سلمان هدایت - روانشناسی آوا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبانت را به نرم گویی و سلام کردن، عادت بده، تا دوستانت فراوان شوند و دشمنانت اندک گردند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
طبس مسینا ، سیل ، مقالات کامپیوتری ، ویندوز ، قیصر امین پور ، عشق ، عکس ، فوتسال ، فرش ، مادرزن ، شعر ، شهادت ، بیرجند ، آرمیون ، ترجمه ، ترجمه انگلیسی ، ترجمه فارسی ، تغذیه ، تلاشگران ، چشم ، چله ، حاج علی جان ، حاملگی ، حجاج ، خانوار ، خداوند ، خط ، خوسف ، داماد ، داور ، دختر ، درمان علایم ، درمیان ، دستگاه قضایی ، دکتر شریعتی ، دلتنگی ، دیر شکوفایی زبان ، ذهن ، رشد ، رمضان ، روانگردان ، ریه ، زارع ، زخم زبان ، زعفران ، زمستان ، سالن ورزشی وحدت طبس مسینا ، سرطان ، سرطان بینی ، سن ازدواج ، سنتوری ، سولفور ، سیر ، سیگار ، آسیاب جان محمد ، آل عمران ، آلعمران ، آمار ، آنفولانزای پرندگان ، آیدی ، اختلال یادگیری ، اختلالات زبانی ، ازدواج ، ازدواج هوشیارانه ، اس ام اس ، اس ام اس با ترجمه ، استقلال ، اسکرین سیور ، اسلام ، اصغری ، اطلاع رسانی ، انتخابات ریاست جمهوری ، اوتیسم ، ایرانیان باستان ، باران ، باطری ، بهار ، بیجار ، بیش فعالی ، بیماری ، پارکینسون ، پدر ، پرستش ، پسر ، پویا ، پیتزا ، پیتزاء سبزیجات ، پیتزای سبزی ، پیروزی ، تاریحچه فرش ایران ، تالاسمی ، تخریب ، شهر طبس مسینا ، طاووس ، طبیعت ، عارفانه ، عزت ، عشایر ، مجلس ، فرماندار ، قالیچه ، قرآن کریم ، قضاوت ، قلب ، عناب ، عید قربان ، فارسی کردن اعداد در ورد ، فاطمه نظری ، فجر ، عشقی نژاد ، عصب شناختی ، 13 آبان ، Truth حقیقت Trust اعتماد Trash آشغال Thrush برفک دهان ، آبی آرام ، کارت گرافیک ، کامژیوتر ، کردستان ، کشیدن حروف ، کلیه ، کوچ ، کوچه های خراسان ، کودکان عقب مانده ذهنی ، گاز ، گزیک ، گفتگو با خدا ، گل کلم ، گلبولهای قرمز ، گلدون ، گلو ، گیاه ، لب تاب ، لوزالمعده ، یلدا ، یونانی ، مقدسات ، مهارتهای ادراکی در کودکان ، موسیقی درمانی ، میخ ، میرمحرابی ، ناحیه حرکتی تکلم : یا برکا ، نارساخوانی ، نقاشی ، نوروپسیکولوژی ، نوروز ، هفته های اول بارداری ، هنر درمانی ، وحدت ، وحید شمسایی ، وقت زیارت ، ویتامینها ، ویرانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :194
کل بازدید :737715
تعداد کل یاداشته ها : 1346
04/2/10
2:10 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلمان هدایت[300]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

