سلمان هدایت - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به بنده ای که به فرزندش محبّت شدید دارد، رحم می کند . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :71
بازدید دیروز :156
کل بازدید :737938
تعداد کل یاداشته ها : 1346
04/2/11
7:16 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 



بولود، شاعر مقاومت و سهند

دکتر محمدعلی فرزانه

ترجمه صابر روحبخش




در قرن بیستم یکی و شاید پرفروغترین ستاره آسمان شعر ملی مبارزی آذربایجان بولود قارا چورلو پسر مطلب در سال 1926 در مراغه در یک خانواده کارگری به دنیا آمد پدر مادرش اسم فرزندشان را بولود (ابر) گذاشتند آنها با انتخاب این اسم شاید نمی‌دانستند این ابر کوچک روزی ابری پرباران خواهد بود و گلشن شعر آذربایجان را آبیاری و پرگل خواهد کرد. در ترسناک‌ترین زمان استبداد رضاخان یعنی زمانی که هویت ملی مدنی ملت آذربایجان مورد تاخت وتاز و توهین بود بدنیا آمد و پا گرفت. او با اینکه در مدرسه‌ای که در آن با زبان مادری‌اش نوشتن خواندن و حتی صحبت کردن ممنوع بود از زمان ادراک شروع به گفتن شعر به زبان مادری‌اش کرد. و تا آخر عمر بدون توجه به این شرایط سخت در راه هویت، زبان، تاریخ و مدنیت خود بدون خستگی فریاد کشید، و قلم زد بولود در دوران جوانی به خاطر شرایط سخت خانواده بدون اتمام متوسطه، برای کمک به خانواده وارد بازار کار شد. در1940 با اشغال ایران توسط متفقین و برچیده شدن موقتی استبداد رضاخان در آذربایجان حرکتهای ملی دمکراتیک به راه افتاد. بولود جوان مثل خیلی‌ها همراه این حرکت شد اولین شعرش در مجلس شاعران در تبریز خوانده شد.

تاریخ‌لر بویونجا ائی بؤیوک وطن
یاغییا دوشمنه اییلمه دین سن
بوگون طبیعت‌دن ایلهام آلدیم من
گئچدی سحر واقتی بو سؤز اورکدن
اینسانا روح وئره ن دیلینه آلقیش


در این سالها حکومت ملی تشکیل شده در آذربایجان در عرض یک سال بسیاری از خواسته‌های مردم را به جا آورده بود اما آنهائی که مسائل دنیا را از دیده خود می‌نگریستند نتوانستند این موفقیت را تحمل کنند و آذربایجان تازه جان گرفته را فدای افکار استبدادی خود کردند. و این دولت مردمی نوپا از هم پاشیدند. اما آذربایجان‌سوخته مثل اجاقی گداخته خاموش نشد. شرایط سخت‌زندان و غربت هر چه بیشتر و روز به روز باعث جان گرفتن شعورملی‌سهند شد او در سالهای1953ـ1951 دو منظومه یکی «آراز» و دیگری «خاطره» را نوشت او در این منظومه‌ها با درد دل از آرزوهای بر باد رفته از قحطی خلق و حیات سخت و دولت از دست رفته در آذربایجان و حاکمیت ظلم و جور و نتیجه تاریخ شوم دو تکه شدن سرزمین خود و از اینکه اگر یک ملت به زبان خود نخوانده و ننویسد چه بلاهایی بر سرش خواهد آمد سخن گفته است شاعر منظومه آراز را با این شعر شروع می‌کند.

من آراز آدیلان
چوخ زاماندیر تانیشام
ان کیچیک یاشلاریمدان
اونا روانلامیشام
قوجا بابام نه واقتی کن
بوغازیم آغرییاردی
آراز کئچمیشم دییه
بوغازیمی سیغاردی
سوروشاردیم آی بابا
آراز نه دیر کئچمیسن
نه کیمی شئیدیر او کی
سویوندان دا ایچمیسن؟
سوالمیدن بابامین
یاشلاردی گؤزلری
اؤزونین چیینلرینده
گیزله نه‌ردی کدری
اؤزومه مأیوس مأیوس
باخیب دئمه‌زدی بیر سؤز
گؤرردیم آنجاق اولوب
اونون توکلری بیز بیز
سونرا دا قارداشیمین
آدین قویدولار آراز
لاکین اؤندا دا منه
آیدینلاشماری بو راز
آنجاق آراز بئشیکده
یاتیب ییرغانان زامان
بؤ سؤزلری دینلردیم
آنامین لایلاسیندان
آراز"ی آییردیلار
قومویلن دویوردولار
من سندن آیریلمازدیم
ظولمولن آییردیلار

در سال 1953پس از آزاد شدن سهند و دوستانش از زندان فاجعه کودتای ضد دمکراتیک با همکاری آمریکا، انگلیس و دربار ایران برای سرنگونی دولت مردمی مصدق رخ داد. این کودتا در ایران و آذربایجان خفقان ملی اجتماعی را چندین برابر افزایش داد و نفسها را در سینه‌ها محبوس کرد در این سالها سهند مانند شخص عادی با دوست نزدیک و صمیمی خود فرزانه در تهران زندگی می‌کند او با راهنمائی دوستش با فوکلور و خصوصاً شاه ادب آذربایجان «ده ده قورقود بویلاری» الفت گرفت و روز به روز این انس افزایش یافت در این ماهها شعر معجزه‌ای حیدربابا یا سلام شهریار باز سهند را روحی تازه بخشید و برای او منبع الهامی شد سهند هم ده ده قورقود بویلاری را شروع به نظم کشیدن کرد، او با ثابت ماندن ماجراها و داستانهای این منظومه برای هر داستان یک آغاز و پایان اضافه نمود در این اضافات شاعر احساسات ملی تاریخی، اجتماعی و فلسفی خود را به قلم می‌کشید با کامل شدن این داستانها و نوشته‌ها در فکر چاپ و گسترش آن برمی‌آید اما در شرایط سخت آن زمان این فکررا عملی ساختن آسان نبود و هیچ چاپخانه‌ای برای انتشار یک اثر ترکی حاضر نمی‌شد با تلاش زیاد یک چاپ خانه به شرط چاپ و انتقال شبانه آن از چاپ خانه موافقت می‌کند اولین جلد آن با درج نشدن تاریخ چاپ در روی آن به بازار می‌آید دوست شاعرش فرزانه در مقدمه این کتاب چنین می نویسد «شاعر بزرگ و صاحب سخن این کار را به بهترین نحو به جای خود رسانده است با در نظر گرفتن ذوق و احساس خواننده در آن هیجان غم و شادی بدیع آفریده و یک اثر اجتماعی عرضه کرده و باوفادار ماندن به ساختار اصلی و اسلوب و خصوصیات سخن در جای خود استعداد خویش را نشان داده و به دریای بی‌افق ذوق انسان راه یافته است شاعر برای زنده کردن احساسات و معنای جا گرفته در داستانها و همچنین روبرو کردن آنها با مسائل اجتماعی و فلسفی در اول و آخر اثر یک مقدمه و خاتمه آورده است این اضافات منظومه را بدیع و از جهت فکر چندین برابر ارزشمند و خیال را به پرواز می‌دارد در هر سطر و هر صفحه منظومه عشق شاعر به سرزمین مادری خلق ملت و تاریخ پرافتخار خود دیده می‌شود.

