان گونه‏های تجربه مذهبی چاپ و منتشر شد. کتاب جیمز احتمالاً تنها بررسی روان‏شناختی سنّتی مذهب می‏باشد.
با ظهور رفتارگرایی، روان‏شناسی دین، به عنوان یک حوزه تحقیق برای روان‏شناسان، به سرعت افول کرد. رفتارگرایی با منطق ساده و جذّاب خود، روان‏شناسی را از مطالعه موضوعات پیچیده‏ای مانند تأثیر عقاید، رشد و تحوّل معیارهای اخلاقی و دلایل درگیر شدن افراد در رفتار مذهبی، منحرف نمود. تنها تعداد اندکی از نویسندگان روان‏شناسی (از جمله آلپورت "Allport, G.W"، آش "Asch"، مورر"Mowrer"، میل "Meehl"، مازلو "Maslow,A"، فروم"Fromm,E"، منینگر "Menninger") کتاب‏ها یا مقاله‏هایی درباره رفتار مذهبی نگاشتند. این امر این رشته را تا نو پدیدآیی اخیر آن به عنوان یک رشته فرعی مهم روان‏شناسی زنده نگه داشت.
هر تلاشی برای تقسیم روان‏شناسی دین به حوزه‏های کوچک‏تر مورد علاقه، بدون تردید، کاری سلیقه‏ای است. با این وجود، ما می‏توانیم نتیجه بگیریم که روان‏شناسانی که در این رشته فعالیت می‏کنند به موضوعات گوناگونی می‏پردازند؛ از قبیل روش‏شناسی،(16) خاستگاه‏های روان‏شناختی دین، رشد و تحوّل مذهبی، تجربه دینی، پویایی‏های رفتار مذهبی، دین و رفتار اجتماعی، تلاش‏هایی که برای ادغام روان‏شناسی والهیّات با یکدیگر انجام می‏گیرند، و نظریه‏های روان‏شناختی دین.
برخی از زمینه‏های مورد علاقه


 


ادامه مطلب...

  
  

بحثی پیرامون روانشناسی اسلامی
کلیات روانشناسی
میزگردومصاحبه شونده:غروی، سید محمد
معرفت: پیشینه مطالعاتی مباحث روان شناختی در حوزه علمیه چیست و اساساً حوزه با چه هدفی جدای از فقه و اصول و... به عنوان موضوعات اصلی حوزه به بحث پیرامون بعضی از رشته های علوم انسانی همانند روان شناسی پرداخته است؟
حجة الاسلام غروی: بسم الله الرحمن الرحیم. پیشینه مطالعاتی مباحث روان شناسی در حوزه علمیه را نمی توان به طور دقیق بیان کرد. البته پیش از انقلاب برخی از فضلای حوزه بر حسب نیاز و تشخیص شان مبنی بر این که باید معلومات خود را توسعه دهند با این گونه مطالعات، چه در روان شناسی و چه دیگر علوم انسانی، درگیر بوده اند. شاهد بر این مدّعا، وجود کتاب های تفسیری، اخلاقی و یا اعتقادی است که برخی از استادان و فضلای حوزه پیش از انقلاب نوشته اند و مباحث روان شناسی جدید را در آن ها مطرح کرده اند. البته به عنوان یک نمونه، که فاصله زیادی با انقلاب ندارد، می توانیم به اولین گروه آموزشی مؤسسه در راه حق اشاره نماییم که به سال های 1353 و 1354 باز می گردد. در برنامه درسی این دوره، چند واحد روان شناسی عمومی گنجانیده شده بود که یکی از استادان دانشگاه هم آن را تدریس می کرد. از سال 1360 به بعد، یعنی قبل از انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاه ها به طور مشخص روان شناسی به عنوان یکی از موضوعات پژوهشی حوزه مورد توجه قرار گرفت.
در ستاد انقلاب فرهنگی که مسؤولیت اسلامی کردن دانشگاه ها را به عهده داشت، برخی معتقد بودند که اگر واحدهایی از دروس معارف اسلامی به واحدهای دانشگاهی اضافه شود، فضای دانشگاه ها اسلامی می شود. بنا شد این مسأله را با امام(قدس سره) در میان بگذارند که این کار انجام گرفت و حضرت امام(قدس سره)تأکید کردند که این کار در علوم انسانی باید با کمک حوزه انجام گیرد. به دنبال این دیدار، اعضای محترم ستاد انقلاب فرهنگی در جلسه جامعه محترم مدرسین حضور یافته و به تبادل نظر پرداختند. انجام این مهم بر عهده برخی از اعضای جامعه، که مسؤولیت مؤسسه در راه حق را داشتند، گذاشته شد و در این رابطه طرحی تهیه و به تصویب رسید، بودجه ای برای آن در نظر گرفته شد و بنا شد این کار با همکاری استادان دانشگاه و فضلای حوزه که عده ای از آن ها آشنایی نسبتاً خوبی با علوم انسانی داشتند انجام گیرد. مسؤولیت کار به عهده حضرت آیت الله مصباح واگذار گردید و دفتری در قم و تهران به عنـوان دفتر همکاری حوزه و دانشگاه تأسیس شد. یکی از رشته هایی که بنا شد مورد مطالعه و بازنگری قرار گیرد رشته روان شناسی بود.
حاصل کار، تهیه حدود چهل جزوه بود که پس از نقد و بررسی در اختیار برخی استادان قرار گرفت که برخی از آن ها هنوز هم مورد استفاده می باشد. پس از آن، کتاب هایی با این هدف نوشته شد که نمونه ای از آن ها کتاب «مکتب های روان شناسی و نقد آن» و نیز «روان شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی» است. خلاصه این که، احساس شد این علم نیاز به بازنگری و احیاناً تکمیل و توسعه دارد که با تلفیق با فرهنگ اسلامی می تواند غنی تر و مفیدتر شود و کارآیی بهتری هم داشته باشد. علاوه بر این، اصولاً روان شناسی علمی است که برای حوزه ها مفید است و این داد و ستد بین روان شناسی و حوزه می تواند اثرات مفیدی به نظام آموزش حوزه و دانشگاه داشته باشد.
معرفت: جناب استاد! از لزوم بازنگری در رشته روان شناسی و همچنین بهره گیری از یافته های روان شناسی در حوزه علمیه صحبت کردید، سؤالی که مطرح می شود این است که ارتباط روان شناسیویا سایر رشته های علوم انسانی با دین چیست و بر این اساس آیا ما می توانیم رشته های علوم انسانیواجتماعی را با پسوند اسلامی مطرح کنیم و از مقوله ای به نام روان شناسی اسلامی سخن بگوییم؟
حجة الاسلام غروی: علوم انسانی در دامان فرهنگ غرب و به خصوص فلسفه غرب به وجود آمده، رشد نموده اند و معمولاً دیدگاه های کلان آن برخاسته از دیدگاه های فلسفی است. شاهد بر این مطلب مکاتب گوناگون روان شناسی است که علی رغم تأکید بر روش تجربی در آن ها، همه داده ها و نظریات روان شناسی دقیقاً برخاسته از تجارب علمی به معنای دقیق کلمه نیست و عملاً در پاره ای از موارد آمیخته با تحلیل و تعمیم هایی است که گاهی برخی از بخش های این نظریات را دیدگاه های فلسفی و جریانات فکری خاصی تأمین می کنند. از این رو، ما نمی توانیم ادعا کنیم که چون این علوم، تجربی هستند، نقش اصلی را عملاً تجربه ایفا می کند. این حقیقتی است که حتی روان شناسان بزرگ هم بدان معترفند. از سوی دیگر، اگر نظریه پردازان علوم انسانی در مقوله های فلسفی و دیدگاه های جهان بینی به گونه ای صحیح بیندیشند و آن نگرش ها را مبنا قرار دهند، چه بسا نتایج و گزینه های به گونه ای دیگر رقم بخورد. اجمالاً علوم انسانی چون موضوع آن انسان است و اصولاً مکاتب مختلف به انسان به گونه ای خاص نگاه کرده اند و حتی موضوعات انسانی را مورد مطالعات علمی و تجربی قرار داده اند، در نتیجه گاهی دچار افراط و تفریط شده اند.