خود هیپنوتیزم، ذهن و آموزشهای برتر
قبل از شروع کلام اجازه می خواهم بگویم که تمام هیپنوتیزمها یک خود هیپنوتیزم هستند. البته این یک ایده جدید و نوینی نیست و سالها قبل توسط دکتر میلتون اریکسون (Milton Ericson) پایه ریز هیپنوتیزم جدید عنوان گردیده است. مبناء این کلام این است که تا زمانی که فرد خودش پذیرای کلام القایی و القائات حالت ترنس از جانب هیپنوتیزور نباشد هیپنوتیزمی رخ نمی دهد. در واقع فرد با تعبیر کلام هیپنوتیزم کننده و پذیرش آن برای خودش فرآیند روانی- فیزولوژیکی آن را طی کرده به حالت هیپنوتیزمی فرو می رود. به عبارتی خود فرد مهمترین کلید موفقیت برای هیپنوتیزم شدن در جلسه هیپنوتیزمی است. در برنامه های خود- هیپنوتیزم فرد می آموزد که خودش را بدون نیاز به وجود کس دیگری هیپنوتیزم نموه و امواج مغزی مختلفی را در خود ایجاد نماید. در واقع خودش هم هیپنوتیزم کننده و هم هیپنوتیزم شونده است. هیپنوتیزم یک حالت طبیعی است که با تغییر امواج مغز (Brain wave) صورت می پذیرد. این امواج مغزی امواج آلفا (Alpha) و تتا (Theta) هستند. در جدول زیر انواع امواج مغزی و حالات و برخی از تواناییهای مربوط به این امواج را معرفی می نماییم. همان گونه که ملاحظه می گردد دامنه حالات هیپنوتیکی از امواج آلفا آغاز و تا امواج دلتا می تواند ادامه یابد. هیپنوتیزم عرصه سبک در امواج آلفا و عرصه متوسط و سنگین در امواج تتا و دلتا اتفاق می افتد.
در واقع هیپنوتیزم شرایط طبیعی مغز در امواج خاص است. زمانی که امواج مغز در شرایط خاصی قرار گیرد حالات هیپنوتیکی رخ می دهد.
نوع موج
دامنه فرکانس (هرتز )
تواناییهای ذهنی
دلتا ( Delta )
1/0 تا 3
خواب عمیق، خواب شفاف، افزایش عملکرد سیستم ایمنی، هیپنوتیزم
تتا ( Theta )
3 تا 8
آرامش عمیق، مدیتیشن، افزایش تمرکز حافظه ای، خلاقیت، رویابینی شفاف، هیپنوتیزم، حالات هیپنوگوجیک
آلفا ( Alpha )
8 تا 12
آرامش ملایم، آموزش برتر، تفکرات مثبت، هیپنوتیزم، مدیتیشن
بتای پایین ( Low Beta )
12 تا 15
آرامش متمرکز، افزایش تواناییهای توجه
بتای متوسط
( Midrange Beta )
15 تا 18
افزایش و تواناییهای ذهنی، تمرکز هشیاری، IQ
بتای بالا ( High Beta )
بیش از 18
کاملا بیدار، حالات نرمال هشیاری، استرس و اضطراب
گاما ( Gama )
بیش از 40
در ارتباط با اطلاعات، اشتغال فرآیند مهارتی غنی
با توجه به جدول فوق به مطلب مهمی پی می بریم و آن اینکه در بتای پایین ( Low Beta ) تواناییهای توجه افزایش می یابد و فرد قادر به توجه بیشتر (که عامل بسیار مهمی در ادراک یادگیری است) می گردد.
این توانایی توجه در امواج آلفا ( Alpha ) بیشتر و در امواج تتا ( Theta ) به اوج خود می رسد. با توجه به این واقعیت می توان از هیپنوتیزم برای آموزش برتر یا آموزش با توجه و ادراک قوی تر و حافظه ای نیرومند تر بهره مند شد و نتیجه آموزش را تا چند برابر افزایش داد.
چرا در امواج آلفا و تتای ذهنی آموزش سریع تر و بهتر صورت می گیرد؟
در این حالات فرد از تنشها، انقباضات و استرسهای جسمانی و روانی به دور است.
دارای آرامش و نوعی سکوت و سکون درونی و متمرکز است.
دارای توجه و تمرکز بیشتری است.
دارای حضور ذهنی و حافظه ای نیرومندتر است.
به نوعی دستیابی اش به ضمیر نیمه آگاه سریع تر و بیشتر صورت می گیرد.
دارای قدرت تصویرسازی قوی تری است.
انرژی روانی بیشتری برای آموزش دارد.
کاربرد این روش
از این روش می توان در زمینه های فوق العاده متنوع بهره گرفت. از جمله زمینه های متداول می توان موارد زیر را نام برد:
برنامه ریزیهای مدیریتی و کاری که به دقت، سکوت و آرامش نیاز دارد.
تعمق در حل یک مسئله پیچیده.
مرور درسها و یا مرور کارهای انجام شده در گذشته، یادآوری خاطرات.
آموزش شیوه های جدید زندگی.
آموزش زبانهای خارجی، بخصوص مکالمه در مدت کوتاه.
آموزش درسهای اعتماد به نفس و ابراز وجود.
آموزش ارتباطات موثر.
هنرهای تجسمی و برنامه ریزیهای گرافیکی و سایر مهارتهای ذهنی.
ایجاد آرامش و تمرکز برتر.
درمانهای مختلف روانپزشکی منجمله حساسیت زدایی ها، شناخت درمانیها و جرات آموزی.
فائق آمدن بر عادات مضر و ناپسند.
فائق آمدن بر دردها و کنترل شرایط بدنی.
فهم و شناخت برخی از تجربیات مرتبط با ادراکات فراحسی.
یک تمرین عملی و ساده در درک بهتر این روش :
1- در محلی ساکت قرار گیرید.
2- می توانید به شکل نشسته یا خوابیده قرار بگیرید.
3- در وضعیت نشسته روی زمین با کمر صاف و کشیده قرار گیرید و اگر این طرز نشستن برای شما دشوار است روی یک صندلی تکیه دار و یا پشت به دیوار بنشینید. در هر صورت سعی نمایید که کمر شما صاف و کشیده باشد.
4- به آرامی پلکها را روی هم گذاشته به روند عادی تنفس خود توجه داشته باشید.
5- به تدریج در سه دقیقه به عضلات و سپس تنفس خود آرامش دهید. اجازه دهید تنفس آرام، راحت و شکمی باشد.
6- به تدریج به تنفسهای خود عمق ببخشید (دمهای عمیق تر و بازدمهای بلندتر). همچنان با دقت و تمرکز فرآیند تنفسها را دنبال نمایید و آنها را برای حدود پنج دقیقه ادامه دهید.
7- در طول تمرین سعی نمایید ساکن و بی حرکت باقی بمانید.
8- حالا به کارها مختلفی که می خواهید در طول روزهای متمادی انجام دهید فکر کنید. به جنبه های مختلف آن بپردازید و سپس برای انجام دادن آنها در ساعات و اوقات مختلف برنامه ریزی نمایید. با انجام دادن این کار متوجه وسعت نگاه و حضور ذهن و تمرکز برتر خود می گردید. با تکرار این روند ذهن شما قوی تر و بهتر عمل خواهد کرد.
به نقل از مجله «یوگا پیام مهر »
سال ششم، شماره بیست و سوم