بو توپراغدا بو دیاردا
اسیرلردن اسیرله‌ره
السیزلری تالامایام
تؤپوردؤیون یالامایان
دیللرینه یالان گلمه‌ز
حق یولوندان اوز چئویرمز
ظولمکارا بونیین ایمه‌ز
دالیسینی دوشمن گؤرمه‌ز
دیشی اصلان
قوچ ایریلر
قافلان کیمی
یووا سالمیش
بو داغلارین یایلاقلارین
جیران قاچار اولاقلارین
تورپاغلاری قاریشیقدیر
بابالارین تورپاغیلای

در این دفترها آهنگ وموسیقی به کار رفته برای به نظم درآوردن داستانها از یک طرف و وابسته بودن شاعر به هویت ملی و به ملت خود از طرف دیگر شاعر را از همه چیز آشکارتر به عنوان فریاد گر ملت خود ودر سیمای یک عاشق حق جلوه‌گر می‌کند.

در حالی که جلد اول داستانهای «ده ده قورقود» سازمین سوز و آن زمانها نشر وبعدا تجدید چاپ هم شد وحتی در ترکیه و باکو چاپ و منتشر گشت، اما جلد دوم آن یعنی «ده ده مین کیتابی» تا امروز هم رویی روشنائی ندیده شاعر در جلد دوم شش داستان از داستانهای ده ده قورقود را به نظم کشیده است و در پایان و شروع آنها نیز مقدمه و خاتمه‌ای آورده است و خصوصا در پایان اثر در خاتمه آورده شده آن سخن‌پردازی خود را به نحو احسن به نمایش گذاشته است.

بعد از کودتای 1953 بسیاری از عمر خود را بالاجبار در تهران سپری کرد فقط به نظم کشیدن داستان‌های حماسی ده ده قور قود کفایت نکرد بلکه این سالها پر مؤثرترین سالهای زندگی او شد در این سالهای سخت از یک سو جوابهای دندان‌شکن کسانی که زبان او را نادیده می‌گرفتند و بر تاریخ ملی و هویت او به چشم حقارت می‌نگریستند و از سوی دیگر به عنوان یک منادیی انسانیت وحقیقت از ویتنام گرفته تا اسپانیا و کوبا از مبارزات مردم در آن سرزمینها حمایت می‌کرد و آنها را می‌ستود و به آنهایی این آزادی‌خواهی مردم را به خون و خاک می‌کشیدند بیزاری می‌جست. او در شعر «بیر مزار بویدا یئر سوراغیندا» (در پی زمینی به اندازه یک گور) آنهائی که ملت و ارزشهای ملی او را زیر سئوال می‌بردند در مقابل آنها می‌ایستد و مقابله با آنها را چنین به تصویر می‌کشد:

اوخودوم دیرچلدیم آیاغا قالخدیم
شیشمک اولوب چاخدیم
ولکانا دؤندوم
بولود تک کیشنه دیم سئل اولوب آخدیم
کؤکسو داغ دالغالی اومانا دؤندوم
وارلیغیمی دانانا قلبزنلره
یامان یاخالاشدیم یامان ووروشدیم
یالان پالانلارین تاپشیردیم یئله
حاقسیزلیغا قارشی یامان ووروشدیم
اوره‌ک سؤزلریمی حاق سؤزلریمی
قایا کیمی دوشمن کؤکسینه ووردوم
قصبکارا جومورد بابالار کیمی
گاه قان قوسدوربان گاه قان اوتوردوم
الیمدن زینهارا زارا گلنله
کؤپک کوشگوتیلر ایت بیراخدیلار
حاق سوزیمه جاواب وئرمه ینلر
قدره قوللانیب غمه تاخدیلار
گوجوم گوجلرینه چاتانمادیقدا
هر طرفدن منی دوره له ییبلر سونگونو بؤیریمه سانجیب آدیما
وطنسیز دئدیلر نه‌لر دئدیلر
یئنه ‌ده داغلار کیمی دوردوم دایاندیم
نه چکیندیم نه ده چاشدیم
محکمه‌لرینی ایلنجه ساندیم
دنیز کیمی جوشدوم کوکره‌دیم داشدیم
آیاغی کوندلی قوللاری باغلی
سسیمی اوجالتدیم آچدیم دیلیمی
اوره‌یی قوربالی سینه‌سی داغلی
دئدیم هر دردیمی هر نیسگیلیمی
چوخ یاخشی بیلیرسیز فیریلداقچی‌لار
من نه وطنسیزم نه ده گؤبه لک
دوغما دییاریم وار بؤیوک ائلیم وار
منیمدیر هم کئچمیش هم ده گله جک

شعر «طالعیمه باخ منیم» (در مورد هویت ملی) خیلی پرمعنا و پربار است سهند در این شعر یک انسان محروم ازحق ملی و محروم از زبان مادری را چنین به تصویر می‌کشد:

طالعیمه سن باخ
دوشونجه‌لریم یاساق
کئچمیشیم‌دن سؤز آچماغیم یاساق
آتا بابامی آدین چئکمه‌ییم یاساق
آنامدان آد آپارماغیم یاساق
بابا دییاریم ایسه
پیتراق پیتراق بیلیرسن
دوغولاندا بئله
اؤزوم بیلمییه بیلمییه
دانیشماغیم دا یاساق ایشیم یاساق

و این چنین از سال 70ـ1960 سهند در شعر مبارزی آذربایجان جنوبی برای خود جائی ویژه پیدا می‌کند در این سالها با رفت و آمد پروفسور رستم علی‌اف به ایران زمینه منتشر اشعار در آذربایجان شمالی توسط ایشان فراهم می‌شود بارزترین بخش دیوان سهند جائی است که سهند به شاعران و ادیبان شمال آذربایجان شمالی نامه نوشته است او اولین، دومین و سومین اشعار ارمغان خود رابه واسطه رستم به آن طرف می‌فرستد و از آنجا در جای خود جواب برای نامه‌هایش می‌گیرد دوستی، برادری و در چشمهای این منظومه یعنی در نامه‌ها، آرزوها خواسته‌ها حسرتها و ناله از هجران به روشنی دیده می‌شود در بین نامه‌های این منظومه سهند نامه‌ای به شهریار که همیشه احترام او را نگه می‌داشت می‌نویسد و یا به گفته خود در خانه شهریار را می‌زند. شهریار به نامه سهند با مجموعه معروف «سهند» جواب می‌دهد این دو نامه نه تنها دو شاعر را به هم نزدیک می‌کند بلکه بر روحشان بلندا بخشیده، در نوشته‌های سهند عرفان کاملاً جان می‌گیرد، افتخار و غرور شهریار به ارث کلاسیکمان بیشتر می‌شود و نگاه او به خویشتن افزونی می‌یابد شاعر در ارمغان سوم ملاقات با رستم علی‌اف و درد دل با او را چنین به تصویر می‌کشد:

داغیوی گؤرمه‌ییم رستم قارداش
غریبه دادیم آدوردون
دوغما وطنیم ده دوغما ائلیمده
منی غریب گؤروب حالیمی
بیر عؤمور دردیمی گیزلی ساخلادیم
اودلاندیم آلوووم اوزومی یاخدی
اودوما سوسه‌په‌ن اولمادی بیرجه
گؤزلریمین یاشی ایچیمه آختی
حکیم سیز قایقی سیز داوا درمانسیز
سیمله‌دی سومی‌یه ایشلدی یارام
اوزومه باغلاندی بوتونقاپیلار
اوزوم‌دن ال اوزدوم کسیلدی چارام
چوخلار باشیم اوسته گلدی سوروشدو
لاکین احوالاتیمی سوران اولمادی
دردیمی یانیغمی سوران چوخ اولدی
آنجاق یانیخماری گؤزی دولمادی
نه بیلیم لازیم مولاحیظه‌لر
یالنیز قورخوردمادی سنی
قارداشیم
ائلین امه‌یی حالالین اولسون

و بختیار وهاب زاده در شعر«سهنده مکتوب» چنین به سهند جواب می نویسد:

قارداش عینی دردی قارداشلاریلا
اؤ آجی فریاد لار شیرین نفس‌لر
منیم ده کؤلومون آهی ناله‌سی
قارداشیم تبربزدن گلن بو سسلر
باکی نین سسی دیر باکی نین سسی
دئییرسن یاری یا بؤلوننلری
دردینی دونیادا بیر بیلمه ین یوخ
بیزده بولوشموشوق آنجاق بودردی
اوجا کورسولردن بیر سؤیله‌ین یوخ
ییخلار گریدن اتیلی ئین
تکانی یاراداق اؤزوموز گره‌ک
یئنه‌ده اولارین (همن خاک) اگر
بییز اؤز ایچیمیزدن ایته لنمه‌سک
خیردا تپه‌لری سئللر اویاندا
اسه‌ر بو حمله‌یه داغلاردا زاغ زاغ
بیز اؤز اؤز در دیمیزه آغلامایاندا
بیزیم یئریمیزه کیم آغلییاجاق؟
گوناهکار توتمایاخ بوردا هئچ کیمی
آیریلدیق بیز غونچه غونچه
چوخ واقت اؤزومیزی به یه نمه میشدیک
بیز دئدیک فیلان کسه گره‌ک اوخشایاک
یاندی اؤز باغریمیز فیلکیر چشمه میز
اؤزگه باغلارینی سوواردیق آنجاق
سالدیق اؤزوموزی اؤزوموز گؤزدن
کؤلیله اوینادیق ال چکیب کؤزدن
کؤلگه‌لر نور آلدی شفقیمیزدن
گونش بیزیم اولدو سحر اؤزگه‌نین
هله تانیماییر دویماییر بیزی
اؤز شهریم منیم اؤز کندیم منیم
کیمسه‌دن اوممایاق طالعیمیز
اؤزوموزدن اومماق سهندیم منیم...


  
  


شئعر: یاساق
--------------------------------------------------------------------------------


طالئعیمه سن باخ
دوشونجه لریم یاساق
دویغولاریم یاساق
کئچمیشدن سوز آچماغیم یاساق
گله جکدن دانیشماغیم یاساق
آتا- بابامین آدین چکمه ییم یاساق!
بیلیرسن؟
آنادان دوغولاندان بئله
اؤزوم بیلمه یه بیلمه یه
دیل آچیب دانیشدیغیم دیلده دانیشماغیم دا یاساق ایمیش، یاساق


یازان: ب. ق. سهند


  
  


بیر مزار بویوندا یئر سوراغیندا




سهندی‌ دومان‌ آلیب‌،
یاشیل‌ دونو سارالیب‌.
بوردا بیر غریب اؤلوب‌،
اؤلوسو یئرده‌ قالیب‌.

من‌ یارانان‌ گوندن‌ دردلی‌ یاراندیم‌،
«وای‌ ننه‌» چاغیرار بیزده‌ دردلیلر.
آغلادیم‌، قیشقیردیم‌، باغیردیرم‌ ـ ساندیم‌،
آنا وطنیم‌ وار، قایغی‌ چکر.

سن‌ دئمه‌ ازلدن‌ یتیم‌میشم‌ من‌،
آنا یورددان‌، آنا وطندن‌ ساری‌.
بونو گیزله‌میشدی‌ هامیلار مندن‌،
حاق‌ قارقیسین‌ اینسان‌ آلدادانلاری‌.

ائله‌ده‌ قایغیسیز، السیز، آیاقسیز،
توللاندیم‌ حیاتین‌ بورقانلارینا
بالتاسیز، ناجاقسیز، دایاناجاقسیز،
آتیلدیم‌ طالعین‌ عومّانلارینا.

ایلیشه‌ ـ ایلیشه‌ ایلیشیملره‌،
سیریمسه‌دیم‌، بویا ـ باشا یئتیشدیم‌.
یانغینلارا آتیلسام‌ دا مین‌ کره‌،
یانیب‌ کول‌ اولمادیم‌، قاینادیم‌ ـ پیشدیم‌.

آز ـ ماز گؤز ـ قولاغیم‌ آچیلان‌ زامان‌،
گؤردوم‌ هامیلارین‌ آدی‌ ـ سانی‌ وار.
بیر منیم‌ آدیما دئییرلر جیرتدان‌،
هر کسین‌ ائل‌ ـ گونو، دودمانی‌ وار.

بو دردن‌، بو غمدن‌ یاندیم‌، آلیشدیم‌،
حسرتیم‌ داغلاری‌ ـ داشی‌ یاندیردی‌.
کول‌ ـ اولوبان‌ تورپاقلارا قاریشدیم‌،
آلووم‌ قورونو، یاشی‌ یاندیردی‌.

من‌ ده‌ مجنون‌ کیمی‌ دوشدوم‌ چؤللره‌،
لئیلام‌ ایسه‌ یوردوم‌، وطنیم‌ اولدو.
چوخ‌ دولاندیم‌، باش‌ اوزاتدیم‌، هر یئره‌،
آیاقلاریم‌ قابار چالدی‌، یورولدو.

سحر ـ آخشام‌ یوللار اوسته‌ دایاندیم‌،
گلندن‌ ـ گئدندن‌ خبر سوروشدوم‌،
سوراق‌ آلانمادیم‌، آنجاق‌، بوشاندیم‌،
گئت‌ ـ گئده‌ حسرته‌، غمه‌ یاندیم‌.

بیر گون‌ بیر قوجایا توش‌ گلدیم‌، سوردوم‌،
گؤردوم‌ گیزلی‌ ـ گیزلی‌ منه‌ گؤز ووردو.
واردیم‌، خلوت‌ یئره‌، یولوندا دوردوم‌،
الیمه‌ کؤهنه‌ بیر کیتاب‌ قیسدیردی‌.

اوخودوم‌، دیرچلدیم‌، آیاغا قالخدیم‌،
شیمشک‌ اولوب‌ چاخدیم‌، وولکانا دؤندوم‌.
بولود تک‌ کیشنه‌دیم‌، سئل‌ اولوب‌ آخدیم‌،
کؤکسو داغ‌دالغالی‌ عومّانا دؤندوم‌.

وارلیغیمی‌ دانان‌ قلبه‌زنلرله‌،
یامان‌ یاخالاشدیم‌، یامان‌ ووروشدوم‌.
یالان‌ ـ پالانلارین‌ تاپشیردیم‌ یئله‌،
حاقسیزلیغا قارشی‌ یامان‌ ووروشدوم‌.

اورک‌ سؤزلریمی‌، حاق‌ سؤزلریمی‌،
قایا کیمی‌ دوشمان‌ کؤکسونه‌ ووردوم‌.
غصبکارا جومرد بابالار کیمی‌،
گاه‌ قان‌ قوسدوروبان‌، گاه‌ قان‌ اوتدوردوم‌

الیمدن‌ زینهارا، زارا گلنلر،
کؤپک‌ کوشگورتدولر، ایت‌ بوراخدیلار.
حاق‌ سؤزومه‌ جاواب‌ وئره‌نمیه‌نلر،
قددره‌ قوللانیب‌، قمه‌ تاخدیلار.

گوجوم‌ گوجلرینه‌ چاتانمادیقدا،
هر طرفدن‌ منی‌ دؤوره‌له‌دیلر.
سونگونو بؤیرومه‌ سانجیب‌ آدیما
وطنسیز دئدیلر، نه‌لر دئدیلر!...

یئنه‌ داغلار کیمی‌ دوردوم‌، دایاندیم‌،
نه‌ چکیندیم‌، نه‌ ده‌ سؤزومو چاشدیم‌.
محکمه‌لرینی‌ اگلنجه‌ ساندیم‌،
دنیز کیمی‌ جوشدوم‌، کوکره‌دیم‌، داشدیم‌.

آیاغی‌ کونده‌لی‌، قوللاری‌ باغلی‌،
سسیمی‌ اوجالتدیم‌، آچدیم‌ دیلیمی‌.
اورگی‌ غوبارلی‌، سینه‌سی‌ داغلی‌،
دئدیم‌، هر دردیمی‌، هر نیسگیلیمی‌.

ائی‌ عیرق‌ افسانه‌سینی‌ اوزه‌ چکنلر،
روحونوزو شئیطان‌ چوشلاییب‌ بوتون‌.
قارداش‌ قیرغینی‌نا توخوم‌ اکنلر،
اکدیگینیزه‌ پئشمان‌ اولارسیز بیر گون‌.

بیر پارا سؤزو چوخ‌ اوزه‌ چکمه‌یین‌،
بوش‌ سانمایین‌ بئله‌ چوخدا مئیدانی‌،
قیپچینین‌، بو قدر سوخمایین‌ گؤزه‌،
آنانیزدان‌ قالان‌ کیرلی‌ تومانی‌.

کاش‌ بو «تمیز نژاد»، «پاک‌ قان‌»لاریزلا،
هیتلرین‌ دیرناغی‌ اولابیلئیدیز.
خام‌ خیاللار، گولونج‌ یالانلاریزلا،
قوبلزلردن‌ عیبرت‌ آلا بیلئیدیز!

گئدئیدیز برلینه‌ یادا لوندونا،
اوستون‌ نژادلارین‌ گؤرئیدیز حالین‌.
بلکه‌ سیغینایدیز اینسان‌ قوینونا
سونون‌ دوشونئیدیز بوش‌ خیاللارین‌.

گؤرئیدیز مئیدانا چوخ‌ گئج‌ گلیبسیز،
معرکه‌ ییغیشیب‌، اویون‌ قورتولوب‌
بوش‌ یئره‌ چاپیبان‌ آت‌ چرله‌دیبسیز
گلین‌ ارکک‌ چیخیب‌، توی‌ باطیل‌ اولوب‌.

گؤرئیدیز خالقلار قالخیب‌ آیاغا،
وارلیغین‌، منلیگین‌ آختاریر سین‌ ـ سین‌.
کیمسه‌ نه‌ نؤکردیر، نه‌ ده‌ کی‌، آقا،
نه‌ ایستر ازیلسین‌، نه‌ ده‌ کی‌، ازسین‌.

تاریخ‌ کدرلنمز گوزگویه‌ بنزر،
اوندا گؤرمک‌ اولار، اگرینی‌ ـ دوزو.
بیر مصلحتیم‌ وار، دینله‌سز اگر،
بو آینادا گؤرون‌ اؤز اؤزونوزو.

ظن‌ ائتمه‌یین‌ یئنه‌ قلم‌ سیزده‌دیر،
سیزلره‌ مخصوصدور کیتابخانالار.
آغی‌ ـ قارا یازماق‌ الینیزده‌دیر،
یوخ‌!... بو گون‌ میلیونلار باشا دوشن‌ وار.

دیرشه‌ بیلسه‌ده‌ کیم‌ حقیقتله‌،
خالقی‌ آلدادانمیر، اؤزو آلدانیر.
دیزه‌ چوکدورولسه‌ میلیون‌ قالیله‌،
یئنه‌ یئر دولانیر، یئنه‌ فیرلانیر.

چوخ‌ یاخشی‌ بیلیرسیز فیریلداقچیلار،
من‌ نه‌ وطنسیزم‌، نه‌ ده‌ گؤبه‌لک‌.
دوغما دیاریم‌ وار، بؤیوک‌ ائلیم‌ وار،
منیمدیر هم‌ کئچمیش‌، هم‌ ده‌ گله‌جک‌.

منه‌ نه‌ عیرق‌، نه‌ ده‌ بابا یونتایین‌،
اؤزوم‌، اؤز کؤکومو یاخشی‌ تانیرام‌.
گئدین‌ اؤزونوزه‌ «بابا» آرایین‌،
سیزین‌ یئرینیزه‌ من‌ اوتانیرام‌.

قاطیرینیز چوخدا باش‌ آپارماسین‌،
قودورمایین‌ بئش‌ گون‌ یایان‌ اولموشام‌.
منی‌ چوخ‌ دا بئله‌ حقیر سانمایین‌،
ایگنه‌می‌ یئینه‌ قیییق‌ قوسدورام‌.

خاما باغلامیشام‌ قیر آتی‌ هله‌،
بیر گون‌ بوتون‌ مینیب‌ اویناداجاغام‌.
ائل‌ ـ اولوسونوزا سالیب‌ ولوله‌،
سیزه‌ قان‌ قوسدوروب‌، قان‌ آلاجاغام‌.

بئش‌ گونلوک‌ بگلیگی‌ بگلیک‌ سانمایین‌،
ایشین‌ دالیسینی‌ دوشونون‌، دویون‌.
بوش‌ یئره‌ اؤیونوب‌ خوروزلانمایین‌،
دالی‌ گونونوزه‌ بیر کؤرپو قویون‌.

بیر آن‌ زنجیرلری‌ آچین‌ دیلیمدن‌،
بو دیل‌ میلیونلارین‌ آنا دیلیدیر.
قورخون‌ غضبیمدن‌، قورخون‌ کینیمدن‌،
ساغالمایان‌ یارام‌ دیل‌ نیسکیلیدیر.

مین‌ ایل‌ قاباق‌ بابام‌ قازان‌ دئمیشکن‌:
بوتون‌ سیزین‌ اولسون‌ تورپاغیم‌، داشیم‌.
تالادیقلارینیزی‌ آلمیرام‌ سیزدن‌،
قویون‌ آنام‌ ایله‌ بیر قوجاقلاشیم‌.

یانیلمایین‌ اگر یالواردیم‌ سیزه‌،
آنام‌ آیاق‌ آلتدا قالماماق‌ اوچون‌.
آنا، موقّدسدیر ازلدن‌ بیزه‌،
قییماریق‌ آیاقلار آلتینا دوشسون‌.

نامردلر زینهارا گلدی‌ الیمدن‌،
چارمیخا چکدیلر منی‌ هر یاندان‌.
قنّارایا آسلادیلار دیلیمدن‌،
یاتاغیم‌ قورو یئر، اوتاغیم‌ زیندان‌.

ایچیمده‌ بوغولان‌ قیشقیریق‌ سسیم‌،
دمیر مییله‌لری‌ تیترتدی‌ یالنیز.
تک‌ باشیما آرتیق‌ نه‌ جوشوب‌، داشیم‌،
اولدوزسوز یارانیب‌ زاواللی‌ یالقیز.

نه‌ قدر باغیردیم‌، هارای‌ قوپاردیم‌،
بوشلوقلاردا ایتدی‌ آنجاق‌ هاراییم‌.
دمیر زنجیرلری‌ چئینه‌دیم‌، دارتدیم‌،
دادیما چاتمادی‌ هاوادارلاریم‌.

کیریدیم‌، آغاردی‌ ساققالیم‌، ساچیم‌
قاپینی‌ آچدیلار، دئدیلر، ایتیل‌!
بیلمه‌دیم‌ هایانا اوز قویوب‌ قاچیم‌،
اومودسوز، آرزی‌سیز، یئر ـ یوردسوز، سفیل‌.

یئنه‌ده‌ اوز قویدوم‌ داغلارا ساری‌،
بلکه‌ دالداناجاق‌ آرایا بیلم‌.
بلکه‌ تاپا بیلم‌ آنام‌ دیاری‌،
قوینونا سیغینیب‌ بیر آز دینجلم‌.

یورولدوم‌ ـ خورد دوشدوم‌، گئتدیم‌ اویقویا،
دربه‌در گزمکدن‌ آخیر اوساندیم‌.
اپریمیش‌ بیر قاری‌ گلدی‌ یوخوما،
دیسکیندیم‌، خوفلاندیم‌، ایسکلت‌ ساندیم‌.

باشیما ال‌ چکدی‌ قورخوم‌ تؤکولدو،
خوش‌ باخیشلاریندان‌ گؤردوم‌ تانیشدی‌.
مهریبان‌ ـ مهریبان‌ اوزومه‌ گولدو،
دؤندو دیله‌ گلدی‌، منله‌ دانیشدی‌:

قورخما، عزیز بالام‌! گزدیگین‌ منم‌،
اپریمیش‌ اولسام‌ دا، گل‌، قوجاقلاشاق‌.
هامان‌ آختاردیغین‌ آنا وطنم‌،
آنا اؤلوسوندن‌ چکینمز اوشاق‌.

بیلیرم‌ دردیوی‌، هر نیسگیلیوی‌،
دولانیم‌ باشووا، دؤنوم‌ گؤزووه‌.
دانیش‌، قوی‌، دینله‌ییم‌ دردلی‌ دیلیوی‌
جانیم‌ قوربان‌ اولسون‌ شیرین‌ سؤزووه‌!

سؤیله‌دیم‌، یوخ‌ آنا! سن‌ دانیش‌گیلن‌،
سؤیله‌، نه‌ اولوب‌ بو گونه‌ دوشوبسن‌؟
دانیش‌ طالعیندن‌، دانیش‌ گونوندن‌
دانیش‌ یازیق‌ آنا، زاواللی‌ وطن‌.

قورو کلّه‌ده‌کی‌ گؤز یئرلریندن‌،
باخدیم‌، داملا ـ داملا یاش‌ دامجیلادی‌.
لاکین‌ کلمه‌ وئریب‌ آلمادی‌ اصلا،
ایچیم‌ آلوو چکدی‌، اورگیم‌ یاندی‌.

اتگین‌ آختاردیم‌ اله‌ گلمه‌دی‌،
یالواردیم‌، آسلاندیم‌ سوموکلریندن‌.
آنا اورگی‌ ایدی‌، دؤزه‌ بیلمه‌دی‌،
آخیر دیله‌ گلدی‌، دانیشدی‌ منلن‌.

دینله‌، دردلی‌ بالام‌، دردیمی‌ دینله‌،
درد اهلی‌ آرتیق‌ درد چکمگه‌ نه‌ وار؟
گل‌، بیر ـ بیر تانیش‌ اول‌ کدرلریمله‌،
دردین‌ دولو گرک‌، دئمیش‌ آتالار.

گوناهکار توتورسان‌ گئت‌ توت‌ هر کسی‌،
آنجاق‌، او گوندن‌ کی‌، اسیر توتولدوم‌،
بویوندوروق‌ آلتدا قارا مال‌ کیمی‌،
یئر شوملادیم‌، هولالارا قوشولدوم‌.

یارالی‌ چیگنیمله‌ چمنلر سؤکدوم‌
تارلالار بیتیردیم‌ چاییرلیقلاردان‌.
گئجه‌لر آج‌ قالدیم‌، گونوز تر تؤکدوم‌،
دیزیمین‌ طاقتی‌ توکنن‌ زامان‌.

دؤندولر اتلیگه‌ کسدیلر منی‌
قوشا چاتما قوروب‌ تونقال‌ یاپدیلار.
چاغیردیلار بوتون‌ یولدان‌ اؤته‌نی‌
دریمی‌ سویدولار، شیشه‌ تاخدیلار.

دؤوره‌لندیم‌، شولن‌ بوریانی‌ تکین‌،
هر کاباب‌ ایگینه‌ ییغیشیب‌ گلن‌،
پیچاغین‌ چیخاریب‌، چکدی‌ قمه‌سین‌،
بیر پارچا سییریب‌ کسدی‌ اتیمدن‌.

یاراماز اوغوللار یاریماسینالار،
چوخ‌ قافاسیز چیخدی‌ سون‌ بابالارین‌.
یورد وئریب‌ قوللوغو ساتین‌ آلدیلار،
الدن‌ گئتدی‌ بوتون‌ وارلیغیم‌، واریم‌.

دؤنرگه‌ دولاندی‌، اوجاغیم‌ سؤندو،
دوغما یوردوم‌ دوغراق‌ دوغراق‌ دوغراندی‌.
قارقالار قارتالا، لاچینا دؤندو،
قارتال‌ قوزغون‌ اولدو، قوش‌ قارقالاندی‌.

اتیم‌ یئییلسه‌ده‌، نئیلک‌، یئییلسین‌،
چالیش‌ خاطیره‌می‌ عزیزله‌، ساخلا.
قویما باری‌ مزاریم‌ اولا ایتگین‌،
ییغ‌ سوموکلریمی‌، بیر یئر تاپ‌، قویلا.

بیزده‌ آنا حقّی‌ تانری‌ حقّیدیر
مگر وصیتین‌ اونوتماق‌ اولار؟
آنا تاپشیریغین‌ یئرینه‌ یئتیر،
مرد ایگیت‌ بورج‌ اوسته‌ جانینی‌ قویار.

آنانین‌ هر سؤزون‌، هر وصیتین‌،
حلال‌ سود امنلر اونودا بیلمز.
یورومک‌ نه‌ قدر اولسا دا چتین‌،
مرد ایگیت‌ یولوندان‌ اوز دؤندرنمز.

او قورخونج‌ رؤیادان‌ آییلان‌ گوندن‌،
نه‌ گئجه‌م‌ قالیبدیر، نه‌ده‌ گوندوزوم‌.
یالنیز بیر سئودانین‌ دالینجایام‌ من‌،
قورو سوموک‌ گزیر هر یئرده‌ گؤزوم‌.

جان‌ آتیب‌، آختاریب‌ یورددان‌، یووادان‌
آنجاق‌ بیر تورباجیق‌ سوموک‌ ییغمیشام‌.
گزیب‌ دولانیرام‌، سفیل‌، سرگردان‌،
هارادا قویلایام‌، هاردا باسدیرام‌.

بو گئنیش‌ دونیادا ارلر، یارانلار،
هر یئر باشدان‌ ـ باشا قاپسانمیش‌ بوتون‌.
ای‌ وطن‌ داشینی‌ دؤشه‌ وورانلار،
مزاردا تاپیلمیر وطنیم‌ اوچون‌.

من‌ کی‌ بیر وطنسیز، یوردسوز شاعیرم‌،
بیر عؤموردور سیتقاییب‌ اینله‌ییرم‌.
کیمسه‌دن‌ نه‌ قان‌، نه‌ دییه‌ت‌ ایسترم‌
بیر مزار بویوندا یئر دیله‌ییرم‌.

یوردومو ـ یووامی‌ باسیب‌ آلانلار،
فقط‌ نئچه‌ قاریش‌ یئر وئرین‌ منه‌.
بوتون‌ سیزین‌ اولسون‌ بو اؤلکه‌ ـ دیار
بیر مزار قاییریم‌ آنام‌ وطنه‌.


  
  

 

 

اعتماد به طبیعت و اعتماد بنفس...

 


  
  

 

تطابق نامهای حیوانات با سالها

حتمأ میدانید که امسال (1388) سال گاو است. ولی آیا میدانید چند سال دیگر مجددأ سال گاو خواهد شد؟

پیرو مطلبی تحت عنوان «کدام جواهر سرنوشت شما را رقم میزند» نوشته بودم منجمان قدیم دوازده ماهای سال را به نام دوازده صور فلکی نامگذاری کرده اند.

اکنون میخواهم بگویم نام کدام حیوانات را به نام سالها رقم زدند. منجمان و گاه شماران دوازده حیوان را برگزیدند تا دوازده سال را با نام هر یک از این حیوانات بنامند و این پریود تکرار خواهد شد.یعنی دوازده سال دگر باز سال گاو فرا میرسد.

نکته جالب اینکه همه میدانند که این دسته بندی ها مبنای علمی ندارد(اگر غیر از این است لطفأ مرا نیز بوسیله E.mail آگاه فرمائید) ولی باز هم در اکثر ملل دنیا مینویسند و میگویند: «امسال سال...است».

و اما نامهای دوازده حیوان برگزیده:

1- موش(صحرائی) Rat    Rat & Muis 

2- گاونر  Ox  Musk Ox

3- ببر Tiger  www.artsouthernstyle.com

4- خرگوش  Rabbit www.creationsbydawn.net 

5- اژدها   Dragon Animal Totem: Dragon 

6  - مار  Snake Snake Identification

7- اسب Horse Image Resolution and Print Quality Adobe Photoshop Tutorial

8- بزغاله Goat  A GOAT

9- میمون  MonkeyA young male White-fronted Capuchin (Cebus albifrons).

10-خروس Rooster Backyard Beauties « Fowl Visions

11-سگ    Dog  A Labrador Retriever

12-خوک  Pig  Pig 

ترجمه: میربابایی

منابع:       http://serch.msn.comhttp://shine.yahoo.com/astrology & wikipedia site


  
  

" تا با چشمان خود نبینم باور نمیکنم "

این جمله را زیاد شنیده ایم.شاید شما نیز گفته باشید.مسلمأ به چشمانتان ایمان دارید!

از قدیم گفته اند: "به شنیده ها اعتماد نکنید"+"تا ندیدید باور نکنید".

ولی امروزه به چشمانتان هم اعتمادی نیست! دلیلش شعبده بازی ها.آیا آنچه میبینیم واقعیت دارد؟ هرگز!

حقیقت را با چشم نمیتوان دید،حقیقت را باید در لابلای اندیشه های آگاه جستجو کرد، باید با نگاهی دیگر دید(شایدچشم سومی لازم باشد) حتمأ مطالعاتی در مورد چشم سوم دارید.هندیها در مراسم ازدواج خالی بین دو چشم (وسط ابروها) میگذارند،بدان معنی که از این ببعد با چشم دیگری زندگی را باید دید نه با چشمان قبلی.

بهر حال هرگز به آنچه میبینید اعتماد نکنید. همه حس ها خطا دارند ولی خطای چشم مشهورتر است.

اینک چند نمونه از خطای چشم تقدیم شما:

1- در حالیکه به بمرکز تصویر نگاه میکنید کمی به تصویر نزدیک و دور شوید.

 

2- اگر چند متر عقب بروید،چهره ها عوض میشوند!

3- خطوط های عمودی و افقی همه با هم موازیند!

4- بمرکز بصویر نگاه کنید و سرتان را جلو و حقب ببرید.

5- چشمانتان را در پیرامون عکس بچرخانید!

6- بمرکز (+) نگاه کنید و سر را جلو عقب ببرید،دایره وسطی میچرخد!

7-

8-  

 -

9- بمرکز یکی از دایره ها نگاه کنید تا دیگری بچرخد!

10

   

11-

1

12-

 

13-

14-

15-

بله! میبینیم ! با چشمان خودمان میبینیم ولی واقعیت ندارد!!!


  
  

10روش برای بهتر خوابیدن(و شاید درمان بیخوابی شما)

 

     

اگر بیخوابی،خواب راحت را از شما گرفته بهترین درمان (نسخه )آن قرص خواب آور نیست.