 


ادامه مطلب...

  
  

روشمندی و شرایط تحقیق در روان شناسی و خلأهای موجود در تدوین روان شناسی اسلامی
معرفت: در خدمت جناب حجة الاسلام والمسلمین سید محمد غروی، یکی از محققان و پژوهشگران ارجمند حوزوی، هستیم. ضمن تشکر و سپاسگزاری از این که وقت خود را در اختیار ماقراردادید، در ابتدا، خواهش می کنیم که اجمالی از زندگی و سیر تحصیلاتی خود را بیان فرمایید.
حجة الاسلام غروی:بسم الله الرحمن الرحیم. از سال 1341 ه.ش. تا 1348 در مدرسه آقای «مجتهدی» تهران مشغول آموختن دروس مقدماتی حوزه و بخش معتنابهی از سطح بودم. سپس به قم آمدم و با ادامه سطح، و تا سال 1350 از محضر اساتیدی چون آیت الله فاضل در خیارات مکاسب و جلد اول کفایة الاصول و آیت الله سلطانی و سبحانی در جلد دوم کفایه استفاده نمودم و پس از آن در درس خارج اصول و فقه شرکت کردم. در اصول از محضر اساتیدی چون آیات عظام اراکی رحمه الله ، حائری رحمه الله و شاه آبادی و وحید خراسانی استفاده نمودم. و در فقه نیز از محضر اساتیدی چون آیات عظام گلپایگانی رحمه الله و حاج شیخ کاظم تبریزی رحمه الله و حاج شیخ جواد تبریزی و حاج شیخ حسین وحید خراسانی استفاده کردم. و در فلسفه از محضر اساتیدی چون حضرات آیات محمدی گیلانی، حسن زاده آملی، مصباح یزدی و جوادی آملی و دو دوره عرفان خدمت استاد بزرگوار جوادی آملی و در تفسیر از خدمت استاد فرزانه مصباح یزدی بهره مند شدم.
در کنار تحصیل در حوزه، در سال 1354 در برنامه آموزشی «مؤسسه در راه حق» شرکت کردم.این دوره، که به منظور تربیت گروهی از طلاب که مشغول درس خارج بودند در زمینه هایی که حوزه به آن کمتر می پرداخت دایر شده بود، تا سال 1359 ادامه پیدا کرد و با وجود فراز و نشیبهایی که به دلیل مصادف شدن با دوران پیروزی انقلاب داشت، در مجموع به خوبی سپری شد.
در سال 1360، با مطرح شدن مسأله انقلاب فرهنگی، که زیر نظر «جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم» و ستاد انقلاب فرهنگی قرار داشت و مسؤولیت اجرایی آن را در ابتدا حضرت آیة الله مصباح یزدی بر عهده گرفتند، در گروه روان شناسی «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» به فعالیت پرداختم که تاکنون نیز ادامه دارد.


 


ادامه مطلب...

  
  
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >