2-4- توسعه: از نیازهای اساسی دولتها بویژه دولتهای مدرن «توسعه» می باشد. توسعه ای همه جانبه و در همة ابعاد، بنحوی که بتواند نیازهای تازه پدید آمده در پی گسترش جمعیت دولتها را پاسخ گوید. افزایش جمعیت، تقاضاها را انباشته کرده و آنها را متوجه نهادهای مسؤول ـ و بطور مشخص دولت ـ می سازد تا به آنها پاسخ گوید. از آنجا که دولتهای مدرن وظیفة پاسخگویی را به بهانة رفاه در بیشتر عرصه های زندگی برعهده گرفته اند، توسعه به عنوان عاملی برای پاسخگویی در مورد آنها اهمیت بیشتری می یابد. این که چرا توسعه می تواند پاسخگوی این تقاضاهای روزافزون باشد، به ایجاد جایگاههای جدید و نوین که بدون راندن دیگران و جایگاهشان به دیگران امکان قرار گرفتن در یک جایگاه را می دهد، برمی گردد. بنابراین، هرکسی ـ چه آنانی که هستند و چه آنان که می مانند ـ می توانند در جایگاه مناسبی قرر گیرند و عدالت بدین گونه اجرا شود. ادامه مطلب...
تأمین اجتماعی در ایران با تکیه منابع مالی اسلام
تحقیق حاضر را می توان به دو بخش نظری و تجربی تقسیم نمود در بخش نظری تحقیقات انجام شده حول محور تأمین اجتماعی است ولی ادبیات آن در بین اندیشمندان اسلامی چند سالی است که رواج یافته است.
ولی تحقیق حاضر که در صدد برآورد مقدار بالقوه مقدار پولی منابع مالی لازم الاداء و ارتباط آن با تأمین اجتماعی می باشد در نوع خود در ایران تازه و بدیع می باشد و به همین علت اگر چه تحقیقی تازه و قدمی ابتدائی در حوزه تحقیقات اقتصاد اسلامی بوده ولی امید داریم تا زمینه ساز تحقیقات بعدی در این زمینه باشد.
از آن جا که تحقیق حاضر به طور کلی به دو بخش نظری و کاربردی تقسیم شده در فصل اول به مباحث نظری و اصول و مبانی تأمین اجتماعی در اسلام پرداخته می شود. به همین خاطر در فصل دوم به تعریف تأمین اجتماعی و مفاهیم مربوط به آن که در طی تقریباً قرن گذشته وارد حوزه علوم اجتماعی شده، پرداخته می شود.
در فصل سوم به طور گذرا به اصول و مبانی تأمین اجتماعی متعارف پرداخته شده و در فصل چهارم اصول و مبانی تأمین اجتماعی در اسلام مورد تحقیق قرار می گیرد که سه اصل عدالت، اخوت و برادری و کرامت انسانی به طور تفصیل مورد بحث قرار می گیرد و ارتباط آنان با تأمین اجتماعی را از متون اصلی (قرآن و سنت) نشان داده شده است.
در دو فصل پنجم و ششم به نقش و وظایف مردم و حکومت در تأمین اجتماعی از منظر اسلام می پردازیم. و در فصل هفتم منابع مالی تأمین اجتماعی از دیدگاه اسلام را بر می شمارند. و به فراخور حال هر کدام را توضیح می دهیم از آن جا که در این تحقیق در صدد محاسبه حقوق مالی لازم الاداء در اسلام که ماهیت تأمین اجتماعی دارد و از طرف دیگر با توجه به آمارهای موجود در کشور مقدار آن قابل برآورد باشد لذا مباحث نظری و فقهی مربوط به خمس و زکات که تحت این مفهوم می باشند را با تفصیل بیشتر بحث می نماییم.
فصل هشتم را به خطرات و حوادثی که در اسلام به طور منصوص مورد حمایت تأمین اجتماعی قرار می گیرد اختصاص دارد.
در فصل نهم در ابتدا روش های برآورد مالیات را که از جانب اقتصاد دانان بخش مالیه ارائه شده را برای برآورد خمس طرح نموده و بعد از بررسیی محدودیت های هر یک، روش شبیه سازی خرد را برای برآورد خمس در سطح کشور انتخاب می نماییم.
در نهایت در فصل دهم ارقام هزینه های مذهبی لازم الاداء در سطح ملی از طریق جمع تفکیکی آنها به دست آمده و با یکدیگر مقاسیه می گردند و سپس مقادیر بالقوه با مقادیر بالفعل آن که از جانب خانوارها پرداخت شده است مقایسه گردیده و آن گاه مقادیر و نسبت مجموع آن با مجموع درآمدهای مالیاتی دولت مقایسه می گردد، که در صورت قابل اعتناء و توجه بودن این ارقام پیشنهاداتی برای برنامه ریزی، جمع آوری این مقادیر، هدایت و افزایش کارآئی مصارف آن ارائه خواهد شد.
ناگفته پیداست که انجام تحقیقات تجربی و کاربردی محدودیت های خاص خود را داراست بالاخص اگر تحقیق دو نوع خود تازه و بدیع بوده و اطلاعات مربوط به متغیرها و پارامتری های مربوطه بر اساس مبانی نظری آن علم جمع آوری نشده باشد که در این صورت اطلاعات موجود در رابطه با متغیرهای دیگر باید شبیه سازی گردیده و برای محاسبه مورد استفاده قرار گیرد. مضافاً اینکه اگر این نوع تحقیقات در کشورهائی که از نظام اطلاعاتی و آماری منسجم برخوردار نمی باشد، صورت پذیرد مشکلات کار چند برابر خواهد شد. بنابراین در ابتداء و مقدمه محدودیت هایی که در برآورد مقدار منابع مالی تأمین اجتماعی، این طرح با آن مواجه بوده است، عنوان شده است.
ابعاد فراتئوریک
مقصود از ابعاد فراتئوریک،زیربناهای فلسفی است که نظریات علوم اجتماعی از آنها سرچشمه میگیرند. اهمیت این بحث در این است که ابعاد فراتئوریک در هر نظریه، وظیه تعیین و تبیین مبادی تصوری و تصدیقی آن نظریه را بر عهده دارد. نفوذ به لایههای زیرین، زیربنایی و محوری هر نظریه، درک مفاهیم اساسی آن، درک نحوة تکوین و شکلگیری و موارد مهم دیگر، تنها در پرتو شناخت این ابعاد ممکن است. هرچند در تعداد این ابعاد نظر واحدی وجود ندارد، اما در این نوشتار چهار مبحث مهمتر یعنی: معرفت شناسی، انسان شناسی، هستی شناسی و وظیفه شناسی مد نظر بوده است. حداقل نتیجهای که این بررسی به دنبال دارد این است که نظریة رفتار اداری ـ همانند سایر نظریات علوم اجتماعیـ محصول نوعی نگرش خاص به حقیقت (معرفت)، هستی، انسان، وظیفه و مقولات مشابه است.
1- نظریة رفتار اداری
اگر بخواهیم تعریفی از نظریة رفتار اداری ارائه دهیم به نظر میرسد عبارت زیر مناسب باشد:
«با توجه به آنکه هر رفتار نوعی تصمیم است و هر تصمیم از مفروضات ارزشی و واقعی ناشی میشود، سازمانها از طریق فراگردهای اداری بر تصمیمات افراد نفوذ میکنند و از این طریق رفتار آنها را در جهت تحقق اهداف سازمانی،شکل میبخشند».
«نظریة رفتار اداری» به دنبال بیان آن است که چگونه سازمانها برای وصول به اهداف تعیین شده، ابزارها و فراگردهای سازمانی را در اختیار میگیرند و آنها را جهت میدهند تا تصمیمات افراد سازمانی در راستای اهداف تعیین شده باشد. در واقع این نظریه، یک الگوی تصمیمسازی است.
الفـ اهداف سایمون از تدوین نظریة رفتار اداری
1- شناخت سازمانها در چارچوب فراگردهای تصمیمگیری آنها (سایمون، 1371، ص یک)
2- رفتار اداری به عنوان راهی برای گشودن دشواریهای عملی سازمان (سایمون، 1371، صفحات دو و هشت)
3- ناخشنودی از نظریات اداری موجود و تلاش جهت پروراندن آنها (سایمون، 1371، ص 21)
4- ایجاد یک رشته از ابزارهای لازم برای تعریف سازمان و بررسی کارکردهای آن(سایمون،1371،ص16)
5- ایجاد علوم اداری بر محور رفتار (سایمون، 1371، صفحات 17 و295)
بـ جایگاه نظریة رفتار اداری در میان نظریات علم مدیریت
همزمان با انتشار نظرات سایمون در سالهای پایانی نیمة اول قرنی که گذشت، دو جریان فکری در حوزة بررسیهای سازمانی شکل یافته، و جریان جدیدی نیز در حال تکوین بود.
اختلاف میان این دو اندیشه ـ که به صورت عام به تئوریهای کلاسیک و نئوکلاسیک مدیریت مشهوراندـ در برخورد با مسائلی مانند: «اختیار سازمانی» و یا «سازمان رسمی» عمق بیشتری مییافت. در این شرایط سایمون ضمن ساده دلانه خواندن بررسیهای تک متغیریِ این دو جریان، نهضتی را در حوزة بررسیهای سازمانی آغاز نمود که «رابینز» از آن به «عقب گرد اصول گرایی» تعبیر مینماید (رابینز، 1377، ص 438).
سایمون شدیدترین انتقادات را بر اصول اداری کلاسیکها وارد نمود و آنها را در حد ضرب المثلهایی که هر کدام با دیگری در تناقض هستند، تنزل بخشید (سایمون، 1371، ص 23). همچنین سایمون انتقاداتی را نیز متوجه نئوکلاسیکها میکند و ضمن تأیید تأثیر ویژگیهای شخصیتی عملکرد سازمانی،انتقاداتی که از سوی مکتب روابط انسانی متوجه سازمان میشود را دلیلی بر اهمیت فراوان نقش سازمانها و تأثیر قابل توجهی که بر رفتار افراد میگذارند، قلمداد مینماید (سایمون، 1371، ص نه). وی به دلیل نقش غیرقابل انکاری که برای سازمان و تأثیر آن بر رفتار اجتماعی قائل است، درصدد برآمد که در قالب رفتار اداری چارچوبی برای تحلیل و تعریف موقعیتهای اداری فراهم آورد و به نحوی اصول اداری را از آسیب ابهام درونی و تناقض متقابل نجات بخشد (سایمون، 1371، ص303)
سایمون با روشن بینی و واقع نگری قابل تحسین، که از ویژگیهای برجسته او است، سنگ بنای نظریات جدیدتر را در مدیریت بنا نهاد. هر چند دو دهه طول کشید. تا نظریه پردازان سازمان، اهمیت سخنان او را درک نمایند و نسبت به آن واکنش نشان دهند (رابینز، 1377، ص439)
رویکرد اقتضایی در مدیریت، تا حدودی وام دار اندیشههای سایمون است. همچنین جدیدترین نظریات سازمانی، که سازمانها را به عنوان عرصههای سیاسی «قدرت ـ کنترل» قلمداد مینمایند. مدیون تعالیم سایمون هستند. «جفری ففر»، بر اساس «مطالعات سایمون و مارچ»،مدلی از تئوریهای سازمانی ارائه داد، که در آن ائتلافهای قدرت،برای حفظ منافع شخصی اعضای ائتلاف، شکل میگیرد و مواردی مانند هدف گذاری و کنترل سازمانی نیز، در راستای همین منافع صورت میپذیرد (رابینز، 1377، ص 440)
(نگاره شماره 2: پارهای از تفاوتهای میان رویکردهای کلاسیک و نئوکلاسیک با نظریه رفتار اداری)
رفتار اداری سایمون یک نظریه عقلایی است، اما همانگونه که خود سایمون تأکید میکند، عقلانیت مورد نظر او متمایز از عقلانیت اقتصادی و عقلانیت منعکس در نظریات کلاسیک مدیریت است.
3ـ عناصر تئوریک و فراتئوریک نظریه رفتار اداری
اساسیترین مفاهم تئوریک و فراتئوریک نظریه رفتار اداری را میتوان در قالب نگاره شماره 3 ارائه کرد. آنچه در این بررسی مشهود است. ارتباط میان این دو دسته از مفاهیم است (ابعاد تئوریک و فراتئوریک). بر یعنی اگر سایمون صرفاً شناختهای حسی را معتبر نمیدانست، هستی را منحصر در عالم ماده و محسوس و انسان را موجودی تک بعدی نمیشمرد و همچنین ارزشها را غیرعقلایی قلمداد نمیکرد، نظریه رفتار اداری بدین شکل صورت بندی نمیشد.
نگاره شماره 3: ابعاد تئوریک و فراتئوریک نظریه رفتار اداری
4ـ ارزیابی عناصر اصلی نظریه اداری از دیدگاه نهج البلاغه
همانگونه که پیشتر بیان شد، عقلانیت در نظریه رفتار اداری دارای ویژگیهای زیر است:
1- عقلانیت محدود به طراحی وسایل و روشها است و عقل توان پرداختن به اهداف را ندارد.
2- تصمیم، معادل رفتار است و عناصر «خودآگاهی»، «تعهد» و «برگزیدن عقلایی» در آن ضرورتی ندارد.
3- محدودة روانشناسی فرد، تعیینکننده رفتار او به شمار میآید.
الفـ عقلانیت در نهج البلاغه
همانگونه که پیشتر بیان شد، عقلانیت در نظریه رفتار اداری دارای ویژگیهای زیر است:
1- عقلانیت محدود به طراحی وسایل و روشها است و عقل توان پرداختن به اهداف را ندارد.
2- عقل تنها به «واقع» میپردازد و «ارزش» از محدودة آن خارج است؛ به عبارتی حوزه عقل غیرارزشی و حوزه ارزشها غیرعقلانی است.
3- اهداف عقلایی نیستند بلکه توسط قراردادهای اجتماعی تعیین میشوند.
4- اخلاق نسبی و ارزشها قراردادی است.
5- انسان عقلایی، انسان اقتصادی است. انسان اداری مورد نظر سایمون، هر چند تفاوتهایی با انسان اقتصادی دارد اما از لحاظ مبانی و مبادی همان انسان اقتصادی است. لذا با انگیزههای اقتصادی برانگیخته میشود، و عقل متصدی تنظیم وسایل، برای حداکثر سازی (یا در نظریه سایمون رسیدن به حد رضایت بخش) این امیال است.
اما میتوان شواهدی ارائه نمود که عقلانیت در نهج البلاغه،متفاوت از عقلانیت در نظریه رفتار اداری است. به عبارت دیگر خردورزی در نهج البلاغه منحصر به طراحی روشها نمیشود ـ هرچند که به عقلانیت ابزاری هم توجه شود ـ بلکه دامنهای بسیار گستردهتر دارد و بسیاری از اموری که در نظریه رفتار اداری ـ به دلیل ماهیت پوزیتویستی آن ـ غیر عقلایی به شمار میآید. در نهج البلاغه شرط خردورزی شمرده میشود. این بحث در چهار بخش مجزا ارائه میشود.
تأکید نهج البلاغه بر عقلانیت و ارزش بی نظیر آن
پارهای از آموزههای نهج البلاغه،عقل را عامل نجات، اصلاح و هدایت انسانها برمیشمرد و بر نقش بینظیر آن تأکید میکند:
ما استودع الله امرأ عقلاً اِلّا استنقذه به یوماً ما (قصارالحکم 407)
خدا عقل را به انسان نداد جز آن که روزی او را با کمک عقل نجات بخشید (نهج البلاغه، ص 727)
... ولایغش العقل من استنصحه (قصارالحکم 281)
... کسی که از عقل نصیحت خواهد به او خیانت نمیکند (نهج البلاغه، ص699).
تأکید نهج البلاغه بر عقلانیت ابزاری (عقل معاش)
نهج البلاغه، از توجه به «وسایل مشروع» غافل نبوده و جایگاهی شایسته برای آن بنا ساخته است، اما عقلانیت را منحصر به عقلانیت ابزاری نمیداند. نهج البلاغه چگونه میتواند عقلانیت ابزارها را نادیده انگارد، در حالیکه بزرگترین ضربات بر اسلام و جامعه اسلامی از سوی کسانی بود که با هدف حق طلبی، به دنبال وسایل و روشهای باطل رفتند ـ همانند آن چه خوارج انجام دادند؟! (نهج البلاغه، ص 111)
و لیس للعاقل ان یکون شاخصاً الا فی ثلاث: مرمه لمعاش، او خطوه فی معاد، او لذه فی غیر محرم (قصارالحکم 390)
... و خردمند را نشاید، جز آنکه در پی سه چیز حرکت کند: کسب حلال برای تأمین زندگی، یا گام نهادن در راه آخرت،یا به دست آوردن لذتهای حلال (نهج البلاغه،ص 725)
... ولا عقل کالتدبیر... (قصارالحکم 113)
و هیچ عقلی، چون تدبیر اندیشیدن نیست. (نهج البلاغه، ص 650)
تأکید نهج البلاغه بر عقلانیت اخلاق و ارزشها
در نهج البلاغه نه تنها اخلاق و ارزش، از دایره عقل خارج نیستند بلکه، توجه نکردن به آنها موجب میشود تا خردورزی فرد، مورد خدشه و در معرض نابودی قرار گیرد.
... و اعلموا ان الامل یسهی العقل و ینسی الذکر (خطبه 86)
... و بدانید که آرزوهای نفسانی خرد را به غفلت وا میدارد و یاد خدا را به فراموشی میسپارد. (نهجالبلاغه،ص145)
آن حضرت در توصیف شیفتگان دنیا میفرمایند:
... قد خرقت الشهوات عقله و اماتت الدنیا قلبه... (خطبه 109)
خواهشهای نفسانی پرده عقلش را دریده، و حب دنیا دلش را میرانده است. (نهج البلاغه، ص205)
این بیان، لزوم توجه به اخلاق و ارزشها را مورد توجه قرار میدهد، زیرا در صورت توجه نکردن به ارزشها،شهوات میتواند عقلانیت انسان را مورد تهدید جدی قرار دهد.
آن حضرت در نامهای به شریح قاضی، حقانیت گفتار خود را به جمله زیر مؤکد میسازند:
شهد علی ذلک العقل اذا خرج من اسر الهوی و سلم من علائق الدنیا (کتاب 3)
به این واقعیتها عقل گواهی میدهد، هرگاه که از اسارت هوای نفس نجات یافته و از دنیا پرستی به سلامت بگذرد (نهج البلاغه، ص483)
کلام مبارک آن حضرت، بیانگر این واقعیت است که عقل اسیر شهوات نمیتواند حقایق را آنگونه که باید دریابد و به شناخت حقیقی دست پیدا کند. یعنی برای عقلی که به شهوات آلوده است، دستیابی به عقلانیت عینی محال است.
در یکی از نامههای آن امام همام به معاویه آمده است:
... و انک والله ما علمت الاغلف القلب المقارب العقل(کتاب 64)
حضرت در این نامه کسی را به تباهی عل و غیر عقلانی بودن محکوم میکنند که به حسب ظاهر در عقلانیت ابزاری و تدبیر وسایل بسیار موفق عمل میکرد و پیروزیهای فراوانی به دست آورده بود. جهت توضیح بیشتر مطلب،از حدیثی که در جلد اول اصول کافی آمده است،بهره میگیریم.
]قلت له ما العقل قال:[ ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان ]قلت: فالذی کان فی معاویه؟ فقال:[ تلک النکراء، تلک الشیطنه و هی شبیهه بالعقل و لیست بالعقل
]شخصی از امام صادق (ع) پرسید عقل چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند:[ چیزی است که به وسیله آن خدا را بپرستند و بهشت بدست آرند. ]راوی گوید: گفتم: آنچه معاویه داشت چه بود. فرمودند:[ آن نیرنگ و شیطنت بود، آن مانند عقل است ولی عقل نیست (کلینی، اصول کافی،ج 1، ص16)
برخلاف اعتقاد دیدگاههای کلاسیک تصمیمگیری، که کار عقل را پیروی از هواها و غرایز میدانند و عقلانیت مورد نظر آنها، متصدی تدبیر وسایل برای حداکثر سازی خواستههای نفسانی است؛ نهج البلاغه یکی از کاربردهای عقل را،عدم پیروی از امیال نفسانی و متقابلاً کنترل غرایز میداند،که جملات فوق گوشههایی از دیدگاه نهج البلاغه در این مورد را نشان میدهد.
پرسشهاوشبهاتدرزمینههایتاریخیاجتماعیمیرویند
به گفته جامعه شناسان، تفاوت جوامع کنونی با اجتماعات گذشته صرفا در سرعت و شتاب نیست، بلکه ماهیت تحول آنها بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا علاوه بر این که نظام معیشتی جوامع مدرن بسیار متفاوتتر از گذشته میباشد، آنها در نظام معرفتی و جهان بینی نیز دچار دگرگونیهای اساسی شدهاند. این امر نشان میدهد که میزان نفوذ و برد تحول تا عمیقترین لایههای حیات جمعی نیز رسوخ کرده است، به گونهای که به جرأت میتوان گفت اساسا حیات جمعی انسان به دو دوره «سنتی» و «مدرن» تقسیم میشود که البته هر دوره لوازم و مقتضیات خود را دارد.
این سخن که اکنون جوامع سنتی در مقیاس جهانی از گردونهی تمدن و تمدن سازی کاملاً به حاشیه رانده شدهاند ـ اگر چه چندین دهه پیش با انکار و اکراه روبرو بود، ولی در حال حاضر ـ سخنی کاملاً بدیهی و روشن تلقی میشود. تمدن کنونی بشر بی گمان مبتنی بر مدرنیته و اندیشهی مدرن و نقاد است و در تمام سطوح از آن تغذیه میکند. گرچه در دهههای آخر قرن بیستم مجموعه انتقاداتی تحت عنوان پستمدرن (Post Modern) نسبت به بنیادهای اندیشه و پروژههای مدرنیته طرح و شرح شد ـ که بسیار قابل تأمل است. با این همه به نظر میرسد مجموعهی بشریت در حال «گذار» است؛ اما نوع گذار تفاوت میکند.
دنیای پیشرفته و فرا صنعتی غرب در حال گذار از وضعیت مدرنیته است و این در مقولاتی نظیر علم، تکنولوژی، فلسفه، دین و هنر کاملاً پیداست. هم اینک در مغرب زمین نظریات انتقادی بسیاری نسبت به محصولات و فرآوردههای ناشی از پروژه مدرنیته آغاز شده است و حتی نگاه اندیشمندان غربی (نه لزوما سیاستمداران آنان) نسبت به پدیدهی شرق و شرقشناسی تعدیل و گاه متفاوت شده است. در گذشته، مجموعهی اندیشوران و رجال سیاسی با آمیزهای از قدرت و معرفت بر میراث مادی و معنوی مشرق زمین میتاختند و به اصطلاح تمدن بورژوازی غرب قویا در خدمت استعمار بود. نگرش آنها به شرق کاملاً تحقیرآمیز و بهرهجویانه بود، لیکن چندی است اندیشمندان در موضع شرقشناسی از مبانی و رویکردهای پیشین فاصله گرفته و دیدگاههای نوینی را به ظهور رساندهاند؛ در چارچوب شرقشناسی، پژوهشهای اسلامشناسی نیز تقریبا همین روند را داشته است.
به موازات دورهی گذار غرب از وضع مدرن، در جوامع در حال رشد و توسعه تازه دورهی گذار از سنت به مدرنیته آغاز شده است! جامعه شناسان بر این باورند که اساسا «وضعیت گذار» بحران زا و شبهه خیز است: زیرا وضع گذار یعنی بر هم خوردن تعادل، و این معادل است با گونهای بحران هویت در سطح فردی و جمعی؛ یعنی جامعه با هویت فرهنگی ـ تاریخی پیشین خویش در چالش قرار میگیرد و قصد تعادل نوینی میکند.
بی شک، در سنجش میان سنت و مدرنیته و ایجاد توازن و تعادل، باید توجه داشت که هستهی درونی و اصلی سنت را در جامعهی ما و همانند آن، دین تشکیل میدهد. همچنین قلب تپندهی مدرنیته علم و دستاوردهای آن است. لذا نباید شک کرد در جوامعی چون جامعهی ما، هر موضوع و مسألهای که وارد منظومهی فکری ـ فرهنگی میشود، بی درنگ در جغرافیای معرفتی مورد پرسش قرار میگیرد و جایگاه و موقعیّت آن نسبت سنجی میشود. این طبیعی است که در جامعهای با پیشنهای دیرینه در تاریخ و دارا
بودن لایههای گوناگون هویتی، موضوعات نوین انسانی منبعث از فضای مدرنیته مورد پرسش و چالش قرار گیرد؛ تجربهی یک سدهی اخیر جامعهی ما و چالشهای پیرامونی آن کاملاً مؤید این مطلب است.
مجموعهی این چالشها در دو سطح معرفتی و معیشتی، همواره امواج خود را بر پیکر جامعه نواخته و گاه به صف بندیهای تند و خشنی نیز منجر شده است. تجربه انقلاب مشروطیت و انشعابهای پس از آن و نزاع میان مشروطهخواهان و مشروعهگرایان نمود تاریخی این پدیده است.
بنابراین، تکوین و رشد پرسشها و شبهات دینی را در دورهی گذار، نباید صرفا سیاسی و یا مصنوعی تلقی کرد، زیرا بدون تردید بخش قابل توجهی از آن به شرایط اجتماعی ـ تاریخی کشور باز میگردد.
دریافت این نکتهی مهم، شرط نخست مواجهه با پرسش و شبهات زمانهی ماست.
با سلام عشایر طبس مسینا که از سخت کوشترین مردم هستند کوچ بهاره خود را از هفته دوم فروردین ماه شروع کرده اند .عشایر طبس مسینا دو بار در سال کوچ می کنند کوچ بهاره به همراه خانواده است و به مناطق شوراب ،پدخل ،مرق ، کلاته خشک ، فیلچاه ،کوه میناباد ،چهبلوچ و . . . کوچ می کنند و حدودا سه تا پنج ماه در این مناطق با خانواده هایشان هستند و از شیر گوسیفندان کره ، کشک(قروت) ،روغن زرد و...درست می کنند. از اوایل پاییز کوچ زمستانی به منطقه مرز افغانستان که به تک نومیدی معروف است شروع می شود. که البته در این مرحله کوچ خانواده ها را همراه نمی برند و فقط مردان همراه گله می روند. . در 50 روز مانده به نوروز که فصل زایمان گوسفندان است مردان بیشتری به تک می روند. در پایان تعدادی عکس از شروع کوچ و گوسفندان برایتان می گذارم
موفق و پیروز باشید.
با سلام خدمت همه دوستان و با عرض پوزش به علت تاخیر در ارسال عکس ها . ولی الوعده وفا
در ادامه جند عکس از خسارات سیل در طبس مسینا را قرار دادم که البته گوشه ی کوچکی از تخریب سیل در روز بعد از سیل می باشد
آیا اخیرا فراموش می کنید دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟
داخل اتاق می شوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت می روید؟
آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟
شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید؟
نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد. توصیه های روانشناسان:
ویژگی های آموزش نظام آموزش جهانی به عنوان وسیله یی برای ارائه دیدگاه گسترده آموزش پایه است.
1- آموزش جهانی، راهکارهای آزمایش شده یی را برای بهبود محیط یادگیری و غنی سازی یادگیری مطرح می کند. از این رو از ابزارهای یادگیری استفاده بهینه می شود و اهداف علمی، مهارتی، رفتاری و ارزشی به طور موثرتری شناخته می شود. تاکید بر تشکیل گروه های کاری، یادگیری مشارکتی، تقویت