در اینجا (10) ده مورد گفته شده که شاید مواردی از آنها برای شما نیزمفید باشد.

1 -با(علم بهداشت خواب) هماهنگ باشید: نمایش تصویر در وضیعت عادی

این بدان معنی نیست که محل خواب یا بستر شما تمیز و بهداشتی باشد..وقت معینی را برای خواب و بیدار شدن در نظر بگیرید حتی در تعطیلات.ساعت درونی بدنتان راتغییر ندهید.اگر مورد یا مواردی ذهن شما را مشغول کرده یا استرس دارید روی یک تکه کاغذ بیاورید و باور کنید که در حال حاضر کاری از شما ساخته نیست،تا فردا رهایشان کنید.

2 -اطاق خواب را فقط اطاق خواب کنید: 

اگر حیوان خانگی دارید وی را از اطاق خواب دور کنید.اگر هم اطاقی دارید از خرناس(خروپف)وی در امان باشید.اطاق خواب باید تاریک+خنک و ساکت باشد.

3 -در مواقع مقتضی قواعد را تغییر دهید: 

کامپیوتر و تلویزیون را از اطاق خواب بیرون ببرید(زیرا نور آنها ساعت درونی شما را مختل میکند و یاد آور روز میگردد).البته بعضی ها میگویند عادت دارند با تلویزیون یا موسیقی بخوابند.

4 -آئین و تشریفات را قبل از خواب بجا آورید:  

مدیر علم بهداشت خواب در بیمارستان Gaylord عقیده دارد بالغین هم تشریفات قبل از خواب را لازم دارند.به تشریفات قبل از خواب عمل کنید و نتایج شگفت آورش را ببینید. باید بیاد آورید والدین شما موقع خواباندنتان چه روشی داشته اند .گرفتن یک دوش داغ یا خوردن یک فنجان چای بابونه ممکن است درجه حرارت بدنتان را بالا ببرد و بهتر بخوابید.

5 -از خود درمانی بپرهیزید:    

خوردن قرص ها بیخوابی شما را درمان نمیکند،ولی چند ساعتی شما را گیج و خواب آلود میکند.شما باید در پی درمان باشید،خوردن داروهای گیاهی مثل سنبله الطیب (سنبله کوهی) و نظایر آنها به شرطی که عادت نشود،مفید است.

6 -بین خواب چیزی ننوشید:مایل

بگفته راف دانی رئیس مرکز پژوهش درمان بیخوابی دانشگاه لیندا در کالیفرنیا "مردم بغلط فکر میکنند الکل میتواند بخواب کمک کند ولی متابولیسم بدن با قطع خواب و نوشیدن الکل موافق نیست".بین 4 تا 6 ساعت قبل از خواب کافئین مصرف نکنید.

7 -خواب را از کار روزانه  تفکیک کنید: 

 لورنس ایپستین مدیر مرکز «سلامت خواب » در بوستون میگوید:"اگر شما باید 10:30 به بستر بروید، 10:15 یا زودتر روزتان را تمام کنید". استرس کار را به اطاق خواب نبرید.

8 -کار های جنون آمیز نکنید:   

آنهاکه خواب راحتی ندارند و بیخوابی به آنها غلبه میکند گرایش به لج بازی و عصبانیت دارند که نتیجه بعکس خواهد شد.در این مواقع خود را بآرامش دعوت کنید و در بستر دراز بکشید و سعی کنید به چیزی فکر نکنید.

9 -انزوا در اطاق خواب ایمن: 

نگران نباشید و اطاق خواب را ایمن بدانید،اگر حدود 20دقیقه بعد از اینکه سر به بالش نهادید و خواب ازشما فرار میکند از رختخواب برخیزید ولی چراغ را روشن نکنید، به اینترنت نروید،کتاب نخوانید،فقط آرام و راحت باشید و سپس به رختخواب برگردیدو این ماجرا را در صورت لزوم برای تمام شب تکرار کنید.این پرسه را شایسته سازی conditioning میگویند.شما میخواهید برنامه مرض بیخوابی را عقیم کنید و اگر در خوابگاه یا آپارتمان استدیو زندگی میکنید از پرده ای جهت جدا سازی محل خوابتان استفاده کنید.

10-تمرین: 

ماری سوزان ایستر رئیس دانشگاه آکادمی«علم پزشکی خواب»میگوید:"ترویج دادن راه های خواب و تمرین برنامه های متخصصان با زمان بندی باید صورت گیرد نه با شتابزدگی" او اضافه میکند:هر کس ممکن است مشکل خواب داشته باشد.32%مردم آمریکا این مشکل را با دکترشان در میان میگذارند، بعضی مردم بطور فیزیولژی دچار بیخوابی مزمن هستند، در بعضی دیگر بطور بد خوابی ظهور میکند و برایشان عادت شده و با این عادت کنار میایند که سزاوار سرزنش نیستند. درمان مرض بیخوابی که از افسردگی یا تشویش و اضطراب باشد حدود (6) ماه طول میکشد و پس از این مدت خوابی راحت و با آرامش خواهند داشت.

ترجمه : میربابایی   

منبع :    http://health.usnews.com/articles/health/sleep/2009/03/03/10-ways-to-get-better-sleep-and-maybe-cure-your-insomnia.html

 

 


88/2/16::: 4:27 ع
نظر()
  
  
زندگی نامه رونالدو

رونالدو لوییز نازاریا دلیما یا همان رونالدوی معروف را همگی میشناسیم. مهاجم برزیلی که در طول یک دهه فوتبال حرفه ای خود توانسته به عناوین و افتخارات زیادی دست پیدا کند. گلهای فراوان، آقای گلی ، توپ طلا، قهرمانی جام جهانی و....

او کیست؟
پسرک شیشه ای برزیلی در 22 سپتامبر 1976 در ریودوژانیروی (
Rio de Janeiro) برزیل متولد شد و از همان دوران طفولیت به علت علاقه شدید به فوتبال در کوچه پس کوچه های ریو با توپهای پلاستیکی فوتبال بازی مــی کرد. پدر و مـادرش سونـیـا و نلیـو 
در ابتدا با اینکار موافق نبودند ولی رونی با پا فشاری فراوان در سال 1993 فوتبال حرفه ایش را آ غاز کرد. نخستین عنوان قهرمانی بین المللی اش را در 1994 و در آرژانتین به دست آورد.

رونالدو یکی از با استعدادترین و ماندگارترین فوتبالیستهای دنیاست که تا امروز نامشان در کتاب تاریخ فوتبال ثبت شده، او که فوتبال را از باشگاههای محلی ریو آغاز کرد خیلی زود توانست پله های ترقی را بپیماید و موجبات دعوت خود به تیم ملی نوجوانان برزیل را در سن 14 سالگی فراهم آورد. داشتن 9 مدال در سن 23 سالگی رکورد خوبیست، بازیها و گلهای ملی او نشان دهنده توانایی ها و قابلیتهای بالای این نابغه فوتبال می باشد. مهمترین موفقیت رونی را در زمین چمن باید سرعت و تکنیک بالای بازی او در دریبل کردن و استفاده از فضاهای خالی محوطه 18 قدم دانست و بی شک وی یکی از تکنیکی ترین ستاره های فوتبال جهان است.

رونالدو در سال 1994 اولین جام جهانی فوتبال حرفه ای خود رابا قهرمانی تجربه کرد و پس از آن در سالهای 96 و 97 توانست توپ طلای بهترین بازیکن جهان را تصاحب کند. وی در سن 17 سالگی با احتساب 60 بازی، توانست 58 گل در کارنامه خود ثبت کند. پس از آن بود که از تیم
Cruzeiro به PSV آیندهوون  هلند پیوست، اما فکر می کنید مبلغ قرار داد او برای این جابجایی چقدر بود؟ 4 میلیون دلار برای استعداد خوبی که در جام 94 آمریکا به علت کم سن بودن فقط یک نیمکت نشین بود!

با بازیهای درخشانش در آیندهوون عملا" جنگ بزرگی میان بارسلونای اسپانیا و اینتر میلان ایتالیا به راه انداخت. هریک می خواستند با مبلغ بالاتری او را به جمع بازیکنان خود اضافه کنند. او در سال 1996 که جایزه فوتبالیست سال را دریافت کرد، عنوان آقای گلی لالیگا را نیز در کارنامه خود ثبت نمود و در بازی فینال قهرمانی اسپانیا نیز گل پیروزی کاتالانها را به ثمر رساند، در این میان برای برزیلی ها در فینال جام کوپای آمریکا نیز گلزنی کرد.

نوار بد شانسی ها
اما روز فینال جام 98، روز آغاز بد شانسی و ناکامی های گلزن قهار برزیلی بود. شایعات متعدد در خصوص خط خوردن او از تیم ملی برزیل و مصدومیت های پیاپی در رقابت های مختلف باشگاهی باعث شد تا او از ادامه بازیهای باشگاهی سری
A
باز بماند، پارگی رباط زانو راست در نوامبر همان سال موجب شد تا او به صورت متناوب 2 سال از زمین چمن به دور باشد و سالهای 99 تا 2001 اینتر بدترین فصل های فوتبالش را سپری کند.

خائن بزرگ جوزپه مه آتزا
شاید عده بی شماری از هواداران اینتر او را یک خائن به حساب بیاورند که پس از بهبودی نسبی اش و حضور درخشان در جام جهانی ایتالیا را به مقصد جایی که از آنجا آمده بود (اسپانیا) و سانتیگو برنابئو (
Santiago Bernabéu) ترک کرد، اما نکته اصلی این است که هیچوقت آب یک آرژانتینی و یک برزیلی باهم در یک جوب نمی رود و مساله اساسی روابط بین هکتور کوپر و رونالدو بود که مشکل ساز شده و در نتیجه موجب شد تا رونی علیرغم میلش به قوهای مادرید بپیوندد و حضور 5 ساله ناکام او در ایتالیا با عزیمتش به اسپانیا و رئال مادرید خاتمه یافت. حضور در مادرید هم برای خودش ماجراهای جالبی داشته و دارد که بد نیست از زبان خودش بشنوید.

باید صبور باشیم
او در گفتگویی با خبرنگار روزنامه
as در خصوص علل ناکامی فصل پیش رئال میگوید " فصل گذشته به اندازه کافی جاه طلب و با انگیزه نبودیم و با قاطعیت بازی نکردیم. شاید هم به خاطر داشتن عنوان قهرمانی فصل قبل و حضور بازیکنان قدرتمند و ستاره مغرور شده بودیم. تنها چیزی که در حال حاضر می توانم به هواداران بگویم این است باید کمی صبور باشند، آنها هم مثل ما مشتاق و علاقمند به کسب عناوین هستند، چیزی که همه ما در برنابئو میخواهیم".

خبرنگار دیگری از او در مورد شرایط فیزیکی اش پرسید و رونی پاسخ داد "وقوع یکسری از ماجراها و اتفاقات در طول یک فصل اجتناب نا پذیر است و شما نمی توانید با اطمینان از سلامت کامل فیزیکی خود در طول یک فصل صحبت کنید"

رونالدو در میلان

رونالدو کاملا در میلان حمایت می شود؟

رونالدو:این احساس را دارم. جو و فضای سن سیرو هم رویایی است. وقتی پیراهن میلان را می پوشی احساس اطمینان می کنی. اینجا همه به هم اطمینان دارند و این احساس را انتقال می دهند. قبل از بازی فینال لیگ قهرمانان همه با اطمینان از قهرمانی حرف میزدند. مثل اعضای یک خانواده برای مبارزه آماده شدند، این روحیه تیمی قابل ستایش و از علل اصلی موفقیت میلان است.

 

 

ظاهراً امروز فقط به میلان، زندگی و دوستانش فکر می کند. تمام آن چیزهایی که او را به آینده امیدوار می کند و بیش از هر چیز توانایی هایش. چیزی که به آن اطمینان دارد. می گوید هنوز هم یک گلزن بزرگ است و باز هم این را ثابت می کند اما آیا او همان رونالدوی استثنایی است؟!
بی تردید از برخی ویژگیهای مریخی محبوب دوستداران فوتبال فاصله گرفته است اما هنوز هم عشق به فوتبال در او دیده می شود و آن نبوغ، تکنیک خارق العاده و خلاقیت های خود را حفظ کرده است. کاملاً مطمئن به نظر می رسد... در برابر افکاری که او را متعلق به گذشته می دانند، واکنش های تندی دارد. می گوید دوران او تمام نشده و هنوز هم می تواند با فوتبال و گلهایش چشم ها را خیره کند. بازی در میلان را یک فرصت بزرگ می داند...



 

عاشق فوتبال و علاقمند به گلف
شاید جالب باشد بدانید که وی از بازیکنانی است که به ورزش گلف علاقه زیادی دارد، در این باره میگوید " من این ورزش را دوست دارم اما الان زمان کافی برای تمرین گلف ندارم. اینجا یا میدویم یا در رژیم غذایی هستیم و یا استراحت می کنیم. برای آمادگی داشتن در گلف باید تمرین یک روز در میان داشته باشم."

نام : رونالدو لوییز نازاریا دلیما
قد : 
183 سانتی متر

وزن : 82 کیلوگرم 

ماشین مورد علاقه : BMW


  
  

اظهار نظر بهترین مدافعان فوتبال جهان در مورد رونالدو برزیلی:

                    پائولومالدینی:90  دقیقه بازی کردن مقابل رونالدو اندازه120 دقیقه بازی کردن در مقابل هر  مهاجم دیگریست!!!          

 

تصویر اصلی را ببینید

    الساندرو نستا: تنها مهاجمی که مرا به اضطراب وا میدارد رونالدو برزیلی است!!!!    

                        مارسی دسایلی: هجومهای رونالدو لرزه بر اندام هر مدافعی می اندازد!!!!         

      باتیستوتا: رونالدو یعنی فوتبال. وفوتبال یعنی رونالدو..........!!!                                        


  
  
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >