اختلال نقص توجه نا متفاوت
در این شکل از اختلالات مشخص ترین خصوصیت اولیه بی دقتی است. بیش فعالی در اینجا حضوری ندارد. معهذا، این کودکان باز هم آشفته و پریشان هستند و نمی توانند نظم و ترتیب داشته باشند و به طور معمول آرام و غیر فعال به نظر می رسد.از آنجا که راحت تر می توان در کلاس درس بر این کودکان نظارت و کنترل داشت به نظر می رسد که اختلال کمبود توجه نامتفاوت بیشتر تحت بررسی و مطالعه قرار گرفته است. و بدین ترتیب آنها بیشتر دچار عدم موفقیت درسی می شوند تا آنها که اختلال کمبود توجه بیش فعال دارند.
ایجاد محیط صحیح آموزشی
دانش آموزان دچار نقص توجه را نزدیک میز معلم و در ردیف صندلی های معمول کلاس بنشانید.این دانش آموزان را جلوتر از همه در کلاس بنشانید تا بقیه دانش آموزان در معرض دید قرار نگیرند و پشت سر آنها باشند.دانش آموزان خوب و نمونه کلاس را کنار آنها بنشانید. ترجیحا دانش آموزانی که به هر دلیلی مشخص تر از دیگران و سرمشق بقیه هستند.تشویقشان کنید که دوتایی با هم درس بخوانند و ناظر بر درس یکدیگر باشند.از هر چیز که باعث تحریک و پریشانی آنها می شود بپرهیزید. سعی کنید آنها را نزدیک شوفا ژ، دستگاه های تهویه، در و پنجره و قسمت های شلوغ ننشانید. تغییرات را خوب لمس نمی کنند. بنابراین از تغییر و تحول، جابجایی، تغییر در جدول برنامه ها و همچنین قطع رابطه دوری می کنند.خلاق باشید. کلاس را به شکلی تغییر دهید که کمترین فضای درسی را داشته باشد و بگذارید همه دانش آموزان در آن شرکت داشته باشند، تا شاگردان دچار اختلال کمبود توجه حس نکنند با دیگران فرق دارند.والدین را تشویق کنید تا فضای مناسبی با برنامه های مشخص روزانه، ساعت معین مطالعه و مرور تکالیف انجام شده توسط آنها را در خانه برقرار کنند.
تدریس به دانش آموزان دچار نقص توجه (ADD)
در طول درس های شفاهی ارتباط چشم را قطع نکنید.درس ها را مختصر و واضح تهیه کنید.در دادن درس های روزانه پیوسته و ثابت باشید.درس های پیچیده را ساده کنید و از درس های متعدد و زیاد بپرهیزد.مطمئن شوید دانش آموزان قبل از شروع کار درس را فهمیده اند. در صورت لزوم درس را با روشی مثبت و به آرامی تکرار کنید.کاری کنید که با شما راحت باشند و از شما کمک بگیرند (بیشتر این کودکان تقاضای کمک نمی کنند.)کم کم میزان کمک خود را کاهش دهید. اما بخاطر بسپارید که این کودکان نیاز به کمک بیشتر و طولانی تری نسبت به کودکان عادی دارند.اگر لازم شد بخواهید دفترچه تکالیف روزانه ای نیز داشته باشند.1- مطمئن شوید هر دانش آموز همه تکالیفش را روزانه و به درستی انجام می دهد. اگر دانش آموزی قادر به انجام چنین کاری نبود معلم باید به او کمک کند.2- دفترچه تکالیف آنها را هر روز امضا نمایید بر انجام کامل تکالیف آنها باشد (خانواده ها نیز باید آن را امضا نمایند).3- از دفترچه یادداشت برای داشتن ارتباط روزانه با والدین نیز استفاده کنید.
دادن تکالیف
هر دفعه فقط یک کار را از آنها بخواهید.مکررا در آنها انگیزه ایجاد کنید و به آنها پند و آگاهی دهید. طرز برخورد و روش شما باید جنبه حمایتی داشته باشد.تکالیف در حد نیاز تغییر دهید با افراد متخصص در زمینه های تحصیلی مشورت کنید تا بتوانند قدر وضعف هر دانش آموز را تعیین کنید. برنامه های تحصیلی جداگانه ای ترتیب دهید.مطئن شوید که دانش آنها را محک می زنید نه گستره دقت آنها را.برای کارهای مشخص وقت اضافه بدهید. این دانش آموزان به آرامی کار می کنند به خاطر وقت اضافه مورد نیازشان آنها را جریمه نکنید.به خاطر داشته باشید این کودکان خیلی زود از هم می پاشند ولی تفاوت می شوند. استرس، فشار و خستگی می تواند کنترل شخصی آنها را برهم بزند و به سمت رفتاری ضعیف و کند سوق دهد.
منبع : ابتکار
برخورد با بچه های بیش فعال!
اختلال بیش فعالی وضعیتی است که در تعدادی از بچه های پیش دبستانی و دوران ابتدایی وجود دارد. کنترل رفتار این بچه ها و جلب توجه آنها سخت است. تخمین می شود که بین 3 تا 5 درصد بچه ها اختلال بیش فعالی دارند یا به عبارتی تقریبا دو میلیون بچه در ایالت متحده آمریکا بیش فعالند. بدین معنی که در یک کلاس 24 تا 30 نفره احتمال دارد حداقل یک نفر دچار چنین اختلالی باشد.بیش فعالی (ADHD) به عنوان یک ناتوانی دریادگیری محسوب نمی شود بلکه به عنوان ناتوانی فردی در فعالیت هی آموزشی می باشد که منجر می شود که دانش آموز خدمات آموزشی خاصی دریافت کند و در طبقه بندی «آسیب دیدگان سلامتی» قرار می گیرد نه تحت «ناتوانی های یادگیری خاص» بسیاری از کودکان (ADHD) تقریبا 20 تا 30 درصد نیز دارای اختلالات یادگیری ویژه هستند.
ویژگی های اصلی (ADHD):
بی توجهی، بیش فعالی و تحرک بیش از حد است. متخصصین; سه زیر مجموعه برای آن به رسمیت شناخته اند، که عبارتند از:اول: نوعی که در آنها فعالیت بیش از حد و پرتحرکی شایع است (این افراد اختلال توجه چشم گیری نشان نمی دهند).دوم: نوعی که در آنها عدم توجه قالب است. (که در آنها فعالیت و تحرک بیش از حد از خود نشان نمی دهند و گاهی اوقات تحت عنوان ADD می شناسیم).سوم: نوع ترکیب یافته که هم اختلال توجه از خود نشان می دهند و هم علائم تحرک بیش از حد را نمایان می سازند. از دیگر اختلالاتی که گاهی با ADHD همراه هستند
سندروم تورت، (به نسبت بسیار کمی از کسانی که ADHD دارند اثر می گذارند.اختلال بی اعتنایی و مخالفت، (که بر بیش از یک سوم تا نیمی از کودکان ADHD اثر می گذارد.اختلال رفتاری که 20 تا 40 درصد را در بر می گیرد.افسردگی و اضطراب و اختلالات دو قطبی بودن.
علائم و نشانه ها
به جزئیات دقت نمی کنند و اشتباهات واضحی انجام می دهند.خیلی ضعیف حروف و کلمات را کنار هم قرار می دهند و نوشته های شلوغ و در هم و بر همی دارند.در حفظ توجه شان در انجام تکالیف مدرسه و کارها مشکل دارند. تکالیف مدرسه را سرسری می گیرند.از انجام تکالیفی که دوست ندارند اجتناب می کنند و در تمام کردن تکالیف مدرسه و مواردی که فعالیت ذهنی می طلبد وا می مانند. فعالیت های روزمره را فراموش می کنند.در سازمان دهی کارها و فعالیت ها مشکل دارند.لوازم و وسایلی که برای انجام تکالیف و کارهایشان لازم است را گم می کنند. (قلم، خودکار و ...) در فعالیت های نشاط آور و لذت بخش به مرور (یا رفته رفته) از خود مشکلاتی نشان می دهند.مانند یک موتور فعالیت کرده و یک جا ثابت نمی مانندسریع جواب دادن به سولها قبل از آنکه سوال کامل شود. اغلب صحبت دیگران را قطع می کنند.
استراتژی
وقتی دانش آموز مشغول انجام تکالیف یا مطالعه دروس است اجازه دهید بارها و مرتب جایش را عضو کند.به آنها کارهایی که لازمه آن حرکت و از اینجا به آنجا رفتن است، از قبیل پخش کردن کاغذها رساندن پیغام و یا آب دادن گیاهان را بسپارید.از موسیقی به عنوان وسیله ای برای انتقال مطالب استفاده کنید.لحن صدای خود را تغییر دهید: گاهی بلند، گاهی آرام، گاهی معمولی.از دانش آموزان بخواهید قبل از حل مسائل و به عهده گرفتن تکالیف، تصمیم و برنامه خود را برای چگونگی انجام آنها بیان کنند.اجازه دهید بچه ها در زمان گوش دادن به مطالب با دستهایشان کارهایی از قبیل تا کردن کاغذها، ضربه زدن به سنگی یا چیزی، بازی با خاک رس، توپ و یا هر چیز دیگر را انجام دهند و مانع آنها نشوید.از روش های غیر محسوس مثل ایما و اشاره و حالت های جسمی استفاده کنید تا دریابید که دانش آموزان کوک نیستند بدون آنکه خودشان بفهمند.به دانش آموزان فرصت دهید تا خلاقیت های مختلف و تخیلات را بروز دهند تا بتوانند شناخت دقیقی از ابتکار بدست آورند.وقتی جهت مشخص و درس ها داده شد، آن ویت استراتژی های چند حسی را به کار گیرد.
آموزش کودکان دارای اختلال نقص توجه، اختلالات بیش فعالی (نقص توجهی) اختلال کمبود یا نقص توجه وضعیتی (سندرومی است که از طریق مشکلات جدی و دائمی سه مورد زیر مشخص می شود.1- میزان توجه2- کنترل جنبش حرکت3- بیش فعالی (بعضی اوقات).اختلال کمبود توجه از دوره نوزادی آغاز و در دوران نوجوانی همان زمانی که تاثیرات منفی بیشتری بر زندگی کودک در محیط خانه مدرسه و اجتماع هست گسترش پیدا کند. تقریبا 3 تا 5 درصد از کودکان دبستانی تحت تاثیر (ADD) هستند.اخیرا این وضعیت را تحت عنوان «ناتوانی در یادگیری»، «صدمات مغزی»، «حرکت زیاد» یا «بیش فعالی» نامیده اند. «اختلال نقص توجه» نیز برای توضیح واضح تر خصوصیات این گونه از کودکان بیان شده است.دو نوع اختلال کمبود توجه وجود دارد که هر دو در زیر توضیح داده شده است.اختلال نقص توجه در کودکان بیش فعال (ADHD) مطابق با مقایس های آماری و تشخیص اختلال ذهنی (انجمن روانشناسی آمریکا، 1987) برای تشخیص »ADHD« در کودکان باید حداقل هشت مورد از موارد زیر را کودک بیش از سن 7 سالگی و طی شش ماه یا بیشتر از خود نشان دهد.1- به خود پیچیدن و ناآرامی و یا به نظر می رسد بی قرار است.2- نتواند سرجایش بنشیند.3- خیلی زود و به راحتی آشفته و پریشان بشود.4- تحمل در نوبت منتظر بودن را ندارد.5- در پاسخ دادن هول و عجول است.6- در دنبال کردن دستور العمل ها مشکل دارند.7- در حفظ و نگه داشتن توجه شان مشکل دارند.8- هنوز کاری تمام نشده به سراغ کار دیگر می روند.9- نمی توانند آرام بازی کنند.10-خیلی زیاد و افراطی حرف می زنند.11- وسط حرف دیگران می پرند و یا حرف یکدیگر را قطع می کنند.12- مطالب را خوب گوش نمی کنند.13- اغلب وسایل مورد نیاز کارهایشان را گم می کنند.14- غالبا دست به کارهای خطرناک می زنند.
و این هم یه مطلب خوب ، زیبا و قشنگ از یه عزیز که به وبلاگم اومده بود و برام پیام گذاشته بود . من هم به پاس قدردانی و تشکر از این عزیز، پیامش رو گذاشتم رو وبلاگ. و دلیل بعدی که این مطلب رو گذاشتم این بود که ، این قدر جالب بود که گفتم شما هم بخونید و فیض لازم رو ببرید.... این شما و این هم مطلب این عزیز، راستی پیام یادتون نره
((حجاب قلعه ای است که داخلش می رویم و در را از داخل قفل می کنیم ، برای حفاظت از خودمان))
سؤال: «تقوا» محدودیت است یا مصونیت؟
مثال: فرق بین قلعه و زندان، قلعه خوب است چون قدیم برای امن بودن شهر دیوار میکشیدند، ولی زندان بد است با اینکه هر دو دیوار زخیم دارد و بلند است و درب هر دو هم قفل است، زندان دربش را از بیرون و قلعه دربش را از درون قفل میکنند.
حال اگر کسی دربش را از داخل بست این یک ارزش است ولی اگر او را محدود و از بیرون او را بستند پس او را محدود کرده اند.
پس اگر از درون می شود «مصونیت» واگر از بیرون می شود «محدودیت» اولی خوب و دومی بد است، وتقوا اولی است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: تقوا شما را حفظ میکند و شما تقوا را حفظ کنید.
سیمای حقیقی مساله حجاب
سخن در این نیست که آیا زن ، خوبه پوشیده در اجتماع ظاهر بشه یا عریان ( بد حجاب ) ؟؟؟؟
روح سخن اینه که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشه ؟؟؟؟ اسلام که به روح این مساله می نگره ، جواب میده :
« خیر ، مردا فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یه سلسه تعهدات سنگین میتونن از زنان بعنوان همسرای قانونی کامجوئی کنن ، و زن ها نیز از این که مردا رو در خارج از کانون خانواده کامیاب سازن به هر صورت و به هر شکل ممنوعه ... »
فلسفه پوشش از دیدگاه استاد بزرگ و گرانقدر ما ، شهید مطهری :
1. آرامش روانی 2. استحکام پیوند خانواده
3.استواری جامعه ( اجتماع ) 4. ارزش و احترام زن
1. آرامش روانی :
نبودن حریم بین زن ومرد ، و آزادی معاشرت های بی بند و بار ، هیجان ها و التهاب ها ی جنسی رو زیاد می کنه . غریزه ی جنسی ، غریزه ای قوی و عمیق و (( دریا صفته )) . هر چه بیشتر اطاعت بشه سر کش تر میشه .
اسلام به قدرت شگرف این غریزه ی آتشین توجه کامل کرده و برای تعدیل و رام کردن اون اندیشیده و در این زمینه هم برای زن ها و هم برای مردا تکلیف معین کرده . یه وظیفه ی مشترک برای زن ومرد ، اونم اینه :
در قرآن کریم ، در سوره نور آیه ی 30 و 31 این چنین آمده و میفرماید :
(( زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند و نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند . ))
این وظیفه که در قرآن هم به اون اشاره شده ، هم برای زن ها بود وهم برای مردا . ولی یه وظیفه خاص برای زن ها مقرر فرموده است و اون اینه که :
(( بدن خود رو از مردای بیگانه بپوشونن ( پوشیده نگه دارن ) و در اجتماع به جلوه گری و دلربائی نپردازن . ))
به همبن دلیل در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان داره ، چون میل به خود نمائی و خود آرائی مخصوص زن هاست .
پوشش برتر از دیدگاه روانشناسان
در روانشناسی رنگها میخوانیم که رنگ سیاه نمایانگر مرز مطلق است . (1) لذا کسی که رنگ سیاه میپوشد، میخواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است . اما این که این مرز برای چیست، در موقعیتهای مختلف ممکن، است متفاوت باشد . گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا میپوشند، برای آن که نشان دهند بین آنها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آنها را از هم جداکرده است و یا برای آن که نشان دهند که در حریم خانه و خانوادهی آنها حادثهای رخ داده است که انجام برخی از کارهای معمولی که سایر خانوادهها انجام میدهند، برای آنان میسر نیست .
اما گاهی هم سیاه میپوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریمهای اجتماعی و حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است .
وقتی که خانمی چادر مشکی به سر میکند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصهی اجتماع میگذارد، با این نحوهی پوشش میخواهد نشان دهد که هرکسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود . این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی . در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد میکند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود میخواهد نگاه تیز و برندهی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت اونامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد . لذا چادر مشکی به منزلهی حرمت و احترام است . مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است . مرز آداب است و نشان میدهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم بادیدهی احترام و ادب نگریست .
از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچهی سیاهی را میبیند، دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمیکند و خود به خود نظر را بر میگرداند . نگاه به رنگهای روشن چشم ار باز و رغبت مشاهده و تمرکز بردیدن را دوچندان میکند، به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسی رنگها، نگاه به رنگهای تیره، به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است، تقریبا تمام رغبتها را از بین میبرد .
روان شناسان امروز میگوید: «سیاه به معنای «نه» بوده و نقطهی مقابل «بله» یعنی سفید است» (2) با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم سیاه میپوشد، در واقع میخواهد به او «نه» بگوید و آن کسی که رنگ جذاب میپوشد، در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاههای هرزه و آلوده قرار میدهد و وسیلهی آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم میکند .
در روانشناسی رنگها میخوانیم که «سفید به صفحهی خالی میماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد» (3) بنابراین زنی که در برابر نامحرم و در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ میپوشد، از ایمنی کمتری برخوردار است، ولی زنی که چادر سیاه میپوشد، حداکثر ایمنی را برای خود ایجاد کرده است و نشان میدهد که اینجا نقطهی پایان نگاههای نامحرمان است و در فراسوی این حجاب، جایی برای نفوذ نگاهها و نیتهای ناپاک نیست .
در جای دیگری در بحث روانشناسی رنگها میخوانیم که: «سیاه، نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایی بوده ... و از تاثیر قوی برهر رنگی که در همان گروه (درکنارآن) قرار گرفته باشد، برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تاکید و اهمیت قرار میدهد . . » (4)
از این رو کسی که چادر مشکی میپوشد، میخواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاههای دیگران دورنگه دارد . آن کس که چادر مشکی میپوشد، رنگ مشکی چادر او نشان گر ترک علاقه یا انصراف نهایی است، یعنی چادر مشکی به نگاههای نامحرم میگوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد .
بنابراین باید به روانشناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت، عفت و پاکی خود و همچنین پاسداری از مرزهای خویش و جامعهی خویش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خود، بهترین حجاب، یعنی چادر و مناسبترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است .
زنان و دختران نجیب ایرانی برای حفظ حرمت و احترام خود و برای سالم سازی محیط اجتماعی خویش و برای دورماندن خود و جامعه از آلودگیها، وقتی که از خانه بیرون میآیند، چادر مشکی برسر میکنند و پس از انجام کارهای روزمره و ضروری خود با قلبی آرام و فکری آزاد و سالم وقتی که به خانه بر میگردند، یا در محیطی که از نگاههای مشکوک و آلوده به دور است قرار میگیرند، چادر مشکی را از سر بر میدارند و در حدود مرزها و مملکتخویش با پوشیدن بهترین لباسها و با جذابترین رنگها، طراوت، زیبایی، گرمی و شادابی خود را برای اهل خانه، برای همسر و همدم و مونس خویش به نمایش میگذارند و به محیط خانه صمیمیت، صفا و آرامش میبخشند و به شریک زندگی خود و یا به والدین خود با کمال سرافرازی و صداقت اعلام میدارند که امانت وجودم را در صیانت صدف محکم چادر مشکی بدون دستبرد نگاههای آلوده به خانه برگرداندهام و منتظر دریافت نگاههای گرم و محبتآمیز صاحبان حرم خود هستم .
بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع به طور کل در برابر نامحرمان، چادر مشکی است که علم تجربی روان شناسان روز نیز آن را تایید میکند . باید صمیمانه از مادران و والدین تشکر و سپاسگزاری کنیم که به برکت تقوای الهی و نورانیت تعالیم دین مبین اسلام، این گونه زیبا، به جا و دقیق، چادر مشکی را برای حجاب خود و دختران عفیفشان برگزیدهاند و در آن زمان که هنوز علم روانشناسی به شکل امروزی خود از مادر علم متولد نشده بود، با دیدی کارشناسانه و به عبارت دقیقتر با دیدی الهی، روان شناختی و جامعه شناسانه با ما رفتار کرده و رفتار کردن را به ما آموختهاند
.
دین وحجاب
دین ما به حفظ حجاب امر کرده. و رنگ سیاه و تیره را مکروه دانسته.
چون به بهداشت بسیار اهمیت میدهد و لباس تیره کثیفی را نشان نمیدهد.
مهم حفظ حجابه. تنگ و تن نما نباید باشه. دیگه اینکه چی باشه مهم نیست.
هرچه زیباتر بهتر. کسی با رنگ و نوع صحیحش مخالفتی نداره.
با هزار و صد قلم آرایش و لباسهایی که با لخت بودن هیچ فرقی نداره مشکل وجود داره.
لباس هرچه سنگین تر باشه وقار و متانت انسان بالاتر میره.
پسرها هم همین طور.
همچین لباس میپوشن که یه ذره دستشون میره بالا تا فیها خالدونشون معلوم میشه. این اونیه که اسلام گفته؟!
لباس پوشیدن با رنگ زیبا هیچ کس رو ناراحت که نمیکنه هیچ اونایی هم که از این وضع ناراحتند رو تشویق به این نوع پوشش میکنه.
.
آماده کردن مشتری
قبل از شروع به کوتاهی مو:
مو را به چهار قسمت کنید:
طرز کار
از قسمت عقب سر شروع کنید. ابتدا قد مو را کوتاه کنید. سعی کنید در هنگام کوتاه کردن مو را زیاد نکشید.
از مشتری بخواهید تا سر خود را پایین بیاندازد تا بتوانید قد مو را صاف و یکدست در بیاورید.
هر لایه ای از مو که برمیدارید سعی کنید نازک باشد تا بتوانید خط اولیه خود را دنبال کنید. مو را بین دو انگشت خود گرفته و به آرامی نگه دارید تا بتوانید خط نهایی صف و مرتبی را بوجود بیاورید.
مو را چک کنید تا ببینید در هر دو طرف به یک اندازه هستند.
یک تکه از بغل را به عقب کشیده و با قد عقب سر اندازه زده و کوتاه کنید. بقیه بغل های مو را با اندازه ای که بدست آورده ایم کوتاه کنید.
سعی کنید باز مو را نکشید و بگذارید به حالت عادی و معمولی بین انگشتان شما بخوابد.دستان شما باید نزدیک پوست بدنتان باشد.
طرف بعدی را هم به همین طریق کوتاه کنید و دو طرف را با هم چک کنید. .
در قسمت جلو مو را به صورت مورب همان طور که در تصویر میبینید شانه کرده و در حالیکه بین دو انگشت خود نگه داشته اید کوتاه کنید. مو باید پایین و جلو کشیده شود.
همین طور که دارید قسمت به قسمت تکه جلو را کوتاه میکنید کمی مو را بلند کنید تا قسمتهای بالا تر کمی کوتاه تر سود و به مو حالت لایه لایه بدهد.
قسمت فرینج را هم به این قسمت اضافه کنید و به همان اندازه کوتاه کنید. که یک حالت یکدست و قشنگی به مو میدهد. این کار را تا انجا ادامه دهید تا همه قسمت جلو را کوتاه کنید.
Layering یا لایه لایه کردن مو
دوباره مو را به دو قسمت از گوش تا گوش تقسیم کنید.در بالایه فرق سر یک لایه از مو را به زاویه ?? درجه بالا ببرید. سعی کنید انگشتان شما موازی سر قرار بگیرد. و مو را کوتاه کرده و به همین شکل همه مو های جلوی سر را کوتاه کنید.
کم کم قسمت پشتی را هم به قسمت جلو اضافه کنید. همه مو را بالا ببرید و مثل یک باد بزن و همه مو را با لایه اولیه اندازه بزنید. این کوتاهی به این جهت با کوتاهی های دیگر فرق میکند که همه قد مو در هر حالت به یک اندازه میباشد. سعی کنید در هر جهت انگشتان شما موازی فرق سر باشد. برای قشنگتر شدن و یکدست شدن مو هنگام کوتاهی به صورت پیتاژ موها را کوتاه کنید. تا اثر قیچی را از بین ببرید.
برای این که مو در قسمت جلوی سر بلندتر شود انرا کمی به طرف عقب بکشید.
آماده کردن مشتری
قبل از شروع به کوتاهی مو:
مو را به چهار قسمت کنید:
طرز کار
از قسمت عقب سر شروع کنید. ابتدا قد مو را کوتاه کنید. سعی کنید در هنگام کوتاه کردن مو را زیاد نکشید.
از مشتری بخواهید تا سر خود را پایین بیاندازد تا بتوانید قد مو را صاف و یکدست در بیاورید.
هر لایه ای از مو که برمیدارید سعی کنید نازک باشد تا بتوانید خط اولیه خود را دنبال کنید. مو را بین دو انگشت خود گرفته و به آرامی نگه دارید تا بتوانید خط نهایی صف و مرتبی را بوجود بیاورید.
مو را چک کنید تا ببینید در هر دو طرف به یک اندازه هستند.
یک تکه از بغل را به عقب کشیده و با قد عقب سر اندازه زده و کوتاه کنید. بقیه بغل های مو را با اندازه ای که بدست آورده ایم کوتاه کنید.
سعی کنید باز مو را نکشید و بگذارید به حالت عادی و معمولی بین انگشتان شما بخوابد.دستان شما باید نزدیک پوست بدنتان باشد.
طرف بعدی را هم به همین طریق کوتاه کنید و دو طرف را با هم چک کنید. .
در قسمت جلو مو را به صورت مورب همان طور که در تصویر میبینید شانه کرده و در حالیکه بین دو انگشت خود نگه داشته اید کوتاه کنید. مو باید پایین و جلو کشیده شود.
همین طور که دارید قسمت به قسمت تکه جلو را کوتاه میکنید کمی مو را بلند کنید تا قسمتهای بالا تر کمی کوتاه تر سود و به مو حالت لایه لایه بدهد.
قسمت فرینج را هم به این قسمت اضافه کنید و به همان اندازه کوتاه کنید. که یک حالت یکدست و قشنگی به مو میدهد. این کار را تا انجا ادامه دهید تا همه قسمت جلو را کوتاه کنید.
Layering یا لایه لایه کردن مو
دوباره مو را به دو قسمت از گوش تا گوش تقسیم کنید.در بالایه فرق سر یک لایه از مو را به زاویه ?? درجه بالا ببرید. سعی کنید انگشتان شما موازی سر قرار بگیرد. و مو را کوتاه کرده و به همین شکل همه مو های جلوی سر را کوتاه کنید.
کم کم قسمت پشتی را هم به قسمت جلو اضافه کنید. همه مو را بالا ببرید و مثل یک باد بزن و همه مو را با لایه اولیه اندازه بزنید. این کوتاهی به این جهت با کوتاهی های دیگر فرق میکند که همه قد مو در هر حالت به یک اندازه میباشد. سعی کنید در هر جهت انگشتان شما موازی فرق سر باشد. برای قشنگتر شدن و یکدست شدن مو هنگام کوتاهی به صورت پیتاژ موها را کوتاه کنید. تا اثر قیچی را از بین ببرید.
برای این که مو در قسمت جلوی سر بلندتر شود انرا کمی به طرف عقب بکشید.
مو را شسوار کشیده و با اتوی مو صاف کنید. و از کرم مو و یا وکس استفاده کنید تا به مو حالت بدهید.
مو را شسوار کشیده و با اتوی مو صاف کنید. و از کرم مو و یا وکس استفاده کنید تا به مو حالت بدهید.