 


  
  

نوع موسیقی و تاثیر آن بر کودک
نوع موسیقی و اثر آن بر روح و روان کودکانمان
بنام خالق یکتا
دنیای امروز دنیایی است مکانیزه و ماشینی که میتوان گفت تمامی انسانها وحیوانات و یا تمامی موجودات زنده ایی که بر روی این کره خاکی زندگی می کنند بخشی از زندگی خود را با موسیقی سپری می کنند . به عنوان مثال در کشور هلند برای پرورش گل در زمانهای خاصی از شب برای افزایش رشد گیاهانشان از موسیقی آرام استفاده می کنند .
اگرما بخواهیم تاثیر موسیقی بر روح و روان کودکانمان را دریک جمع بندی خلاصه کنیم میتوانیم به طور کلی بگوییم که مخ به دونیم کره شکل گرفته است که یک قسمت ازآن برای محاسبات اعداد و ارقام وقسمت دیگر آن به طور کامل مربوط به قسمت هنرهای یک انسان محسوب می شود پس موسیقی یکی ازعاملهای محرک برای تخلیه روح و روان شناخته شده و می شود .
تاثیرات روانی موسیقی هایی ازنوع 8/6 را در عده ایی ازکودکان می توان پیدا کرد که یک حس شاد بودن با یک انرزی اضافی دربیشتر اوقات در وجودشان دیده می شود اما از رویی دیگر در تعداد زیادی ازکودکان دیده می شود که به علت زیاد از حد گوش دادن موسیقی های خاص که خانواده ها بیشتر به آنها علاقه دارند ذهن کودکانشان مجبور و یا عادت به دیدن وشنیدن اینگونه موزیک های خاص شده است وسبکهای دیگرموسیقی که مربوط به سنین آنها می باشند نمی توانند تحمل کنند . و گاه درعده ایی ازآنها پرخاش گریی حرکات ناموزون ویا سکوت های طولانی و دیده می شود که اگر به اصل این موضوع برگردیم می بینیم که یکی ازعوامل اینگونه حالات شنیدن و دیدن این موزیک ها میباشد که باعث اثر مستقیم روی آنها شده است که درسنین بالاتر می توان طرز پوشیدن لباس و آداب و منششان به تقلید از آن گروهها را اشاره کرد که دربعضی موارد دچارحوادثی غیرقابل جبران می شود که باید کاملا جدی گرفت . حال اگر موسیقی ایی که مربوط به سنین آنها باشد را قبل ازرفتن به مهد کودک ویا مدرسه برایشان گذاشته شود وحس حاکم برفضایی را که فرزندانمان دوست دارند برایشان درست شده باشد می تواند تآثیرات زیر را داشته باشد :
1- شادابی ونشاط
2- آرامش روحی وروانی (باانرزی اضافی)
3- آمادگی ذهنی برای فراگیری مطالب
بهادادن به هنرهای کودکان :
کودک امروز آینده فردای جامعه هر کشور را تضمین می کند و به نوعی خلاقیت هایی که دروجودشان حاکی است اگر ارزش و بها داده شود می توانند در آینده نزدیک به نوعی به ارزشهای خود و جامعه آن کشور جامه عمل بپوشاند و می توان گفت ایده ها و نظرهایشان با کوچک بودن ازدید ما ایده های بزرگی ازدید خودشان می باشد که اگر این ایده ها را از بعدی دیگر نگاه کنیم می تواند به نوعی ایده های بزرگی برای ماهم به حساب آید . دربعضی از انسانها دیده می شود که درسنین پایین آموزشهایی دیده اند که به نسبت طرز فکرشان و خلاقیت هایشان بالاتر ز دیگر افراد آن گروه سنی می باشد و می توان گفت که از کودکی مسیری را برای خود روشن کرده اند .
کودکانی وجود دارند که با سنین پایینی که دارند نوازندگان خوبی هستند و یا عده ایی از آنها هستند که کار با رایانه را به راحتی انجام می دهند و کارهایی ناخداگاه انجام می دهند که اصلا به سنین آنها نمی خورد . دربعضی از خانواده ها دیده می شود که بدون هیچ توجهی از کنار این هنرها و کارها به سادگی می گذرند و به جای تشویق فرزندانشان با یک کلمه آفرین یا خوب است و یا برو حوصله ندارم به راحتی از آن حرکت مثبت می گذرند ولی اگر بلعکس فقط با دادن یک کادوی کوچک آنها را تشویق کنیم فردای آن روزبه کارهای فراتر از آن می پردازند و یا با جدیت بیشتر به تمرین های آموزشی خود می پردازند . تمامی این حالات درزمانی میتواند اتفاق بیفتد که ذهنیت فرزندانمان رو به شاد بودن و یا بهتر است بگوییم رو به مثبت حرکت کند و هیچگونه فکر اضافی و یا فکر منفی برای ذهن آنها تراشیده نشده باشد .
IN THE NAME OF THE MOST HIGH
• Today s word is mechanized and all creatures and human beings that live on it have to spend some hours by music .in Nether lands ,for instance ,they play calm music for flowers at some certain hours of night for better growth .if we want to calculate the effect of music on our children ,we can generally say music is one of the factors in relaxing the soul .the brain has two hemispheres that one of the is for digist and arithmetic and the other one dedicated to arts .
• the type of music and its effects on the kid s soul :
• Psychic effect of pop / jazz music can be found in a group of children who have some sense of excitement and extra energy in most of the time ,from the other side in most cases ,it is seen that over listening to some special music that families are more interested in ,forces or makes the children get used to these type of music ad consequently the other forms of music that are suitable for their age can not be tolerated .so ,in some cases disharmonized reactions or long silent s happen .if we fours on the core of this subject we realize that one of the factors of these reactions is listening to these types of music .there types of music have straight effects on them .in older ages this effect can be seen through the way of clothes and social behavior which are imitations from these groups .in some cases this matter causes uncompensatable accidents that should be seriously considered .now ,if their own music can be played for them before their entrance to kindergarten or school and the space that they like can be created ,the following effect may happen :
________________________________________
• 1- happiness and exciement
• 2- psychic and soul calmmess
• 3- internalpreparation for learning
• praising the children art :
• Today s child garentees the country s tomorrow ,in other words if we prais and evaluate their creatirities ,they can reinforce their sociaty s capabilities in near future ,if we look at these ideas form some other angle ,they can be considered as big important ones for us .in some cases we can see that some people have recieved some educations in lower ages which are higher than the average or normal thoughts or creativities for that age .we can say these people have chosen some special way of life .there are children who are good players or can easily work with P.C.s or other arts which have no relation to their age .in some families these capabilities are simply ignored .these parents may pass them just by sayin : it s ok! or well done! or i m busy now! easily .but if encourage them by some small gift ,they will do some greater things the day after or may pay attention to their activities more seriously .all these happens at the time that our kids .minds are toward positive feelings and there are no extra or negative thought in their mind .
Let s the success of our today s children and tomorrow s sociaty builders !
( Hamed Soultani


 


88/9/28::: 9:52 ع
نظر()
  
  

اختلال دو قطبی نوع یک
نویسنده : چنگیز ایرانپور
یکی از انواع مهم اختلالات خلقی، اختلال دو قطبی نوع یک (I) نامیده می شود. این اختلال مربوط به حالت هیجانی درونی مستمر شخص می باشد. این بیماران هم دوره های افسردگی و هم دوره های سر خوشی دارند.
افرادیکه در فاز مانیا (سرخوشی) قرار دارند حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش احترام به نفس، افکار بزرگ منشانه دارند و بیمارانی که در فاز افسردگی هستند با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهائی و افکار مرگ و خودکشی مشخص هستند.
فرد مانیا در بسیاری از افسانه های قدیمی شخصیتی ریشه دار است که با رفتاری دیوانه وار، چشمانی خیره و حرکاتی نمایشی و پر آب و تاب مشخص می گردد. دوره های شیدایی در مقایسه با افسردگی فراوانی کمتری دارند.
سیر
بیماری دو قطبی نوع یک (I) غالباً با افسردگی شروع می شود (75 درصد موارد در زنها و 67 درصد موارد در مردها) و یک اختلال عود کننده است. اکثر بیماران هم دوره های مانی و هم افسردگی را تجربه می کنند. دوره های مانی درمان نشده حدوداً 3 ماه دوام می آورد. حدود 40 تا 50 درصد بیماران دو قطبی ممکن است دو سال پس از حمله اول دچار حمله دوم گردند.در اختلال دو قطبی I میزان شیوع حدود 1 درصد در طول عمر می باشد.
هزینه این اختلال برای بیماران و خانواده های، آنان و جامعه قابل ملاحظه است. شیوع این بیماری در زنان و مردان برابر است. میانگین سنی شروع این اختلال 30 سالگی می باشد اما از سن 5 یا 6 سالگی تا 50 سالگی گسترده است. از لحاظ وضعیت تاهل نیز این بیماری ممکن است در افراد طلاق گرفته یا مجرد بیش از افراد متاهل دیده شود. میزان طلاق نیز در این گروه افراد بالا می باشد
علت شناسی
عوامل زیست شناختی، عوامل ژنتیک و عوامل روانی. اجتماعی و یا ترکیبی از آنها را می توان علت این بیماری تلقی کرد. عوامل زیست شناسی مهم شامل انتقال دهنده های عصبی و بی نظمی های عصبی - غددی باشند.
عوامل ژنتیک نقش بسیار مهمی دارند، بطوریکه مطالعات نشان داده است که یکی از والدین به این اختلال دچار باشد، با احتمال 25 درصد فرزندشان شانس ابتلا به این بیماری را خواهد داشت و اگر هر دو والدین اختلال دو قطبی داشته باشند شانس ابتلاء بچه ها به این بیماری بین 50 تا 75 درصد خواهد بود.
عوامل روانی اجتماعی متعددی نیز ممکن است در ایجاد این بیماری به تنهائی و یا به همراه عوامل دیگر نقش داشته باشند. از جمله : رویدادهای زندگی و استرس محیطی، خانواده، عوامل شخصیتی قبل از بیماری و موارد دیگر می توان ذکر کرد.
تشخیص
این بیماری با وجود دوره های مانیا (سرخوشی) و افسردگی مشخص می شود. علائم و نشانه های افسردگی و توضیحات مربوط به آن در بخش افسردگی سایت آمده و چون همان علائم و نشانه ها برای تشخیص مطرح می باشد لذا تکرار نمی گردد اما علائم و نشانه هائی که به عنوان ملاکهای دوره مانیا تلقی شده و توسط فرد متخصص ارزیابی شده تا تشخیص این بیماری گذاشته می شود شامل :
1- یک دوره مشخص خلق غیر طبیعی و مستمراً بالا، توام با احساس خودبزرگ بینی، یا تحریک پذیر که حداقل یک هفته طول می کشد.
2- وجود 3 یا بیشتر از علائم زیر :
الف) افزایش احترام به نفس یا خودبزرگ بینی
ب) کاهش نیاز به خواب (مثلاً 3 ساعت خواب بر ایشان کافی است)
ج) حرافتر از معمول یا احساس فشار برای صحبت مستمر.
د) پرش افکار یا تجربه ذهنی سبقت جوئی افکار.
ه) پریشانی حواس (به راحتی محرکهای بی اهمیت خارجی توجه شان را جلب می کند)
و) افزایش رفتار هدفدار (اجتماعی، شغلی، تحصیلی، فعالیت جنسی) یا تحریک روانی - حرکتی.
