دیرگاهیست
که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم
من است
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آئینه ز من
با خبر است
که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب
شقایق بودم
همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا
خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شده ام
هرچه دارم غیر
تنهایی تمامش مال تو
صد دوبیتی،صد غزل دارم و حتی یک بغل
شعرهای خوب نیمایی تمامش مال تو
ضرب آهنگ غزلهایم صدای پای توست
این صدای پای رویایی تمامش مال تو
بی کران سبز اقیانوس آرام تنم
ای پری خوب دریایی تمامش مال تو
مهر دل ما مدام تقدیم شما/عمری که شود به کام تقدیم شما/پیدا نشد آن هدیه که در شأن شماست/یک باغ گل سلام تقدیم شما..