ی) درگیری مفرط با فعالیتهای لذت بخشی که احتمال نتایج دردناک آن زیاد است، مثل ولخرجی بی مهابا، بی احتیاطیهای جنسی، یا سرمایه گذاریهای حرفه ای جاهلانه.
3- باعث اختلال در عملکرد شغلی، فعالیتهای اجتماعی، و یا روابط بین فردی شده و ممکن است برای جلوگیری از آسیب به خود و یا دیگران نیاز به بستری باشد.
ویژگیهای بیماران مانیک
بیماران مانیک خلق بالا دارند، تحریک پذیر بوده و زود از کوره در می روند، حالت نشئه دارند، ممکن است برای افراد ناآشنا گمراه کننده بوده و جنبه عادی جلوه نماید، اگر در رسیدن به خواسته هایش به مانع برخورد کند پرخاشگری می کنند، تمایل به پوشیدن لباسهای با رنگهای روشن و ناهماهنگ و بستن زیورآلات دارند، دوست دارند لباسهای بدن نما بپوشند، ممکن است در ملاء عام بخواهند لباس هایشان را درآورند، مشغله ذهنی با افکار مذهبی، سیاسی، مالی، جنسی، با دادخواهی دارند.
بیماران مانیک هیجان زده، پرحرف و گاهی سرگرم کننده و بیش فعال هستند، سطح تحمل آنها پائین است و خیلی زود ممکن است به خشم و رفتار خصمانه منجر گردد. طرز تکلم این افراد معمولاً بلند، سریع، و زیاد می باشد بطور فهم آن برای شنونده مشکل بوده و نمی توان صحبت کردن آنها را قطع کرد، هر چه شدت بیماری بیشتر باشد این نکته شدیدتر در بیمار دیده می شود. قدرت تمرکز پائین است، و در هنگام صحبت معمولاً از این شاخه به آن شاخه می پرند.
هذیان و توهم ممکن است پیدا کنند. حواسشان زود پرت می شود، خود بزرگ بینی و اعتماد به نفس دارند. حافظه این افراد آسیب نمی بیند. حدود 75 درصد آنان مهاجم و تهدید کننده هستند. احتمال خودکشی و دیگرکشی در این افراد نیز وجود دارد.
ولخرجی می کنند و وسایل خود را ممکن است به دیگران ببخشند. دروغگویی و فریبکاری در آنان شایع است. وقوع شیدائی لازمه تشخیص اختلال دو قطبی است.
یعنی اگر فرد بیماریش برای بار اول با دوره مانیا شروع شود و یا اینکه قبلاً با افسردگی شروع شده ولی حالا دچار مانیا باشد، تشخیص بیماری دو قطبی I گذاشته می شود. اما اگر دچار افسردگی باشد تشخیص افسردگی گذاشته می شود، تا زمانیکه دوره مانیا مشاهده گردد.
چگونگی تظاهر این دوره ها متفاوت می باشد مثلاً ممکن است در طی یک روز هر دو دوره مانیا و افسردگی را فرد تجربه کند. یا اینکه فرد دچار یکی از این اختلالات شده و پس از بهبودی پس از یک فاصله زمانی دچار دوره دیگر گردد.
اختلال دو قطبی نوع یک (I) در کودکان و نوجوانان
در نوجوانان علائم مانیا ممکن است عادی جلوه نماید و علائم عمده این گروه شامل سوء مصرف الکل یا مواد مخدر، اقدام به خودکشی، مسائل تحصیلی، گرایشات فلسفی، نشانه های وسواس، شکایت از بیماریهای جسمانی متعدد، درگیری و مشاجرات متعدد، می شود. میزان بروز این اختلال در کودکان و نوجوانان 1 درصد است و شروع آن حتی ممکن است در 8 سالگی باشد.
درمان
امروزه هم برای دوره های افسردگی و هم برای مانیا درمان های اختصاصی وجود دارد، و مطالعات بیانگر تاثیر درمان پیشگیری کننده می باشد. تاکید درمان نیز به درمان داروئی و روان درمانی معطوف به خود بیمار است. ضمن اینکه درمان باید از تعداد و شدت عوامل استرس زای زندگی بیمار بکاهد.
معمولاً این بیماران نیاز به بستری دارند که البته خودشان مخالفت نموده و رضایت نمی دهند. از جمله داروهائیکه در درمان این بیماران بکار برده می شود موارد زیر را می توان نام برد :
کلونازپام، لورازپام، هالوپریدول، والپروئیت، کاربامازپین، و لیتیوم. این داروها با توجه به شدت بیماری و اینکه در چه دوره و یا فازی از بیماری می باشند انتخاب می گردند که باید حتماً توسط پزشک متخصص صورت گیرد زیرا ممکن است مصرف خود به خودی این داروها عوارض جانبی خطرناکی به همراه داشته باشد.


 


  
  

نقش فشار روحی بر مغز انسان
نیاز کودکان به مهر و محبت به اندازه کافی شناخته شده است، اما این شناخت که عشق و علاقه نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلکه ساختار مغز را نیز متاثر می کند، یافته جدیدی است به گزارش پایگاه اینترنتی مجله علمی روانکاوی آلمان، به هنگامیکه دانشمندان کودکان یتیم یک کشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها حفره سیاهی یافتند که طبیعتا باید Kortex orbitofrontale باشد. این همان بخش از مغز است که مسوولیت رشد و تحول در درک احساس و ساخت، عملکرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دار پژوهش های علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با کمک و کاربرد تکنیک پویشگری مغز و مطالعات برش های آن، ثابت کرده اند که سیستم اعصاب نه تنها به تحریکات عواطفی عکس العمل نشان می دهد، بلکه در اساس شکل می گیرد مغز یک نوزاد هنوز به خوبی شکل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریک نیاز دارد، نه تنها به تحریکات محسوس و شناختی در اشکال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیک، بلکه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است لبخند، تماس چشمها و وجود یک غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگی خاطر و همزمان نیز ترشح هورمونهایی در frontale Kortexpr می گردد یعنی در آن بخشی از مغز که در همان سالهای نخستین شکل می گیرد و در پختگی رشد و تحول رفتار اجتماعی سرنوشت ساز است.
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبکه های بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد می گردد بدین ترتیب، نظریه پیوند جان بوولبی که گهگاه مورد تردید قرار می گرفت بوسیله پژوهش های بیولوژیکی تایید شد نظریه بوولبی می گوید، رشد و تحول یک کودک از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران کودکی به نحو مثبت و یا به گونه ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه ویسکونسین آمریکا نشان داد که نحوه و چگونگی عکس العمل یک فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین کودکی تعیین می شود نوزادانی که با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ می شدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عکس العمل نشان می دهند جالب توجه اینجا است که کودکانی که در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه می کردند، از عکس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش می دهد بلکه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عکس العملهای الگویی فیزیولوژیکی مغز را که تعیین کننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار می دهند بر اساس اکتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده که آیا باید نوزاد عاجز گریان را در بغل گرفت و آرام کرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمی شود واقعیت غیر قابل بحث آن است که نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند در این موقعیت هیپوتالاموس موادی را بعنوان علامت تولید می کند که باعث ترشح هورمن فشار کورتیزول می گردد در سالهای پس از دوران کودکی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون که نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید کمتر از حد لازم که نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عکس العمل نشان می دهد نتیجه گیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین می تواند باشد که نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است که برایش شناخته شده باشد، فردی که حال و احوال نوزاد را درک کند، فردی که به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار کند خانم سو گرهاردت متخصص روان درمانی تردید دارد که پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این کیفیت پرورشی را بوجود آورد.
وی می گوید: در کودکان کم سنی که توسط غریبه ها پرورش می یابند، احتمالا این کمبود تجربه که وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد.
آنها می آموزند که باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشکلات با کودک به کمکهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترک احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند


 


  
  

سرآغاز دین، خدا شناسی است؛ و کمال شناخت خدا، باور داشتن او؛ و کمال باور داشتن خدا، شهادت به یگانگی اوست؛ و کمال توحید «شهادت به یگانگی او» اخلاص؛ و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زیرا هر صفتی نشان می‌دهد که غیر از موصوف، و هر موصوفی گواهی می‌دهد که غیر از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده، و با نزدیک کردن خدا به چیزی، دو خدا مطرح شده؛ و با طرح شدن دو خدا، اجزایی برای او تصور نموده؛ و با تصور اجزا برای خدا، او را نشناخته است.
و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می‌کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده، به شمارش آورد.
و آن کس که بگوید «خدا در چیست؟» او را در چیز دیگری پنداشته است، و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چیزی قرار دارد؟» به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است. با همه چیز هست،‌ نه اینکه همنشین آنان باشد؛ و با همه چیز فرق دارد، نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده‌ی همه‌ی کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله. بیناست حتی در آن هنگام که پدیده‌ای وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا کسی نبوده که تا با او اُنس بگیرد و یا از فقدانش وحشت کند.


The foremost in religion is the acknowledgement of Him, the perfection of acknowledging Him is to testify Him, the perfection of testifying Him is to believe in His One-ness, the perfection of believing in His One-ness is to regard Him Pure, and the perfection of His purity is to deny Him attributes, because every attribute is a proof that it is different from that to which it is attributed and everything to which something is attributed is different from the attribute. Thus whoever attaches attributes to Allah Recognizes His like, and who recognizes His like regards Him two; and who regards Him two recognizes parts for Him; and who recognizes parts for Him mistook Him;
And who mistook Him pointed at Him; and who pointed at Him admitted limitations for Him; and who admitted limitations for Him numbered Him.
Whoever said in what is He, held that He is contained; and whoever said on what is He held He is not on something else. He is a being but not through phenomenon of coming into being. He exists but not from non-existence. He is with everything but not in physical nearness. He is different from everything but not in physical separation. He acts but without connotation of movements and instruments. He sees even when there is none to be looked at from among His creation. He is only One, such that there is none with whom He may keep company or whom He may miss in his absence.


  
  

سورة البَیِّنةِ (?)
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ (?) رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُوا صُحُفاً مُّطَهَّرَةً (?) فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ (?) وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إلاّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ (4) وَمَا أُمِرُوا إلاّ لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلاَةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ (?) إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ (?) إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیِّةِ (?) جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِن تَحْتِهَا الآنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ (?)

به نام خداوند بخشنده ی مهربان
1. کافران اهل کتاب و مشرکان «می‌گفتند:» دست از آیین خود بر نمی‌دارند تا دلیل روشنی برای آن‌های بیاید
2. پیامبری از سوی خدا «بیاید» که صحیفه‌های پاکی را «بر آن‌ها» بخواند
3. و در آن نوشته‌های صحیح و پر ارزشی باشد
4. اهل کتاب «نیز در دین خدا» اختلاف نکردند مگر بعد از آن‌که دلیل روشن برای آنان آمد
5. و به آن‌ها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرسند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین مستقیم و پایدار
6. کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن می‌مانند؛ آن‌ها بدترین مخلوقاتند
7. اما کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات «خدا»یند

In the name of Allah the merciful and the compassionate
1
YUSUFALI: Those who reject (Truth), among the People of the Book and among the Polytheists, were not going to depart (from their ways) until there should come to them Clear Evidence,-
2
YUSUFALI: An messenger from Allah, rehearsing ures kept pure and holy:
3
YUSUFALI: Wherein are laws (or decrees) right and straight.
4
YUSUFALI: Nor did the People of the Book make schisms, until after there came to them Clear Evidence.
5
YUSUFALI: And they have been commanded no more than this: To worship Allah, offering Him sincere devotion, being true (in faith); to establish regular prayer; and to practise regular charity; and that is the Religion Right and Straight.
6
YUSUFALI: Those who reject (Truth), among the People of the Book and among the Polytheists, will be in Hell-Fire, to dwell therein (for aye). They are the worst of creatures.
7
YUSUFALI: Those who have faith and do righteous deeds,- they are the best of creatures


  
  
عشق اقیانوس وسیعی است که دو ساحل رابه یکدیگر پیوند میدهد

love is wide ocean that joins two shores

زندگی بدون عشق بی معنی است و خوبی بدون عشق غیر ممکن

life whithout love is none sense and goodness without love is impossible

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود

love is something silent , but it can be louder than anything when it talks

عشق آن است که همه خواسته ها را برای او آرزو کنی

love is when you find yourself spending every wish on him

عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند

love is flower that is made to bloom by two gardeners

عشق گلی است که در زمین اعتماد می روید

love is like a flower which blossoms whit trust

عشق یعنی ترس از دست دادن تو

love is afraid of losing you

پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد

no matter what the question is love is the answer

وقتی هیچ چیز جز عشق نداشته باشید آن وقت خواهید فهمید که عشق برای همه چیز کافیست

when you have nothing left but love than for the first time you become aware that love is enough

زمانی که همه چیز افتاده است عشق آن چیزی است که بر پا می ماند

love is the one thing that still stands when all else has fallen

عشق مثل هوایی است که استشمام می کنیم آن را نمی بینیم اما همیشه احساس و مصرفش می کنیم و بدون ان خواهیم مرد

love is like the air we breathe it may not always be seen, but it is always felt and used and we will die without it


  

If reward is the goal of religion, if patriotism serves self-interest, and if education is pursued for advancement, then I would prefer to be a nonbeliever, a non-patriot, and a humbly ignorant man.

اگر هدف دین پاداش باشد? اگر وطن دوستی در خدمت منافع شخصی باشد? اگر آموزش و پرورش را برای پیشبرد اهداف خویش دنبال کنند? پس من ترجیح می دهم فردی بی اعتقاد? آدمی بدون حب به وطن و انسانی معمولی و نادان باشم.

He brings disaster upon his nation who never sows a seed, or lays a brick, or weaves a garment, but makes politics his occupation.

بر سر ملت خویش فاجعه می آورد کسی که بذری نمی کارد? آجری بر آجری نمی گذارد و یا جامه ای نمی دوزد? اما سیاست (هم به معنای قدیمی خود و هم معنای جدید خود) را پیشه خود می سازد.

If you choose between two evils, let your choice fall on the obvious rather than the hidden, even though the first appears greater than the second.

اگر می خواهی بین دو بد یکی را برگزینی? بگذار انتخاب تو بر بدی که آشکار است تعلق بگیرد? نه بدی که پنهان است حتی اگر بد آشکار بزرگتر از بد پنهان باشد.

Deliver me from he who does not tell the truth unless he stings; and from the man of good conduct and bad intentions; and from him who acquires self-esteem by finding fault in others.

(پروردگارا) مرا از دست آن کس رها کن که حقیقت را نمی گوید مگر برای آنکه نیشی بزند? و از دست آدمی که کاری نیک می کند و نیتی بد در سر می پروراند? و از دست کسی که با عیب جویی از دیگران عزت نفسی برای خود دست و پا می کند(الهی آمین).

Among the people there are killers who have not yet shed blood, and thieves who have stolen nothing.

در میان مردم هستند آدم کشانی که هنوز خونی نریخته اند و دزدانی که هنوز چیزی ندزدیده اند.

The millstone may break down but the river continues its course to the sea.

ممکن است سنگ آسیاب بشکند(یا آنرا بشکنند)? اما رود به سفر خویش به سوی دریا ادامه خواهد داد.

The believer is led to doubt justice when he sees the trick of the fox triumph over the justice of the lion.

شخص با اعتقاد در مورد عدالت دچار تردید می شود وقتی که می بیند حقه روباه بر عدالت شیر پیروز شده است.

Every nation is responsible for each act of its individuals.

هر ملتی مسئول هر عملی است که از تک تک افرادش سر می زند.


  
  

no one knows what`s wrong with
a lovesick person!
evev himself!
a moment he`s well, a moment bad...
a moment relaxed,a moment tense...
a moment....
of course,all this craziness is for
befoe a bloody failure
though,they all have a world of
sense impossible to describe...

هیچکس نمی دونه آدم عاشق چه مرگشه
حتی خودش
یه لحظه خوبه یه لحظه بد
یه لحظه آرومه یه لحظه بی قرار
یه لحظه....
البته این همه حماقت واسه قبل از یه شکست جانانه ست.
هر چند همه ی اینا هم عالمی داره که نگو...

Two things give you heartburn fast
be careful!!
one is a sweat too sweet,
the other is a love too much declared.
thus, be very careful!!!

دو تا چیز دل آدمو خیلی زود می زنه
حواست باشه
یکی شیرینی که شیرینیش بیش از اندازه باشه
یکیش هم عشقی که ابراز عشقش بیش از اندازه باشه
پس خیلی مواظب باش.

When you`re drowned in love
don`t try to pass yourself of as
a sane person.
instead of trying to show as a sane man
try to enjoy your emotions.
of course, i agree that it is not bad for
a lovesick person to have a little prudence...
though, no one having any brain would
ever fall in love...

وقتی غرق احساسی
سعی نکن خودت رو جای آدمای عاقل جا بزنی.
بجای اینکه بخوای خودت رو آدم عاقلی نشون بدی
سعی کن از احساساتت لذت ببری
البته قبول دارم که آدم عاشق بد نیست
که یه ذره هم عقل داشته باشه
هر چند...
اگه عقل داشت که عاشق نمی شد....

They say love makes the eyes blind.
if it tasted good, it would make the
ears deaf too. but god forbid , if
it`s liked , then it would freeze the
wisdom.
it`s in this way that one would even
justify prostitution.

میگن عشق چشمو کور می کنه
اگه بهش مزه بده گوشم کر می کنه.
ولی خدا نکنه که خوشش بیاد
اونوقت عقل رو هم منجمد می کنه
اینجوری می شه که آدم عاشق هرزگی رو هم توجیه می کنه.


  
  

Mohammed peace be upon him:

هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن روزه است.

Everything has a tithe and tithe of body is fast.

روزه بگیرید تا سالم بمانید.


Go on a fast that stays healthful.


  
  
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >